به گزارش میمتالز، بعد از آن، چین نیز جزو بزرگترین تولیدکنندگان به شمار آمده و اسم این کشور در میان بزرگترین واردکنندگان این محصول نیز به چشم میخورد؛ چرا که عیار سنگ آهن چین بسیار پایین بوده و گاهی اوقات واردات برای این صنایع این کشور صرفه اقتصادی بالاتری ایجاد میکند. از طرفی چین بزرگترین مصرفکننده فولاد بوده و هرگونه تحول در فضای اقتصادی چین میتواند روند قیمتی این محصول را تغییر دهد. شرکت توسعه معدنی صنعتی صبانور یکی از تولیدکنندگان کنسانتره سنگ آهن در کشور است که مالکیت معادن سنگ آهن را بر عهده داشته و بخشی از کنسانتره تولیدی خود را در واحد گندلهسازی به گندله تبدیل میکند. حاشیه سود این شرکت با توجه به شرایط بازارهای جهانی روندی کاهشی به خود گرفته، اما میتواند با بهبود شرایط اقتصاد جهانی این روند کاهشی را جبران کند.
شرکت توسعه معدنی و صنعتی صبانور ابتدا به صورت سهامی خاص و با نام شرکت تامین مواد اولیه فولاد صبانور تاسیس شده و در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی تهران به ثبت رسیده است. مطابق مصوبه مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام مورخ ۱۰/ ۰۲/ ۱۳۹۰ نوع شرکت از سهامی خاص به سهامی عام تغییر یافته و در اواخر سال ۱۳۹۰ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شد. این شرکت در ۲۸/ ۰۱/ ۱۳۹۱ در فرابورس نیز عرضه عمومی شد. پس از تایید سازمان بورس از تاریخ ۲۸/ ۰۲/ ۱۳۹۳ در بازار دوم بورس تهران مورد دادوستد قرار گرفت و در نهایت در پایان تیرماه ۱۳۹۳ نام شرکت به توسعه معدنی صنعتی صبانور تغییر یافت. شرکت توسعه معدنی و صنعتی صبانور محصولات خود را در سه واحد کنسانتره شهرک، گندلهسازی و کنسانتره همدان به مرحله تولید میرساند. ظرفیت اسمی واحد کنسانتره شهرک، یکمیلیون تن در سال است که این واحد در سال ۱۴۰۰ موفق به تولید ۷۹۴هزار تن کنسانتره سنگ آهن شده و در ۶ماهه ابتدایی سال جاری نیز ۳۸۵هزار تن از این محصول را تولید کرده است.
واحد گندلهسازی با ظرفیت ۵۵۰هزار تن در سال مشغول به فعالیت است. تولید این محصول در سال ۱۴۰۰ به سطح ۳۹۰هزار تن رسیده بود. واحد کنسانتره همدان نیز ۶۰۰هزار تن ظرفیت اسمی را داراست که در سال ۱۴۰۰ موفق شده است تا ۵۶۱هزار تن کنسانتره را تولید کند. سرمایه این شرکت منقسم به ۱۲میلیارد و ۷۰۰میلیون سهم ۱۰۰تومانی است و مالکیت بیش از ۸۳درصد این شرکت بر عهده شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات است.
شرکت توسعه معدنی صنعتی صبانور در نظر دارد با توجه به الزامات عرضه در بورس کالا بر اساس قیمت شمش فولاد خوزستان، محصولات خود را در داخل کشور به فروش رسانده و جهت تامین نقدینگی موردنیاز جهت اجرای عملیات طرحهای توسعهای بخشی از کالاهای دپوشده را صادر کند. همچنین یکی از دلایلی که این شرکت بر فروش داخلی پافشاری کرده و موجب کمرنگ شدن بازارهای صادراتی در نگاه مدیران شده است، الزام وزارت صمت مبنی بر عرضه هفتگی محصولات در بورس کالا به مقدار مشخص است.
