به گزارش میمتالز، تالاب شادگان که شاید این روزها حال و روز خوشی ندارد و قصه پر غصه آن از وقتی شروع شد که پای نفت به سرنوشت آن باز شده و در بالادست این تالاب با احداث «سد مارون یک» میزان حقآبه تالاب شادگان نیز کمتر شد.
این در حالی است که نام تالاب شادگان مثل تالاب هورالعظیم در فهرست قرمز تالابهای در معرض خطر نابودی و خروج از کنوانسیون تالابها (کنوانسیون رامسر) قرار دارد؛ از طرفی احداث فولاد شادگان در حریم و محدوده تالاب شادگان عامل دیگری در به شماره افتادن نفس تالاب بوده و از طرفی دیگر هم کاهش قابل توجه بارندگیها، خشکسالی، تغییر اقلیم (افزایش گرمای زمین و میزان تبخیر آب) و بحران کم آبی نیز باعث تسریع و تشدید خشکی تالاب شادگان شده است.
این روزها هم پای طرح پتروپالایش به فهرست بلندبالای متجاوزان به حریم و محدوده تالاب نگونبخت شادگان باز شده است؛ یعنی برنامهریزی شده تا پتروشیمی به عنوان یکی از صنایع آببر در محدوده تالاب شادگان کلنگزنی و احداث شود.
از آنجایی که پتروشیمی جزو صنایع آببر و آلاینده است، میتوان حدس زد چه فجایع زیستمحیطی بدی در آینده رخ میدهد؛ همچنین اینکه چه آثار منفی و مخربی برای سلامتی شادگانیها به وجود میآید.
یک فعال محیط زیست خوزستانی میگوید: تالاب شادگان در حال حاضر مشکلات فراوانی دارد که مهمترین آن تأمین نشدن و رعایت نشدن حقآبه زیستی تالاب به دلایل مختلف است؛ در شرایط تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین هستیم که برخی سالها کمبود بارشها بسیار شدید و در برخی سالها نیز بارندگیها خوب است، ولی به دلیل سدهای متعددی که در مسیر تالاب وجود دارد، این حقآبه تأمین نمیشود.
کرامت حافظی ادامه میدهد: «سد مارون یک» در سالیان اخیر در بالادست تالاب شادگان کشاورزی را توسعه داده و آب کمتر به سمت تالاب شادگان سرازیر میشود؛ ساخت یک سری سدهای جدید از جمله مارون دو (آبریز) هم در استان کهگیلویه و بویراحمد در حال پیگیری است.
او با اشاره به اینکه ساخت سدهای جدید میتواند برای تالاب شادگان مخاطراتی را داشته باشد، بیان میکند: مهمترین مخاطره برای تالاب شادگان این است که اولویت قانونی حقآبه زیستی آنکه مقدم بر صنعت و کشاورزی است، رعایت نمیشود؛ شادگان و بهبهان اراضی کشاورزی دارند و اراضی منطقه دهدشت استان کهگیلویه و بویراحمد هم در حال افزایش است، همه این آبهایی پیشبینی شده برای استفاده در این کشاورزیها حقآبه تالاب محسوب میشود.
این فعال محیط زیست خوزستانی با اشاره به اینکه آینده تالاب شادگان در مخاطره است، یادآور میشود: طبق اولویت قانونی حقآبه تالاب بعد از شرب باید تأمین شود، ولی اشکال بزرگی که در تالاب شادگان در سالهای اخیر ایجاد شده شروع فعالیت صنایع فولاد است؛ فولاد شادگان از حقآبه این تالاب بهرهمند میشود.
حافظی ادامه میدهد: در مسیر تالاب شادگان کشت دائم نخلداری هم وجود دارد که بر اساس قانون کشاورزی تأمین حقآبه کشت دائم و درختان بر زراعت فصلی مقدم است، ولی در طول مسیر این آب برداشت شده و شادگان وضعیت بسیار بدی دارد؛ از سوی دیگر اینکه صید و شکار در این تالاب بینالمللی و مهم بسیار زیاد انجام میشود و گزارشهای برخورد با شکارچیان، صیادان و کسانی که با برق ماهیگیری میکنند، بسیار کم صورت میگیرد.
او با اشاره به مشکلات فراوان در شادگان میگوید: تالاب شادگان در همین حالت فعلی هم یک شرایط اسفناک و فاجعهباری دارد، مثل بیماری که نیازمند اقدامات ویژه و مراقبتهای آی. سی. یو است؛ در این شرایط بار سنگین مخرب و آلاینده دیگر مثل پتروشیمی یا پتروپالایش هم اگر به آن افزوده شود، واقعاً فاجعه است.
