تاریخ: ۰۸ بهمن ۱۴۰۱ ، ساعت ۲۰:۴۷
بازدید: ۱۸۸
کد خبر: ۲۸۹۹۷۰
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
رئیس‌کل پیشین آثار مداخله دولت را تشریح کرد

زخم مزمن سلطه مالی

زخم مزمن سلطه مالی
‌می‌متالز - رئیس کل پیشین بانک مرکزی در مصاحبه با «تجارت‌فردا» آثار مداخله دولت بر سیاست‌های پولی را تشریح کرد. طهماسب مظاهری معتقد است که دلیل اصلی خلق نقدینگی و تورم، کج‌فهمی دولت‌ها از کارکرد اصلی بانک‌مرکزی و بانک‌ها است؛ به‌نحوی‌که دولت معتقد است منابع بانک‌ها مال اوست و می‌تواند برای آن‌ها تصمیم‌گیری کند. همین کج‌فهمی موجب می‌شود محدودیت‌ها را در نظر نگیرد و به خلق نقدینگی بپردازد. مظاهری به رئیس کل جدید نیز توصیه کرد به سیاست‌هایی که به نفع مردم است، تن دهد و از سرزنش هیچ سرزنش‌کننده‌ای نترسد.

به گزارش می‌متالز، طهماسب مظاهری که سکانداری وزارت اقتصاد و همچنین بانک‌مرکزی را در کارنامه خود دارد، در گفتگو با نشریه «تجارت فردا» شیوه سیاستگذاری در برخی از مهم‌ترین ارکان اقتصادی کشور را تشریح کرده‌است. او معتقد است که دولت‌ها در ایران درک درستی از وظایف خود و همچنین نقش بانک‌مرکزی ندارند؛ در واقع از آنجایی‌که تعداد قابل‌توجهی بانک دولتی در ایران وجود دارد، دولت فکر می‌کند منابع این بانک‌ها برای اوست و می‌تواند درباره چگونگی تخصیص آن‌ها تصمیم بگیرد و همین مساله موجب زایش بحران‌هایی مانند تورم می‌شود.

مظاهری معتقد است که تورم فعلی ۴۰‌درصدی کشور نیز یک ابر تورم محسوب می‌شود. در دهه‌های گذشته کشور‌هایی مانند ترکیه به رشد تورمی معتقد بودند؛ با این حال این کشور در دوره یک ساله‌ای که تورم بالا داشت اصلاحاتی در زمینه دستمزد‌ها و نرخ سود بانکی و نرخ ارز انجام داد. بر اساس گفته‌های او در حال‌حاضر در کشور ما، هم دانش پایین‌آوردن تورم وجود دارد و هم تجربه کافی داریم و می‌شود تورم را کنترل کرد و باید آن را کنترل کرد. پیشنهاد او این است که رئیس‌کل جدید بانک‌مرکزی حتما به سیاست‌هایی که به نفع مردم است، تن دهد و از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای هم نترسد. روی اصول و ماموریت‌های رئیس کل بانک‌مرکزی پافشاری کند و نترسد که بر این مسند چند صباح قرار است باقی بماند.

پول بانک‌ها متعلق به دولت نیست

در سال‌های گذشته تورم یکی از پدیده‌های مزمن اقتصاد ایران بوده‌است. در این سال‌ها بسیاری از کارشناسان سعی در توضیح نقش دولت در رشد این آفت و همچنین نقش آن در خلق نقدینگی داشته اند. مظاهری در این زمینه معتقد است که دلیل اصلی خلق نقدینگی و تورم پس از آن، کج فهمی دولت‌ها از کارکرد اصلی بانک مرکزی و همچنین بانک‌ها است. او در پاسخ به این پرسش که بانک‌مرکزی و متقابلا رئیس کل بانک‌مرکزی در ذهنیت نظام تصمیم‌گیری و ساختار سیاسی ما چه جایگاهی دارند؟ توضیح داد: «هر کشوری که نظام بانکداری خود را با عقل و منطق طراحی و مستقر کرده، اولین ماموریت این نهاد را حفظ سطح عمومی قیمت‌ها و کنترل نوسان قیمت‌ها در بازار درنظر گرفته‌است. در کنار اینکه بانک‌مرکزی باید رشد اقتصاد را هم درنظر بگیرد. همچنین بانک‌مرکزی باید برای نظام بانکی سیاستگذاری کند و بر این ساختار نظارت داشته باشد، با این هدف که نظام بانکی اعم از بانک‌های تجاری، بانک‌های تخصصی و موسسات مالی و اعتباری بتوانند امانت دار خوبی برای پول مردم باشند و زمینه تامین منابع برای سرمایه‌گذاری و رشد سرمایه‌گذاری و رشد اشتغال را فراهم کنند. در کشور ما نظام بانکی همواره با یک اشتباه و بدفهمی بزرگ همراه بوده‌است.

این بدفهمی در دولت‌ها شدت و ضعف متفاوتی داشته، ولی هیچ‌وقت از بین نرفته و عواقب بدی به جا گذاشته است. سیاستمداران در کشور ما عموما فکر می‌کنند پولی که مردم در بانک‌ها سپرده گذاری کرده اند، متعلق به دولت است؛ در واقع دولت‌ها فکر می‌کنند که می‌توانند تصمیم بگیرند این پول باید صرف چه شود؟ اگر خود را مالک ندانند دست کم صاحب اختیار آن می‌دانند. به طور خاص این تصور درباره سپرده‌های مردم در بانک‌های دولتی وجود دارد. استدلال این است که بانک متعلق به دولت است و در نتیجه پول آن‌هم برای دولت است، چون خود را اختیاردار وجوه و سپرده‌های بانک‌ها می‌دانند، بنابراین تصمیم می‌گیرند که باید با آن چه کنند.»

