به گزارش میمتالز، به نظر میرسد با تعویض سکاندار وزارت صنعت، معدن و تجارت، شاهد تغییرات مثبتی در این حوزه باشیم. سید رضا فاطمی امین، اولین وزیر صمت دولت سیزدهم، در آخرین سخنرانی خود پیش از اخذ رای اعتماد در مجلس شورای اسلامی گفت: در شش ماه آینده و تا پایان سال، برنامه خود را بر تامین مواد اولیه، تامین اجزا، قطعات و ماشین آلات مرتبط با تولید و رفع موانع تولید به ویژه کالاهای مرتبط و موثر بر معیشت و سفره مردم خواهم گذاشت.
اگرچه حوزههای زیرمجموعه وزارت صمت از مشکلات متعددی رنج میبرد، اما اینکه وزیر صمت مهمترین اولویت در ۶ ماه نخست دوره وزارت خود را تامین مواد اولیه و رفع موانع تولید به ویژه کالاهای مرتبط و موثر بر معیشت و سفره مردم عنوان میکند، نشان از اهمیت موضوع دارد. در این میان صنعت فولاد به یکی از صنایع مادر و استراتژیک که مواد اولیه صنایع بسیاری را تامین میکند، از جایگاه ویژهای برخوردار است.
اهمیت این صنعت به اندازهای بالاست که از آن به عنوان «صنعت صنعتساز» هم یاد میشود. اما حتی این صنعت هم همانند دیگر صنایع با مشکل تامین مواد اولیه دست و پنجه نرم میکند با این تفاوت که تبعات کمبود مواد اولیه برای صنایع مادر به مراتب سنگینتر از سایر بخشهای تولید خواهد بود به همین دلیل توجه وزیر جدید صمت به معضل کمبود مواد اولیه صنایع فولادی بسیار حائز اهمیت است.
در همین خصوص معاون بهرهبرداری شرکت فولاد مبارکه در گفتگو با خبرنگار ایراسین میگوید: طی سالهای گذشته تاکنون به دلایل نامتوازن بودن توسعههای انجام شده در زنجیره تولید فولاد و همچنین توسعهی زیرساختها و امکانات زیربنایی صنایع مختلف تولیدی، صنعت فولاد با چالشهای متعددی از جمله تامین مواد اولیه، برق و گاز رو به رو است. در این میان اگرچه کمبود مواد اولیه یکی از دغدغههای مهم صنایع فولادی است و تلاشهای بسیاری هم برای رفع آن صورت گرفته، اما این معضل برای آیندهی نه چندان دور تهدید بزرگی محسوب میشود.
عباس اکبری محمدی علت اصلی معضل کمبود مواد اولیه در این صنعت را ورود معادن به چرخه تولید فولاد میداند و اظهار میکند: صنعت تولید فولاد از استخراج سنگ آهن از معادن و تبدیل آن به کنسانتره شروع شده و در ادامه بسته به نوع تکنولوژی تولید به فولاد تبدیل میشود. در این میان ورود معادن به بخش تولید فولاد باعث کمبود مواد اولیه شده است. فولاد مبارکه از سالیان گذشته تبعات و مشکلاتی را که ورود معادن به چرخه تولید فولاد برای این صنعت ایجاد خواهد کرد را گوشزد و پیگیریهای لازم را انجام داده بود، اما علی رغم موارد فوق، با ورود و سرمایهگذاری معادن در بخش فولادسازی، مشکل کمبود مواد اولیه آغاز شد. بدیهی است پس از تکمیل طرحهای مذکور، صنعت فولاد کشور با تهدید جدیتری مواجه خواهد شد.