فعال محیط زیست خوزستانی بیان میکند: آثار شوم حضور نفت و صنایع آن در تالاب هورالعظیم به وضوح دیده شد که با جادهسازی و شرایط ایجاد شده نفس تالاب را گرفتهاند؛ اگر این وضعیت برای تالاب شادگان هم ایجاد شود بی شک وضعیت فاجعهبار خواهد بود.
حافظی با اشاره به اینکه عمده پسابها به تالاب شادگان سرازیر میشود، اضافه میکند: در تالاب شادگان علاوه بر این مشکلات، شاهد حضور گونه مهاجم ماهی تیلاپیا هم هستیم که توسط وزارت جهاد کشاورزی و شیلات در تالاب رهاسازی شدند؛ بنابراین همه اقداماتی که برای نابودی یک سرزمین و اقلیم باید انجام شود در دستور کار تالاب شادگان قرار گرفته است.
او با گلایه از اینکه آینده بسیار شومی در انتظار تالاب شادگان است، عنوان میکند: در صورت تأسیس پتروشیمی در شهرستان شادگان بی شک تالاب آن چشمانداز تاریکی پیدا میکند و محیط زیست باید از انجام این کار جلوگیری کند؛ این همه جا برای تأسیس این صنعت وجود دارد، اصلاً نیازی به ساخت آن در شادگان نیست.
این فعال محیط زیست خوزستانی تأکید میکند: بر اساس مصوبه جدید وزارت نیرو، تأمین آب برای صنایع آببر باید از دریا انجام شود، لذا این مکان اصلاً جانمایی صحیحی برای صنعت آببر پتروشیمی نیست؛ تالاب شادگان متصل به خورها است، ولی این باریکههای گلی خیلی زود آلوده میشوند، پس اصلاً مکان مناسبی برای افزایش پالایشگاهها نیست.
حافظی با اشاره به اینکه اگر کشور نیاز به توسعه صنایع پالایشگاهی دارد باید در مناطقی نزدیک دریاهای آزاد و سواحل بعد از تنگه هرمز و نزدیک به دریای عمان انجام شود، میگوید: استقرار صنایع آببر باید نزدیک دریا باشد، ولی در منطقه خوزستان صنایع بسیاری مستقر شدهاند؛ صنعت پتروشیمی در شهرستان ماهشهر هم وجود دارد که بخشی از تالاب شادگان به سمت این شهرستان سرازیر شده است.
او میافزاید: امسال شاهد آلودگی آب و تلفات ماهیان به صورت فراوان در ماهشهر بودیم؛ این نشاندهنده نبود ظرفیت منطقه برای تأسیس پالایشگاه، پتروشیمی یا هرگونه صنایع آلاینده هوا و آب است.
فعال محیط زیست خوزستانی اظهار میکند: در روزهای گذشته با اولین بارشها در خوزستان تنگی نفس را داشتیم که به نظر میرسد علاوه بر ریزگردها نیز موضوع آلودگیهای شیمیایی صنایع نفتی یا پتروشیمی هم مطرح باشد؛ البته بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال هنوز دلیل واقعی این موضوع مشخص نشده است.
حافظی تأکید میکند: جانمایی فعلی تأسیس پتروپالایش در شهرستان شادگان هیچ عقلانیتی ندارد و از نظر محیط زیستی مورد تأیید نیست؛ سازمان محیط زیست باید با قاطعیت جلوی این اقدام را بگیرد، همانطور که در شمال کشور از استقرار پتروشیمی جلوگیری کرد.
او با اشاره به اینکه محیط زیست اصل و هر اقدام دیگری فرع است، بیان میکند: فعالیتهای اقتصادی و عمرانی شاید عوارض مختلفی داشته باشند، ولی محیط زیست یک مساله ثابت و اصل محسوب میشود و همه پروژههای عمرانی و دیگر اقدامات فرع بر محیطزیست هستند؛ باید موضوع محیط زیست را با هویت و محکم پیگیری کرد و سازمان مربوطه باید با این موضوع (احداث پتروشیمی در شادگان) مخالفت کند.
