به گزارش میمتالز، معاملهگران دراین فضای مبهم پنج پرسش کلیدی را مطرح میکنند. عوامل پشت پرده شکلدهنده به ایجاد فرمولهای محاسباتی کنونی چه کسانی هستند؟ چرا با وجود نقایص فراوان و انتقادات وارده به عملکرد شاخصهای بورس، سیاستگذار درصدد رفع این نقایص برنمیآید؟ اصلاح نواقص محاسباتی چه زیانی برای سیاستگذار دارد؟ تداوم نحوه عملکرد شاخصها برای چه کسانی منفعت دارد؟ نحوه محاسبه شاخص به شیوه کنونی چه آثار و نتایجی بر عملکرد بازار دارد؟
از دید کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه، روند دو شاخص کل و هموزن و نحوه محاسبات آنها به معنای به تصویر کشیدن واقعی روند بازار سرمایه نیست. با توجه به این مهم که اعداد و ارقام شاخص کل از پارامترهای مهم اقتصادی و بورس محسوب میشوند، تعبیر ناصحیح از فرازوفرود بازار موضوعی بحثبرانگیز و پرتردید برای سرمایهگذاران است. از این منظر شاخصی که با انتقادات فراوان مواجه است نمیتواند جوابگوی استراتژی سهامداران باشد. فعالان بورسی میگویند عملکرد شاخص کل نشاندهنده عملکرد واقعی بازار نیست. همین امر سبب شده اکثر سهامداران با یک ابهام بزرگ مواجه باشند. چرا وقتی آمارها از بازدهی بیش از ۳۰درصدی بورس خبر میدهد برخی پرتفوها با زیان۵۰درصدی بسته شدهاند؟ در پاسخ به این ابهامات و تردیدها کارشناسان درگفتوگو با «دنیای اقتصاد» پاسخ دادهاند.
یکی از موضوعاتی که مورد انتقاد اهالی بازار سرمایه است مباحث مرتبط با نماگرهای سهامی و میزان شفافیت آنها در مورد وضعیت معاملات سهامی است. با توجه به اینکه معاملهگران زیادی با نماگرها درگیر هستند، عملکرد نماگرهای فوق با حواشی بسیاری همراه است. در همین رابطه احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه، ضمن انتقاد از ابهامات موجود در نحوه محاسبات شاخصهای سهامی افزود: بازار سهام با دو شاخص متفاوت سروکار دارد. شاخص کل و هموزن دو شاخص بحثبرانگیز بورس هستند که در محاسبه آنها، اما واگرهای فراوانی وجود دارد. به گفته او حرکت شاخصها میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس را نشان میدهد؛ بااینحال برخی ابهامات منجر به این شده که سهامداران با تفاوتهایی در روند سوددهی پرتفوی خود مواجه باشند. به همین دلیل شاخص کل بورس که نشاندهنده شاخص قیمت و بازده نقدی TEDPIX است، معمولا محل اختلاف در میان اهالی بازار سهام است. در سالهای گذشته با توجه به اینکه محاسبه شاخص بورس مبهم است، جدال بر سر اعداد و ارقام آن نیز مشکلساز بوده است.
اشتیاقی با انتقاد از نحوه فعالیت دو شاخص سهامی بیان کرد: شاخص کل و شاخص هموزن تصویر واضحی از میزان بازدهی روند سرمایهگذاران خرد نشان نمیدهند. در به وجود آمدن این وضعیت عوامل مختلفی دخیل هستند. بنگاههای بورسی بزرگ با توجه به میزان سرمایهای که در این بازار به خود اختصاص دادهاند، نقش پررنگی در روند شاخص کل ایفا میکنند؛ این در حالی است که در مورد شاخص هموزن این قضیه دقیقا برعکس عمل میکند، به گونهای که مسیر صعودی که شاخص هموزن طی میکند در اغلب موارد شرکتهای با ارزش پایینتر بازار در مسیر افزایشی قرار میگیرند. این موضوع سبب شده اطلاع دقیقی در مورد میزان سرمایهگذاریهای خرد در دسترس نباشد. به این ترتیب یکی از نکات منفی عملکرد شاخصها همین امر است.
او در توضیح این گزاره مهم یادآور شد: با توجه به اینکه برخی از سرمایهگذاران خرد ممکن است پرتفوی خود را با سهام بزرگ و با ارزش بازار بالا بسته باشند و برخی دیگر با نمادهای کوچکتر، میزان بازدهیها متفاوت خواهد بود. فارغ از این مهم، دستیابی به سلیقه سهامی سرمایهگذاران از مواردی است که به دلیل ضعف کارکرد شاخصها با چشمانداز تاریک مواجه است. شاخصهای فعلی براساس افزایش یا کاهش نمادهای بازار سرمایه به دست میآیند و اطلاعات درستی به مخاطب نمیدهند. این شرایط در حالی است که کارشناسان بازار سرمایه بهکرات از نقص نماگرهای بورسی انتقاد کردهاند؛ با این حال سازمان بورس علاقهای به برطرف کردن این مشکلات ندارد. بورسهای بزرگ و مطرح جهانی نیز با شاخصهای بیعیبونقص فعالیت میکنند و امکان خطا در نحوه عملکرد آنها وجود ندارد.