ریسکهای «کنور» شامل سه دسته پرریسک، ریسک متوسط و کمریسک هستند. یکی از موضوعات پرریسک از نظر مدیران این شرکت، مخاطرات مربوط به نوسانات نرخ جهانی و داخلی محصولات است. از آنجا که نرخ محصولات «کنور» براساس درصدی از قیمت شمش فولاد خوزستان تعیین شده و در بورس کالا مورد معامله قرار میگیرد و از طرفی نرخ شمش فولاد خوزستان نیز به نرخهای جهانی وابستگی شدیدی دارد، لذا هرگونه نوسانات در بازارهای جهانی میتواند نوساناتی را در درآمدهای عملیاتی و حاشیه سود ناخالص به وجود آورد. در طرفی دیگر یکی از مواردی که از نظر شرکت میتواند پرریسک تلقی شده و بر صرفه اقتصادی این شرکت اثرگذار باشد، نرخ تورم است؛ چرا که شرکت باید بتواند هزینههای تعدیلشده ناشی از تورم را پوشش داده و نرخهای جهانی و داخلی بتواند صرفه اقتصادی ایجاد کند.
نوسانات نرخ ارز نیز یکی از ریسکهایی است که در زمره ریسکهای متوسط قلمداد شده و با توجه به اینکه فروش و درآمدهای عملیاتی این شرکت به طور غیرمستقیم به نرخ ارز بستگی دارد، لذا نوسانات نرخ ارز، تاثیر بالایی در درآمدهای عملیاتی ندارد. از طرفی با توجه به اجرای طرح توسعه و وارد کردن ماشینآلات و تجهیزات و نیاز شدید به نقدینگی دلاری، نرخ ارز نیز میتواند بااهمیت تلقی شود. وارد کردن تجهیزات و امکانات نیز به واسطه شرایط تحریمهای بینالمللی میتواند با چالشهایی مواجه شود. هرگونه تغییر در میزان مصرف فولاد در داخل و خارج از کشور میتواند بر عرضه و تقاضا و نوسانات قیمت کنسانتره و سنگ آهن اثر مستقیم بگذارد.
سنگ آهن عنصری فلزی است و ۵ درصد پوسته زمین را در بر میگیرد. سنگ آهن ماده اولیه تولید فولاد است؛ به طوری که بیش از ۹۸درصد سنگ آهن تولیدی در جهان برای تولید فولاد به کار میرود؛ لذا هرگونه تغییر در عرضه و تقاضا در فولاد میتواند روی قیمت سنگ آهن نیز تاثیر بسزایی داشته باشد. از آنجا که بزرگترین مصرفکننده و تولید کننده فولاد در دنیا کشور چین است، بررسی شاخصهای اقتصادی چین برای پیشبینی مصرف و عرضه فولاد، خالی از لطف نیست. ضریب نهایی تبدیل سنگ آهن به فولاد در حدود ۵۶/ ۲ است. سنگ آهن تولیدی در واحد گندلهسازی به گندله تبدیل شده و پس از آن در واحد احیای مستقیم به آهن اسفنجی و در کورههای قوس الکتریکی واحدهای فولادسازی ذوب میشود. با نگاهی به ساختار بهای تمامشده شرکتهای فولادی در ایران میتوان به این نتیجه رسید که بیش از ۲۵درصد بهای تمامشده شرکتهای تولیدکننده فولاد به تامین و مصرف سنگ آهن اختصاص دارد.
شرکت توسعه معدنی و صنعتی صبانور، در سال ۱۳۹۷، بیش از یکمیلیون و ۱۰۰هزار تن کنسانتره را تولید کرده و بعد از سال ۱۳۹۸ و افزایش میزان تولید، این روند صعودی تا سال ۹۹ ادامهدار بوده است؛ به طوری که در سال ۱۳۹۹ تولید این محصول به بیش از یکمیلیون و ۴۰۰هزار تن افزایش یافت. در سال ۱۳۹۹ میزان تولید کنسانتره به یکمیلیون و ۳۰۰هزار تن کاهش یافته و در ۶ماهه ابتدای سال، به سطح ۷۰۹هزار تن رسیده است. پیشبینی میشود این شرکت در ۶ماهه پایانی سال نیز حدود ۶۶۰هزار تن کنسانتره را وارد مدار تولید کرده و مجموع تولید این محصول را تا پایان سال ۱۴۰۱ به یکمیلیون و ۳۵۰هزار تن برساند.
