تاریخ: ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ، ساعت ۱۸:۵۷
بازدید: ۳۳۸
کد خبر: ۳۱۸۰۹
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات:

نبود فرهنگ صنعتی، حلقه مفقوده آموزش در دانشگاه‌ها

می متالز - آموزش نیروی انسانی یکی از مهم‌ترین فاکتورها برای موفقیت صنعت محسوب می‌شود. در واقع نیروهای انسانی سرمایه‌های سازمان‌ها هستند که موفقیت یا عدم موفقیت سازمان‌ها را تضمین می‌کنند. از این رو آموزش یکی از ارکان اساسی است.
نبود فرهنگ صنعتی، حلقه مفقوده آموزش در دانشگاه‌ها

به گزارش می متالز، برای بررسی وضعیت آموزش نیروی انسانی در دانشگاه و صنعت، با مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات به گفت‌وگو نشسته ایم. عزیزالله عصاری اعتقاد دارد فرهنگ نگاه صنعتی به مقوله آموزش در دانشگاه‌ها وجود ندارد و همین مساله باعث عدم شکل‌گیری ارتباط صحیح میان صنعت و دانشگاه می‌شود. وی همچنین می‌گوید برای ایجاد این ارتباط باید نگاه دانشگاه به مقوله آموزش تغییر کند و دیدگاه صنعتی شکل بگیرد، در عین حال سیاست‌گذاران دانشگاه و صنعت را به ایجاد دروس عملی برای گذراندن دوره آموزش دانشجویان پیش از حضور در صنعت موظف کنند. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.


وضعیت آموزش نیروی انسانی برای حضور در صنعت را در هنگام تحصیل چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هنگامی که دانشگاه در ابعاد آموزشی و تحقیقاتی خود سیر می‌کند، لازم است در موضوعات برنامه‌ریزی و در تدوین استراتژی‌ها برای فضاهای آموزشی، به آمیختگی عملیاتی صنعت و دانشگاه توجه ویژه کند تا این نگاه آموزشی به جریان کاربردی در صنعت پیوند لازم را برقرار کند. در حقیقت در دانشگاه‌ها فرهنگ آموزش با روح کاربردی آن از قوت قابل قبول برخوردار نیست. این موضوع می‌تواند یکی از مهم‌ترین حلقه‌های مفقوده این پیوند باشد تا ارتباط سیستماتیک این دو قطب بزرگ به‌آسانی برقرار شود. بنابراین یکی از مهم‌ترین مشکلات این نگاه و محیط‌های آموزشی این است که از ابتدای پذیرش دانشجو تا پایان ارتباط با صنعت در فرهنگ و چشم‌انداز و ماموریت آن‌ها گنجانده نشده است و به‌نظر یکی از نقاط ضعف آموزش عالی همین مورد است. بسیاری از دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی یک محیط منحصرا آموزشی و تحقیقاتی را فراهم کرده‌اند که نگاه کاربردی و صنعتی در آن از جایگاه ویژه برخوردار نیست. ممکن است برخی از رشته‌های دانشگاهی به‌دلیل تقاضای صنعت و در چارچوب قرارداد مربوطه در میان رشته‌ها گنجانده شود، اما اینها به‌صورت موردی هستند و به کل رشته‌های دانشگاهی تعمیم داده نمی‌شود. نکته مهم دیگر نبود برنامه‌ریزی عملیاتی برای دانشجو از سال اول دانشگاه است. به‌طوری که برنامه کاربردی بنحوی برای دانشجویان تهیه و تنظیم نگردیده و کاملاً روشن است این امر تنها شامل حال رشته‌های صنعتی نیست و همه رشته‌های فنی و غیر فنی را میتواند شامل ‌شود.

اما از طرفی دیگر اشکال صنعت نیز این است که به کسب و کار نگاه صرف اقتصادی و تولیدمحور دارد. اخیرا تولیدکنندگان بزرگ دریافته‌اند که دارایی واقعی شرکت تجهیزات، زمین و ساختمان نیست بلکه نیروی انسانی است که می تواند نقش دارایی واقعی یک بنگاه را داشته باشد. بسیاری از شرکت‌های بزرگ دنیا نیروی انسانی خود را دارایی بلاتردید شرکت می‌دانند. این انسان‌ها هستند که فکر و تکنولوژی را به‌وجود می‌آورند و دانش فنی را ایجاد و کسب می‌کند. به‌دلیل این اهمیت، نقش آموزش در صنعت به‌ویژه از سوی شرکت‌های بسیار بزرگ مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. اخیرا شرکت‌های بزرگ به موضوع آموزش حرفه‌ای اهمیت بسیاری می‌دهند و این صنایع نیز ارتباط با دانشگاه‌ها را گسترش داده‌اند. زیرا اگر قرار باشد صنایع خود اقدام به تاسیس دانشگاه یا مرکز آموزشی کنند، هزینه بسیاری برای آن‌ها دربر خواهد داشت. در نتیجه صنایع به جای ایجاد مراکز آموزشی به‌سمت ارتباط با دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی عالی سوق پیدا کرده‌اند.

