به گزارش میمتالز، در حالی که شواهد مهمی در دست است که عرضه گاز به صنایع مختلف از جمله سیمان با نوسان همراه شده و تامین گاز با مشکلات جدی روبهرو است، مدیرکل صنایع معدنی وزارت صمت موضوع قطع گاز را از اساس کذب دانسته و میگوید، گاز قطع نشده و فقط میزان تحویل گاز کاهش یافته است!
سیف الله امیری گفته اولا روزانه ۶ میلیون متر مکعب گاز در اختیار صنایع فولادی و سیمانی قرار میدهیم و ثانیا در تابستان گذشته نسبت به ذخیرهسازی ذخایر مازوت برای کارخانههای سیمانی اقدام کردهایم و در نتیجه کمبودی برای سوخت وجود ندارد.
این صحبتها در شرایطی است که اولا مفاصاحساب مازوت مصرفی کارخانجات بر اساس قیمتهای روز محاسبه نمیشود و در اصل بر مبنای قیمتهای آتی است و این در حالی است که قیمتها اکنون و با توجه به رشد همه متغیرها مانند قیمت نفت و بهای ارز با رشد شدیدی نسبت به تابستان روبهرو شده و طبیعتا قیمت محصول بر اساس رشد هزینهها متغیر و میزان تولید دستخوش تحولات هزینهای است.
ثانیا، هزینههای حمل و نقل مازوت بسیار بالاست و همین امر با توجه به مصرف بالای این ماده در تولید سیمان و فولاد، هزینههای جانبی زیادی را به شرکتها تحمیل میکند. بر این اساس حتی اگر اظهار نظر معاون وزیر صمت درست باشد، اما هزینههای تامین سوخت به مراتب افزایش یافته و این در حالی است که در تابستان نیز قطعی برق به رشد هزینههای تولید سیمان میافزاید و این موضوعات باعث میشود تولیدکنندگان سیمان قیمتهای کنونی را برای تامین هزینههای تولید سیمان ناکافی بدانند.
ثالثا، نگاهی به فرآیند دریافت مازوت نشان میدهد اگر شرکتهای سیمانی تعطیل کنند، به مراتب بهتر از آن است که مازوت را جایگزین گاز مصرفی کنند و شاید تنها دلیلی که تن به تعطیلی نمیدهند، هزینههای ثابت و تامین خانوادههایی است که در این شرکتها مشغول به فعالیت هستند. به عنوان مثال، هیات مدیره شرکتهای سیمانی باید برای خرید مازوت تعهد محضری بدهند که دولت در مورد شرکتها دارای حق و حقوق کاملی است و هر آن چه دولت در جزییات تعیین میکند، باید عملی شود. در مرحله بعد دولت تعیین میکند که مازوت مورد نیاز کارخانجات از کدام انبارها تامین خواهد شد. به عنوان مثال یک کارخانهدار که در غرب کشور مشغول تولید است باید مازوت مورد نیاز خود را از انبار شهر ری دریافت کند و همین موضوع باعث میشود هزینه حمل مازوت از هزینه خرید آن بالاتر باشد و طبعا این هزینهها باید در قیمت لحاظ شده و از مصرفکننده دریافت شود؛ اتفاقی که هیچگاه نمیافتد.
نکته مهم این که، قیمتی که دولت در تابستان برای مازوت در نظر گرفته قیمت علیالحساب بوده و در طول زمستان دولت بارها با قیمت مازوت بازی میکند و هر بار باید مابهالتفاوت قیمت از تولیدکننده دریافت شود و این در حالی است که این مسایل در مورد گاز اصلا وجود ندارد.
موضوع چهارم این است که دولت برای مصرف همان مازوتی که با این همه مشکلات در اختیار کارخانجات قرار داده، حداکثر مصرف تعیین کرده و میگوید شرکتها اگر از حد مجاز بیشتر مصرف کنند، با جرایم سنگین متناسب با قیمتهای فوب خلیج فارس روبهرو خواهند شد و این در حالی است که میزان مصرف تعیین شده تناسبی با خطوط تولید قدیمی این کارخانجات دارد و در نتیجه شرکتها ناچار به تعطیلی موقتی خطوط تولید برای کنترل مصرف مازوت خود هستند، در غیر این صورت جریمههای چند ده میلیارد تومانی از شرکتها دریافت میشود و این جرایم سال مالی بعد برای شرکتها در نظر گرفته میشود؛ یعنی زمانی که شرکتها سود سالانه خود را به سهامدار پرداخت کردهاند!
این رفتارهای دولت در شرایطی است که کارخانجات تولیدی سیمان در قبال دریافت هر یارانهای، سیمان تولیدی را با کف قیمت به فروش میرسانند و دلیلی ندارد تولیدکنندگان درگیر فرآیندهای پیچیده تامین سوخت جایگزین شوند.
بر این اساس، این که دولت سینه سپر میکند و وانمود میکند اگر گاز نیست، مازوت هست، این حرف درستی نیست و هزینههای این جایگزینی از جیب تولیدکننده و مصرفکننده و سهامدار جبران میشود و دولت هیچ همکاری ارزشمندی نمیکند. این در حالی است که قطعی گاز در کشوری که روی منابع عظیم گازی و نفتی خوابیده مستقیما به دلیل مسوولیت ناپذیری دولت بوده وگرنه چرا باید در فصل زمستان و تابستان قطعیهای گسترده گاز و برق باعث بروز مشکلات عدیده برای تولیدکنندگان شود و این در حالی است که هیچ قصور و تقصیری متوجه تولیدکنندگان نیست.
با تمام این تفاصیل اکنون کارخانههای سیمان با کاهش ظرفیت عملیاتی مواجه شدهاند و از طرفی با توجه به عدم سرمایهگذاری مناسب در این صنعت در سالهای اخیر، برخی از ظرفیتها عملاً از دست رفته است. همچنین، تغییر الگوی مصرف در سالیان اخیر، در کنار قیمتگذاری دستوری در صنعت و پایین نگهداشته شدن قیمت سیمان، سبب بهبود تقاضا برای آن شده است. ناگفته نماند، جهش ارزی در سالهای اخیر نیز موجب بهبود تقاضای اولیه بوده است. قطعی برق در تابستان و از طرفی کمبود سوخت در زمستان نیز که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفت، سبب شده است که در حدود ۱۰ درصد از ظرفیت سالیان گذشته از دست برود و همه این موارد طبیعتا رشد قیمت سیمان در بازار را به یک ضرورت تبدیل کرده است.
منبع: صدای بورس