به گزارش میمتالز، معاون معادن و فرآوری مواد وزارت صمت با حضور در برنامه صف اول به پرسشها در خصوص افزایش بهره وری معادن در سال رشد تولید پاسخ داد.
محتشمی پور معاون معادن و فرآوری مواد وزارت صمت: بحث برنامه یک مقداری ما هم منتظریم که در واقع آن خروجی کمیسیونها را ببینیم، چون که در لایحهی دولت مواردی آمده بود که ما هم اگر نکاتی داشتیم تنظیم کردیم و دادیم، ولی خیلی منتظر خروجی کمیسیون هستیم، چون که ممکن است بعضی از موضوعات خیلی متفاوت است با آن چیزی که در لایحه است.
محتشمی پور: یکسری نظرهایی که داشتیم سعی کردیم که آنجا لحاظ بشود یک مقداری شاید در بعضی از هدفگذاریهایی که در برنامه شده یک مقداری به نظر ما شاید دقیق صحبت نشود شاید مهمترین آن این باشد که این که هدفگذاری رشد بخش معدن فراتر از بخش صنعت باشد به نظر ما یک مقداری این خلاف آن چیزی است که در سیاستهای کلان کشور مطالبه میشود.
محتشمی پور: بله، معنی این حرف میدانید چیست؟ یعنی اگر رشد معدن ما فراتر از صنعت باشد؟ معنی اش این است که ما باید بخش معدن را فراتر از نیازهای صنعت و فراتر از سرعت رشد صنعت توسعه بدهیم، طبیعتا این جا محصولات معدنی که تولید میشود در بازار داخل جذب نمیشود، چون ظرفیت بخش ...
محتشمی پور: پیشنهاد ما هم بعضی از اصلاحات این طوری است و بعضا مثلا میشنویم که بندهایی که اینها کاملا متفاوت و مغایر با قانون معدن هست مطرح میشود در لایحه و در کمیسیون، اینها یک مقداری ما را نگران میکند.
محتشمی پور: نه
محتشمی پور: آن چیزی که از مذاکرات در کمیسیون بعضا به ما میرسد این هست که بعضی از بندهایی که در آنجا مطرح میشود کاملا خلاف قانون معدن هست. این برای ما یک مشکلات پیچیدهای درست میکند اولا این که مسیر قانونی کاملا تغییر میکند یعنی قانون اصلی معدن تحت تاثیر قوانین بودجهای و برنامهای و قوانین با دوره زمانی محدود مدام تغییر میکند و این میتواند عوارض زیادی را برای بخش معدن داشته باشد یعنی در واقع بخش معدن حتی در لایحه قوانین هم از یک ثبات برخوردار نیست این مطالبه همیشه از ما هست که ما یک ثباتی در روند قاعده گذاری مقررات گذاری داشته باشیم. وقتی ما این ثبات را حتی در لایحه قوانین هم نداشته باشیم این چالش خیلی بیشتر میشود مثلا ما در قانون معادن داریم که هزینههایی که یک معدن باید بپردازد در قالب حقوق دولتی و بعضی از تبصرههای قانون مشخص شده و در همان جا هم قید شده که هرگونه هزینه دیگری نباید به بخش معدن تحمیل بشود، اما شما به کرات در بعضی از قوانین دیگر دیدید که تکلیف شده، مثلا شاید یکی از مصداقهایی که الان در ذهن من هست این است که در مثلا قانون آب، آمده یکسری اختیارات داده شده که این باعث شده که الان بخش آب کشور دارد مطالبهی یکسری هزینههای جدا از حقوق دولتی را دارد از بخش معدنی انجام میدهد و اعداد هم خیلی فراتر از حقوق دولتی است، این دغدغه وجود دارد که ما بالاخره میپذیریم ثبات در قوانین را یا انتظار داریم که در هر قانونی کاملا مغایر با مسیر قانون قبلی قاعده گذاری کنیم این یک مقداری ما را نگران میکند.
محتشمی پور: شاید مهمترین آن رشد ۱۳ درصدی بخش معدن است که از رشد ۸ درصدی صنعت بالاتر است و این به نظر ما یک مقداری جای سوال دارد یعنی آیا واقعا سیاست کلان کشور این هست؟ ما سرعت بخش معدن را از بخش صنعت بیشتر کنیم؟
محتشمی پور: نه، شاید در غیاب ما این مذاکرات دارد صورت میگیرد.
محتشمی پور: البته حتما این پیگیری را خواهیم کرد البته این خبری که به شما گفتم یک مقداری جدید بود و حتما سعی میکنیم پیگیری هایمان را بکنیم و توضیحات لازم را بدهیم.
محتشمی پور: نکته ویژهای ندارم و منتظر خبرهای جدید هستیم
محتشمی پور: آن چیزی که من گفته بودم و داریم سعی میکنیم انجام بدهیم بلوکه شدهها نیست، چون بلوکه شدهها یک مقداری متفاوت است با بحث مزایده، ما تعدادی معادن داریم که اینها در لایحه مزایده هستند اینها باید تعیین تکلیف بشوند یعنی یا اگر امکان واگذاری دارند بروند در مزایده و به مردم واگذار بشوند اگر امکان ندارند جایشان لایحه مزایده نبوده مثلا باید بلوکه میشده بلوکه به این معنی است که ما در یک محدوده یا به دلیل این که یک حساسیت در منابع طبیعی، در محیط زیست یا هر عامل دیگری که در قانون آمده، به دلیل حساسیتها و محدودیتهایی که وجود دارد آنجا نباید اجازه فعالیت معدنی بدهیم بلوکه معنی اش از نظر حقوقی این هست.
