به گزارش میمتالز، همانگونه که رقابت در علوم انسانی قالب یک نظریه را به خود میگیرد و بهمثابه دانش مطرح میشود، از سوی دیگر و در ساحتی کلانتر، دانش اساس رقابت و بهرهمندی از آن پیشران توسعه است. دانش را چه در معنای دانستهها و چه در ذیل علم تعریف کنیم، میتوان آن را بنیان حرکت آدمی در مسیر بهتر زیستن نامید، بهتر زیستنی که حلقههای تودرتوی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را همچون زنجیرهای متوالی در برمیگیرد و انسان را در جریان تاریخ به دنبال خود میکشد. انقلاب صنعتی توانست در زمانه رخداد خویش شمائلی از گسترش دانش را مابین جوامع انسانی به تصویر بکشد و با تخصصی کردن شاخههای دانش، راهی را آغاز کند که حالا نسل ما، بهعنوان نسل هزاره در پی انقلاب دیجیتال به طلایهداران عصری تبدیل شویم که عصر دانشبنیان خوانده میشود، زمانهای که فناوری بهمثابه ثروت و ابزار خلق ثروت نقشآفرینی کرده و بهرهمندی از آن، پارادایمهای سنتی در صنعت، تولید صنعتی، اشتغال آفرینی و ... را دگرگون کرده است.
امروز اگر به نیکی سخن رهبر معظم انقلاب در آغازین لحظات قرن نوی خورشیدی که سال پیش روی را سال تولید؛ دانشبنیان و اشتغال آفرین خواندهاند، وارسی کنیم، حلقه گمشدهای را خواهیم یافت که در سالهای گذشته فقدان آن، دستاویز توقف توسعه اقتصادی در مرحله تولید و عدم سرایت آن به دیگر حلقههای مدیریت، بازاریابی، فروش و بازارسازی بوده است.
نگاهی به شرکتها و کمپانیهای بزرگ اقتصادی در سطح جهان نشان میدهد، آنچه امروز آنها را در صدر بنگاههای سودآور قرار داده، تنها کیفیت تولید یا میزان تقاضا و خدمات گسترده پس از فروش این مجموعهها نیست بلکه اصل را باید در اقتصاد ایده مبنی بر دانش جستجو کرد، در فضای زیستبوم کارآفرینیِ توسعهمند، ایدههای نوین و خلاقانه به همراه تخصیص هزینه بالا برای تحقیق و توسعه توانسته علاوه بر ایجاد ارزش بهواسطه تولید دانشمحور، اشتغالی پایدار با بهرهوری بالا را مهیا کند که علاوه بر حفظ و توسعه نیروی انسانی بهمثابه سرمایه، رشد اقتصادی باثبات را نصیب زیستبوم میزبان کند.
حال، اما اینجا در ایران اگرچه طی سالهای گذشته تلاشهای فراوانی برای توسعه زیستبوم نوآوری محور و تولید دانشبنیان صورت گرفته، ولی نباید ازنظر دور داشت عدم توجه متوازن به حلقههای زنجیره ارزشآفرینی در بسیاری از مجموعههای تجاری، تولیدی و صنعتی، آنها را از دستیابی به اشتغال پایدار و ارزشآفرینی مبتنی بر دانش بازداشته و باعث شده تا اهداف کمی و کیفی موردنظرشان و رشد متناسب با سرمایهگذاریهای صورت را گرفته، برایشان محقق نشود.
البته همهجا اینطور نیست، فولاد مبارکه اصفهان در سالهای گذشته با حرکت چندوجهی توسعه محور، توانسته جایگاه خود در میان شرکتهای دانشمحور و ارزشآفرین را تثبیت کرده و با در پیش گرفتن مدیریت روزآمد و دانشمحور، گامهای بلندی برای قوام دادن به زنجیره ارزشهای دانشبنیان بردارد.
این شرکت با اختصاص دادن بودجهای درخور برای تحقیق و توسعه از سالهای دور تا امروز توانسته رابطهای متقابل با جامعه تحقیقاتی کشور برقرار کند و در این مسیر از تعداد پرشماری پروژههای دانشمحور حمایت کرده، حمایتی که از مرحله ایده تا تجاریسازی و بهکارگیری کالا یا خدمت تولیدشده ادامه پیدا کرده است.
همچنین فولاد مبارکه بهجای حمایتهای مقطعی یا پول پاشی، در روندی مداوم و پیوسته، در مقام یکی از بازیگران زیستبوم فناوری و نوآوری استان و کشور ظاهرشده و توانسته مسئولیتپذیری خود را بارها به اثبات برساند، این شرکت ازآنجا که خود را ملزم به ایفای مسوولیتهای اجتماعیاش میداند، طی دهههای متمادی و به شکلی متمرکز برای پاسخ دادن به پرسشهای منطقی جامعه در مورد محیطزیست و محصولات سبز تلاش کرده و از این رهگذر بسیاری از ابداعات، اختراعها و نوآوریهای صورت گرفته برای بهبود عملکرد صنعتی متناسب با نیازهای زیستمحیطی یا آبی و مانند آن، با حمایت، هدایت یا عاملیت فولاد مبارکه اصفهان همراه بوده است.
اما مهمتر از همه فولاد مبارکه در زمانهای که دانش دیجیتال ساحتهای چندگانه عصر پساصنعتی را فتح کرده و تبدیل به پارادایم غالب در مناسبات توسعه اقتصادی و انسانی جوامع گشته، با درانداختن طرح تحول دیجیتال در این شرکت، حرکتی پیش رو و جسورانه را برای بازیگری و فراتر از آن بازیسازی در عرصه انقلاب دیجیتال آغاز کرده است.
فولاد مبارکه امیدوار به آینده، عزم خود را برای ادامه حرکت توسعه محور بر مبنای دانش جزم کرده و میتواند این نوید را به جامعه نخبگان، مدیران و ذینفعان خود بدهد که در آیندهای نهچندان دور، این شرکت با پیروی از شعار تولید؛ دانشبنیان و اشتغال آفرین، خواهد توانست گامهای بلند دیگری در مسیر توسعه پایدار خود بردارد و حلقههای زنجیره ایجاد ارزش را در پیوند با دانش روز گسترش دهد.
مهدی محمدی