همچنین میزان تولید این محصول کلیدی در زنجیره فولاد در سال ۱۴۰۲ عدد یکمیلیون و ۳۲۰هزار تن باشد. بررسی روند تولید کنسانتره در سالهای اخیر حاکی از این است که بیش از ۴۵درصد این محصول وارد واحد گندلهسازی شده و برای تولید گندله به کار گرفته میشود و بیش از ۵۰درصد آن نیز در بورس کالا به فروش میرسد. میزان تولید گندله نیز طی سالهای اخیر روندی افزایشی داشته و از ۳۲۱هزار تن در سال ۹۷ به ۴۰۶هزار تن در سال ۱۴۰۰ افزایش یافته است. پیشبینی تحلیلگر «دنیای اقتصاد» نشان میدهد احتمالا شرکت در ششماهه دوم سال جاری، موفق به تولید ۲۸۰هزار تن از این محصول شده تا مجموع تولید گندله در سال ۱۴۰۱، به رقم ۴۶۰هزار تن برسد. در سال ۱۴۰۲ نیز به احتمال بالایی این شرکت شاهد تولید ۴۵۰هزار تن از این محصول میانی زنجیره فولاد باشد. مواد اولیه کارخانه گندلهسازی همدان از محل کارخانه کنسانتره اسدآباد همدان تامین میشود.
این ارقام و اعداد از این نظر با تغییرات اندکی مواجه بودهاند که شرکت پیشبینی کرده است واحد کنسانترهسازی با ظرفیت دومیلیون تن در سال، حداقل تا پایان سال ۱۴۰۳ به بهرهبرداری نرسد؛ لذا با بهرهبرداری از این واحد و شروع فعالیت آن، میزان تولید نیز با افزایش چشمگیری همراه خواهد بود.
همانطور که قبلا نیز به آن اشاره شد، شرکت به طور میانگین ۵۲درصد کنسانتره تولیدشده خود را به فروش رسانده و مطابق ملزوماتی که کمی قبلتر بر آن تأکید شد، این محصول را داخل کشور و در بورس کالا به فروش خواهد رساند. با مفروضات ذکرشده، این شرکت در نیمه دوم سال احتمالا ۵۴۸هزار تن کنسانتره را داخل کشور به فروش خواهد رساند. همچنین ۳۵۰هزار تن گندله نیز به واحدهای تولید فولاد و در تالار نقرهای عرضه خواهد کرد. مجموع فروش کنسانتره در سال ۱۴۰۱ به ۷۲۱هزار تن و در سال ۱۴۰۲ به ۶۹۵هزار تن خواهد رسید. همچنین مجموع میزان فروش گندله در سال ۱۴۰۱، ۴۴۰هزار تن و با احتمال بالایی مقدار فروش این محصول در سال ۱۴۰۲، عدد ۴۸۰هزار تن خواهد بود.
با وجود اینکه فضای رکودی حاکم بر بازارهای جهانی و سیاستهای اقتصادی، مالی و پولی چین، روند قیمتی سنگ آهن را نزولی کرده و امکان ادامه این روند نزولی چندان دور از ذهن نیست، اما پیشبینیها حاکی از این است که این روند قیمتی موقتی بوده و تا سال ۲۰۳۵ تقاضای فولاد بیش از ۶۰درصد افزایش یافته و میتواند روند قیمتی سنگ آهن را نیز معکوس کند. علاوه بر این، شرکت توسعه معدنی صنعتی صبانور به شرط صرفه اقتصادی امکان صادر کردن محصولات را نیز دارد، لذا میتواند به بازارهای جهانی بهخصوص بازار چین، ورود پیدا کرده و بازارهای هدف را گسترش دهد.
چین یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سنگ آهن بوده و جالبتر آنکه یکی از بزرگترین واردکنندگان این محصول نیز هست؛ چرا که معادن سنگ آهن چین دارای عیار پایینی بوده و از طرفی هرچه معادن سنگ آهن بیشتر مورد استخراج قرار بگیرند، عیار آن معادن کمتر خواهد شد؛ لذا کشور چین برای دستیابی به سنگآهن با عیار بالاتر، بخش بزرگی از سنگ آهن مصرفی خود را از کشورهای بزرگ تولیدکننده سنگ آهن وارد کرده و بخشی از سنگ آهن موردنیاز خود را نیز از کشور ایران وارد میکند. نرخ فروش سنگ آهن در بورس کالا براساس ضریب مشخصی از نرخ شمش فولاد خوزستان تعیین میشود؛ لذا قیمت این محصول، به قیمت جهانی شمش فولاد و نرخ دلار بستگی دارد. از طرفی ضریب تعیینشده برای تبدیل نرخ شمش فولاد خوزستان به نرخ سنگ آهن نیز میتواند با تغییراتی همراه باشد.