اگر این محدوده امکان فعالیت ندارد باید بلوکه شود، پس نباید در لایحه مزایده باشد بعضی از محدودهها هم هستند که اینها در لایحه مزایده قرار دارند، ولی ارزش اقتصادی مناسبی ندارند اینها دلیلی ندارد که ما اینها را نگه داریم اگر متقاضی برایشان وجود ندارد طبیعتا ما در گام بعدی وارد آسیب شناسی میشویم، این محدوده چرا برایش متقاضی. ما برنامه مان این است که ما دردورههای کمتر از شش ماه این مزایدهها را برگزار کنیم و کل محدودههای مزایدهای مان را ظرف ۱۴۰۲ مزایده اش را برگزار کرده باشیم بر اساس قانون، بعد از دو بار برگزاری مزایده حالا اگر تقاضای یعنی در مزایده این واگذاری انجام نشد و تقاضایی در مزایده نبود، ولی بعد از مزایده یک تقاضایی آمد و یک کسی گفت من با این شرایط این را میخواهم این قابل مذاکره است و الان هم شروع شده ما، چون مزایده دوم مان در بعضی از استانها دیگر تمام شد الان محدودههایی که بر اساس آیین نامه قانون معادن قابل واگذاری به اولین متقاضی هست دیگر مشخص است و این کار شروع شده است.
ممکن است ما را این را هم انجام بدهیم و باز یک تعداد محدود معدنی باشند که اینها دیگر هیچ متقاضی ندارند طبیعتا اولین کاری که میکنیم آسیب شناسی است و عامل چه بوده که یک محدوده تقاضا ندراد، ممکن است بخاطر این باشد که اطلاعات معدنی اش نشان بدهد که این جا ارزش اقتصادی ندارد، ممکن است بخاطر کوچکی معدن باشد ممکن است بخاطر زیرساخت معدن باشد اینها را ما در مرحلهی بعد وارد آسیب شناسی میشویم وسعی میکنیم محدوده معدنی که ارزش اقتصادی دارد، اما نیاز به یکسری اقدامات دارد اقداماتش را تعریف کنیم و بعد در یک گام جدیدی واگذار کنیم کما این که این کار را همین الان هم شروع کردیم ما یکسری از معادنی که به لحاظ ظرفیت اقتصادی پایین بودند و این باعث میشده ارزش اقتصادی شان را از دست بدهند، اینها را الان شروع کردیم و به صورت بستههای سرمایه گذاری داریم معرفی میکنیم به جای این که یک محدوده واگذار شود ممکن است ۵ تا ۶ تا ۱۰ تا محدوده با هم در یک بسته واگذار بشود، ولی باز هم ممکن است باز یک تعدادی از محدودهها آن ارزش اقتصادی را دیگر نداشته باشند ممکن است ماده معدنی دیگر تمام شده باشد یا بخاطر زیرساخت هایش این امکانش نیست. اینها هم باید رهاسازی شود و برگردد به منابع طبیعی و به عنوان منابع آزاد شناخته شود. این برنامهای است که ما در ۱۴۰۲ اول مزایده هایش را باید برگزار کنیم که محدودههای بدون متقاضی را بشناسیم و در ۱۴۰۳ وارد بحث آسیب شناسی و تهیه بسته یا آزادسازی بشویم.
محتشمی پور: مزایده دوم ما همین روزها روز آخرش است یعنی بعضی از استانها تمام کردند و بعضی از استانها هنوز دارند انجام میدهند استقبال خوب بوده، ولی هنوز نتایج نیامده که بخواهم نظر بدهم صرفا بر اساس گزارشهایی که شفاها از دوستان گرفتیم هست و باید اجازه بدهیم تمام شود، ما الان تقریبا روزهای آخر مزایده دوم را میگذرانیم در مزایده اول ۵ هزار معدن مزایده شد و حدود ۶۷۰ تای آن متقاضی داشت و واگذار شد، مابقی آن معادن به علاوه حدود دو هزار معدن جدید در مزایده دوم عرضه شد که اگر تقاضا برای آن بخشی که قبلا هم یعنی برای بار دوم میرود نبود میتوانیم از طریق قانون واگذاری آنها را سرعت بدهیم و باز این کار را بخواهیم تکرار کنیم، برداشت ما این است که در همین بازههای شش ماهه این محدودهها را عرضه کنیم و تا آخر سال هم انجام بشود.
محتشمی پور: ما در لایحه مزایده حدود ۱۳ هزار معدن داریم، ولی آسیب شناسی که کردیم به ما میگوید که بخشی از این ۱۳ هزار تا که بخش بزرگی هم هست یعنی برآورد من این است که شاید نزدیک به نصفی از اینها، اینها مشکلاتی دارد به لحاظ حقوقی اینها نباید میآمد در این لایحه قرار میگرفت در سالهای متمادی اینها به مرور آمده صرفا با یک دستور وارد لایحه مزایده شده، ولی امروز پرونده را که باز میکنیم میبینیم که این محدوده مشخصات یک محدوده قابل واگذاری را ندارد و اینها باید از این حوزه خارج بشود. به دلیل این که تا به حال اصراری بر پیگیری این موضوع نبوده اینها سالها مانده یعنی ممکن است ما بعضا میرویم سراغ یک محدوده مثلا هفت هشت سال این در لایحه مزایده است و وقتی وارد آن میشویم میبینیم این محدوده قابل واگذاری نیست.
