به گزارش میمتالز، البته از این نکته نیز نباید غافل شد که طبق اعلام خودروسازان، آنها در سالهای توافق هستهای و برجام نیز با وجود ثبت تراز مثبت بین فروش و تولید، باز هم زیان دیدهاند. دلیل این موضوع این است که ملاک محاسبات در صورتهای مالی، هزینه خام تولید بوده، اما خودروسازان میگویند، چون دیگر هزینهها (بهخصوص هزینههای مالی) در مبلغ بهای تمامشده تولید حساب نشده، آنها در نهایت بخشی از محصولات خود را با قیمتی کمتر از بهای تمامشده تولید به فروش رسانده و از همین رو زیان دیدهاند. با این حال همین امتیاز (بیشتر بودن قیمت فروش نسبت به بهای خام تولید) در روزگار توافق هستهای و برجام، طی دوران تحریم از دست رفته است (البته طبق ادعای خودروسازان در صورت مالی ارائهشده به بورس).
اما حالا این پرسش مطرح است که با وجود سیاست قیمتگذاری دستوری، چرا خودروسازان در مقطعی از حدودا یک دهه گذشته، با فزونی قیمت فروش نسبت به بهای تمامشده تولید مواجه بودهاند و در مقطعی دیگر، این امتیاز را از دست دادهاند؟ پاسخ این پرسش را باید در مذاکرات هستهای جستوجو کرد. در اواخر پاییز سال ۹۲، توافق جهانی بر سر پرونده هستهای ایران رخ داد و کمتر از دو سال بعد نیز برجام به امضا رسید. توافق هستهای تاثیر بزرگی روی ثبات اقتصادی کشور و رشد تولید ناخالص ملی گذاشت و کار تا جایی پیش رفت که تورم نیز تکرقمی شد. در چنین شرایطی طبعا خودروسازان و قطعهسازان نیز از شوکهای مربوط به هزینه تولید در امان ماندند و فضایی نسبتا آرام را تجربه کردند. از آن سو سالی یک یا دو بار نیز قیمت رسمی خودروها افزایش مییافت، ضمن آنکه تولید هم با توجه به لغو تحریمها رشد کرد. همه این مسائل سبب شد خودروسازان ترازی مثبت را در نسبت هزینه تولید به قیمت فروش ثبت کنند. از سال ۹۷ به بعد، اما با توجه به وقوع تحریم، ورق برگشت، چه آنکه تولید افتی سنگین را به خود دید، تورم سرکش شد، قیمت تمامشده بالا رفت و سیاستهای دستوری قیمتگذاری نیز متناسب با شرایط تعدیل نشد. در نتیجه، فنر هزینه تولید دررفت، اما فنر قیمتگذاری همچنان فشرده باقی ماند و این عدمتعادل خود را در صورتهای مالی خودروسازان در قالب نفوذ زیان به قیمت خام خودروها نشان داد.
این دو تجربه در حدودا یک دهه گذشته نشان میدهد ثبات یا عدمثبات اقتصادی که اتفاقا در ایران وابستگی شدیدی به مسائل سیاسی پیدا کرده، تاثیر مستقیم روی قیمت تمامشده خودروهای داخلی داشته و همچنان دارد. به عبارت بهتر، هر وقت ثبات اقتصادی وجود داشته، هزینه تولید کنترل شده و تولیدکنندگان شرایط مالی بهتری را تجربه کردهاند، و هر گاه عکس این شرایط رخ داده، تورم تولید بالا رفته و زیاندهی گریبان خودروسازان را گرفته است.
اما نگاهی به صورتهای مالی خودروسازان بیندازیم تا متوجه شویم چه نسبتی بین مبلغ بهای تمامشده و مبلغ فروش محصولات آنها طی این سالها برقرار بوده است. این نکته را نباید فراموش کرد که اعداد و ارقامی که بهعنوان «مبلغ بهای تمامشده» اعلام میشوند، در واقع بهای خام تولید است و سایر مبالغ از جمله هزینههای مالی و ... در آنها لحاظ نشده است.