وی تصریح میکند: فولادمبارکه طی سالهای گذشته فعالیتهای مطالعاتی زیادی در زمینه زنجیره تامین فولاد انجام داده و چالشها و کمبودهای موجود در این زمینه را پیشبینی کرده است. براین اساس با ورود به بخش معدن در منطقه سنگان به منظور تکمیل زنجیره تامین خود، اقدام به سرمایهگذاری در تولید کنسانتره کرده است. همچنین فعالیتهایی در زمینه ارزیابی و اکتشاف، استخراج و فرآوری مواد معدنی و همکاری با معادن کوچک در سرار کشور را در دست اقدام است.
معاون بهرهبرداری شرکت فولاد مبارکه درباره تاثیر این شرایط بر تولیدات و صادرات این شرکت نیز میگوید: علیرغم کمبودهای ذکر شده و افت تولید مواد اولیه ناشی از آن، فولاد مبارکه با استفاده از تدابیر لازم و سرمایهگذاریهای انجامشده، کاهش تولید در فولادخام و دیگر محصولات را به حداقل ممکن رسانده و توانسته سهم خود را در تولید کشور حفظ کند. همچنین با ورود به بازارهای جدید صادراتی و سرمایهگذاری در این زمینه توانسته نیاز ارزی خورد فولاد را برآورده کند.
اکبری محمدی میافزاید: در حال حاضر به دلیل کمبود مواد اولیه و انرژی، تاخیرات تولید محصولات فولادی را در این شرکت داریم. بی ثباتی در تامین مواد اولیه میتواند برنامه تولیدی واحدهای گندله، آهن اسفنجی و فولادسازی را تحت شعاع قرار دهد.
وی درباره راهکارهای ممکن جهت حل معضل کمبود مواد اولیه میگوید: راههای مختلفی برای این مساله پیشنهاد میشود. برای مثال بخش زیادی از پهنه جغرافیایی ایران از نظر مواد معدنی شناسایی نشده که باید فرآیند شناسایی و اکتشاف در آن صورت گیرد تا مناطقی که قابلیت اکتشاف و استخراج مواد معدنی مورد نیاز صنایع فولادی دارد، در اختیار سرمایه گذار قرار دهد. همچنین باید تکنولوژیهای جدید در حوزه معدن وارد کشور شود تا بتوان از معادن موجود با بهره وری بالاتر استفاده کرد. به علاوه لازم است صنایع فولادی به منظور استفاده از مواد معدنی با عیار پایین، تحقیقات مناسب را انجام دهند.
معاون بهرهبرداری شرکت فولاد مبارکه ادامه میدهد: فارغ از راهکارهای فوق، در واحدهای فولادسازی باید تغییراتی از نظر تکنولوژی به وجود آید تا سنگ آهن که به شکلهای متفاوت شیمیایی وجود دارد، از هماتیت و مگنتیت، استفاده شود و خوراک آنها تنها به یک تیپ خاص سنگ آهن با عیار مشخص محدود نشود. همچنین پروژههای جدید تغلیظ سرباره در کارخانجات فولادسازی توسط واحدهای تحقیقاتی صنعتی و دانشگاهی تعریف شود تا بتوان از اکسید آهن موجود در سرباره به صورت بازیافت مجددا در واحدهای گندله سازی استفاده شود.
اکبری محمدی با اشاره به نقش برجام به عنوان یکی از موضوعات کلان کشور که در صورت اجرای صحیح میتواند راه را بر روی سرمایهگذاری خارجی باز کرده و سرمایهگذای بر اکتشاف، استخراج و فنآوری معادن را تسهیل کند، معتقد است: بخشی از مشکلاتی که در حوزه تامین مواد اولیه وجود دارد مربوط به داخل است و مسائلی مانند تحریم و برجام در درجه اهمیت دوم قرار دارد.