محتشمی پور: چرا پالایش میشود و بعد وارد مزایده میشود لذا آنی که در لایحه مزایده بود ما روز اولی که شروع کردیم ۱۹ هزار تا بود ۶ هزار تایش در همین پالایش متوجه شدیم که اینها قابل واگذاری نیست و باید بلوکه شود اینها رفت، هنوز هم این فرآیند ادامه دارد امروز که با هم صحبت میکنیم این عدد حدود نزدیک به ۱۲ هزار تا است، نزدیک به ۱۲ هزار معدن است یعنی نزدیک هزار تای آن واگذار شده و یک تعداد هم خارج شده از لایحه مزایده و این کار ادامه دارد یعنی کل این ۱۳ هزار تایی که عرض کردم اگر دقیق بخواهم بگویم کل آن ۱۹ هزار تا باید تعیین تکلیف میشده که تا امروز که با هم داریم صحبت میکنیم ۷ هزار تای آن تعیین تکیف شده و این فرآیند باید ادامه پیدا کند تا تمام بشود.
محتشمی پور: انشاالله.
محتشمی پور: این یک فرآیند ادامه دار است ما ابتدای سال گذشته برای اولین بار فرآیند محاسبه و ابلاغ حقوق دولتی را الکترونیک کردیم این به ما اجازه داد که دادههای ابلاغ حقوق دولتی را درکل کشور حالا در یک پایگاه داده واحد جمع آوری کنیم، همکاران ما نشستند روی این اطلاعات گزارشهای تحلیلی تهیه کردند بعضی از آسیبها را به این طریق توانستیم شناسایی کنیم بعضا ایراداتی که در قیمت گذاری بود بعضا عدم پیگیری بعضی از پروندهها که باعث شده بود یک معدن برای سالهای طولانی تعیین تکلیف نشده بود حقوق دولتی اش، اینها در آمد.
بعضی از ایرادات و نقصها را هم پیدا کردیم مثلا این که ما ردیابی مثلا بدهیهای معادن مان به دلیل آن ابهامی که در گردش اطلاعات بانکی بود به خوبی انجام نمیشد، اخیرا یک توافقی با بانک مرکزی شد که ما توانستیم از طریق درگاه خود سامانهی جامع معدنی پرداختها را انجام بدهیم این طوری ردیابی اطلاعات معدن و در واقع تهیه یک گزارش مالی از هر معدن براحتی دیگر ممکن است و این مسیری است که ادامه دارد.
محتشمی پور: آن نهایتی که امروز داریم صحبت میکنیم، ما دنبال چند تا چیز هستیم پرداختها باید الکترونیک بشود، پروندهها باید شفاف بشود، ضمانت نامههای حوزه معدنی باید دقیقا پرونده داشته باشد و شفاف باشد که اگر نقصی در آن هست اینها باید رفع شود اینها به عنوان پایه است و علاوه بر این ما باید نقشه برداری الکترونیکی معادن را داشته باشیم در واقع نقشه برداری رقومی معادن را دقیقتر بخواهم بگویم که این پروسه شروع شده و استانهای مختلف وارد این فرآیند شدند که ما بتوانیم یک نقشه برداری دورهای مداوم و متمرکز داشته باشیم که در واقع آن ریسک یا ابهام ممکن در این خطایی که ممکن است کارشناس انجام دهد در برآوردها به حداقل برسد.
محتشمی پور: فعلا پهپادی، امروز که داریم با هم صحبت میکنیم این کار در قالب نقشه برداری پهپادی هم شروع شده من برآوردم این است که ما تا دو سه سال آینده مساله مان گسترش این نقشه برداری خواهد بود و رفع بعضی از اشکالاتی که ممکن است در این داشته باشیم و در نهایت ما باید به یک پایگاه داده خوب از نقشههای رقومی معادن مان و در دورههای مختلف برسیم که این به ما روند عملکرد معادن را گزارش بدهد که پیش بینی من این است که سه چهار سال من دقیق برآورد واقع بینانه کردم یا حداکثر ۵-۶ ساله برآورد بدبینانه ما برسیم به نقشه برداری ماهوارهای که اساس خیلی نظارت بر معادن را متفاوت از قبل خواهد کرد، این جزء دیگری از هوشمندسازی نظارت است.
علاوه بر این بحث نظارت بر حمل محصولات معدنی هست، الان بخش زیادی از محصولات معدنی بدون بارنامه در کشور حمل میشود و این یک نقص جدی هست، این موضوع هم به زیرساختهای نظارت راههای ما بر میگردد هم به زیرساختهای خود معادن بر میگردد در قانون بودجه امسال تکلیفی شد به معدن کاران که باید با هماهنگی وزارت راه بحث بارنامه الکترونیک را داشته باشند اینها در تلفیق با هم یعنی پایش حمل بار، پایش نقشه برداری معادن، در کنار الکترونیک سازی صدور محاسبه نامههای حقوقی دولتی ما را به یک نقطه خیلی متفاوت از امروز خواهد رساند این میشود آن تصویر ایده آلی که ما امروز داریم، ولی این قول را هم به شما میدهم که اگر من گفتم ما تا ۵-۶ سال آینده به این نقطه میرسیم حتما ۵-۶ سال آینده حرفهای جدید و اهداف جدید در حوزه هوشمندسازی خواهیم داشت این طور نیست که ما آنجا به نهایت مان برسیم.
محتشمی پور: نحوه محاسبه حقوق دولتی در محاسبه حقوق دولتی سه رکن مبناست، یک: چه میزان برداشت شده؟ دو: قیمت این ماده معدنی در سر معدن چه بوده؟ سه این که شورای عالی معادن چه تصمیمی در مورد اخذ این و چه سهمی از این را مطالبه میکند؟ پس ما سه تا مساله را باید روی آن کار کنیم هر سه تای این موضوعات امروز در دستور کار ما است یعنی هم در ضریب حقوق دولتی معادن یک کار پژوهشی سنگینی که از سال ۹۸ توسط نظام مهندسی معدن شروع شده بود الان تقریبا نزدیک به یک سال است که خروجی آن نتایج آمده و دارد کمیتههای کارشناسی به صورت مداوم یعنی دیگر ما تقریبا از بیش از یک ماه پیش دیگر خروجی اینها را آوردیم شورایعالی معادن و به صورت ثابت در هر جلسه شورای عالی معادن یک بخش خوبی از وقت مان روی جمع بندی این است یک کار بسیار پرزحمتی است که شورای عالی معادن باید در مورد آن تصمیم میگیرد. در بحث برآورد احجام که عرض کردم بحث هم کنترل حمل بار هم کنترل نقشه معادن هست و البته بعضی از اقداماتی که باید درحوزه ثبت اطلاعات توسط خود معدن کاران انجام میشد اینها همه دستورالعملهایی است که در این چند وقت ابلاغ شده است.
