به گزارش میمتالز، بخشی که بهصورت تاریخی بیش از یکقرن است که دستکم در سه حوزه فولاد، آلومینیوم و مس تامین کننده عمده مایحتاج صنعت خودروسازی است. سبک و سیاق خودروسازی، اما در سالیان اخیر بهشدت تغییر کرده و در پساکرونا نیز شدت بیشتری گرفتهاست؛ در واقع در شرایطی که بسیاری از صنایع هنوز در شوک کرونا قرار دارند و خود را با آن سازگار نکرده اند، خودروسازی هم از این وضعیت تا حدی رهایییافته و هم در حال تغییر ساختاری است. مهمترین مساله تبدیلشدن معدن به یک عضو جدایی ناپذیر از زنجیره تامین است. از آنجا که زنجیره تامین صنعت خودرو در انواع الکتریکی و هیبریدی بهشدت به مواد و محصولات کمیاب و گران قیمت معدنی وابسته است، خودروسازان مجبور شدهاند به این بخش واردشده و معدن را یکی از ارکان اصلی سرمایهگذاریهای خود جهت کاهش استرس زنجیره تامین قرار دهند. در ماههای گذشته اخبار بسیاری پیرامون ورود تسلا، جنرالموتورز، مرسدس بنز، فورد و هوندا به بخش معدن و تولید مواد معدنی منتشرشده و قطعه سازانی نظیر بوش، زد اف، یاماها، کاتل یا نورولت از سرمایهگذاریهای عمده در راستای خرید معدن و اجرای عملیات معدنکاری بهصورت گسترده خبر دادهاند.
دلیل چنین موضوعی هنوز دقیقا مشخص نیست چراکه سود چشمگیر تولید و فروش مواد معدنی یکی از زمینههای اصلی ورود بازیگران تازه به بخش معدن است با اینحال بهنظر میرسد صنعت خودرو نیز از تحولات جاری یکهخورده و در سبد سرمایهگذاری خود تغییراتی دادهاست. دو اتفاق مهم موجبشده تا خودروسازان به بخش معدن وارد شوند: نخست اینکه نیاز آنها به فلزات معمول نظیر فولاد، مس و آلومینیوم کاهش یافته و فلزات تازهای به فهرست نیازهای این صنعت واردشده اند که دسترسی به آنها زمینه امکانپذیرشدن اهداف بنگاهها را فراهم میکند. دیگر اینکه این بخش به فلزات تازهای نیاز پیدا کرده که بسیار کمیاب هستند و این کمیابی موجبشده تا قیمت این فلزات بالا باشد. سرجمع این دو مهم دلیل اصلی ورود بازیگران جدید به بخش معدن و تولید خاکها و فلزات کمیاب است. در بین این فلزات و خاکهای کمیاب نامهای بسیاری بهچشم میخورد که مهمترین آنها را ژرمانیوم، گالیوم، لیتیوم، تنگستن، مولیبدن، نیکل، کبالت و... تشکیل میدهند. موادی که اثر عمیقی بر ابداعات شکلگرفته در بطن شمار وسیعی از صنایع داشته و کم و کیفت تولید را در برخی رشته فعالیتها متحول کرده اند.
از آنجا که خودروسازی با شمار وسیعی از صنایع از تولیدکنندگان صفحات ال ای دی تا سازندگان تراشه، باتری و انواع مجموعههای خودرویی در ارتباط است و همه اینها از مواد مورد اشاره در ساخت قطعات خود بهره میگیرند، استرس سنگینی را به سازندگان این بخش تحمیل کردهاست. نگاهی بهشماری از پروژههای معدنی شرکتهای خودروسازی نشان میدهد تمرکز این صنعتگران روی اکتشاف و استخراج همین مواد است و پروژههای سرمایهگذاری عمده آنها روی دسترسی به این خاکها و عناصر تمرکز دارد. از آنجا که جدال میان چین با اروپا و آمریکا بر سر صادرات و واردات برخی اقلام صنعتی و فناورانه به نقاط حساسی رسیده، گروکشی هریک از طرفین از دیگری موجبشده تا خودروسازان نتوانند همچون گذشته به سهولت مایحتاج خود را تامین کنند. در گذشته در یک خودرو بهطور معمول حدود یکتن فولاد، ۲۰۰کیلوگرم آلومینیوم و مقداری مس، سرب و... مصرف میشد که پایداری این تقاضا در طول یک دوره زمانی ۱۲۰ساله موجب شکل گیری زنجیره معدنی گسترده و عمیقی در جهان برای پوشش صنعت خودرو شده بود.