ابتدا از ایرانخودرو شروع کنیم، شرکتی که طی سال ۱۳۹۲ چیزی حدود ۷هزار و ۵۰۰میلیارد تومان صرف تولید محصولات خود کرده و مبلغ فروش این شرکت نزدیک به ۸هزار و ۵۰۰میلیارد تومان بوده است. در سال ۱۳۹۳ نیز این شرکت ۱۴هزار و ۲۳۰میلیارد تومان صرف تولید محصولات خود کرده و در مقابل، حدود ۱۶هزار و ۷۵۰میلیارد تومان بهای فروش خودروهای تولیدی بوده است. بررسی عملکرد ایرانخودرو در سال ۹۴ نیز نشان میدهد مبلغ فروش محصولات این شرکت بیش از مبلغ بهای تمامشده آنها بوده است. بر این اساس، آبیهای جاده مخصوص حدود ۱۶هزار و ۴۸۰میلیارد تومان صرف بهای تمامشده تولید محصولات خود کردهاند و در مقابل، بهای فروش آنها نزدیک به ۱۸هزار و ۴۲۰میلیارد تومان بوده است. همچنین در سال ۹۵ نیز مبلغ بهای تمامشده محصولات ایرانخودرو حدود ۲۳هزار و ۵۵۰میلیارد تومان بوده و این شرکت حدود ۲۵هزار و ۷۹۰میلیارد تومان کسب درآمد از ناحیه فروش داشته است. آمارها نشان میدهند در سال ۹۶ نیز ایرانخودروییها توانستهاند بهای فروش خود را به حدود ۳۱هزار و ۴۵۰میلیارد تومان برسانند، حال آنکه مبلغ بهای تمامشده تولیدشان حولوحوش ۲۹هزار و ۵۹۰میلیارد تومان برآورد میشود.
در سال ۹۷، اما اوضاع عکس شده است، چه آنکه ایرانخودروییها بدون احتساب هزینههای مالی و... نیز زیان دیدهاند. طبق گزارش موجود، این شرکت در سال ۹۷ حدود ۲۳هزار و ۶۱۷ میلیارد تومان صرف بهای تمامشده تولید کرده، اما بهای فروش آن ۲۰هزار و ۴۲۴ میلیارد تومان بوده است. این موضوع ریشه در رشد شدید هزینههای تولید ناشی از صعود قیمت مواد اولیه و همچنین ارز داشته، چه آنکه ایرانخودرو نتوانسته در آن سال مطابق با این هزینهها، قیمت محصولات خود را بالا ببرد. اما در سال ۹۸ نیز مبلغ بهای تمامشده تولید ایرانخودرو ۳۸ هزار و ۲۰۸ میلیارد تومان بوده و این در حالی است که بهای فروششان طی سال تحت بررسی ۳۳ هزار و ۳۱۷ میلیارد تومان ثبت شده است. در سال ۹۹ نیز ایرانخودرو بالغ بر ۷۸ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان صرف بهای تمامشده تولید کرده، اما مبلغ فروشش کمی بیش از ۶۷ هزار میلیارد تومان بوده است. در سال گذشته هم خودروساز بزرگ ایران حدود ۱۱۰ هزار میلیارد تومان درآمد از ناحیه فروش داشته، با این حال بهای تمامشده تولیدات این شرکت بالغ بر ۱۱۵ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بوده است. ایرانخودرو، اما پیشبینی کرده که در پایان امسال بالغ بر ۱۸۱ هزار میلیارد تومان از ناحیه فروش درآمد کسب کند، حال آنکه مبلغ بهای تمامشده تولیداتش کمی بیش از ۱۸۰هزار میلیارد تومان خواهد بود.
از ایرانخودرو بگذریم و به سایپا برویم و ببینیم هزینههای تولید و بهای فروش محصولات این شرکت طی بازه زمانی تحتبررسی چقدر بوده است. سایپاییها در سال ۱۳۹۲، بیش از سههزار و ۴۰۰میلیارد تومان صرف بهای تمامشده تولیدشان کردهاند و در مقابل مبلغ فروش آنها نیز نزدیک به سههزار و ۶۸۰میلیارد تومان بوده است. در سال ۱۳۹۳ هم سایپا توانسته بیش از ۶هزار و ۹۰۰میلیارد تومان خودرو بفروشد، حال آنکه مبلغ تمامشده تولید این شرکت کمتر از پنجهزار و ۸۰۰میلیارد تومان اعلام شده است. در سال ۹۴، سایپا بیش از ششهزار و ۹۲۰میلیارد تومان درآمد فروشش بوده، حال آنکه پنجهزار و ۷۶۰ میلیارد تومان صرف تولید کرده است. طی سال ۹۵ نیز حدود چهارهزار و ۹۲۰میلیارد تومان بهای تمامشده تولید سایپا بوده، اما مبلغ فروش آن پنجهزار و ۸۷۲میلیارد تومان اعلام شده است. در سال ۹۶ هم بیش از هفتهزار و ۱۰۰میلیارد تومان بهعنوان مبلغ بهای تمامشده تولید سایپا به ثبت رسیده، حال آنکه بهای فروش بالای ۹هزار میلیارد تومان بوده است.