اما در بورس ایران شرکتهای بزرگ یا به اصطلاح همان شاخصسازها میتوانند جریان واقعی دادوستدها را پنهان کنند. به همین دلیل است که در برخی مواقع که بازار در وضعیت رخوتانگیزی قرار میگیرد، سیاستگذار به واسطه سهام شرکتهای بزرگ، وضعیت بازار را مثبت جلوه میدهد؛ این در حالی است که ممکن است سایر نمادها هیچگونه رشدی را در کارنامه خود به ثبت نرسانده باشند. حتی زمانی که شاخص از سطح ۱/ ۱میلیون واحد عبور کرد، این پرسش به وجود آمد که چرا بهرغم رشد شاخص کل، برخی پرتفوها ثابت ماندهاند. او با بیان اینکه سیاستگذار بورسی با طراحی یک شاخص جدید میتواند تا حدود زیادی واقعیت بازار سرمایه را نمایان کند، افزود: به نظر میرسد طراحی شاخصی جدید متشکل از شاخص کل و هموزن (با ضرایبی مشخص) بر ابهامات و نقایص کنونی پایان دهد.
علیرضا تاجبر از دیگر کارشناسان بازار سرمایه است که وضعیت فعلی نماگرهای سهامی را عاملی در جهت امکان بیشتر دخالت سیاستگذار در روند نماگرها میداند. او در همین رابطه گفت: بررسیها نشان میدهند بزرگترین ضعف شاخص کل به عنوان دماسنج بورس این است که امکان دستکاری و دخالت در روند افزایشی یا کاهشی آن به راحتی فراهم است. تجربه نیز نشان میدهد بارها متولیان مربوطه در راستای حفظ ظواهر امر، اقدامات حمایتی در خصوص خرید سهام شرکتهای شاخصساز انجام دادهاند تا بر پایه عیوب نماگرها دست به اقدامات پنهانی و مصنوعی بزنند.
به گفته این کارشناس، نوسانات شاخص و اعداد و ارقام بهدستآمده از نماگرها از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ اما شاخص کل از همان ابتدا عملکردی مبهم و ناقص را به نمایش میگذاشت، به گونهای که سیاستگذار در جهت رفع این نواقص، شاخص هموزن را تعریف کرد و تا حدودی بر مشکلات پیشآمده فائق آمد. اما با عنایت به این مهم که در اخبار و آمار اقتصادی آنچه مورد استناد قرار میگیرد، روند شاخص کل است، عملکرد بازار مبهم است و با پرتفوها و روند بازار همخوانی چندانی ندارد.
او با اشاره به ضعفهای دماسنج بورس گفت: عملکرد شاخص کل نشاندهنده روند صحیح بازار نیست و بهراحتی قابلیت کنترل و دستکاری را دارد. مدتهای زیادی است که فعالان بازار سهام خواستار بازنگری در فرمول محاسبه نماگرها شدهاند، اما اصلاح فرمول محاسبات شاخص کل همچنان با ضعف در حال اجراست. به نظر میرسد سازمان بورس عزم جدی برای برطرف کردن این نقایص و چهره واقعی بازار ندارد. نخستین منتفع این وضعیت پرابهام سازمان بورس است که با گزارشدهی و جهتدهی به بازار، وضعیت متفاوتی از آنچه در حال اتفاق افتادن است ارائه میدهد. عدد شاخص از پارامترهای مهم اقتصاد و بازارمذکور محسوب میشود. برای اصلاح شاخص کل نیازمند تغییرات بنیادی هستیم که به نظر میرسد در سیاستهای فکری مدیران فعلی سازمان بورس گنجانده نمیشود.
او در ادامه به وضعیت شاخص هموزن پرداخت و گفت: شاخص هموزن باید به شاخص کل تغییر ریل دهد. بررسیها نشان میدهد شاخص کل پتانسیل این را دارد که نمایانگر تغییرات بورس باشد. به عنوان مثال وقتی عنوان میشود بازدهی بورس ۳۰درصدی است منظور عملکرد شاخص کل است نه عملکرد بازار. سرمایهگذاران نیز نسبت به این نقیصه گلایهمند هستند. به عنوان مثال ممکن است برخی پرتفوها با زیان ۵۰درصدی بسته شده باشند، اما عملکرد شاخص کل به اتکای چند سهم بزرگ بالای ۳۰درصد باشد. در همین راستا برخی تحلیلگران معتقدند میتوان با حفظ فرمول عملکرد شاخص هموزن و اعمال تغییرات بنیادی در نحوه محاسبه شاخص کل، مشکل نماگرها را برطرف کرد.
علیرضا تاجبر در پایان تاکید کرد: محاسبه شاخص کار سختی نیست، اما نیازمند کار علمی و فنی است. با اعمال برخی تغییرات در نحوه محاسبه و فرمول شاخصها میتوان وضعیت را بهبود بخشید. اما شواهد حاکی از آن است که انتفاع از وضعیت مبهم عملکرد شاخصها بر واقعیت بورس ارجحیت دارد.
منبع: دنیای اقتصاد