فعال محیط زیست خوزستانی تشریح میکند: مردم هم نباید فریب اشتغالزایی این طرحها را بخورند، چون معمولاً نیروهای خود را از دیگر استانها آورده و فقط سرزمینها را نابود میکنند؛ معیشت بومیها با این اقدام از بین میرود و هیچ دلیل عقلانی و منطقی هم برای این کار وجود ندارد.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان نیز با اشاره به مساحت ۴۲۲ هزار هکتاری تالاب شادگان در پاسخ به این سوال که «آیا به مرور زمان از وسعت بخش دارای آب تالاب به واسطه خشکسالیها کم شده یا خیر؟» اظهار میکند: بله، با توجه به دمای هوای تابستان و افزایش تبخیر هر ساله بخشی از تالاب دچار تنش آبی میشود، اما در حال حاضر تالاب شادگان شرایط مطلوبی دارد و حدود ۷۸ درصد آبدار و نمدار است.
محمدجواد اشرفی در خصوص زیستبوم جانوری تالاب شادگان بیان میکند: در این تالاب از سه تیپ آبشیرین، لب شور و شور جاندارانی مثل پرندگان، پستانداران، ماهیها، خزندگان و دوزیستان وجود دارد که پرندگان با ۱۸۴ گونه جمعیت غالب تالاب را به خود اختصاص میدهند.
وی در خصوص تأثیرات سد مارون و طرح فولاد شادگان بر تالاب عنوان میکند: قاعدتاً با توجه به تأمین بیشترین میزان آب تالاب از رودخانه جراحی در گذشته و کاهش دبی این رودخانه پس از احداث سد مارون، منابع آبی دیگر جایگزین آن شده و این رودخانه کارایی خود را برای آبگیری تالاب در شرایط عادی به غیر از سیلابی از دست داده است؛ فولاد شادگان در ضلع جنوب شرقی تالاب واقع شده و با توجه به وزش باد غالب در صورت آلایندگی به آن سمت و خارج از تالاب خواهد بود.
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان در پاسخ به این سوال که «برای اجرا یا اجرایی نشدن طرح پتروشیمی یا همان پتروپالایش در این تالاب چه پیگیریهایی انجام شده است؟» میگوید: گزارش ارزیابی پتروپالایش برای بررسی همه جانبه این طرح به خصوص اثرات آن بر تالاب به دفتر ارزیابی سازمان محیطزیست کشور ارسال شده است.
اشرفی در واکنش به تبعات زیستمحیطی سد در حال احداث مارون دو بر تالاب شادگان هم میگوید: اواخر سال گذشته نشست کمیته ارزیابی سد مارون دو در سازمان حفاظت محیطزیست برگزار و مخالفت خود را با ساخت این سد اعلام کردیم؛ این مخالفت در صورتجلسه هم قید شده، ولی سازمان حفاظت محیط زیست با ساخت این سد موافقت ضمنی داشت.
وی یادآور میشود: البته قرار است بعد از برطرف کردن ایرادهای گزارش ارزیابی از سوی متولیان امر، مجوز محیطزیستی ساخت این سد صادر شود؛ با توجه به ضعیف بودن گزارش ارزیابی محیطزیستی سد مارون دو مخالفت خود را اعلام کرده بودیم، چون رکن اصلی این ارزیابی باید بررسی تأثیر در معیشت و مسائل اجتماعی باشد که در این گزارش از آن غفلت شده بود.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان تأکید میکند: ساخت سد مارون دو برای توسعه بخش کشاورزی و مصارف دیگر پیشبینی شده که با توجه به حجم مخزن آن بارگذاری بیشتری انجام میشود، بنابراین قطعاً با ساخت سد مارون دو هیچ آبی از رودخانه مارون - جراحی به تالاب شادگان نمیرسد.
اشرفی در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود مخالفت فعالان زیستمحیطی، اما وزارت نیرو بر ساخت این سد اصرار دارد؟» میگوید: استدلال وزارت نیرو این است که نیاز آبی در خوزستان آنقدر زیاد نیست و با افزایش راندمان آبیاری در این استان میتوان نیازهای خود را تأمین کند؛ یعنی در خوزستان باید با صرفهجویی راندمان آبیاری را از ۳۰ درصد به متوسط ۴۵ درصد (میانگین کشوری) برسانیم.
