تاریخ: ۳۰ آذر ۱۴۰۰ ، ساعت ۲۲:۰۱
بازدید: ۱۹۹
کد خبر: ۲۴۱۴۳۵
سرویس خبر : محیط زیست

آدرس غلط روی هوا

‌می‌متالز - آغاز فصل سرما طی سال‌های اخیر بیش از آنکه خبر بارش برف و باران با خود داشته باشد، هشدار روز‌هایی است که آلایندگی بر کشور باریدن می‌گیرد. زمستان نیز در روزگار معاصر مانند بسیاری از کلمات دیگر، کاربست‌های خود را از دست داده و فصلی که تا دیروز به سفیدی برفش تصور میشد حالا به سیاهی آلودگی هوا شناخته می‌شود.

به گزارش می‌متالز، همانگونه که در روزگار قدیم، «صید ماهی از آب گل آلود» به کنایه عنوان می شد، در روزگار حاضر، عده‌ای «از هوای آلوده» نیز ماهی می‌گیرند. همان‌ها که منفعت خود را در واردات بنزین آلوده و تولید خودروی غیر استاندارد (و ایضاً گران می‌یابند) و وقتی صحبت از آلایندگی می‌شود انگشت اتهام را به سمت صنایع کشور اشاره می‌کنند. حال آنکه طبق تحقیقات علمی انجام شده عامل اصلی آلودگی هوا در تقریبی نزدیک به ۷۰ درصد، متعلق به خودرو‌ها و سوخت غیر استاندارد است. آنچنان که روز گذشته بطور مثال در کل استان اصفهان، فقط شهرستان مبارکه بود که در وضعیت هوای پاک قرار داشت. شگفت آنکه این شهرستان یکی از صنعتی‌ترین شهرستان‌های اصفهان است و غیر از صنایع بزرگی، چون سیمان سپاهان و فولاد مبارکه و فولاد ماهان و صنایع شیمیایی، در مجاورت کارخانه‌های بزرگی، چون ذوب آهن نیز قرار دارد، اما همواره صنایع مستقر در آن به آلودگی متهم می‌شوند!

البته در بسیاری از روز‌های دیگر سال نیز که اصفهان در وضعیت آلوده قراردارد این شهرستان هوای پاک (بالاتر از هوای سالم) را تجربه می‌کند و کلان شهر اصفهان بعلت تردد خودرو‌ها در وضعیت ناسالم قرار می‌گیرد. گویا این منافع دیگران است که اجازه نمی‌دهد مردم از علت‌های صحیح برای معلول‌های حقیقی مطلع شوند و همواره تا صحبتی از آلودگی هوا می‌شود، طی آدرسی غلط، برای اذهان عمومی صنایع را متهم جلوه می‌دهند.

حتما شما نیز این حکایت معروف را شنیده اید که روزگاری مدرس نوپایی در مکتبخانه‌ای مشغول به کار شد و در اثر کم تجربگی کلاس را نتوانست آنگونه که باید کنترل کند.

پس برای پیدا کردن راه چاره در جمع دیگر مدرسان مکتبخانه، از پیر جمع راه حل مشکلش را پرسید. پیر به او‌گفت: «هفته دیگر به محض ورود به کلاس، قدبلندترین شاگرد کلاس را بدون دلیل فراخوان کن و او را به کشیده‌ای آبدار بنواز. این‌گونه بقیه کلاس حساب کار خود را خواهند کرد و کلاس در کنترل تو خواهد بود.» گذشت و هفته بعد مدرس به محض ورود به کلاس اینچنین کرد. ناگهان شاگرد بیچاره که دارای هیکلی درشت نیز بود به محض دریافت سیلی شروع به گریه کرد.

مدرس، با تعجب از او سوال کرد که «تو با این هیکل چطور با یک سیلی اشکت سرازیر شد؟» شاگرد مفلوک جواب داد: «گریه ام از درد سیلی نیست، درد اینجاست که در طول هفته اخیر همه مدرسان ما، بدون دلیل من را فرامی‌خوانند و کشیده‌ای نثارم می‌کنند.»

حالا گویا حکایت اتهام صنایع کشور نیز از این قسم است. هرجا حرف از خشکسالی و کم آبی و قصور دیگران می شود، صنعت ماست که باید بی هیچ قصوری سیلی بخورد.

شاید همه این‌ها بخاطر بزرگ بودن باشد، اما قطعاً منصفانه نیست.

مالک شیخی
منتشرشده در صفحه اول روزنامه وطن امروز (۱۴۰۰/۹/۳۰)

منبع: روزنامه وطن امروز

عناوین برگزیده