به گزارش میمتالز، طلای سیاه تحتتاثیر افزایش شدید تقاضای سوخت، ظرفیت محدود پالایشی، افت ذخایر نفتی و ظرفیت تولید محدود در مسیر ۱۵۰دلاری شدن قرار گرفته است. این در شرایطی است که قیمت نفت خام در روز جمعه بار دیگر افزایش پیدا کرده و حالا بهای شاخصهای کلیدی معاملات آتی نفت خام در بازارهای جهانی، از ۱۲۰ دلار در هر بشکه بالاتر رفته است.
افزایش مدوام بهای نفت در بازارهای جهانی با رشد تقاضای سوخت در آمریکا، ترس از اختلال در عرضه محدود کنونی و نگرانیهای ژئوپلیتیک درباره جنگ روسیه و پرونده اتمی ایران همراه شده است. در شرایطی که نفت آمریکا در مسیر ثبت هفتمین رشد متوالی هفتگی خود است، نشریه فارین پالیسی در گزارشی مدعی شده که قیمت طلای سیاه بهزودی به ۱۵۰ دلار در هر بشکه خواهد رسید. این گزارش میگوید که بهای طلای سیاه تحتتاثیر عواملی، چون رشد بی رویه تقاضای سوخت، خالی شدن موجودیهای ذخایر نفتی، دشواری اعمال تغییرات عمده در روند صنعت پالایشی و محدودیت شدید ظرفیت اضافه عرضه به صورت بی وقفه به رشد خود ادامه خواهد داد. تحریم نفتی روسیه، احتمال بروز شوکهای شدید عرضه از سوی لیبی و تولیدکنندگان نفت دریایی آمریکا، تقاضای فزاینده برای پر کردن مجدد ذخایر نفتی و احتمال عدمحصول توافق میان ایران و قدرتهای بینالمللی که مانع از بازگشت نفت ایران میشود، دیگر عواملی هستند که به افزایش هر چه بیشتر بهای طلای سیاه در ماهها و هفتههای آتی دامن خواهند زد. هر چند که لغو تحریمهای ایران، شیوع مجدد موجهای جدید کووید در کشورهای مختلف و احیای صادرات نفت ونزوئلا میتوانند ورق را برگردانند و قیمتها را تا حدی کنترل یا رشد آنها را محدود کنند؛ اما واقعیت این است که در چنین سناریویی هم مشکلات اساسی بازار، بالاخص در بخش عرضه سر جای خود هستند و باز هم میتوان انتظار افزایش مجدد قیمتها را داشت.
با افزایش تقاضا برای سوخت در ایالات متحده، بهای نفت در روز جمعه افزایش یافت و طلای سیاه در مسیر افزایش هفتگی دیگری قرار گرفت. رشد بی سابقه مصرف بنزین و گازوئیل در آمریکا، تقاضا برای سوخت و قیمت نفت خام در بازارها را به سطوح بالاتری فرستاد؛ آن هم در حالی که ترس از اختلال احتمالی عرضه در اروپا، از این فاکتور افزایشی حمایت کرد. البته هشدارهای جدید کرونایی چین در شهرهای پکن و شانگهای، در ساعات ابتدایی معاملات جمعه بهای طلای سیاه را کاهش داد، اما پس از آن دوباره قیمتها روند صعودی خود را در پیش گرفتند. همچنین احتمال اعتصاب گسترده کارگران صنعت نفت نروژ در کنار بن بست تازه در مذاکرات میان ایران و قدرتهای بینالمللی بر سر احیای توافق هسته ای، قیمتها را به سمت سطوح بالاتر هل داد.
تا زمان تنظیم این گزارش در ساعت ۱۵:۳۰ روز جمعه به وقت تهران، بهای هر بشکه نفت خام وست تگزاس اینترمدییت با افزایشی ۹۰/ ۰دلاری نسبت به جلسه معاملاتی پیشین، به ۴۱/ ۱۲۲دلار رسید که نشانگر رشد ۷۴/ ۰درصدی رشد این شاخص در روز جمعه است. همچنین بهای نفت برنت نیز افزایش ۸۰/ ۰درصدی داشت و به قیمت ۰۷/ ۱۲۴دلار در هر بشکه معامله میشد. این شاخص نسبت به قیمت بستهشده جلسه معاملاتی روز پنجشنبه یک دلار افزایش یافت. با افزایش کلی قیمتها طی دو ماه گذشته، بهای نفت برنت در مسیر چهارمین افزایش متوالی هفتگی خود قرار دارد و شاخص وست تگزاس اینترمدییت نیز درصدد ثبت هفتمین رشد هفتگی پیاپی است.
