به گزارش میمتالز، پیام نیازمند سنگربان تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان که در لیگ نوزدهم، عنوان برترین گلر فصل را هم به دست آورد، در سن ۲۶ سالگی، تصمیم گرفت در پایان لیگ بیستم از جمع بازیکنان سپاهان جدا شود و به لیگ پرتغال برود. البته نیازمند پیش از اتمام لیگ، قرارداد خود با باشگاه پورتیموننزه پرتغال را نهایی کرده بود و حالا آماده یک اقامت سه ساله در جنوب اروپاست.
او پیش از سفر به پرتغال در گفتگو با آنتن از مسیری میگوید که طی کردنش هرگز تمام نمیشود:
نیازمند- اول از همه خدا را شاکرم بابت این سلامتی و توانایی که خداوند به من داده که توانسته ام مکرر در چند سال اخیر بازی کنم. این نتیجه تلاش دسته جمعی کل تیم بوده است. مربیانی بوده اند که برای من زحمت کشیده اند و فقط تلاش فردی نبوده است. البته من هم از روز اول سعی کرده ام تمام تلاش و تمرکزم را روی کار بگذارم؛ باقی را به خدا واگذار کرده ام. پشت این کلین شیتها و رکوردها زحمت یکی دو نفر نبوده و دهها نفر آمده اند و رفته اند.
نیازمند- زندگی فوتبالی ما همین است؛ واقعا این چرخه در حال گردش است. خودمم هم آن روزی که با آقا رحمان در پیکان رقابت میکردم و در برخی بازیها هم اتاق بودیم، فکر نمیکردم با هم سر از سپاهان در بیاوریم و آقا رحمان تبدیل به مربی من بشود. هر چند زمانی هم که با هم رقیب بودیم، خیلی رفیق بودیم و آرامش زیادی بین ما بود؛ چه سال اولی که آقا رحمان همه بازیها را بازی کرد و سال دوم که من بیشتر بازی کردم. احترام زیادی بین ما بود و واقعا جز کمک کردن چیز دیگری بین ما نبود. آقا رحمان امسال خالصانه کنار من بود و با هر برد و هر کلین شیت من و تیم خوشحال میشد و جابجایی رکوردها فقط برایش جای خوشحالی داشت؛ چون در نهایت منجر به سربلندی سپاهان میشود. این هم سرنوشت فوتبالی ما بود که به عنوان مربی بازیکن در کنار هم بودیم.
نیازمند- صددرصد روی تاوارس نقش مهمی در موفقیتهای من داشته است. در همه مصاحبه هایم گفتهام که چقدر مربی باکیفیتی بود و چقدر به من کمک کرد؛ چیزهایی به من در طول دو سال یاد داد، که شاید در طول ۱۰-۱۵ سال زندگی حرفهای کسی نتواند اینها را یاد بگیرد یا مربیان یاد ندهند؛ اما واقعا درسهایی را در طول این دو سال به من داد که میتواند برای کل فوتبال من کافی باشد. هر جا که هست آرزوی موفقیت برای او دارم و البته هنوز هم ارتباطم را با او حفظ کردهام. الان در قاره دیگری است، اما واقعا مربی فوقالعادهای بود و در این دو سالی که در سپاهان بود، خیلی به من کمک کرد.
نیازمند- فکر میکنم کلاً در پیکان ۲۴ بازی انجام دادم و زمانیکه بازیکن آزاد بودم، باشگاه سپاهان با من تماس گرفتند و گفتند آقای قلعهنویی گزینه اولشان برای نقل و انتقالات شما هستی و من خیلی خوشحال شدم؛ واقعا این مساله باعث افتخارم بود و با خود ایشان تماس گرفتم، چون برایم بازی کردن مهم بود. با اینکه سنم کم بود و ۲۲-۲۳ سالم بود، برای پیشرفتم نیاز به بازی کردن داشتم و دوست داشتم بازی کنم. وقتی با ایشان صحبت کردم، نظرشان را راجع به من گفتند و گفتند که الکی روی بازیکنی دست نمیگذارند و مطمئن هستند که آینده روشنی در انتظار من است و من تو را در سپاهان برای بازی کردن میخواهم. بعد از آن واقعا درنگ نکردم و فردای آن روز به باشگاه سپاهان رفتم و قراردادم را امضا کردم. من واقعا به ایشان مدیون هستم، در سن کم و باتجربه خیلی کم، به من اعتماد کردند و خداراشکر که توانستم جواب اعتمادشان را بدهم و تاحدودی البته سربلند بیرون آمدم. خیلی ایشان نقش پررنگی داشتند که من در سپاهان توانستم کارم را شروع کنم و خودم را مدیون ایشان میدانم.