محتشمی پور: به هر سه تای آن هست، یعنی هم بعضا روی ضرایب نقدهایی وجود دارد که اینها شنیده شده و باید لحاظ شود و این کار هم دارد میشود مثلا فرض کنید بعضا این ضرایب طوری تنظیم شده که اگر یک معدن کار فرآوری بیشتر انجام بدهد حقوق دولتی بیشتری باید بپردازد در صورتی که باید عکس این میبود و اگر یک ماده خام مثلا فروخته میشود، باید حقوق دولتی بیشتری پرداخت میشد تا فرآوری شده، مثال عرض کردم ...
از طرف دیگر در بحث برداشت هست، البته برداشت معمولا این ایراد بین ما و معدن کار هست که برآورد مثلا آنها اعداد پایین تری را لحاظ میکنند و ممکن است کارشناسان ما عدد بالاتری بگویند و در بحث قیمت هم همین طور و این که این قیمت از کجا آمده است ما در یک شرایط کاملا متفاوتی هستیم، البته شاید یک مقاومتهایی هنوز وجود دارد، ولی سهم اطلاعات فاکتورهای رسمی خیلی بالاتر رفته، در مصوبات شورای عالی معادن هم این لحاظ شده که اگر جایی فاکتور رسمی وجود داشت که مالیات آن مالیات ارزش افزوده پرداخت شده بود آن ملاک قرار بگیرد، این قصه را خیلی متفاوت میکند و دیگر نظر کارشناسی و یا برآورد دیگر به کنار میرود و دیگر مبنا فاکتورهای رسمی است که مورد قبول هم ما و هم سازمان امور مالیاتی هست.
محتشمی پور: در بخش محصولات پایه معدنی مثل آهن و فولاد، مثل آلومینیوم، مثل سرب و روی، مثل مس، ما یک وضعیت داریم، در موضوعاتی مثل سنگهای قیمتی وضعیت متفاوت داریم کاملا شرایط متفاوت است اگر در کل بخواهیم نگاه کنیم همانطور که شما فرمودید و آماری که الان دادید ما سهم صادرات مواد معدنی مان کمتر از دو درصد تولیدات معدنی کشور هست، فلذا خیلی به معنی حالا مصطلح خام فروش در بخش معدن نداریم، اما یکسری مشکلات هم داریم مثلا شاید مهمترین آن مساله تامین انرژی باشد که در کالاهای پایه در فلزات پایه، باعث شده که یک گلوگاههایی در پایین دست ایجاد بشود، نتیجتا تقاضای مواد معدنی بعضا پایین میآید این هفت و نیم میلیون تنی که فرمودید اتفاقی بود که پارسال افتاد ناشی از این که تقاضای بخش پایین دستی آمد پایین، ما حجم زیادی گندله در انبارهایمان دپو شد و این طبیعتا باید اجازه صادرات پیدا میکرد و صادرات شد.
این وضعیت را ما در صنایع پایه داریم درمحصولات پایه معدنی داریم و ما آنجا واقعا مسالهی ظرفیت نداریم، در جای خودش اگر لازم شد من توضیح میدهم، اما در یکسری صنایع دیگر نه، آنجا ما کاملا ظرفیت سازی است مثلا شما فرمودید در بحث سنگهای قیمتی. در سنگهای قیمتی کلا مساله فرق میکند ما در سنگهای قیمتی خیلی وضع خوبی نداریم، این وضع خوب نداریم ناشی از چیست؟ اساسا معدن کاری سنگهای قیمتی هیچ شباهتی به معدن کاری مثلا مس ندارد شما با قوانین و با قواعدی که معدن کاری مس را انجام میدهید، نمیتوانید در مورد سنگهای قیمتی تصمیم گیری کنید آن نکتهای که شما فرمودید در این مورد صادق است و ما تحلیل مان این است که ما مقررات و حتی قوانین لازم را در بخشهایی نداریم، مثل سنگهای قیمتی که در سنگهای قیمتی با این که در این چند ساله برای فرآوری اش کارهای خوبی انجام شده در کشور، ولی به نظر من، تحلیل خود من از آن چیز یکه میبینیم این است، ما در موضوعی مثل سنگهای قیمتی اساسا تمام تمرکزمان را روی فرآوری گذاشتیم، نه قبل از آن یعنی معدن کاری سنگهای قیمتی و نه بعدش یعنی بازاریابی و حضور در بازارهای سنگهای قیمتی را خیلی به آن نپرداختیم این دو تا شده نقطه ضعف. اما در بخش فرآوری کار خوبی شده، لذا ما الان در بخش فرآوری وقتی مسائل مان را نگاه میکنیم میبینیم ناشی از آن دو تا حلقه دیگر است؛ و این نیاز به یک کار جدی دارد این کار تازه شروع شده، موضوعی است که شاید مثلا برای یک ماه گذشته بوده که ما اینجا نشستیم این ایرادات را در موردش به اجماع رسیدیم دستور کار شده کار باید شروع بشود در بخش اکتشاف ما چه در اکتشاف، چه در بهره برداری سنگهای قیمتی اقداماتی که .. ببینید در بحث بهره برداری سنگهای قیمتی نظارت خیلی سخت است شما در سنگهای قیمتی کل آن عملیات معدن کاری تقریبا شامل یک چکش است و یک کوله، هیچ شباهتی مثلا به عمل معدن کاری در بخش سنگهای تزئینی ندارد این نظارت بر آن خیلی متفاوت و خیلی سختتر است و اگر این نظارت انجام شود چه اتفاقی میافتد؟ اتفاقی که میافتد این است که این سنگ معدنی که به این خارج از نظارت و خارج از جریان رسمی و بدون ثبت اطلاعات تولید شده، وارد یک بازار غیر رسمی میشود دیگر اساسا این سنگ دیگر هیچ وقت وارد بازار رسمی نمیشود لذا عملیات فرآوری سنگ قیمتی نمیتواند در فضای رسمی شکل بگیرد چرا؟ چون اصلا سنگ آن از ابتدا از یک بازار غیر رسمی وارد شده، ما الان این را میدانیم که حجم زیادی سنگ قیمتی از افغانستان وارد ایران میشود، اما کاملا غیر رسمی، تمام تجارت ما با افغانستان در حوزه سنگهای قیمتی غیر رسمی است این ایراداتی است که ما برای رفع آن خیلی کارها باید بکنیم.