پیشبینی تحلیلگر «دنیای اقتصاد» حاکی از این است که نرخ جهانی شمش فولاد در سالهای آتی حوالی ۵۵۰ دلار به ازای هر تن باشد. با فرض اینکه نرخ دلار نیمایی در ۶ماهه دوم سال ۱۴۰۱ به طور میانگین ۲۷هزار تومان و در سال ۱۴۰۲، ۳۲هزار توان باشد، انتظار میرود نرخ داخلی شمش فولاد خوزستان، در ششماهه دوم سال ۱۴۰۱، حدود ۱۴میلیون و ۸۰۰هزار تومان به ازای هر تن و در سال ۱۴۰۲ به طور میانگین ۱۷میلیون و ۶۰۰هزار تومان به ازای هر تن باشد. شواهد موجود نیز نشان میدهد با احتمال بسیار بالایی، ضریب تبدیل نرخ شمش فولاد خوزستان به کنسانتره در سالهای آتی حوالی ۲۱درصد باشد. با این تفاسیر نرخ کنسانتره در نیمه دوم سال ۱۴۰۱، ۳میلیون و ۱۰۰هزار تومان به ازای هر تن و در سال ۱۴۰۲، حدود ۳میلیون و ۷۰۰هزار تومان به ازای هر تن خواهد بود که با توجه به روند قیمتهای جهانی معقول به نظر میرسد.
نرخ گندله نیز براساس ضریبی از شمش فولاد خوزستان تعیین میشود. ضریب تبدیل نرخ شمش به گندله، حدود ۲۵درصد بوده و طبیعی به نظر میرسد که این ضریب تبدیل برای گندله بیشتر از کنسانتره باشد؛ چرا که تولید گندله ارزش افزوده بالاتری را نسبت به کنسانتره ایجاد میکند. با مفروضاتی که در نظر گرفته شد، پیشبینی میشود نرخ گندله در نیمه دوم سال ۱۴۰۱، به ۳میلیون و ۷۰۰هزار تومان به ازای هر تن و در سال ۱۴۰۲ به ۴میلیون و ۴۰۰هزار تومان به ازای هر تن افزایش یابد.
با توجه به میزان تولید و فروش و نرخهایی که برای محصولات نماد «کنور» پیشبینی شد، انتظار میرود درآمد شرکت از محل فروش کنسانتره در نیمه دوم سال ۱۴۰۱، حدود هزار و ۷۰۰میلیارد تومان و تا پایان سال ۱۴۰۱، حدود ۲هزار و ۱۰۰میلیارد تومان باشد. مجموع درآمد شرکت از محل فروش کنسانتره در سال ۱۴۰۲ نیز احتمالا به عدد ۲هزار و ۵۰۰میلیارد تومان افزایش خواهد یافت. همچنین در ششماهه پایانی سال ۱۴۰۱، درآمد شرکت از محل فروش گندله در بورس کالا، عدد هزار و ۳۰۰میلیارد تومان خواهد بود که با احتساب فروش ۲۶۶میلیاردی این محصول در ششماهه اول، مجموع فروش این شرکت در سال ۱۴۰۱، به هزار و ۵۰۰میلیارد تومان خواهد رسید. درآمد این شرکت از محل فروش گندله در سال ۱۴۰۲، نیز احتمالا رقم ۲هزار و ۱۰۰میلیارد تومان خواهد بود.
با وجود اینکه مجموع درآمدهای عملیاتی در سال ۱۳۹۸ با رشدی ۸۷درصدی نسبت به سال ۱۳۹۷ همراه بوده است و همچنین میزان رشد درآمدهای عملیاتی در سال ۹۹ نسبت به سال پیش از آن به ۱۸۸درصد نیز رسیده که عمدتا ناشی از اوج گرفتن قیمتهای بازارهای جهانی در آن زمان بوده است؛ اما در سال ۱۴۰۰ ترمز این رشدهای بسیار بالا کشیده شده و رشد درآمدهای عملیاتی را در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل از آن، به ۳۸درصد رسانده است. همچنین با توجه به پیشبینیهای صورتگرفته توسط تحلیلگر «دنیای اقتصاد»، احتمالا رشد درآمدهای عملیاتی در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰، حوالی ۲۱درصد و رشد درآمدها در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱، حدود ۲۵درصد خواهد بود که این کند شدن روند رشد درآمدهای عملیاتی در نتیجه کاهش قیمتها در بازارهای جهانی است و موقتی خواهد بود.