جای خالی اصلاحات بانکی

با توجه به تداوم تورم بالا در سال‌های اخیر احتمال تبدیل تورم به ابرتورم همواره مطرح می‌شود. مظاهری در زمینه این احتمال گفت: «به گمان من تورم ۴۰درصدی فعلی هم ابرتورم است. همین حالا تورم در کشور ما جزو تورم‌های بسیار بزرگ در سطح جهان است و نسبت به آنچه مدنظر دولت و حکومت و برنامه‌های توسعه و برنامه چشم انداز بوده بسیار بزرگ‌تر است، در عین‌حال که تورم اقتصاد ایران در قیاس با سایر کشور‌های جهان هم بسیار بزرگ است و ما جزو معدود کشور‌هایی هستیم که این تورم بزرگ را از سر می‌گذرانیم. زمانی در دنیا الگو‌های رشد اقتصادی تورمی وجود داشته و طرفدارانی هم داشت و بعضی هم مثل ترکیه، برزیل و زیمبابوه آن را دنبال کردند. امروزه در دنیا پذیرفته شده نیست که کشوری ۵۰‌درصد تورم داشته باشد. ویژگی بد تورم فعلی این است که اقتصاد رشد نمی‌کند و سیاست جبرانی هم در کنار آن وجود ندارد. کشور‌هایی که الگو‌های رشد تورمی را دنبال می‌کنند، سیاست‌های جبرانی هم برای آن درنظر می‌گیرند.»

هنر دولت مدیریت منابع و مخارج است

یکی دیگر از کج‌فهمی‌های دولت‌ها در کشور در زمینه درک محدودیت‌های موجود در منابع است. در همه جای دنیا دولت‌ها منابع محدودی دارند؛ درحالی‌که نیازهایشان بیش از حد تصور است. کاری که دولت باید انجام بدهد آن است که بتواند درمیان منابع و مصارفش تعادل ایجاد کند. طهماسب مظاهری در زمینه تلقی دولت از منابع و مصارف دولت معتقد است: «افراد زیادی تلاش کردند که برای دولت‌ها توضیح دهند که کشور‌ها منابع مالی محدودی دارند، منابعی که در اختیار دولت است به‌عنوان درآمد‌های دولت به‌حساب می‌آید. مانند مالیاتی که می‌گیرد، سود سرمایه‌گذاری‌های خود و حقوق مربوط به حقوق عامه مثل حقوق مالکانه‌ای که باید در اثر فعالیت به دولت پرداخت شود یا حق‌انتفاع از معادن، حق عبور هواپیما از بالای سر کشور‌ها و... این‌ها درآمد‌های حاکمانه و مالکانه دولت هاست، در مقابل این موارد، مسوولیت‌هایی که گردن دولت است، نامحدود است.

هیچ دولتی نیست که مسوولیت‌هایش تمام شود و بگوید من دیگر مسوولیتی ندارم، بنابراین مسوولیت‌هایی که متوجه دولت است، نامحدود بوده درحالی‌که منابع آن محدود است. هنر دولت این است که این منابع محدود را رشد دهد. هم کیفیت و هم کمیت آن را و بعد با منابعی که به‌دست می‌آورد اولویت هایش را معلوم کند، با این‌حال وقتی دولت احساس می‌کند علاوه‌بر منابع محدود، منابع و امکانات دیگری هم وجود دارد که می‌شود با استفاده از آن اراده‌های سیاسی را اجرایی کرد، به‌سوی آن می‌رود.» با این حال رئیس سابق بانک‌مرکزی معتقد است که مسیر اصلاحات همچنان وجود دارد. او در این زمینه گفت: «در کشور ما، هم دانش پایین‌آوردن تورم وجود دارد و هم تجربه کافی داریم و می‌شود تورم را کنترل کرد و باید آن را کنترل کرد.»

توصیه به رئیس‌کل جدید

مظاهری همچنین در راستای توصیه به محمدرضا فرزین، رئیس‌کل بانک‌مرکزی گفت: «توصیه من این است که رئیس‌کل جدید بانک‌مرکزی حتما به سیاست‌هایی که به نفع مردم است، تن دهد و از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای هم نترسد. روی اصول و ماموریت‌های رئیس کل بانک‌مرکزی پافشاری کند و نترسد که بر این مسند چند صباح قرار است باقی بماند. به چشم برهم زدنی این شرایط می‌گذرد و ایشان هم مثل پیشینیان به هر حال روزی از آن اتاق بیرون خواهد آمد. این زمان می‌تواند ۱۰ روز باشد یا ۱۰ سال، هر زمانی هم که طول بکشد، مهم این است که چند صباحی که ایشان بر سر کار است وظیفه خود را انجام دهد و از کسی نترسد. در عین‌حال که کار درست را انجام می‌دهد، اگر فهمید اشتباه کرده‌است، به همان قوتی که کار درست را انجام می‌دهد از اشتباه خود برگردد، بنابراین باید کار درست را با قدرت انجام داد و آن را فدای چیزی نکرد.»

منبع: دنیای اقتصاد

عناوین برگزیده