به گزارش می متالز، افت قیمت سهام در معاملات امروز به دنبال ریزش قابل توجه قیمت فلزات و همچنین تشدید نگرانی در بازار جهانی تا حدود زیادی قابل توجیه است. با این حال این موضوع دلیلی بر ادامه رفتار دستهجمعی سهام در بورس تهران نمیشود. در هفتههای گذشته بارها بر لزوم توجه به واقعیتهای پیشرو در خصوص برخی از گروهها مانند بانکها و همچنین خودرو اشاره شد. در خصوص خودروییها مشاهده شد که تولید خودروسازان به صورت قابل توجهی افت داشته است. با وجود اینکه فعالان بورس تهران همچنان در انتظار انتشار خبر نهایی شدن اصلاح نرخ فروش خودرو هستند تا راهی برای داغ کردن معاملات سهام خودرویی و فروش سهام خود پیدا کنند، اما این موارد نمیتواند واقعیتهای ناامیدکننده صنعت خودرو را کتمان کند.
در گروه بانک نیز همچنان فعالان بازار تنها بر عوامل هیجانساز در متغیرهای مالیای تاکید دارند که احتمالا اثر چندانی بر بهبود سودآوری این گروه ندارد. بخشی از فعالان بورس تهران هنوز به دنبال خبر تجدید ارزیابی بانکها هستند، این در حالی است که احتمالا هیچ یک از آنها این سوال را از خود نمیپرسد که در سال 92 که بانکها سرمایه خود را از محل تجدید ارزیابی افزایش دادند، چه اتفاق بااهمیتی از حیث عملکرد در بانکها افتاد و پس از 54 سال وضعیت بانکها چگونه است؛ اینکه زیانهای سنگین بانکها از کجا نشئت گرفته و چرا چنین افزایش سرمایهای دردی از سیستم بیمار بانکی دوا نکرده است. واقعیت این است که در صورتهای مالی بانکها در حال بهبود وضعیت درآمدهای عملیاتی جاری روی کاغذ هستیم. اما نگرانی از آنجا نشئت میگیرد که بار دیگر نتوان به صورتهای مالی بانکها تکیه کرد.
این امید وجود دارد که بانکها تحت نظارت بانک مرکزی میزان دقیق ریسک تسهیلات اعطایی را مشخص کنند. از سوی دیگر این امید وجود دارد با کاهش تلاطم اقتصادی کشور از التهاب نرخ سود کاهش یابد و به دنبال نظارت بانک مرکزی بانکها بار دیگر اشتباهات گذشته را در رقابت منفی برای جذب سپرده تکرار نکنند. اما نمیتوان واقعیتها را انکار کرد: آیا برای مدت زمان طولانی اقتصاد کشور کشش نرخ سود بالای 20 درصد را داشته است که در شرایط کنونی انتظار وجود دارد که مطالبات بانکها (تسهیلات اعطایی با نرخهای بسیار بالا) بدون ریسک وصول شود.
در کنار وضعیت ناامیدکننده دو صنعت مزبور و نگرانی از بازار جهانی نمیتوان نقش عمق کم تحلیل را در تعدیل کنونی و منطقی بازار سهام نادیده گرفت. مطابق آخرین تحولات بازارهای جهانی، قیمت فولاد افت چشمگیری داشته است. ورق گرم به حدود 480 دلار در هر تن رسیده است (محصول فولاد مبارکه) و قیمت اسلب و بیلت فولادی نیز در مسیر نزولی قرار دارد و با اختلاف حدود 40 دلاری نسبت به ورق معامله شده است. روی به کمتر از 2400 دلار رسیده است و مس نیز پس از کش و قوس اخیر به سطح 6 هزار دلار رسیده است.
در صنعت پالایش نفت نیز عدهای با تحلیلهای خوشبینانه از جهش سودآوری شرکتهای این گروه به خرید سهام این صنعت مشغول شدند. با این حال، نگاهی ساده به وضعیت سودآوری سال گذشته پالایشیها حاکی از افت شدید کرکاسپرد(فاصله قیمت محصولات با قیمت نفت) پالایشگاهها در نیمه دوم سال گذشته است. در حالی که قرار بود با آزادسازی نرخ فروش محصولات فرعی در هفتههای پایانی فصل تابستان و بالا بودن سنتی حاشیه سود در بازار جهانی، سودآور طلایی پالایشیها را شاهد باشیم، اما این موضوع محقق نشد. حال در شرایط کنونی نیز ریزش قیمت نفت بهانهای برای واکنش منفی معاملهگران بورس تهران به سهام این صنعت شده است. از طرفی، تغییر مبنای محاسبه نرخ محصولات و مواد اولیه پالایشیها به نرخ ارز نیما بهانهای برای کمک به جهش سودآوری این شرکتها بود. این موضوع به صورت مستقیم از طریق ارزش موجودی پایان دوره نسبت به ابتدای دوره بر سودآوری شرکتهای پالایشی اثرگذار است. با این حال نکته مهم در مورد حاشیه سود شرکتهای پالایشی، کرکاسپرد یا حاشیه سود است که اگر فرض کنیم اسپرد محصولات و نفت به سمت صفر میل کند، سودی از فروش محصولات نصیب پالایشیها نخواهد شد.
در مقابل فشار عرضه در عموم سهمها، شمار اندکی از نمادها در معالات امروز به پشتوانه اخبار مساعد یا عملکرد مطلوب ماهانه و یا عدم وابستگی به بازارهای جهانی با تقاضای قدرتمندی همراه هستند. در بین این نمادها میتوان برخی تکسهمهای گروه غذایی را مثال زد که بهرغم فضای عمومی گروه و همچنین سیطره عرضهها بر کل بازار در محدوده مثبت معامله میشوند. صنعتی بهشهر با نماد «غبشهر» در جریان معاملات امروز یکی از نمادهایی است که ضمن تجربه صف خرید پرشمار، بیشترین خالص نقدینگی را از سوی سهامداران خرد جلب کرد. روز گذشته به بررسی بنیادی سهام صنعتی بهشهر ایران در «دنیای بورس» پرداخته شد. علل جذابیت قیمتی سهام این شرکت عدم تهدید ریسک از بازار جهانی و در عین حال پتانسیل رشد سودآوری است.
دیگر نمادی که در معاملات امروز بررسی شد «شسپا» است. آنچه از شواهد موجود پیدا است این سهم توانایی ساخت سود حدود 700 تومانی را تا پایان آبان دارد که این سود تا پایان سال (با لحاظ افت قیمت نفت) میتواند به بیش از 1100 تومان نیز برسد. قدرت سودآوری این شرکت، انتظار بهبود وضعیت قیمتی سهام را در میانمدت ایجاد کرده است. با این حال فضای منفی حاکم بر معاملات بورس تهران مانع از اثر واقعیتهای بنیادی شده است.
«کاوه» نیز از دیگر نمادهایی که عملکرد درخشانی را به نمایش گذاشت. این شرکت نیز با پتانسیل قابل توجه سودآوری حتی در محافظهکارانهترین حالت ممکن همراه است.
نکتهای که به نظر میرسد باید به آن توجه داشت، فاصله واقعیتها با تحلیلهای سودآوری ارائهشده در بازار است که این خطا را در ذهن معاملهگر و تحلیلگر به وجود میآورد که تقریبا تمامی نمادها ارزنده هستند.