نیازمند- من بخواهم راجع به محرم صحبت کنم، باید ۳۰ دقیقه بنشینم و تعریف و تمجید کنم. رابطهی فوقالعادهای که بین آقا محرم و بازیکنان است، اصلا باورنکردنی است؛ خیلی خیلی ایشان شخصیت دوستداشتنیای دارند. واقعا الکی نیست که این همه در اصفهان محبوب هستند و افتخار کسب کردهاند. به نظر من در سال اول مربیگریاش فوقالعاده کار کرده و بینظیر بوده است. میانگین امتیازاتی که ما امسال گرفتیم و آن آرامش و اعتماد به نفسی که به ما در روزهای بحرانی نیمفصل اول داد، فوق العاده بود. شاید اگر آن اعتماد به نفسی که ایشان داد، وجود نداشت، شرایطمان هرروز بد و بدتر میشد. جدا از مسائل فنی، کمکمان کردند که خیلی زود به لیگ برگشتیم و بازیهای پیاپی را بعد از هفته سیزدهم بردیم. با این میانگین امتیاز در تاریخ لیگ برتر تیمی نبوده که قهرمان نشود. به نظر من آقا محرم به همراه کادرفنیاش، بینظیر بوده است. تلاش دستهجمعی کادرفنی و بازیکنان که عالی بوده است. من ایشان را خیلی دوست دارم و برایشان احترام زیادی قائلم و مطمئنم که آینده خیلی خیلی درخشانتری در مربیگری در انتظارشان است.
نیازمند- واقعا اینکه پیشنهاد از استقلال و پرسپولیس باشد، بله بوده است، اما هیچوقت به خودم اجازه ندادهام که این قضیه رسانهای شود یا به گوش هواداران برسد، اما پیشنهادهای اینچنینی بوده است. خودم اجازه ندادم با احساسات هواداران و باشگاهها بازی شود و جلوی آن را گرفتم، چون تحت قرارداد سپاهان بودم. بالاخره تعصب داشتم و میدانستم که چقدر هواداران تیم روی این قضیه حساس هستند. اهدافی برای خودم داشتم که به اهدافم تا حدودی به نظرم رسیدم، اهدافم این بود که تا جایی که میتوانم در سپاهان خوب کار کنم و افتخار کسب کنم. البته درست است که افتخار تیمی کسب نشده، اما من همه تلاشم را کردم. فوتبال ورزش تیمی است و وابسته به یک نفر نیست، همه و همه باید دست به دست هم بدهند تا موفقیتی کسب شود و جامی به دست بیاید. هدفم این بوده که با سپاهان تا جایی که در توانم است بدرخشم و بعد از آن، به بازی کردن در خارج از کشور و تجربه کردن بازی در خارج از ایران فکر میکردم. میدانستم که این قضیه (پیشنهاد استقلال و پرسپولیس) خیلی دور از ذهن است بنابراین جلوی آن را گرفتم و اجازه ندادم رسانهای شود تا با احساسات هواداران بازی شود. میدانستم روی این مساله حساسیت دارند و خیلی سریع جلوی آن را گرفتم. شاهدان زیادی هم در این زمینه هستند و هیچ وقت دنبال بازارگرمی و مسائلی از این دست نبوده ام. خداراشکر که به اهداف فردی که در ذهن داشتم، رسیدم و امیدوارم که پلههای بعدی را هم خیلی محکم به سمت اهدافم بردارم.