در ایران هم با وجود آنکه تا حدودی به اهمیت نیروی انسانی به‌عنوان کلید موفقیت یک بنگاه واقف هستند ولی ارتباط صنعت با دانشگاه بعنوان یک ارتباط تکامل یافته شکل نگرفته است. حلقه مفقوده در بخش صنعت نیز آن است که باید به دانش و مهارتهای نیروی انسانی خود اهمیت بسیاری بدهد. وقتی که نیروی انسانی اهمیت پیدا کرد، در این صورت آموزش و ارتقاء آن نیز جزو اولویت‌ها قرار می‌گیرد و ارتباط با دانشگاه نیز لاجرم پایه‌ریزی می‌شود. بنابراین برای یک بنگاه بعنوان یک فرهنگ مسجل می شود که با برقراری پل میان صنعت و دانشگاه، بتواند از نیروی انسانی ورزیده آموزش دیده استفاده کند و نیروهای موجود خود را ارتقاء دهد. صنعت جایی بهتر از دانشگاه برای آموزش نیروهای خود پیدا نخواهد کرد. زیرا صنایع قادر نیستند که برای هر رشته، یک مرکز آموزشی ایجاد کنند. در حالی که صنعت می‌تواند با انعقاد یک قرارداد با هزینه بسیار کمتر با مراکز آموزشی، نیروهای خود را در این مراکز آموزش دهد. در کشور ما ممکن است برخی از شرکت‌ها به‌صورت پراکنده و محدود اقداماتی را صورت داده باشند، اما این امر قطعا فراگیر نبوده و حتی در میان شرکت‌ها ضرورت نیز تلقی نمی‌شود.

 

علت عدم موفقیت آموزش در دوران دانشگاهی را به‌ویژه در مورد رشته‌های فنی چه می‌دانید؟

در روند کلی دانشگاه و سیستم آموزشی کشور اصل براین است که دائماٌ پیشرفت و با یافته های روز دنیا بهینه شود اما بنظر نمی رسد که دانشگاه‌ها و دانشجویان به این هدف ایده آل رسیده باشند. متاسفانه ارتباط میان دانشگاه‌های کشور با دانشگاه‌های معتبر جهانی در حد انتظار نیست و البته این امر دلیل بر عدم قابلیت پیشرفت در کشور ما نیست،  بلکه برخی از محدودیت‌ها مانع از ارتباط تنگاتنگ و به‌روز شدن مراکز دانشگاهی می‌شود. به‌طوری که به‌راحتی نمی‌توان با هر دانشگاهی قرارداد و یا از هر دانشمند بزرگی برای آموزش نیروی انسانی دعوت به‌عمل آورد.

مشکل دیگر در بخش آموزش، نگاه برخی از دانشجویان است که تنها به مدرک تحصیلی توجه دارند تا هر چه سریعتر وارد بازار کار شوند. در حالی که دانشجو بایستی به یادگیری به‌عنوان یک نیاز زندگی و ارتقاء شخصی توجه ویژه داشته باشد و ملاک فقط مدرک تحصیلی نباشد. در مورد برخی از اساتید دانشگاهی نیز همین امر صدق می‌کند که به تدریس بعنوان یک ارزش برای تعالی جامعه نگاه ویژه ندارند.

هنگامی که نیازهای اساتید دانشگاهی برجسته تامین نشود طبیعی است که در بحث آموزش اساتیدی که کمتر وقت بررسی و تحقیق دارند  به مقوله آموزش دانشجویان وارد خواهند شد. از آنجایی که حقوق اعضای هیات علمی و فرهنگیان به‌عنوان پرچمداران آموزش نسبتا پایین است، بسیاری از آن‌ها روی به مشاغل دوم می‌آورند. در حالی که این افراد باید تمام هم و غم خود را برای آموزش بگذارند و از سایر مشاغل جدا شوند و تمام تلاش خود را روی تدریس متمرکز کنند.

