به گزارش میمتالز، علیرضا مظفری بیان کرد: شرکت تکین سرب زنگان فعالیت خود را با ظرفیت اسمی تولید سالانه سه هزار تن شمش سرب از سال ۱۳۹۶ شروع کرد، اما به دلیل عدم تامین خوارک مورد نیاز، این واحد تولیدی با ۱۰ درصد از میزان ظرفیت خود مشغول به تولید است.
وی در رابطه با تامین مواد اولیه تولیدکنندگان شمش سرب، عنوان کرد: دو نوع ماده اولیه برای تامین خوراک واحدهای تولیدی وجود دارد. نخست، کارگاههایی که از کنسانتره سرب و روی استفاده میکنند و معمولا تمام این واحدها دارای سهمیه مشخص هستند. به عنوان مثال در معدن سرب و روی انگوران، کنسانتره سرب برای تولیدکنندگان شمش سرب و کنساتره روی برای تولیدکنندگان شمش روی اختصاص داده شده است. مورد دوم اینکه بخش دیگری از تولیدکنندگان شمش سرب، مجوز تولید شمش از باتریهای فرسوده خودرو را دارند که مواد اولیه مورد نیاز خود را به صورت واردات و یا با جمعآوری از سطح بازار تامین میکنند. البته لازم به ذکر است که حدود ۱۰ سال پیش به علت دپوی سرباره توسط یکی از شرکتهای بزرگ تولیدکننده سرب، جو اعتراضی علیه اثرات منفی که ممکن است این سربارهها بر سلامت انسان و محیط زیست بگذارند، شکل گرفت. به همین علت برای حل این مشکل در شهرک صنعتی انگوران، واحدهایی به نام بازیافت سرب برای تولید شمش سرب از این سربارهها احداث شد که ملزم به استفاده از سربارههایی که در نقاط مختلف کشور وجود داشت، بودند.
مدیرعامل شرکت تکین سرب زنگان در رابطه با استفاده از سرباره برای تولید شمش سرب، ادامه داد: تولیدکنندگان بزرگ شمش سرب از کنسانتره سرب استفاده میکنند و در نهایت سربارههایی که از فرایند باقیماندهاند و دارای ۵ تا ۷ درصد سرب هستند را به ما تحویل میدهند تا با بازیافت این سربارهها و استخراج سربی که در آنها وجود دارد، شمش سرب را تولید کنیم. پسماندهای باقیمانده از تولید شمش سرب در مجموعه ما، فاقد هرگونه عناصر سنگین و یا خطر محیط زیستی است. شهرک صنعتی انگوران در فاصله ۷۰ کیلومتری از شهر زنجان در یک موقعیت جغرافیای خاص و با بررسی تمام جوانب از جمله آبهای زیرزمینی و محدوده اطراف آن انتخاب شده است تا هیچ معضلات زیستمحیطی نداشته باشد.
مظفری با اشاره به عدم تامین سربارههای مورد نیاز، اذعان کرد: شرکت تکین سرب زنگان با اخذ مجور حمل این سربارهها از سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان نماینده واحدهای تولیدکننده شمش سرب، با یکی از تولیدکنندگان بزرگ سرب قرارداد امضا کرد و قرار بر این شد تا با حمل این سربارهها به شهرک صنعتی انگوران و تامین خوراک دیگر واحدها شمش سرب تولید کنیم. در قرارد یک سالهای که مجوز برداشت ۲۰ هزار تن در سال از سربارهها را داشتیم، در چند ماه ابتدایی از زمان شروع قرارداد حدود ۱۰ هزار تن برداشت صورت پذیرفت، اما بعد از این زمان به سبب تغییراتی که برگرفته از جابهجایی سهام بود، مدیریت این شرکت تغییر کرد و با خصوصی شدن آن، این قرارداد که از قبل تنظیم شده بود، به صورت یک طرفه از سوی تامینکننده انبوه لغو شد. حال به سبب اینکه ما و برخی از واحدهای تولیدی، مجوز تولید خود را به نام بازیافت سربارههای سرب برای تولید شمش سرب دریافت کرده بودند، به علت تامین نشدن خوراک مورد نیاز تعطیل و یا به صورت نیمهتعطیل در آمدند.