نیازمند- اگر بخواهم شیرینترین خاطره فردیام با سپاهان را بخواهم بگویم، به لیگ هجدهم باید اشاره کنم. سال اول هفته ماقبل پایانی بود که با پدیده (شهر خودروی سابق) در مشهد بازی داشتیم؛ بازی فوقالعادهای شد؛ خیلی نیاز داشتیم تا برای حفظ شانس قهرمانیمان تا هفته آخر، آن بازی را ببریم یا حداقل امتیاز را بگیریم. آن مقطع مربی پدیده، یحیی گلمحمدی بود و خیلی تیم سرحالی داشت که سهمیه هم گرفت. تا به امروز هیچ تیمی مثل آن تیم، در میان تیمهایی که مقابلشان بازی کردم، نتوانسته من را تحت فشار قرار بدهد. عجیب و غریب بود؛ ۹-۱۰ سیو که معمولی هم نبودند داشتم. خود امیرخان (قلعهنویی) در صحبتهای درون تیمیای که بعد از پایان بازی داشتیم گفتند که دو بازی همیشه در ذهنش از دروازهبانهایی که داشته ثبت شده است؛ یکی برای خیلی سال قبل بود که مربی استقلال اهواز یا ملوان بودند. اما گفتند که دومین بازی، بازیای بود که تو جلوی پدیده انجام دادی. یعنی هیچوقت از خاطر خود آقای قلعهنویی هم نمیرود، چون آن تساوی باعث شد تا ما سهمیه مستقیم آسیا را گرفتیم و تا هفته آخر شانس قهرمانی داشتیم که پرسپولیس با پیروزی مقابل پارس جنوبی جم، قهرمانیاش صددرصد شد. فکر میکنم آن شیرینترین خاطرهام در سپاهان بود.
نیازمند- بزرگترین حسرت من در سپاهان این است که چندین و چند بار به گرفتن جام نزدیک شدیم، ولی در نهایت نشد. مثل همین لیگ بیستم که خیلی خیلی نزدیک شدیم و با اینکه امتیازات فوقالعادهای کسب کردیم، اما مزد زحماتمان را نگرفتیم. فکر میکنم شایستگی حداقل کسب یک جام در سه سال گذشته که در سپاهان بوده ام، را داشتیم. نیمهنهایی دو سال قبل در جام حذفی مقابل پرسپولیس بازی کردیم و دقیقه ۱۲۰ گل خوردیم و همان سال لیگ را هم با ۳ امتیاز اختلاف از دست دادیم. سال گذشته و امسال هم همینطور بود؛ فکر میکنم حداقل شایستگی این را داشتیم که یک جام کسب کنیم و این بزرگترین حسرت من است که بدون جام سپاهان را ترک کردم.
نیازمند- رقابتی که من با دروازهبانهای دیگر تیم ملی دارم، هم جذاب است و هم سخت؛ کاملا درست است، من بارها هم گفتهام که فکر میکنم در هیچ برههای از تاریخ، کشور ما آنقدر غنی از لحاظ دروازهبان نبوده است. الان چندین و چند دروازهبان آماده در سطح ملی و باشگاهی داریم که عالی کار میکنند و از لحاظ تکنیکی و فنی و اخلاقی و ... فوقالعادهاند. به جز دروازهبانهای ملیپوش، چندین و چند دروازهبان آیندهدار هم هستند. کشور ما در شرایط خوبی به لحاظ دروازهبانی قرار دارد. من همیشه سعی خودم را کردهام و از الان به بعد هم این کار را انجام میدهم که بتوانم خود را در بالاترین سطح ممکن حفظ کنم و روز به روز پیشرفت کنم تا بتوانم همیشه در اوج باشم.