وی در همین خصوص اظهار میکند: برای مثال باید پیش از دادن مجوز جهت توسعه و افزایش واحدهای تولیدی فولادسازی، مشخص شود واحدهای جدید از چه منابعی میخواهد مواد اولیه خود را تامین کنند. از طرفی باید دید آیا در حال حاضر اولویت کشور در حوزه صنایع فولادی، احداث واحد فولادسازی است یا باید سرمایهگذاری روی معادن صورت گیرد؟
معاون بهرهبرداری شرکت فولاد مبارکه تصریح میکند: در حال حاضر بعضی از معادن سنگآهن ما با تکنولوژیهای مربوط به ۵۰ سال گذشته فعالیت میکنند که باعث میشود کارائی و بهرهوری آنها پایین باشد. در این حوزه با رفع تحریمها به وسیله احیا برجام و ورود نقدینگی ارزی از طریق سرمایهگذاری، میتوان بخشی از مشکلات تامین مواد اولیه را حل کرد. به علاوه مشکلات داخلی هم با تشکیل کارگروههای ویژه میتوان در کوتاه مدت بخشی از مشکلات تامین مواد اولیه شرکتهای فولادی را رفع کرد.
اکبری محمدی درباره عملکرد متولیان امر در بخش دولتی نیز میگوید: تمام واحدهای تولیدی فولادی نیاز خود به مواد اولیه را براساس برنامه تولید سالانه خود، در جلساتی که به صورت مستمر زیر نظر معاونت معدنی وزارت صمت برگزار میشود، ارائه میدهند و سپس از طریق شرکت ایمیدرو برنامههای اجرائی جهت تحقق این برنامهها با شرکتهای معدنی برگزار میشود که بخش عمدهای از نیاز به مواد اولیه را حل میکند، اما مساله اینجاست که بعضی از شرکتهای معدنی، خود وارد حوضه تولید فولاد شده و مجوزهایی را هم دریافت کردهاند که باعث شده تعادل میان مواد اولیه و تولید فولاد از بین برود.
وی ادامه میدهد: عملاً سرمایهگذاری روی معادن در حوزههای اکتشاف، استخراج و فنآوری کمتر صورت گرفته و جذابیتهایی که در حوزه صادرات مواد اولیه (خام) وجود داشته باعث شده بعضی از شرکتهای معدنی در سالهای گذشته رو به صادرات مواد اولیه بیاورند. ولی با توجه به نوع سنگ آهن موجود شناخته شده در کشور و میزان استحصال انجام شده در حوزه کنسانتره سنگ آهن، میزان تولید و مصرف متعادل نبوده و هر سال بر شدت این عدم تعادل افزوده میشود.
ایران یکی از کشورهای غنی جهان از حیث ذخایر معدنی است و این یعنی پتانسیل بالایی جهت شکل گیری و فعالیت صنایع معدنی و در ادامه زنجیره ارزش محصولات آنها وجود دارد. بر اساس آمار موجود ایران در حالی که تنها یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، اما بر اساس آخرین نتایج اعلامی مرکز آمار، تعداد کل معادن کشور در سال ۱۴۰۰ برابر با ۱۰ هزار و ۱۷۰ معدن بوده است که از این تعداد ۶ هزار و ۸۶۱ معدن فعال و سه هزار و ۳۰۹ معدن غیرفعال است و در میان ۱۵ کشور بزرگ غنی از مواد معدنی قرار دارد.
همچنین از نظر زمین شناسی میتوان گفت با توجه به عبور کمربند کوهزایی پسین از ایران که خود نشانی از پتانسیلهای معدنی فلزی و حتی غیرفلزی بالا است بنابراین نباید زنجیره فولادی کشور نباید گرفتار کمبود مواد اولیه باشد، اما فعالان این حوزه همواره از کمبود مواد اولیه شکوه دارند. در شرایطی که بر اساس پیشبینی افق چشم انداز سال ۱۴۰۴ میزان مصرف سرانه فولاد در کشور باید بیش از ۴۰۰ کیلوگرم (۴۲۱ کیلوگرم) باشد و اکنون تقریبا نیمی از این مقدار است، میتوان به تحقق این چشم انداز و در نهایت هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال امیدوار بود؟