وی با اشاره به اینکه به دلیل عدم تامین مواد اولیه مورد نیاز شرکت به ناچار درصدد جایگزینی مواد اولیه دیگری برای ادامه تولید برآمدیم، اظهار کرد: ضمن این اتفاق و از دست دادن تامینکننده اصلی، ما و تمام صنعتگرانی که از این سربارهها استفاده میکردند، برای ادامه مسیر تولید چارهای جز جایگزینی برای این سربارهها نداشتند. به همین منظور ما از کنسانتره و یا خاک معدنی برای ادامه بقای واحد تولیدی خود بهره میبریم و به علت نداشتن مجوز تولید شمش سرب از باتریهای فرسوده، قادر به استفاده از آنها نیستیم. فرایند تولید شمش سرب از سایر مواد اولیه بدین گونه است که در صورت استفاده از باتریهای فرسوده به عنوان خوراک، از کورههای زمینی برای ذوب مواد استفاده میشود و اگر ماده اولیه کنسانتره یا خاک معدنی باشد، از کورههای دوار در فرایند تولید بهره برده خواهد شد. ما هم در فرایند تولید از کورههای دوار استفاده میکنیم و در حین استفاده از مواد اولیه، کمک ذوبهای مخصوص را به آنها اضافه میکنیم. خاک معدنی مورد استفاده در واحدهای تولیدی، عمدتا از نوع اکسیدی بوده است، اما از خاک سولفوره هم در زمان نبود خاک اکسیدی بهره میبریم. البته به سبب راندمانگیری بهتری که از خاک اکسیدی داریم و با توجه به اینکه خاک معدنی سولفوره به علت وجود گوگرد و خورندگی آن، یک سری مشکلات و آسیب به تجهیزات و فیلتراسیونهای موجود وارد میکند، بیشتر تمایل به استفاده از خاک اکسیدی داریم.
این فعال صنعت سرب در رابطه با معضل افزایش بهای انرژی، مطرح کرد: این شرکت در خصوص بهای گاز، پیگیریهای متعددی از سازمانهای ذیربط در سال گذشته انجام داد. به این علت که این واحد تولیدی در رده صنایعی مانند صنایع فولادی که از آنها بهای حداکثری گاز دریافت میشد، قرار گرفت و مبنای محاسبه بهای گاز ما، ۳۰ تا ۴۰ درصد خوراک گاز پتروشیمیها بود، اما با پیگیریهایی که انجام دادیم و با گذشت هفت تا هشت ماه، موفق به تغییر شرایط از مبنای ۳۰ تا ۴۰ درصد به ۱۰ درصد شدیم. اگرچه همچنان بهای گاز مصرفی که در سال ۱۴۰۰ پرداخت میکردیم، افزایش پنج برابری نسبت به سال ۱۳۹۹ داشت.
مظفری با اشاره به اینکه سرمایهگذاریهایی صورت گرفته در صنعت سرب به دلیل صادراتمحور بودن آن است، یادآور شد: با توجه به میزان پروانه بهرهبرداری که به واحدهای فعال در صنعت سرب طی سالیان گذشته اعطا شده است و همچنین تولید مازاد شمش سرب از میزان نیاز داخلی، این موضوع کاملا واضح است. پیشینه این صنعت بسیار طولانی بوده است، اما از زمانی که تولید شمش سرب به طور صنعتی و مدرنیته انجام شد، حاکمیت در یک برهه زمانی درصدد توسعه این صنعت بود که هدف آن فقط تامین نیاز داخل نبود و شالوده صنعت سرب بر پایه صادرت گذاشته شد تا بتوانیم ارزآوری به داخل کشور داشته باشیم. میزان مصرف داخلی سرب ما سالیانه حدود ۱۲۰ هزار تن برآورد میشود؛ در حالی که بیش از یک میلیون تن تولید در کشور داریم، اما متاسفانه در حال حاضر به علت ممنوعیت صادرات سرب، بازارهای خارجی را از دست دادهایم که این امر ناشی از تصمیمهای غیرکارشناسانه در این زمینه است. است به عنوان مثال، پیشتر مطرح شد که برای تامین نیاز داخلی نباید صادرات صورت پذیرد؛ در صورتی که میزان تولید، مازاد بر نیاز داخل بوده است. عمده مصرفکنندگان شمش سرب در داخل کشور، کارخانههای باتریسازی با مصرف حدود ۱۲۰ هزار تن هستند، اما این واحدها با تامین ۱۰۰ تا ۱۰۵ هزار تنی سرب ضمن جمعآوری باتریهای فرسوده از نمایندگیهای موجود در سراسر کشور، بیشتر نیاز خود را برآورده میکنند.