در پی همهگیری کووید-۱۹ و جنگ روسیه و اوکراین، جهان با بحران انرژی بی سابقهای مواجه شده است. قیمت بنزین در ایالات متحده از ۵ دلار در هر گالن گذر کرده است، در حالی که هزینههای انرژی در اروپا نیز همچنان در سطوح بسیار بالایی است. دولت بایدن تمام محدودیتها را کنار گذاشته و شروع به آزاد کردن نفت از ذخایر استراتژیک آمریکا کرده است. آمریکا همچنین در ماههای اخیر بارها دست به دامن عربستان سعودی شده تا تولید خود را افزایش دهد. درخواستی که در گذشته بهدفعات توسط رهبران سعودی نادیده گرفته شد و بالاخره پس از ماهها مقاومت، در اوایل ماه ژوئن ریاض تسلیم شد و اعلام کرد که تولید خود و ائتلاف نفتی اوپکپلاس در ماه جولای و آگوست را افزایش خواهد داد.
به گزارش نشریه فارین پالیسی، چنین اقداماتی برای مصرفکنندگان بیاثر بوده و قیمتها کاهش نیافته اند. در واقع، احتمالا قیمتهای نفت به افزایش خود ادامه خواهند داد و تا پایان ماه سپتامبر به ۱۵۰دلار در هر بشکه خواهند رسید ــ چنین سطح قیمتی از سال ۲۰۰۸ به این سو مشاهده نشده است. دولت بایدن نیز برای جلوگیری از شوک قیمتی آتی نفت خام نمیتواند کار چندانی انجام دهد. برای رخ دادن چنین سناریویی ۴ دلیل عمده وجود دارد که به بررسی آنها میپردازیم.
دلیل اول رخ دادن شوک نفتی، بسیار اساسی است؛ زیرا با وجود افزایش بهای طلای سیاه، به نظر نمیرسد مصرف فرآوردههای نفتی در حال کاهش باشد. در واقع، پس از آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین در اواخر ماه فوریه، مصرف فرآوردهها در آمریکا طی سال ۲۰۲۲ تقریبا ثابت باقی مانده است. اعتماد مصرفکنندگان در آمریکا به شرایط بسیار کم است و به همین دلیل، آمریکاییها کالاها را در مقادیر بسیار زیاد خریداری میکنند. همچنین با وجود اینکه دائما درباره رکورد تورمی و رکود قریب الوقوع اقتصادی صحبت میشود، رشد اقتصادی و رشد مشاغل نسبتا سر جای خود باقی میماند. در ماههای جولای تا آگوست معمولا شاهد افزایش مصرف سوختهای حمل ونقل مانند بنزین و گازوئیل در ایالات متحده هستیم، زیرا آمریکاییهای بیشتری برای تعطیلات یا سفرهای چندروزه در ماههای گرم تابستان به جاده میزنند.
سایر اقتصادهای بزرگ نیز تقاضای فزایندهای را تجربه میکنند. پس از چند هفته قرنطینه کووید-۱۹ در شهرهای مهمی مانند شانگهای، اقتصاد چین در حال بازگشت به شرایط عادی است، هر چند واردات سوخت چین به دلیل موجودی خوب انبارهای این کشور کمتر شده است. مصرف بنزین در اروپا کمتر از سطح پیشاکووید-۱۹ است و احتمالا به دلیل تلاشهای اتحادیه برای کاهش واردات نفت از روسیه، پایین خواهد ماند. با این وجود، تقاضا در خارج از ایالات متحده و در داخل این کشور همچنان قوی است و طی هفتهها و ماههای آتی نیز باید منتظر رشد شدید تقاضا از سوی چین باشیم.