وی با اشاره به اینکه ساخت سد مارون دو انتقال بین حوضهای هم محسوب میشود که این موضوع به سازمان محیط زیست منعکس شده است، تشریح میکند: از وزارت نیرو درخواست داریم که اگر فکر میکنند حوضه مارون آب مازادی دارد، اول ساختارها را اصلاح، الگوی کشت را تعدیل و آبیاری مکانیزه را اجرا کنند و در نهایت اگر آب مازادی وجود داشت، ساخت سد مارون دو را در دستور کار قرار دهند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان در خصوص گلایه فعالان محیط زیست خوزستان نسبت به تأمین نشدن حقآبه تالاب بینالمللی شادگان عنوان میکند: ادارهکل محیطزیست خوزستان هم بر تأمین حقآبه این تالاب تأکید دارد؛ در شرایط نرمال تالاب شادگان باید سالانه ۳۸ مترمکعب بر ثانیه حقآبه از رودخانه مارون دریافت کند، ولی در حال حاضر حتی سه مترمکعب هم تأمین نمیشود و تالاب عملاً با زهابهای نیشکر زنده مانده است.
وی ادامه میدهد: برای تالاب شادگان پنج مترمکعب حقآبه از رودخانه کارون اختصاص دادند، ولی همین مقدار هم تأمین نشده است؛ از این طریق فقط حدود دو مترمکعب بر ثانیه آب به تالاب میرسد.
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان با اشاره به اینکه اگر تالاب شادگان نابود شود حتماً فاجعه بزرگی رخ میدهد، تأکید میکند: برخی روزها از رودخانه مارون هیچ آبی وارد تالاب شادگان نمیشود، پس بارگذاری جدید روی این حوضه کار غلطی است و امکان ایجاد تنشهای اجتماعی، اقتصادی و امنیتی را دارد؛ قطعاً سرمایهگذاری مهمتر از تالاب شادگان وجود ندارد و حیات آن صرفنظر از ثبت در کنوانسیونهای بینالمللی به دلیل تنوع زیستی، تأثیرگذاری در تأمین معیشت خانوارها، ارزشهای کارکردی و اکولوژیکی آن اهمیت دارد.
از سوی دیگر نماینده مردم شادگان در مجلس در گفتگو با خبرنگار مهر بیان میکند: اجرای طرح پتروشیمی در تالاب شادگان هیچ ارتباطی با تالاب ندارد، محل جانمایی آن هم خارج از تالاب است؛ فولاد شادگان نیز نزدیک به تالاب فعالیت دارد.
حجتالاسلام مجید ناصرینژاد ادامه میدهد: حریم تالاب یک هزار متر است، یعنی صنعت برای استقرار باید فاصله یک هزار متری را تا محل تالاب رعایت کند که این طرح پتروشیمی یک هزار و ۳۰۰ متر است، بنابراین از نظر مکان و زمین هیچ مشکلی برای تالاب ایجاد نمیکند.
وی در خصوص نحوه تأمین آب برای این طرح پتروشیمی میگوید: صنعت پتروشیمی و پتروپالایش آنچنان آببر نیست، ولی در هر صورت سه محل برای تأمین آب در نظر گرفته شد؛ اول گرفتن انشعاب آب از کانال کوت امیر، دوم اینکه قرار گرفتن طرح در کنار دریا که میتوان با نصب آبشیرین کن آب مورد نیاز طرح را تأمین و یا سوم اینکه با پساب تصفیهخانه فاضلاب احداثی در شادگان میتوان نیاز آبی طرح را برطرف کرد.
حجتالاسلام ناصرینژاد با تأکید بر اینکه هیچ استفادهای حتی یک لیتر از آب تالاب برای طرح پتروشیمی انجام نمیشود، اضافه میکند: اجرای این پروژه را در راستای حفظ تالاب و کمک به احیای آن انجام میدهیم، چون فشار شدید مردم بیکار به تالاب افزایش و گرفتاریهای زیادی را برای تالاب ایجاد میکند؛ بنابراین باید یک سری صنایع اشتغالزا در شادگان ایجاد کنیم تا فشار مردم به تالاب کمتر شود.
نماینده مردم شادگان در مجلس با اشاره به موضعگیریهای کاملاً غلط و مغرضانه در خصوص اجرای طرح پتروشیمی در شادگان میگوید: اگر فعالان محیط زیست یا اصحاب رسانه قصد بازدید از محل اجرای را برای مشاهده واقعیت داشته باشند، آمادگی داریم تا این بازدید انجام و اعلام نظرات بدون غرض و بر اساس حقیقت باشد.
وی در واکنش به آلاینده بودن صنعت پتروشیمی عنوان میکند: در این خصوص محیطزیست یک سری شاخصها دارد که حساسیت کافی در این مورد دارند و صنایع باید آن را رعایت کنند؛ نمیتوان تخلفات دیگر صنایع را به پای طرحی نوشت که هنوز اجرا نشده است.
حجتالاسلام ناصرینژاد در واکنش به اینکه معمولاً صنایع مستقر در خوزستان با توجه به بُعد ملی آنها از نیروهای غیربومی استفاده میکنند که همواره مورد انتقاد بزرگان این استان و نمایندگان مجلس شده است، میگوید: نباید صورت مساله را پاک کرد، باید برای بهکارگیری نیروهای بومی در این صنایع تلاش کنیم نه اینکه از اجرای طرح جلوگیری شود؛ در حوزه فولاد شادگان مراقبتهای لازم را انجام دادیم و اکثر نیروها نیز بومی شادگان هستند.
نماینده مردم شادگان در مجلس با اشاره به آمار ۴۵ درصدی بیکاری در شادگان و فقر شدید مردم این شهرستان یادآور میشود: مردم اکثراً در حال مهاجرت هستند و آنهایی که ماندهاند به خاطر فقر و گرفتاری برای تأمین معیشت خود رهسپار تالاب میشوند؛ افزایش صیادی باعث شده که حتی صید با برق صورت میگیرد.
وی با اشاره به تلاش برای حفظ، احیا و تأمین حقآبه تالاب شادگان بیان میکند: حتی پیگیری برای انتقال آب از کانال مسعودی به تالاب شادگان را انجام دادم تا اگر شده در حد پنج متر مکعب بر ثانیه آب به تالاب منتقل شود؛ دغدغه تالاب را داریم، ولی به معنای نبود احداث صنایع نیست که شاید مبادا اتفاقی برای تالاب رخ بدهد.
تالاب شادگان از دیرباز یکی از اماکن طبیعی مهم در پرورش گونههای مختلف آبزیان و پرندگان مختلف بوده و به عنوان مهمترین منبع درآمد مردم بومی - محلی محسوب میشود. با توجه به وضعیت خشکسالی، کاهش بارندگیها، توسعه سدسازیها و کشاورزی، عدم تأمین حقآبه تالاب و رشد جمعیت در شهرستان شادگان نباید از ظرفیت خدماترسانی این تالاب غافل شده و استفاده بیش از حد توان به آن تحمیل کرد.
ورود گونههای مهاجم باعث برهم خوردن زیست بوم جانوری در تالاب میشود و این موضوع باید با هماهنگی شیلات و محیطزیست به خوبی مدیریت شود تا هم گونههای فعلی تالاب حفظ شوند و هم از رشد گونههای مهاجم و مضری، چون تیلاپیا جلوگیری شود.
سرریز شدن آلایندههای صنعتی، پسابهای مختلف، فاضلاب شهری، روستایی یا بیمارستانی و همچنین نمک موجود در پساب نیشکر و شیلات به تالاب شادگان ضربه مهلکی بر پیکر این تالاب ارزشمند و ثبت شده در کنوانسیون بینالمللی رامسر وارد میکند که این موضوع نیز باید مدیریت و از آن جلوگیری شود تا حیات و آینده تالاب به مخاطره نیفتد.
کاهش آب ورودی به تالابها از منابع آب سطحی و زیرزمینی حوزه آبخیز و دشتهای اطراف تالابها، تأمین نشدن حقابه زیست محیطی تالابها به علل مختلف از جمله اجرای پروژههای سدسازی و انتقال بین حوضهای و تغییر کاربری اراضی تالابی به کشاورزی از جمله مهمترین مشکلات پیشروی تالابهای کشور هستند.
ورود انواع آلایندههای بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی گسیل شده از مزارع کشاورزی، شهرها، روستاها و صنایع در کنار رسوبات ناشی از فرسایش خاک بالادست تالابها، شکار و صید غیر مجاز و بیرویه و برداشت علوفه و سایر محصولات تالابی (آن هم بیش از حد توان تجدید پذیری تالاب) نیز از مهمترین معضلاتی است که تالابهای کشور با آن دست به گریبان هستند.
سازمان حفاظت محیطزیست کشور باید برای هر کدام از این معضلات راهکارهای تخصصی و علمی ارائه و بر اساس وظایف ذاتی خود از هرگونه دستاندازی به تالابهای کشور جلوگیری کند.
منبع: خبرگزاری مهر