پس میخواهم بگویم این دو تا مساله با قبول فرمایشات شما دو تا وضعیت متفاوت دارد ما در کلان به آن معنی خام فروشی نداریم، اما در موضوعاتی مثل سنگهای قیمتی، مثل بعضی از مواد با بگویم ارزش بالاتر، یک کم راهبردیتر، به دلیل این که مشکلاتی در حوزه فرآوری داریم یا در حوزه اکتشاف و بهره برداری داریم، باید اقدامات جدی بکنیم البته از نظر سهم اینها عدد بزرگی نیستند، از نظر سهم شان از کل عملیات معدن کاری کشور عددشان خیلی کوچک است، ولی به عنوان یک مساله باید این را بپذیریم.
محتشمی پور: فکر میکنم بخشی از این فرمایش شما را در فرصت قبلی توضیح داده بودم، ببینید متاسفانه، متاسفانه، با شاید بگویم یک برداشت اشتباه از حمایت از ساخت داخل در سال ۹۹ مصوبهای صادر میشود که واردات ماشین آلات معدنی را با وقفه جدی مواجه بکند آن هم به طور ناآگاهانهای قطع میکند و برای دورهی نسبتا طولانی بیش از یک سال واردات ماشین آلات معدنی با اخلال مواجه میشود، در حالیکه ما در بخش بزرگی از بازار ماشین آلات معدنی اساسا تولید کننده معدنی نبودیم این اخلال باعث افزایش بسیار جدی قیمت ماشین آلات در حوزهی معدنی شد، این افزایش قیمت ناشی از آن کمبود حالا ما سعی کردیم این را رفع کنیم، دستورالعمل اصلاح شد و موانع دستورالعملی اش کلا حذف شد برای ماشین آلات نو، در ماشین آلات مستعمل یک مقداری سهمیه بندی شده این کار انجام میشود علتش هم همان نکتهای که شما فرمودید، ما همین الان حجم زیادی از ماشین آلات داخل کشورمان ماشین آلات فرسوده است طبیعتا برای واردات مستعمل یک حساسیتهایی باید داشته باشیم پس سعی کردیم که برای واردات مستعمل کاملا همه چیز مهیا نباشد یک مقدار کندتر این اتفاق بیفتد، اما در ماشین آلات نو هیچ محدودیتی نیست یعنی هر معدن کار بدون توجه به این که در معدن خودش به چه چیزی نیاز دارد یا به چه میزان ماشین نیاز دارد میتواند ماشین آلات نو وارد کند، از نظر دستورالعملی؛ این هم موانع برداشته شد، در یک بخشی از این موضوع که ماشین آلات سبکتر هستند، اینها ساخت داخل دارند، البته ما یک مقدار نگرانی به لحاظ کیفیت داریم، یعنی ماشین آلات ساخت داخل بهرحال نقدهایی رویشان هست به لحاظ این که بتوانند رقابت کنند با کیفیت ماشین آلات وارداتی. ولی خب یک شرایط سهل تری در نظر گرفته شد و لی هنوز آن مشکل به طور کامل رفع نشده یعنی، چون ما نیازمان هم به ماشین الات سبک به لحاظ عددی بیشتر است یعنی ما در ماشین آلات سنگین مثلا یک چیزی حدود یک سوم نیاز ماشین آلات بخش معدن، ماشین آلات سنگین معدنی هستند دو سوم آن ماشین آلات سبک معدنی هستند که اینها در واقع مشترک هستند با بخش راهسازی، ماشین الات معدنی سبک همان ماشین آلات راهسازی هستند، لودرهای سبک، کامیونهای سبک یا بیلهای سبک.
در این بخش بخاطر آن تزاحمی که با بخش ساخت داخل دارد یک مقدار کندتر جلو رفتیم البته اتفاقات خیلی خوبی در آن بخش هم افتاده یعنی تولید داخل در یک سال گذشته بیش از صد در صد افزایش پیدا کرده و الان حجم تامین خیلی بهتر از قبل شده، ولی هنوز نیاز به کار داریم، ما سال گذشته بیش از دو هزار مجوز واردات برای ماشین آلات صادر کردیم این برگشت به حالت عادی اش، ولی رفع این کمبود یک مقداری نیاز به زمان دارد البته همین عامل باعث شد که ما سال گذشته را در یک شاخص یک خروجی خوب داشتیم ما در ابتدای سال ۱۴۰۰ در شاخص تورم تولید کننده، البته این که میگویم در کل ۱۴۰۰ یعنی از ابتدا تا انتهای ۱۴۰۰ ما بالاترین شاخص تورم تولید کننده را در بخش معدن داشتیم، نسبت به تمام بخشهای اقتصادی، در انتهای تابستان ۱۴۰۱ بخش معدن در شاخص تورم تولید کننده تبدیل شد به پایینترین بخش و ما الان بر اساس گزارشهایی که داشتیم از نیمه تقریبا سال ۱۴۰۱ پایینترین نرخ رشد تورم تولید کننده را در این بخش داشتیم این اتفاق خوب بود و اثر دومش هم البته دیدیم بخش معدن که چندین سال رشد منفی را تجربه کرده بود در تقریبا میانه سال ۱۴۰۱ دوباره به رشد مثبت برگشت، این اتفاق خوبی بود که ناشی از همین اقدامات بود، ولی هنوز کارهای زیادی مانده است.