سهم بالای سربار در ساختار بهای تمامشده: ساختار بهای تمامشده در «کنور» نشان میدهد سربار به اندازه سهم مواد اولیه بخش بزرگی از بهای تمامشده را در بر میگیرد؛ لذا بررسی دقیق این موضوع میتواند برای سرمایهگذاران این شرکت حائز اهمیت باشد. بهجز این موارد، حقوق و دستمزد نیز به اندازه مصوبات وزارت کار افزایش خواهد یافت. شرکت علاوه بر پرداخت حقوق و دستمزد به کارکنان بخش مستقیم و غیرمستقیم تولید و بخشهای اداری، حقوقی را نیز برای کارکنان معادن پرداخت میکند. سنگ آهن خام تنها ماده اولیه کارخانه کنسانترهسازی بوده که با ضریب مصرف مشخصی برای تولید کنسانتره و سپس با یک ضریب مصرف دیگر به کنسانتره تولیدی در واحد گندلهسازی به گندله تبدیل میشود. با ضرایب مصرف درنظرگرفتهشده با احتمال بالایی شرکت در نیمه دوم سال ۱۴۰۱، حدود ۹۳۴هزار تن سنگ آهن خام را برای تولید محصولات به کار میبرد که با احتساب مصرف ششماهه اول سال، مجموع مصرف سنگ آهن خام در سال ۱۴۰۱، به ۲میلیون و ۲۰۰هزار تن خواهد رسید.
در سال ۱۴۰۲ نیز احتمالا همین مقدار از سنگ آهن خام مصرف خواهد شد. بررسی روند نرخ سنگ آهن خام در سالهای گذشته و پیشبینیهای صورتگرفته توسط شرکت، انتظار میرود نرخ این محصول در ششماهه دوم سال، ۳۳۲هزار تومان به ازای هر تن و نرخ این محصول در سال ۱۴۰۲ به ۴۶۵هزار تومان به ازای هر تن افزایش یابد. با مفروضات درنظرگرفتهشده، میزان مصرف سنگ آهن خام در سال ۱۴۰۱ به ۷۰۰میلیارد تومان و در سال ۱۴۰۲ به هزار میلیارد تومان افزایش خواهد یافت. با وضعیت موجود و شرایطی که برای «کنور» ترسیم شد، سود هر سهم سال ۱۴۰۱، حدود ۲۱۴تومان و سود هر سهم سال ۱۴۰۲، ۲۱۳تومان محاسبه میشود که در این صورت، حاشیه سود خالص در سال ۱۴۰۰، از ۹۲درصد به ۷۳درصد در سال ۱۴۰۱ و در آخر حاشیه سود خالص در سال ۱۴۰۲ به سطح ۵۸درصد کاهش مییابد؛ هر چند کاهش حاشیه سود میتواند برای سرمایهگذاران نگرانکننده باشد، اما این کاهش به واسطه قیمتهای جهانی بوده و پس از گذار اقتصاد جهان از فضای رکودی، دوباره روند حاشیه صعودی شده و میتواند وخامت روزهای فعلی را جبران کند.
تحلیل سود هر سهم: با توجه به اینکه مفروضات تحلیلگر «دنیای اقتصاد» با تغییر شرایط و چشماندازها از اقتصاد جهانی و فضای کلان و خرد اقتصادی کشور قابلیت تغییر دارد، میتوان سود هر سهم را با تغییر مفروضات پیشبینی کرد. با توجه به اینکه کف P/ E تاریخی نماد «کنور»، ۶ واحد و سقف آن ۱۰ واحد بوده و میانه آن نیز عدد ۸ در نظر گرفته شده است، میتوان با قیمت روز هر سهم، بازه موردقبول برای سود هر سهم در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ را تعیین کرد. به نظر میرسد سود هر سهم «کنور» به دو متغیر نرخ شمش فولاد خوزستان و نرخ دلار حساسیت بالاتری داشته باشد، چرا که سایر نرخها با توجه به این دو متغیر تعیین میشوند. با این تفاسیر، در صورت افزایش نرخ شمش فولاد خوزستان از ۵۵۰ دلار به بالا و تثبیت نرخ دلار نیمایی در بالای ۲۶هزار و ۵۰۰تومان میتواند شرایط برای سود هر سهم نماد «کنور» را بهبود بخشد.
منبع: دنیای اقتصاد