در سال ۹۷، اما نسبت هزینه و فروش محصولات سایپا عکس شده؛ بهنحویکه ۱۰هزار و ۴۳۰میلیارد تومان مبلغ بهای تمام شده این شرکت بوده، اما مبلغ فروش، عدد هشتهزار و ۴۷۵میلیارد تومان را نشان میدهد. سایپاییها در سال ۹۸ نیز بالغ بر ۱۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان درآمد از ناحیه فروش داشته اند، اما مبلغ بهای تمامشده تولید آنها ۱۳ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان بوده است. سایپا در سال ۹۹ نیز بالغ بر ۱۷ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان درآمد از ناحیه فروش داشته، حال آنکه بهای تمامشده تولید این شرکت بیش از ۱۹ هزار میلیارد تومان بوده است. در سال گذشته نیز سایپا بیش از ۴۴ هزار و ۴۲۰ میلیارد تومان درآمد از فروش داشته، حال آنکه قیمت تمامشده محصولاتش ۴۷ هزار و ۵۷۰ میلیارد تومان بوده است. سایپا پیشبینی کرده که در پایان امسال نیز درآمد فروشش به حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان میرسد، در حالی که بهای تمامشده تولید زیر ۸۵ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است.
اما به پارسخودرو برویم و ببینیم سومین خودروساز بزرگ ایران چه کارنامهای در بحث بهای تولید و فروش در بازه زمانی تحت بررسی از خود به جا گذاشته است. مبلغ بهای تمامشده تولید این شرکت در سال ۱۳۹۲ بیش از ۸۶۱میلیارد تومان بوده، اما مبلغ فروش آن کمی بیش از ۸۹۰میلیارد تومان بوده است. در سال ۹۳ نیز مبلغ بهای تمامشده تولید پارسخودرو به حدود ۸۸۰میلیارد تومان رسیده که با مبلغ فروش تقریبا برابری میکند. طی سال ۹۴، اما مبلغ بهای تمامشده تولید پارسخودرو بیش از یکهزار و ۵۶۳میلیارد تومان بوده و در مقابل، مبلغ فروش به یکهزار و ۷۰۱میلیارد تومان رسیده است. در سال ۹۵ هم پارسخودرو عدد سههزار و ۸۹۵ میلیارد تومان را بهعنوان مبلغ بهای تمامشده به ثبت رسانده، اما مبلغ فروش این شرکت بیش از چهارهزار و ۳۰۰میلیارد تومان بوده است.
در سال ۹۶ نیز مبلغ فروش پارسخودرو عدد ۶هزار و ۶۷۹میلیارد تومان را به ثبت رسانده، اما مبلغ بهای تمامشده تولید آن، ۶هزار و ۱۴۶میلیارد تومان اعلام شده است. در نهایت طی سال ۹۷، داستان ایرانخودرو و سایپا برای پارسخودرو نیز تکرار شده، چه آنکه مبلغ بهای تمامشده تولید این شرکت با عدد چهارهزار و ۲۵۴میلیارد تومان از مبلغ فروش آن یعنی سههزار و ۸۵۲میلیارد تومان جلو زده است. پارسخودروییها همچنین در سال ۹۸ حدود هزار و ۱۰۰میلیارد تومان صرف تولید محصولاتشان کردهاند و در مقابل، مبلغ فروش آنها بیش از هزار و ۱۵۲میلیارد تومان بوده است. در سال ۹۹، اما پارسخودرو چهار هزار و ۲۴۸ میلیارد تومان درآمد از ناحیه فروش داشته، حال آنکه بهای تمام شده تولید این شرکت چهار هزار و ۷۸۲ میلیارد تومان ثبت شده است. در سال گذشته هم پارسخودرو بیش از ۱۰ هزار و ۶۸۰ میلیارد تومان از محل فروش درآمد کسب کرده، اما بهای تمامشده تولیداتش چیزی حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان بوده است. پیشبینی پارسخودرو این است که در پایان امسال بهای تمامشده تولید این شرکت از ۲۱ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان عبور خواهد کرد و در عوض، کمتر از ۲۱هزارمیلیارد تومان از ناحیه فروش درآمد خواهد داشت.
منبع: دنیای اقتصاد