به گزارش میمتالز، از سوی دیگر اگر به آمار صادرات انواع محصولات فولادی نگاهی بیندازیم، متوجه این مساله میشویم که عمده صادرات این صنعت، فولاد خام است و محصولات نهایی فولاد همچون محصولات تخت و محصولات طولی نقش قابل توجهی در صادرات ندارد. این در شرایطی است که عمده انرژی مصرفی در مرحله تولید فولاد خام مصرف میشود.
اگر به آمار جزئیات صادرات محصولات تخت و طولی نگاهی بیندازیم به حلقه مفقوده عدم توجه به محصولات نهایی فولاد پی میبریم، چراکه انرژی زیادی صرف تولید فولاد میشود در حالی که میتوان با توسعه واحدهای تولید محصول نهایی فولاد، کاری کرد که توجه ویژهای به صادرات این بخش و افزایش سهم آن در صادرات شود.
در ۴ دهه گذشته هر جا صحبت از توسعه صنعتی کشور در میان بوده است، سرمایه گذاری در صنعت فولاد به عنوان صنعتی که در ایران مزیتهای نسبی فراوانی دارد در اولویت قرار گرفته است.
صنعت فولاد - یکی از بخشهای مهم اقتصاد - به دلیل دارا بودن کثرت حلقههای ارتباطی پیشین و پسین با دیگر بخشهای اقتصاد به عنوان صنعتی پیشرو و کلیدی، از اهمیت خاصی برخوردار است به طوری که میزان تولید و مصرف آن نشان دهنده پیشرفت کشورها و تحرک دیگر بخشهای اقتصاد است. به عنوان مثال میزان مصرف سرانه فولاد در کشورهای پیشرفته صنعتی بین ۳۵۰ تا ۶۰۰ کیلوگرم در نوسان است، در حالی که همین نسبت در کشورهای فقیر و توسعه نیافته آفریقایی بین ۲۰ تا ۴۰ کیلوگرم است؛ این شاخص در ایران حدود ۲۰۰ کیلوگرم است که در حال کاهش است. در میان ۲۰ کشور بزرگ تولیدکننده فولاد تنها کشورهای آمریکا، روسیه، مکزیک، آفریقای جنوبی و ایران دارای ۳ عنصر اصلی سنگ آهن، انرژی و آب هستند؛ بنابراین تولید فولاد در ایران از مزیت بالایی برخوردار است که به همین دلیل وجود استراتژی توسعه فولاد از جایگاه ویژهای برخوردار است.
یکی از مزیتهای نسبی صنعت فولاد در ایران، وجود معادن سنگ آهن، گاز طبیعی و آب است. البته باید این نکته را در نظر گرفت که به دلیل عدم توسعه زیرساختهای انرژی، یکی از چالشهای پیش روی صنعت فولاد، تامین انرژی برق و گاز این صنعت در کشور است. همچنین یکی دیگر از مسائلی که صنعت فولاد در ایران با آن مواجه است بهره وری پایین در بخشهایی از زنجیره تولید فولاد یا عدم ارتقای تکنولوژی واحدهای فولادی است که به عنوان مثال در کشور به دلیل عدم ارتقای توان تولیدی در واحدهای فولادی، تولید برخی از آلیاژها امکان پذیر نیست. شایان ذکر است صنایع فولاد آلیاژی در دهه ۸۰ با هدف تامین نیازهای کشور به محصولات فولادی آلیاژی شکل گرفتند که به دلیل مدیریت ضعیف و ناکارآمد این مجموعه ها، در حال حاضر سهم قابل توجهی در تامین نیاز کشور به محصولات فولادی آلیاژی ندارند. در حقیقت واحدهای فولادی با بهره گیری از انرژی ارزان و مواد اولیه داخلی، ظرفیتهای خود برای تولید فولاد خام و برخی محصولات فولادی با ارزش افزوده پایین مانند مقاطع طولی همچون میلگرد، تیرآهن و... را توسعه داده اند و پس از تأمین نیاز داخل نسبت به صادرات فولاد و محصولات فولادی اقدام کرده اند.
شایان ذکر است که عمده محصولات نیمه تمام و نهایی فولادی مورد نیاز صنایع پایین دست کشور از تولیدکنندگان داخلی تأمین میشود، اما بخشی از محصولات نیمه تمام و نهایی فولادی مانند شمش آلیاژی، ورقهای پوشش دار، لولههای بدون درز، قطعات فولادی آلیاژی و... جزو محصولات با ارزش افزوده بالا و عمدتا وارداتی هستند. از سوی دیگر عدم حمایت جدی و اصولی از فعالیتهای اکتشافی که در واقع اصلیترین موتور محرکه فعالیتهای معدنی است، یکی از چالشهای آتی صنعت فولاد است که کاهش عیار سنگ آهن معادن در چند سال حاکی از این مساله است.
هر چند نزدیک به نیم قرن از تدوین برنامههای توسعه در کشور میگذرد، اما همواره برنامه ریزی در ایران حول یک تفکر خطی شکل گرفته است؛ تفکری که صرفا همواره تاکید بر نرخ رشد داشته است. این نگاه تک بعدی بر مفهوم توسعه، برنامه ریزی صنعت فولاد ا هم تحت تاثیر قرار داده است و موجب شده مفهوم توسعه در فولاد نیز در دستیابی به رقم تولید بالاتر خلاصه شود، در حالی که میتوان با توجه به نیازسنجی در داخل، بر اساس میزان ارزش افزوده بخشهای مختلف زنجیره تولید فولاد، ارتباط با سایر صنایع، تجارت جهانی و... به توسعهای پایدار دست یافت.
منبع: دنیای معدن