محتشمی پور: واقعیت این است که ما ذخایر زغال سنگ مان به لحاظ کیفی خیلی خوب نیست لذا نیاز به واردات زغال سنگ با کیفیت داریم.
محتشمی پور: هزینه بسیار زیادی تحمیل میکند، توجه داشته باشید زغال سنگ اساسا یک ماده معدنی با ارزش پایین است لذا شما نمیتوانید از یک حدی بیشتر روی آن هزینه کنید، این یک عامل محدودکننده است، ما دو تا کار باید بکنیم یکی شروع شد و بتوانیم دومی را هم استارت بزنیم، سال گذشته برای اولین بار صادرات زغال سنگ شروع شد، محدودیتهای جدی که در این قسمت وضع شده بود و بعد از محدودیتهای غیر تعرفهای که وجود داشت باعث شده بود که ما اساسا در بازار زغال سنگ حضور نداشته باشیم سال گذشته برای اولین بار این صادرات کلید خورد و البته شروع شد ما هنوز سهم خوبی در بازار زغال سنگ دنیا نداریم، این کار باید انجام میشد، علاوه بر این ما الان زغال سنگ مان را داریم از بازارهای دور تامین میکنیم و این هم هزینه تامین را برای ما یک مقدار بالا میبرد، در صورتی که ما باید در فاصله نزدیکتر در روسیه با کیفیتترین زغال سنگها را داریم، اما متاسفانه به دلیل ضعف زیرساختهای ترانزیت در کشور ما ما هنوز نتوانستیم به جای این که مثلا از استرالیا این را تامین کنیم از روسیه نیاز خودمان را تامین کنیم.
محتشمی پور: بله، جریان زغال سنگ روسیه خیلی جالب است این زغال سنگ از روسیه از تقریبا میانه کشور روسیه به دو طرف شرق و غرب به فاصله چند هزار کیلومتر حمل میشود تا میرسد به آب، یعنی از یک سمت میرود به سمت شرقیترین نقطه روسیه و غربیترین نقطه هند در دریای سیاه، این تا آنجا حمل میشود آنجا بار کشتی میشود و بعد میآید و بازارهای هند و جنوب آسیا میرسد، بخش عمدهای از آن. هیچ مسیری قابل مقایسه با مسیر ایران نیست، اما ما آن آمادگی لازم را در بخش ترانزیت نداشتیم تا حالا، نتیجه این مساله این شده که ما از جریان زغال سنگ دور بودیم، یعنی ما هم اگر میخواستیم زغال سنگ روسیه را بخریم باید از همان مسیر طولانی خرید میکردیم، این کار در استرالیا فراهم بوده لازم نبوده این مسیر دور را برویم، چون ما مصرف کننده بزرگ زغال سنگ هم نیستیم. پس ما با قیمت بالاتری این را میخریم.
اقدامی که باید بشود این است که ما این را اصلاح کنیم ما باید بتوانیم در کوریدور زغال سنگ قرار بگیریم این طوری کشور هند میتواند هزینه خیلی کمتری بابت حمل زغال سنگش بپردازد ما هم میتوانیم از کنار این نیاز خودمان را تامین کنیم و قیمت واردات زغال سنگ برای ما بیاید پایین، اما این که فرمودید در مورد سرمایه گذاری در کیفی سازی، سرمایه گذاری در کیفی سازی متاسفانه آن اقتصاد مناسب را تا الان نداشتیم شرکتهای زغال سنگی ما هم بخاطر محدودیتهایی که تا اینجا داشتند و همین که در بازارها نبودند متاسفانه قیمت خوبی نداشتند آن رشد لازم را نکردند، لذا ما یک نیاز در واقع یک دورهای برای احیای اینها باید برای قدرتمندسازی آنها نیاز داریم که آنها بتوانند سرمایه گذاریهای لازم را بکنند البته شاید یک ایرادی هم که بوده این بوده که متاسفانه آن جاهایی هم که یک ارزش افزوده در بخش زغال سنگ ما تولید میشده خیلی سریع از بنگاهها خارج میشده و هیچ وقت سرمایه گذاری نشده یعنی این ایراد به بنگاهها وارد است که سرمایه گذاری در فرآوری و در کیفی سازی هیچ وقت نداشتند البته آنها هم دلایل اقتصادی خودشان را میآورند و میگویند آن صرفه اقتصادی لازم را نداشتیم، ولی بالاخره خیلی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بخش دولتی بیاید به جای بنگاهها این سرمایه گذاری را انجام بدهد؛ لذا این چرخه را در یک بازه زمانی طولانی مدت باید اصلاح کنیم، این کار شروع شده، ولی فکر میکنم زمان ببرد.
محتشمی پور: صادراتش شروع شده است.