بدون اغراق میگویم که در این سه سال جز خوبی از مردم اصفهان، هیچ چیز دیگری ندیدم. از شهری که در آن زندگی کردم، واقعا لذت بردم و فقط خاطرات خوش برای خودم و خانوادهام باقی ماند. مطمئنم که سالیان سال هم که بگذرد، از سه سالی که در اصفهان بودم، به عنوان بهترین سالهای عمرم یاد خواهم کرد. البته آینده را هیچکس نمیتواند پیشبینی کند؛ شاید روزی به اصفهان برگشتم و شاید هم برنگشتم. اما واقعا جز خوبی هیچ چیز دیگری در اصفهان ندیدم و فوقالعاده آرامش داشتم و لذت بردم؛ هم خودم و هم خانوادهام.
نیازمند- یکی از دلخوشیهای من در زمانیکه به اصفهان آمدم، زاینده رود بود؛ چون سال اول حضورم در این تیم آب زایندهرود بیشتر بود و زمان زیادی آب در جریان بود و جایی که من ساکن بودم، نزدیک به آب بود. خیلی در روحیه من و مردم اصفهان تاثیرگذار بود؛ واقعا نمیدانم پشت پرده قضیه چیست و خیلی پیگیر این مساله نیستم، اما واقعا حیف بود. چون سال دوم و سوم که در اصفهان بودم، آبی نبود. در یکسال گذشته که فکر میکنم ۱۰-۱۵ روز در مجموع در زایندهرود آب بود. میدیدم چقدر در روحیه مردم اصفهان تاثیرگذار است. چون خودم جایی که ساکن بودم، نزدیک به آب بود، میدیدم که مردم با چه شور و شوقی در کنار آب جمع میشوند و با وجود کرونا، وقتشان را میگذرانند و چقدر در روحیهشان تاثیرگذار است. واقعا خیلی حیف است. نمیدانم این قضیه از کجا نشات میگیرد. نمیدانم چرا حقی که این همه مردم را خوشحال میکند، باید از آنها گرفته میشود. امیدوارم هر چه زودتر این مشکل حل شود و این آب به اصفهان بازگردد. واقعا دیدن این خوشحالی باعث مباهات است و من را هم خوشحال میکنم. امیدوارم این حق به اصفهان بازگردد.
نیازمند- خیلی برای خودم سنگین بود من سه سال را اینجا سپری کردم. تک تک دقایق را کنار هم تیمی ها، بازیکنان، مربیها زندگی کردم. خیلی برای خودم حس عجیب و غریبی داشت. وقتی که میدانستم برای آخرین باری است که درنقش جهان بازی میکنم. در رختکن و چمنش حضور دارم و این فکر به سرم زد که بعد از بازی زمانی که همه رفتند گوشی را بیاورم و این لحظه را با خانوادهام تقسیم کنم. با آنها تماس گرفتم؛ لحظهای که تک و تنها در نقش جهان بودم را دوست داشتم خانواده ام ببینند و هم خودم و هم آنها خیلی احساساتی شدیم. من سه سال در این تیم بودم، اما وقتی داشتم از نقش جهان خداحافظی میکردم، انگار پانزده سال بود که برای سپاهان بازی کرده ام. آن عرق و تعصبی که هم خودم و هم خانواده به سپاهان پیدا کرده بودیم، واقعا فراموش نشدنی و باورنکردنی است (سنگربان سابق سپاهان در این لحظه بغض گلویش را میفشرد و به سختی صحبت میکرد). به هر حال هرجوری که بود تمام شد. بازی در نقش جهان افتخاری بود برای من. بازی در کنار مربیها و هم تیمیهای خوبی که داشتم. همینطور باشگاه فوق العاده سپاهان که بدون شک از نظر ساختاری و کیفیت بسیار خوب است. باشگاهی که ما داریم با این کمبود امکانات، از نظر ساختاری، سخت افزاری خوب است. از زمانی که آقای ساکت آمدند بی نظیر بودند. تغییراتی که در باشگاه ایجاد کردند و آرامشی که در روزهای سخت به تیم تزریق کردند و امسال اصلا مشکلی نیستم. مطمئن هستم که سالهای طلایی در انتظار سپاهان است. از این به بعد من هم یک هوادار سپاهان محسوب میشوم و هم تیمیهای قدیمم اینجا ادامه میدهند و امیدوارند کلی جام برای سپاهان بیاورند.