دلیل دوم پیچیدهتر است و به روشهای تبدیل نفت خام به فرآوردههای نفتی مربوط میشود. با توجه به اینکه تولید بنزین و گازوئیل در پالایشگاه پیرو متدهای مشخص، پیچیده و زمان بری است و هر پالایشگاه برای تولید محصولات خاص در مقادیر مشخص طراحی شده، تغییر در توان تولید پالایشگاهی امری پرهزینه، زمانبر و بسیار دشوار است. جهان با همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰ ظرفیت پالایشی خود را کاهش داد و بسیاری از پالایشگاههای اروپایی و آمریکایی تعطیل شدند. اما واقعیت این است که در سال ۲۰۱۹ نیز به دلیل کاهش حاشیه سود و تقاضای نامشخص، پالایشگران به دنبال کاهش ظرفیت تولید خود بودند. همچنین اضافه شدن مباحث اقلیمی، گسترش تولید خودروهای برقی و تعهدات مربوط به انتشار آلایندهها که خطر کاهش تقاضا را به همراه دارند، شرکتها را از سرمایهگذاریهای تازه و ساخت پالایشگاههای جدید بر حذر داشت. در نتیجه، رونق مصرف فعلی، تقاضا برای بنزین و گازوئیل را عملا به سطوحی بالاتر از ظرفیت پالایشی موجود جهان رسانده است.
در چنین شرایطی عامل سوم افزایش قیمت نفت در آینده نزدیک خود را نشان میدهد. درحالیکه قیمتهای نفت و فرآوردههای آن در حال ثبت سطوح بالای بی سابقهای هستند، شرکتها و کشورها میتوانند از موجودیهای نفتی که در آن نفت و فرآوردههای آن را ذخیره سازی میکنند، استفاده کنند. اما این موجودیها نیز با سرعتی حیرتانگیز و بی سابقه در تاریخ، در حال اتمام هستند. این سومین دلیلی است که چرا قیمتهای نفت خام همچنان در حال افزایش است. در واقع، در چنین شرایطی حتی کاهش مصرف نیز نخواهد توانست مانع از رشد بیشتر قیمتها شود؛ زیرا شرکتها و دولت ها، باید به خرید نفت برای پر کردن مجدد موجودیهای خود ادامه دهند. به طور مثال، برنامه دولت آمریکا برای آزادسازی ۲۶۰میلیون بشکه نفت خام در فاصله اکتبر ۲۰۲۱ تا اکتبر ۲۰۲۲، باعث میشود این کشور در پاییز سال جاری دوباره برای پر کردن ذخایر خود اقدام کند؛ اما تقاضا در سطح بسیار بالایی است و در ماههای آتی احتمالا تقویت هم بشود، از این رو آزادسازی ذخایر نخواهد توانست تاثیر چشمگیری بر کاهش قیمتها بگذارد. اما در شرایطی که بازار همچنان با قیمتهای بالا، تقاضای فزاینده و عرضه ناکافی روبه روست، تقاضای آمریکا، دیگر کشورها و شرکتها برای پر کردن ذخایر نفت خام بر فشار تقاضا بر بازار خواهد افزود و قیمتها را افزایش میدهد.
دلیل چهارم صعودی باقی ماندن روند قیمت نفت خام، مساله عرضه است. در شرایط عادی تولیدکنندگان با پمپاژ نفت بیشتر به سطوح بالاتر تقاضا پاسخ خواهند داد؛ اما واقعیت این است که در حال حاضر مقدار بسیار اندکی از ظرفیت مازاد تولید نفت در جهان باقی مانده است. آمریکا به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان، تولید خود را تا ۷۲۰هزار بشکه در روز افزایش خواهد داد. با این حال، تردید سرمایهگذاران درباره تزریق پول بیشتر برای تولید نفت، کمبود خطوط لوله و نیروی کار موردنیاز برای بهره برداری از چاههای جدید، افزایش تولید بیشتر در سال ۲۰۲۳ را عملا در آمریکا ناممکن میکند. سازمان اوپک به رهبری عربستان سعودی نیز ظرفیت مازادی کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز دارد که با تصمیم اخیر افزایش تولید ۶۰۰هزاربشکهای برای جولای و آگوست، این ظرفیت مازاد به کمی بیش از یکمیلیون بشکه در روز رسیده است. البته کارشناسان انتظار ندارند اوپک و متحدانش از پس افزایش تولید ۶۰۰هزاربشکهای اخیر خود بربیایند، زیرا بسیاری از کشورها حتی نتوانسته اند تولید منطبق بر سهمیههای قبلی خود را انجام دهند.