محتشمی پور: هنوز خیلی کوچکیم و تازه این اتفاق افتاده و هنوز صادر کننده جدی به شمار نمیرویم خصوصا این که زغال سنگ ما کیفیت خوبی هم همانطور که شما گفتید ندارد، ولی انتظار ما این است که این چرخ ادامه پیدا کند و این سرعت بگیرد و به مرور سرعتش زیادتر شود و به نظر من هم ما خیلی نباید اصرار داشته باشیم که لزوما در جریان تعامل جهانی قرار بگیریم یعنی صادرات را محدود کنیم از آن طرف هم واردات را محدود کنیم نه، ما باید هم صادر کننده خوبی باشیم و هم وارد کننده خوبی در جریان تبادل کالا در دنیا قرار بگیریم که در این مورد خاص زغال سنگ این صادق است.
محتشمی پور: در منگنز به طور خاص تقاضای زیادی برای واردات هست در حالی که ما این را داریم شاید یک مقدار قیمت تمام شده ما بالاست، علتش هم شاید به ابعاد معدن کاری ما بر میگردد ما معادن منگنز مان در سطح جهانی اگر بخواهم مقایسه بکنم معادن بزرگی محسوب نمیشود این هزینه تمام شده را بالا میبرد. این یک مقدار رقابت سنگ منگنزداخلی را با وارداتی سخت کرده است.
محتشمی پور: لزوما هر کالایی ممکن است در بورس نرود بخاطر این که شاید مشخصات و آن گستردگی معاملات را نداشته باشد به هرحال کالایی که دربورس میرود باید یک سطح خوبی از معاملات را داشته باشد سنگ منگنز در کشور توسط تعداد کمی معدن تولید میشود، و این عرضه کنندههای کم حجم عرضه شان در حدی نیست که مثلا یک سطح وسیعی از معاملات را شکل بدهند لذا بله شاید آن استقبال کمتر بوده البته ما استقبال میکنیم اگر خود تولید کنندههای سنگ منگنز این عرضه را بخواهند در بورس انجام بدهند، ولی یک مقداری بخاطر صرفه اقتصادی اقبال به سمت واردات زیاد بوده است. یک تغییراتی که در دستورالعملها کرده تغییری در گروه بندی کالاها این باعث میشود که یک مقدار شرایط رقابتی به نفع تولید کنندههای داخلی عوض بشود در معاملات.
محتشمی پور: در بخش فولاد ما به اهداف ظرفیتی مان تقریبا رسیدیم، حتی میتوانم بگویم عبور کردیم، یعنی آن جایی که میخواستیم ظرفیت کارخانه نصب کنیم، آن کار اتفاق افتاده است، تقریبا تمام اهداف محقق شده، یعنی ما در اغلب اهداف تقریبا به طور تقریبی بخواهم بگویم بیش از ۸۰ درصد برنامه را الان به آن دست پیدا کردیم یعنی کارخانه نصب شده و موجود است و تعداد زیادی هم کارخانه در حال احداث است که آنها بیشتر از برنامه خواهند بود و ظرف همین دو سال هم اینها به بهره برداری خواهند رسید و ما به لحاظ نصب ظرفیت طبق برنامه داریم جلو میرویم و رسیدیم، اما یکی دو تا نکتهی مهم در این قضیه محل ابهام هست، شاید اولین و مهمترین آن بحث انرژی است، تامین انرژی بخش فولاد اساسا در طراحی این برنامه به آن توجه نشده است، یعنی یک فرضی در نظر گرفته شده که ما برای ۵۵ میلیون تن انرژی در دسترس داریم به هر میزانی که بخواهیم در صورتی که این واقعیت ندارد ما با محدودیتهایی در سمت انرژی مواجه بودیم در همین یکی دو ساله و سالهای آینده هم این محدودیت ادامه خواهد داشت، البته منطقی هم بوده به نظر من شاید باید این سوال را از طراحان برنامه کرد که چرا به این موضوع توجه نشده به این معنی که ما الان در زمستان بواسطه کمبود گاز و تابستان بخاطر کمبود برق، تولید مان افت پیدا میکند همین تولید نصب شده فعلی، و این اعدادی که شما فرمودید تولید فعلی مان است منتها سقف آن سقف انرژی است، قابل انتظار هم بوده بخاطر این که درو اقع روندهای انرژی در کشور مشخص بود و میشد این را لحاظ کرد.
امروز عامل محدود کننده ما در بخش فولاد این است، اما متاسفانه تقاضای توسعه هنوز خودش را با این وضعیت تطبیق نداده است این را من تاکید میکنم تقاضای توسعه، یعنی هنوز خیلی از بخشهای سیاسی ما فکر میکنند با احداث یک کارخانه فولاد در منطقه خودشان مشکلات اشتغال را حل میکنند زیرساختهای منطقه را توسعه میدهند، عرضی که من خدمت این دوستان دارم این است که آیندهی صنعت فولاد در کشور شباهتی به گذشته اش ندارد، آیندهی صنعت فولاد به طور منطقی متفاوت است با گذشته خواهد بود، شما فرمودید که افزایش قیمت انرژی، ببینید امروز مساله بخش فولاد ما افزایش قیمت انرژی نیست بلکه وجود انرژی است، یعنی بخش فولاد میتواند با قیمت بالاتر این را بخرد البته روی سودآوری اش تاثیر خواهد گذاشت این که شکی نیست، اما انرژی نیست، وقتی که ما در توسعهی شبکه گازرسانی در کشور بی مهابا همین امروز هم که داریم با هم صحبت میکنیم این فرآیند توسعه شبکه هیچ توقفی در آن نیست در حالی که تراز گازی کشور مشخص است. وقتی ما در آن قسمت طوری عمل میکنیم که رشد مصرف گاز در کشور به نزدیک ده درصد میرسد، ولی از آن طرف عرضه گاز به آن شدت بالا نمیرود، طبیعی است که ما باید اثرش را در سبد انرژی کشور بیبنیم، این معنی اش این است که ما در پروژههای آینده، به شکل قبل انرژی در اختیار نداریم در مورد هزینه هم فرمودید درست است، هزینه انرژی در کشور بالا رفته و این قابل انتظار هم بود، بالاخره اقتصاد ملی الی الابد انرژی ارزان را در اختیار همه بخش هایش قرار نمیداد، این که ما بیاییم مثلا با یک قیمت بسیار بسیار متفاوت با ارزش صادراتی انرژی را در اختیار قرا ربدهیم این معلوم بود. این طبیعتا روی برنامههای آتی بخش فولاد تاثیر میگذارد عرضم را این طور جمع کنم که متاسفانه برخلاف آن چیزی که خیلی از دوستان در کشور دنبال میکنند اگر قرار باشد ما واحدهایی که قبلا در کشور ایجاد کردیم را دوباره تکرار کنیم برای واحدهای جدید نه گازی وجود خواهد داشت نه برقی.