نیازمند- بله خب من خودم هم در این چند روز خیلی احساساتی میشدم و سعی میکردم کمتر اینستاگرام بروم. بازیهای حساسی هم داشتیم. سعی میکردم اینستاگرام نروم، چون با دیدن کلیپها خیلی کلیپها ناراحت میشدم. وقتی میدیدم هواداران ناراحت هستند، ناراحت میشدم. خب عادت کرده اند. دقیقش را نمیدانم، ولی فکر میکنم در مجموع (حذفی و لیگ و آسیا) در این سه سال ۱۱۰ بازی انجام دادم. عادت کرده اند من را ببینند و من هم عادت کرده ام در نقش جهان بازی کنم. دیدن این کلیپها احساساتی ام میکند، ولی باعث افتخار من است و امیدوارم هرکس پا در هرتیمی میگذارد با افتخار بتواند جدا شود. خیلی سخت است، اما امیدوارم طوری باشد که دل کسی را نشکند و کسی را ناراحت نکند و بتواند با خوشحالی برود و دعای هوادارها بدرقه راهش باشد.
نیازمند-شعاری بود که در این سه سال لطف داشتند و میخواندند و هر بار گوش میدادن باعث سربلندی بود. شعاری بود که میگفتند؛ تیم ما تیم شیرانه، سرور کل ایرانه وآخرش هم نام مرا میگفتند. واقعا احساس خوبی به من دست میداد وهنوزم که هنوز است وقتی این شعار را میشنوم به وجد آیم و از همه ممنونم که بازی به بازی این شعار را تکرار کردند.
نیازمند- خیلی دوست دارم تشکر کنم. اگر بخواهم تک تک از مربیها تشکر کنم انقدر زیاد هستند که نمیتوانم اسم ببرم، ولی از تمام مربیها تشکر میکنم. از آقای قلعه نویی، نویدکیا و رحمان احمدی تشکر میکنم خیلی به من کمک و اعتماد کردند. از هم تیمیهای خوبم در طول این سالها. این رکوردهایی که در اول مصاحبه گفتید بخش اعظمش به تلاش هم تیمیهایم مربوط میشود. کلین شیتی که به نام گلر ثبت میشود، زحمت بیشترش را بازیکنان از جلوی زمین میکشند. هم تیمیهای بزرگی داشتم. دوستان بسیار خوبی پیدا کردم و قطعا ارتباطم را با آنها حفظ میکنم. با باشگاه سپاهان، مربیها، هواداران لحظات خوبی را سپری کردم و دل کندن از این مجموعه و شهر اصفهان برایم سخت است. با اینکه در تهران به دنیا آمدم و در کرج بزرگ شدم، ولی در این سه سال احساس میکردم در اصفهان به دنیا آمدم و خودم را اصفهانی میدانستم و اجازه نمیدادم کسی بد صحبت کند یا توهین کند و خیلی تعصب و عرق پیدا کردم و هنوز هم دارم. دوست داشتم افتخارات تیمی زیادی کسب کنم با سپاهان، اما همه آن به من برنمیگردد و سلسله تلاشهای زیادی باید باشد برای کسب کردن جامهای زیاد. ولی مطمئنم سپاهان در مسیری قرار گرفته که در سالهای آینده جامهای زیادی کسب خواهد کرد؛ همینطور که قبلا رسیده است. از خانوادهام تشکر میکنم. اگر میبینید فردی موفق است به خاطر آرامشی است که در کنار خانواده دارد و خانواده بخش مهمی است که شمارا در مسیر حمایت میکند. من فراز و نشیب کمی در این سه سال داشتم؛ درست است برخی مواقع بازیهای بد هم داشته ام، ولی سعی میکردم خودم را در سطحی نگه دارم که به تیم کمک کنم و خانواده خیلی در این مسیر به من کمک کردند. امیدوارم هواداران سپاه با دعاهایشان به من کمک کنند. امیدوارم همینطور که در سه سال به من لطف داشتند، از اینجا به بعد هم من را تنها نگذارند تا در این مسیر سختی که قرار گرفته ام، سربلند باشم.