همچنین شوک عرضه تحریمهای غرب علیه روسیه که شامل ممنوعیت واردات نفت این کشور از سوی اتحادیه اروپاست، اهمیت کلیدی در بخش عرضه دارد. اداره اطلاعات انرژی آمریکا تخمین زده است که با کاهش تولید روسیه، ۲میلیون بشکه در روز از عرضه جهانی مختل میشود که بسیار بیشتر از مقداری است که ایالات متحده و اوپک میتوانند پوشش دهند. در چنین شرایطی که ظرفیت افزایش تولید واقعی اوپک و متحدانش تنها حدود یکمیلیون بشکه در روز است، هر شوک جدیدی در بخش عرضه میتواند به بحران قیمتی بزرگ در بازار منجر شود. برای مثال، اگر لیبی به روند اخیر خود ادامه دهد که هر چند ماه یکبار شاهد قطع حدود یکمیلیون بشکه در روز از صادرات این کشور بوده ایم، بازار با شرایط مصیبت باری از نظر عرضه روبه رو خواهد شد. همچنین با آغاز فصل توفان ها، میتوان منتظر از دست رفتن بیش از ۱۵درصد کل تولید نفت آمریکا در مقاطع زمانی مختلف بود که هر بار شوک تازهای به بازار وارد میکند و قمیتها را بالاتر خواهد برد. ضمن آنکه، در صورت به نتیجه نرسیدن قطعی مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای بینالمللی و عدمرفع تحریمهای نفتی ایران، بازار باز هم با ناامیدی نگرش خود نسبت به قیمتها را بازبینی خواهد کرد و میتوان انتظار سطوح بالاتری را هم داشت.
بیشتر کارشناسان معتقدند قیمت نفت به دلایلی که در بالا ذکر شد، در ماههای آینده روندی افزایشی خواهد داشت. هر چند نمیتوان با قطعیت محدوده این رشد را مشخص کرد؛ اما برآورد منطقی اکثر کارشناسان، حاکی از رشد در محدوده ۱۳۰ تا ۱۵۰دلار در هر بشکه است. در واقع، هنگامی که بهای طلای سیاه به بالاتر از ۱۵۰ دلار در هر بشکه برسد، تخریب تقاضا به دلیل عدمصرفه اقتصادی و گران بودن بیش از حد نفت، رخ میدهد. آخرین باری که چنین اتفاقی رخ داد، در اواسط سال ۲۰۰۸ میلادی بود؛ هنگامی که سقوط و تخریب تقاضا با یک بحران مالی بی سابقه جهانی همراه شده بود که اقتصاد جهان را تا لبه فروپاشی مطلق پیش برد. در آن زمان، همزمان با بحران مالی در اقتصاد ایالات متحده و تسری آن به سایر اقتصادهای غربی و جهانی سازی شده، بهای نفت تا ۵/ ۱۴۷ دلار بر بشکه پیشروی کرد؛ اما این بار و پس از بحران عظیم کووید، میتوان انتظار داشت که بهای طلای سیاه بالاترین رکورد قیمتی ثبتشده در تاریخ خود را هم بشکند و پس از ثبت اوج قیمتی جدید، با تخریب تقاضا مواجه شود.
در طرف مقابل، گزینههای اندکی نیز برای عملی نشدن چنین سناریویی وجود دارد. اگر ایران و قدرتهای بینالمللی به توافقی ــ هر چند محدود ــ در زمینه هستهای دست پیدا کنند، آمریکا و قدرتهای غربی و شرقی بیش از هر زمان دیگری مشتاق سرازیر شدن نفت ایران به بازارهای جهانی هستند. بازگشت نفت ایران به بازار جهانی، میتواند موثرترین ترمز برای بهای طلای سیاه در کوتاهمدت و میانمدت باشد، بالاخص که تخمین زده میشود ایران حدود ۱۰۰میلیون بشکه نفت خام روی دریا و در نفتکشها ذخیره سازی کرده و با رفع تحریم ها، درصدد عرضه فوری آن به مشتریان در بازار است. همچنین زمزمههای بازگشت نفت ونزوئلا به بازار نیز میتواند تاثیراتی در بازار داشته باشد، هر چند که تاثیر آن بی تردید به اندازه بازگشت نفت ایران نیست؛ زیرا صنعت نفت ونزوئلا بسیار آسیب دیده و به مدتها زمان برای سرمایهگذاری و توسعه عملیاتی نیاز دارد تا بتواند نقشی چشمگیر در بازار جهانی ایفا کند. شیوع موج دیگری از کووید در کشورهای بزرگ و صنعتی نیز میتواند ترمز قیمتها را دستکم برای چند هفته بکشد و مانع افزایش قیمتها شود؛ اما واقعیت این است که گزینه چندان دیگری که بتواند تاثیری کلیدی در بازار داشته باشد، برای تولیدکنندگان یا مصرفکنندگان باقی نمانده است.
منبع: دنیای اقتصاد