محتشمی پور: آن مساله دوم است بحث آمایش سرزمین است، این که ما در یک منطقه بدون آب اصرار داریم که صنعت فولاد را توسعه بدهیم بعد که صنعت فولاد را توسعه میدهیم با تشدید مشکل آب مواجه میشویم و بعد میگوییم حالا میرویم از خلیج فارس برایش آب میآوریم و بعد فرآیند توسعه را باز ادامه میدهیم این مساله دوم است؛ این که ما بر اساس ظرفیتهای سرزمینی این صنعت را توسعه ندادیم بله، این حرف درستی است؛ ما باید بخش بزرگی از اینها را در کنارههای خلیج فارس توسعه میدادیم، حالا اصرار بوده این آمده داخل و این مربوط به گذشته است، ولی قطعا در آینده نمیشود با همین فرمان، یعنی این که مثلا هنوز هم از ما میخواهند در منتها الیه سرشاخههای مثلا شبکه گاز کشور، الان شما میبینید که واحدهای انرژی بر اصرار هست که هنوز تاسیس بشوند، این واحدها حتما با مشکل تامین انرژی مواجه خواهند شد و از آنجایی که خود هزینه انرژی هم دیگر مثل قبل نیست، نمیشود ما انتظار داشته باشیم یک واحد مثلا فولادی دو ماه سه ماه از سال را کار نکند، ولی باز بتواند اقتصادش جواب بدهد، اینها ریسکهایی است که باید در سمت تقاضا باشند، همانطور که میدانید به لحاظ قانونی ما نمیتوانیم خیلی محدودیت روی مجوز بگذاریم، یعنی اگر واقعا کسی اصرار دارد که این کار را بکند ما قانونا مجوز شروع کار را در اختیارش باید بگذاریم، این کار را هم میکنیم در یک جاهایی سعی میکنیم که محدودیتهایی اعمال کنیم، ولی این محدودیتها خیلی فراگیر نیست.
محتشمی پور: قبول دارم این که مجوزها بی رویه داده شده، ولی قانون این را میخواسته یعنی این روح حاکم بر قانون بوده که محدودیت سمت مجوز نباشد علت هم دارد، اگر ما بیاییم در مجوز محدودیت قرار بدهیم یک رانتی ایجاد میشود برای مجوزهای قدیمی یک مجوزی قبلا برای شخص الف صادر شده و، چون که دیگر مجوز داده نمیشود حالا آن مجوز خودش چیز خیلی باارزشی است و این نگرانی بوده که این رانت و فسادی که به همراه دارد لذا در قانون اساسا این خیلی استقبال نشده که ما بیاییم محدودیت روی مجوز بگذاریم و اگر حالا افراد بدون توجه به ابعاد اقتصادی قضیه وارد این گود شدند، و آمدند در صنعتی که به حالت اشباع رسیده باز هم اصرار بر سرمایه گذاری داشتند دیگر این جا یک مقداری باید بگوییم که ریسک سرمایه گذاری را هم باید به آن توجه داشته باشند.
محتشمی پور: معدن کاری فراسرزمینی شاید بخش مغفول بخش معدن ما بوده، به نظر من یک نکتهای که به جد از قلم افتاده این بوده که ما از ظرفیت معدن کاری فراسرزمینی برای توسعه روابط اقتصادی مان غافل ماندیم، ما ظرفیت خوبی در این حوزه داریم البته این را هم باید تاکید کنیم که متاسفانه ما با یک دشمنی سنگین در این حوزه هم مواجه بودیم یعنی موانع زیادی برای این کار وجود داشته در خارج از کشور، ما ظرفیتهای خوبی برای همکاری با افغانستان داشتیم و داریم و تقریبا تمام کشورهای همسایه مان این ظرفیتهای معدنی را دارند، ولی هم بواسطهی اولویتهای دیگری که در کشور داشتیم و کمتر به این موضوع پرداختیم و هم شاید بخاطر این که یک مقداری مساله کم اهمیت دیده شده، متاسفانه نمره خوبی در بخش معدن کاری فراسرزمینی نمیگیریم بله، ما هم مطالعات را شروع کردیم هم مراودات را شروع کردیم شرکتها را معرفی کردیم سعی کردیم شرکتها را ببریم و اینها را برسانیم، ولی یک فرایندی است که نیا زبه زمان دارد یعنی این کار شاید در کمتر از شش ماه گذشته در دستور کار جدی ما قرار گرفته ما هم به کشورهای منطقه سفر داشتیم هم شرکتها را فرستادیم در نمایشگاهها شرکت کردیم در کشورهای آمریکای لاتین حضور پیدا کردیم برنامه مان هست که این کار را در کشورهای آفریقایی هم سفرها را شروع کنیم مراودات را شروع کنیم این کار شروع شده، ولی نیاز به زمان دارد برای این که ما بتوانیم به یک دستاورد قابل ارائه به مردم برسیم.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما