به گزارش میمتالز، گفتگو با حسین مهری را در ادامه میخوانیم:
به نظرم اقتصاد کشور وقتی شکوفا میشود که بستر لازم برای نوآوری و حضور در بازارهای رقابتی جهانی فراهم شود. تولید دانش جدید و تجاری سازی آن از طریق نوآوری و ارائه محصولات و خدمات جدید اساساً توسط شرکتهای دانش بنیان امکان پذیر است. از این رو کسب و کارهای دانش بنیان نقش مهمی در اثربخشی تولید، تبلور دانش در محصولات و خدمات جدید، ارتقاء سطح اقتصاد و رفاه و تولید ثروت و ارزش افزوده در یک جامعه ایفا میکنند. این کسب و کارها بیشتر از سایر بنگاههای اقتصادی خود را با تغییرات و تحولات نوظهور در محیط کسب و کار همگام نموده و برای بقاء در محیطهای رقابتی تلاش میکنند. هر اندازه که بنگاه اقتصادی از دانش در ساختار خود بیشتر استفاده کند بر ارزش آن افزوده شده و چرخه تکامل یافته تری از بالندگی به وجود میآورد. کسب و کارهای دانش بنیان نقشی کلیدی در ایجاد و توسعه اقتصاد دانش محور دارند. در کسب و کارهای دانش بنیان، رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال، متناسب با ظرفیت نوآوری تحقق مییابد؛ بدین معنی که دستاوردهای تحقیق و توسعه به طور پیوسته از طریق سرمایه گذاری به محصول، فرایند و یا سیستمهای نوین تبدیل میگردد و دسترسی به ظرفیتهای سرمایه گذاری برای کارآفرینان و پژوهشگران افزایش یافته و این عامل مهمی در ایجاد نوآوری و بهره برداری از توان فناوری در اقتصاد ملی است.
به نظرم اکنون چالش اصلی این است که نگاه به شرکتهای دانش بنیان مانند سایر شرکت هاست و اصطلاحاً ما همه را با یک چوب میرانیم، در حالی که شرکتهای دانش بنیان چه از لحاظ عاملان و متولیان کار که معمولا از افرادی با تجربه کارآفرینی و صنعتی پایینتر و نیز دارای شبکه اجتماعی کمتر توسعه یافته هستند و هم به لحاظ ماهیت ایدهها و طرحهای دانش بنیان که طبق مطالعات علمی از منحنی رشد متفاوتی برخوردارند. این کسب و کار اصطلاحاً دارای یک دره مرگ فناوری هستند که اگر با حمایت بانکی از طریق ارائه تسهیلات ویژه، دوره تنفس بیشتر تسهیلات و ... همراه نباشند، با مشکل مواجه خواهند شد. لذا، بانکها نگاهشان به شرکتهای دانش بنیان باید به صورت سرمایه گذار خطر پذیر باشد و این تصور را نداشته باشند که در ارائه تسهیلات مالی به این شرکتها بدون ریسک هستند. همچنین معتقدم بانکها به عنوان مشاور امین میتوانند در تمام فرآیند ایجاد شرکتها همراه آنها باشند و خلأهای دانش اجرایی این شرکتها را از طریق خدمات کارشناسی بانکی بخشی و تخصصی مرتفع سازند.
ما علاوه بر تسهیلاتی که به این شرکتها ارائه مینماییم و در سالیان اخیر افزایش چشمگیری یافته است به خصوص با تفاهم نامههایی که با معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری و دانشگاههای مطرح کشور داشته ایم، در نقشه تحول دیجیتال بانکی و نیز توسعه بانکداری شرکتی که از راهبردهای اصلی توسعه بانک صنعت و معدن در برنامه راهبردی پنج ساله پنجم آن میباشد، در حال شکل دهی اکوسیستمهای کارآفرینی دیجیتال با محوریت بانک صنعت و معدن و قرار دادن فین تکها و شرکتهای دانش بنیان منطقهای در زنجیره ارزش بانک هستیم که بخشی از وظیفه نوآوری و ارائه خدمات چابک و به روز را به فین تکها و شرکتهای دانش بنیان منتقل میکنیم که در زیست بوم بانکداری دیجیتال و شرکتی بانک قرار میگیرند. امروزه صاحبنظران معتقدند آنقدر سرعت، هزینه و ریسکهای نوآوری بالاست که سازمانها لازم است با رویکرد نوآوری باز از طرفیت بیرونی سازمانها برای این مهم استفاده نمایند. وقتی ظرفیتهای کشور در یک حوزه دانش بنیان بالاست، این شرکتها میتوانند در زنجیره ارزش خدمات بانکی قرار گیرند و مدلهای جدید کسب و کار بانکی را ایجاد نمایند که در دنیا استفاده میشود و بانکداری نوین را شکل میدهد.
بخشی از این چالشها درون سازمانی هستند و بخشی محیطی. در حوزه محیطی صنعت بانکی خیلی با نظارتهای سفت و سخت و دست و پاگیر و عدم به روز رسانی دستگاههای نظارتی متناسب با توسعه فناوریهای جدید مواجه هستیم. کلا در دنیا نیز به خصوص بعد از بحران ۲۰۰۸، سیستم بانکی خیلی تنظیم گری شده است، ولی در آنجا با ایجاد رگ تگها و فناوریهای تنظیم گری به روز مانند سندباکس و ... امکان توسعه این زیست بومها و ریسک پذیری در این حوزه به بانکها داده شده است، متأسفانه در داخل کشور نگاه به سیستم بانکی بعضاً سیاست زده شده است و به عنوان مثال ممکن است در رسانه ملی مدت زیادی را به بحث در مورد تسهیلات پرداختی به یک شرکت خاص و یا عدم حمایت از موارد خاص صنعتی و ... اختصاص دهند بدون اینکه با کارشناس بانک مرتبط با آن پرونده مصاحبهای صورت گیرد تا تنها یک طرفه به کرسی قضاوت نرویم. این باعث میشود مدیران ما تبدیل به مدیران حافظ وضع موجود و نه مدیران تحول گرا شوند.
همسو با روند جهانی و نیز با توجه به تأکید وزارت امور اقتصادی و دارایی بر تحول دیجیتال، حرکت به سمت بانکداری دیجیتال و مدلهای جدید کسب و کار بانکی از طریق خدمات مشاوره ای، بانکداری شرکتی، تحلیل و پولسازی داده ای، توسعه زیست بومهای فناورانه بانک محور و توسعه بانکداری جایگزین از طریق تک فین ها، بیگ تکها و فین تکها و نفوذ بیشتر روندهای فناورانه جدید مانند بلاک چین، رمز ارزها، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و ... بانکداری کشور با تحولات جدید همراه خواهد شد و چارهای نیز جز حرکت به این سمت نداریم و در حقیقت با یک الزام مواجه هستیم تا یک اختیار.
منبع: شاتانیوز