این مهم امروز دچار دگرگونی عمیق شدهاست. چینیها به دلیل ممانعتهای گاهوبیگاه شرکای اروپایی و آمریکایی بر سر خرید تراشههای پیشرفته و صادرات کالای صنعتی موانع بسیاری در مسیر صادرات خاکهای کمیاب به اروپا و آمریکا ایجادکرده اند. چین که در صنایع فولاد، مس، آلومینیوم و... تا پیش از این دست بالاتر را نسبت به رقبا داشت در حوزه خاکها و عناصر کمیاب نیز با قدرت بیشتری ظاهر شده و محور اصلی تامین نیاز جهان به موادی نظیر گالیوم و ژرمانیوم است. وابستگی جهان به چین در این مواد در حدی است که بین ۸۰ تا ۹۰درصد صادرات جهانی این فلزات در انحصار چین است. طبیعی است در چنین شرایطی خودروسازانی که نیازمند خرید و مصرف تراشههای فوقپیشرفته هستند به دلیل جنگهای بی انتهای تجاری میان غرب و شرق خود دست به سرمایهگذاری معدنی بزنند. اقدامی که ممکن است به دلیل تنشهای تجاری طرفین هزینه تولید محصول را بالا برده، زنجیره جهانی را دچار گسست و پارگی کرده و مقوله مقیاس صنعتی و اقتصادی تولید را دستکم تا مدتی تحتالشعاع قرار دهد. پیام چنین وضعیتی این است که احتمالا به دلیل تغییر ذائقه جهان به سمت خودروهای برقی، رقابت شدت خواهد گرفت؛ حال آنکه سود تولید کمتر خواهد شد. به این ترتیب باید بخشی از این کاهش سود و عایدی از راه کلید خوردن پروژههای معدنی و فروش مواد به باقی بازیگران و خریداران تامین و تضمین شود و بخشی دیگر نیز از مجرای افزایش مقیاس محقق شود. این روند به این معنی است که اگر امروز مثلا مرسدس بنز برای ساخت خودروهای برقی خود که تیراژ چندانی هم ندارند مجبور است با هزینه بالا و سود اندکی به تولید بپردازد و با استرس بسیاری از زنجیره تامین جهانی خرید کند، از این پس این شرکت به سمتی خواهد رفت که به مدد دسترسی به مواد معدنی کمیاب، قدرت بازاری و قدرت رقابتی بالاتری پیدا کند. تحرکات اخیر این شرکت و برخی دیگر از رقبای مرسدس بنز در حوزه معدنکاری نشان میدهد مساله ادغام بخش معدن در زنجیره تامین خودروسازان موضوعی حیاتی است و نوعی دوای راهبردی برای استرس شدید این صنعت طی سالیان اخیر است.
کنفرانسهای معدنی، میهمانان جدیدی دارند که قبلا حاضر به شرکت در این مجامع نبودند. ورق، اما برگشته است. خودروسازان برتر جهان از جمله شرکت تسلا، شرکت جنرالموتورز، بنز و شرکت فورد موتور اخیرا در دو کنفرانس معدنی شرکت کرده اند. دلیل این موضوع تقاضای فزاینده برای فلزات مورداستفاده در خودروهای برقی و تلاش برای تامین بلندمدت منابع است. بهجز دو استارتآپ برجسته و بزرگ آمریکایی، یعنی تسلا و ریویان، همتایان خودروسازان یعنی گروه استلانتیس، بی وای دی، فولکسواگن و جگوار لندروور به این جرگه پیوسته و با انبوهی از نیروها و مدیران خود در دو کنفرانس صنایع معدنی آمریکا و کنفرانس بزرگ فلزات فلوریدا شرکت کرده، مخلوط خواهند شد؛ به چندین شرکتکننده که لیستی از مهمانان رویداد را دریافت کردند.