وی در همین راستا افزود: ممنوعیت صادرات شمش سرب باعث میشود تا ارزآوری به داخل کشور صورت نگیرد و همین موضوع روی قیمت داخلی شمش اثر گذاشته است. در حال حاضر قیمت شمش سرب به ازای هر کیلوگرم در خارج از کشور، بیش از ۸۵ هزار تومان است، اما در داخل، حداکثر قیمت شمش سرب به ۷۵ هزار تومان میرسد و این اختلاف قیمت ۱۰ هزار تومانی بسیار چشمگیر است. به عنوان مثال، ظرفیت اسمی شرکت تکین سرب زنگان سه هزار تن در سال است. حال اگر این مقدار ضرب در ۱۰ هزار تومان شود، مبلغ هنگفتی آن هم برای یک شرکت کوچک تولیدی شمش سرب در داخل خواهد شد و به بیش از یک میلیون تن در سال خواهد رسید. با این تفاسیر به راحتی قابل محاسبه است که ما چه سود عظیمی از صادرات شمش سرب را از دست میدهیم. متاسفانه از سال ۹۷ صادرات شمش سرب ممنوع شده است و صادرات تنها از طریق محل واردات مواد اولیه و به صورت ورود موقت انجام میشود، اما در سال گذشته با تبیین یک بخشنامه جدید، کسانی که از محل واردات خود صادرات انجام میدادند، مستلزم به رفع تعهد ارزی و عرضه ارز حاصل از صادرات در سامانه نیما شدند. این در حالی است که اگر تولیدکننده ارز به دست آمده را در قالب ارز نیمایی عرضه کند، به حال وی تفاوتی نخواهد کرد و قیمت نهایی به ازای هر کیلوگرم، باز همان ۷۵ هزار تومان خواهد بود.
مدیرعامل شرکت تکین سرب زنگان در ارتباط با اهمیت صنعت سرب، تاکید کرد: سرب، یک فلز استراتژیک است و به همین علت باید این صنعت حفظ شود. در کشورهایی همچون آلمان و سوئد که در مسئله محیط زیست بسیار سختگیرانه عمل میکنند، به علت کاربرد این فلز همچنان صنعت سرب خود را حفظ کرده اند. معتقد هستیم هر کشور باید حداقل تولید سرب را داشته باشد؛ چراکه این فلز به علت کاربردی که از سالیان گذشته در مهماتسازی و اسلحهسازی داشته، حائز اهمیت است.
وی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه با توجه به منابع رو به اتمام سرب و روی و از آنجایی که این صنعت نقش بسزایی در ارزآوی حاصل از صادرات دارد، آیا دوراندیشی برای جایگزینی خاک معدنی اکسیدی انجام شده است یا خیر، ابراز کرد: امروزه به دلیل پیشرفت تکنولوژیهای معدنکاری، امکان استخراجهای عمیقتر و کشف معادن جدید در داخل و خارج از کشور، مشکل تامین مواد اولیه چنان مطرح نیست و تنها نگرانی ما کاهش مصرف جهانی فلز سرب به دلیل جایگزینی باتریهای لیتیومی است. البته این مسئله در ایران به علت عدم تعامل با کشورهای توسعهیافته در کوتاهمدت اثری ندارد. در حال حاضر مشکل اصلی این صنعت، عدم همخوانی قیمتها است؛ بدین صورت که ما مواد اولیه را با قیمت جهانی خریداری میکنیم و محصول نهایی را به قیمت داخلی عرضه میکنیم. با وجود این مسئله تولید شمش سرب برای صنعتگران صرفه اقتصادی ندارد. صنعت سرب ایران در یک برهه زمانی با در داست داشتن بازار جهانی عملکرد عالی داشت، اما افرادی که واردات باتریهای فرسوده را از افغانستان انجام میداند، به علت ممنوعیت این امر دیگر قادر به تامین باتریهای فرسوده از این کشور نشدند و افغانستان با حمایت از نیروهای انسانی متخصصی که از اتباع این کشور بودند، با احدات واحدهای تولیدکننده شمش سرب به یکی از فعالان این صنعت در منطقه بدل شده است. به دنبال ممنوعیت صادرات شمش از ایران، تولیدکنندگان افغانی میدان رقابت خالی از رقیب را ربودهاند و توانستهاند به راحتی بازارهای جهانی را در دست بگیرند.
مدیرعامل شرکت تکین سرب زنگان در پایان خاطرنشان کرد: چشمانداز این صنعت به علت شرایط اقتصادی کشور، نوسان قیمت ارز و تصمیمات خلقالساعه که اساس کارشناسی هم ندارند، قابل پیشبینی نیست. وضعیت کنونی صنعت سرب نگرانکننده است و اکثر واحدهای تولیدی نعطیل و یا نیمه تعطیل شدهاند و تنها درخواست ما از مسئولان در چنین شرایطی این است که به علت استراتژیک بودن فلز سرب، این صنعت را حفظ کنند و در جلساتی که تصمیمگیری برای صنایع مختلف انجام میشود، فعالان و کارشناسان آن حوزه حضور پیدا کنند و نکات تخصصی نیز در نظر گرفته شود.
منبع: فلزات آنلاین