 

چه راهکارهایی را برای آموزش صحیح نیروی انسانی پیش از حضور در صنعت و در زمان تحصیل دانشگاهی پیشنهاد می‌دهید؟

اگر فرهنگ ارتباط دانشگاه با صنعت در همان ابتدا شکل بگیرد، محیط‌های صنعت به روی دانشجویان در دوره تحصیل باز می‌شود. به‌طوری که به صنعت به دیده بخشی از تحصیل نگاه شود. ضمن اینکه در تعاریف سرفصل‌های دروس و رشته‌ها، ارتباط با صنعت گنجانده شده باشد. به‌طوری که دانشجوی ورودی به‌جای مرور دروس به‌صورت تئوری، واحد عملیاتی بگذرانند. در این رابطه باید قوانین و مقررات مربوطه به‌نحوی وضع شوند که صنایع موظف باشند بخشی از دانشجویانی که از سوی دانشگاه‌ها برای کارآموزی معرفی می‌شوند، به‌عنوان کارآموز بپذیرند و در بخش‌های مختلف تولیدی و غیر تولیدی قرار دهند. بدین ترتیب دانشجو در صنعت قرار می‌گیرد و با محیط صنعت آشنا می‌شود هنگام فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، با محیط صنعتی نا آشنا نخواهند بود. اما هنگامی که در دانشگاه‌ها متناسب با نیاز صنعت آموزش نبینند، به‌دلیل عدم آشنایی با محیط‌های صنعتی حتی در صورت استخدام، شرکت به‌کارگیرنده باید مدت زمانی را برای آموزش نیرو صرف و هزینه کند. ضمن اینکه یکی دو سال از عمر مفید و کاری نیروی انسانی به همین ترتیب می‌گذرد.

طی سال‌های گذشته شرایط عملیاتی شدن ارتباط صنعت با دانشگاه فراهم نشده است. این امر به دلایل گوناگون رخ داد. یکی از موارد آن است که شرایط کشور با توجه به مباحث توسعه و تحصیل بسیار متفاوت است. به‌طوری که توسعه نسبت به چشم‌انداز کشور بسیار کند بوده اما شرایط دانشگاه و فارغ‌التحصیلان متناسب با چشم‌انداز تا اندازه ای پیش رفته و این یک فاصله معنی‌دار ایجاد کرده است. در نتیجه صنعت قادر به جذب دانشجویان تازه فارغ‌التحصیل شده، نیست.

باتوجه به چشم‌انداز 20 ساله باید تا حد امکان تلاش شود به‌صورت متوازن همه ارکان اثرگذار این برنامه اجرا شود. اما متاسفانه برنامه‌های توسعه‌ای به دلایل مختلف سرعت لازم را ندارد و این عدم توازن بین نیروی تحصیل کرده آماده به کار و امکان جذب بوجود آمده است، به هر حال اگر مطالب خلاصه شوند، تنها راه آموزش صحیح و کاربردی نیروی انسانی ایجاد ارتباط سیستمی میان صنعت و دانشگاه است. به‌طوری که بین دانشگاه و صنعت از طریق ایجاد واحدهای کاربردی اجباری ارتباط به‌وجود آید و صنعت ملزم شود که در هر سال طبق سهمیه خاص، تعدادی از دانشجویان را برای دوره کارآموزی بپذیرد. اگر این اتفاق بیفتد، مشکل آموزش نیروی انسانی پیش از حضور در صنعت حل خواهد شد.

البته موضوع مهم دیگر استفاده از خلاقیت‌ها و نوآوری‌های مطرح در دانشگاه و مراکز آموزش عالی کشور است که باید صنعت با سرمایه‌گذاری بر روی این ایده‌ها و نوآوری‌ها، زمینه رشد و شکوفایی توان داخلی را افزایش داده و نسبت به عملیاتی شدن و تجاری سازی این ایده‌ها اقدام کند دراین رابطه شرکت سرمایه‌گذاری معادن و فلزات اخیراٌ با مذاکراتی که با جمعی از مسئولین و دانشگاه امیرکبیر داشته است نسبت به تاسیس یک شرکت سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر (جسورانه) کرده است تا بتواند با این ساختار اولین شرکتی باشد که پل ارتباطی و علمی صنعت و دانشگاه را برقرار کند و از ایده‌ها و دست‌آوردهای دانشگاه و صاحبان ایده در جهت ارتقاء صنعت خود استفاده بهینه کند.

عناوین برگزیده