بانک مونترال که این گردهمایی سالانه را سازماندهی میکند، نام خودروسازان شرکتکننده در رویداد چهارروزه کنفرانس فلزات فلوریدا را فاش نکرده، اما مشخص است که حدود ۱۵۰۰ شرکتکننده در اطراف هالیوود گردهم آمده و مشخصشده خودروسازان علاقه شدیدی به سرمایهگذاری در تولید منابع لیتیوم، نیکل، گرافیت و سایر فلزات باتری ابراز کرده اند.
ایلان بهار، رئیس تجارتجهانی فلزات و معدن در BMO Capital Markets، در مصاحبهای اعلام کرده است: «اکنون یک فوریت وجود دارد که چند سالپیش وجود نداشت. اگر سه یا چهار سالپیش شرکتهای خودروسازی را به کنفرانس خود دعوت میکردیم، احتمالا آن را در اولویت قرار نمیدادند، اما حالا آنها صف بسته اند.»
برای کاربران نهایی کالاهای خام، مانند خودروسازان، تولیدکنندگان ماشینآلات یا شرکتهای هوافضا، شرکت در کنفرانسهای بزرگ معدنکاری غیرعادی است، اما تقاضای عظیم برای مواد خام برای حمایت از گذار انرژی و برقیشدن تولیدات این صنایع، این وضعیت را تغییر دادهاست. ایلان بهار گفته است: تعدادی از خودروسازان در این رویداد با تعدادی از مدیران عالی از جمله مسوولان تدارکات یا توسعه سرمایهگذاری خود حضور پیدا کرده که این افراد عموما بر تامین امنیت و سرمایهگذاری متمرکز هستند. او گفته است: «آنها بهعنوان سرمایهگذار آنجا هستند. آنها میخواهند با معدنکاران ملاقات کنند و معدنکاران هم از دیدار با سرمایهگذاران بدشان نمیآید.»
براین مبنا میتوان نتیجه گرفت شرکتهای خودروسازی در حال هجوم به بخش معدن هستند تا منابع مواد بسیار موردنیاز را تولید و مصرف کنند و حتی به رقابت مستقیم با تولیدکنندگان بزرگ فلزات کمیاب وارد شوند. جنرالموتورز در حال رقابت برای گرفتن سهمی در بازار فلزات پایه است و با واله SA صحبتهایی انجام دادهاست. آنها در ماه ژانویه با شرکت لیتیوم آمرکیاس برای توسعه بزرگترین ذخایر لیتیوم ایالاتمتحده، قراردادی به ارزش ۶۵۰میلیون دلاری منعقد کردهاند و عینا همین کار را تسلا در مشارکت با ماینر سیگما لیتیوم تکرار کردهاست. در اینباره ایلان بهار گفته است: «ما سرمایهگذاریهایی را دیده ایم که از خودروسازی آمده و مستقیما به شرکتهای معدنی پول تزریق کردهاند تا در درجه اول به ایمنکردن نفوذ خود در بخش معدن اقدام کرده و سپس ثبات زنجیره خود را تضمین کنند. تصور میکنم ماهیت و ساختار سرمایه در جهان در حال تغییر است و این مهم، نحوه سرمایهگذاری مردم را در آینده بهبود میدهد.» در تحلیل این وضعیت البته همه خوشبین نیستند. متخصصان صنایع معدنی معتقدند که استخراجکنندگان بهسادگی به جریان نقد موردنیاز برای پاسخگویی به تقاضای فلزات کمیاب و مواد موردنیاز ساخت باتری دسترسی ندارند، بنابراین خودروسازان مجبور خواهند بود وارد عمل شوند. مجله باتریمتالز تاکید کرده که در ماههای اخیر ۲۰ سرمایهگذاری مختلف در زنجیره تامین خودروهای الکتریکی توسط معدنکاران مشهور جذب شدهاست.
در عصری چنین متحول و غریب که ماهیت صنعت و سرمایه در حال تغییر است، خودروسازان ایرانی و سیاستگذاران التفاتچندانی به تحولات ندارند. تحولاتی که میتواند بهزودی کل زنجیره ارزش خودرو را دچار دگرگونی کند. در دگرگونیهای بزرگ همیشه سودهای هنگفت نهفته است، اما به همان اندازه رنج نیز نهفته است.
منبع: دنیای اقتصاد