به گزارش میمتالز، به عنوان مثال اروپاییها در سالهای گذشته آرام آرام خود را از سرمایهگذاری روی تولید محصولات پتروشیمیایی کنار کشیدند و در نهایت پس از تنش اوکراین و روسیه که به محدودیت محسوس تامین گاز طبیعی اروپا منتهی شد، این روند سرعت گرفته است. این سرنوشت شاید برای فولاد هم اتفاق بیفتد، ولی این بار چهره آن متفاوت خواهد بود. فولاد سبز یا دقیق تر، تولید فولاد از هیدروژن یکی از مسیرهای مهمی است که اروپاییها به این سمت متمایل شده اند، ولی در آینده میان مدت نیز نمیتوان گفت که تولید فولاد سنتی آنها حتی از مسیر کورههای بلند بهخصوص در شرق اروپا به حاشیه رانده خواهد شد؛ بنابراین اولویت اروپاییها در برابر مخاطرات زیست محیطی تولید فولاد برای قاره سبز را باید در دو رویکرد متفاوت جستوجو کرد: یکی کاهش انتشار گازهای گلخانهای با جمع آوری کربن تولیدی در کورههای بلند و دیگری سرمایهگذاری بر فولاد هیدروژنی.
اروپاییها استاد قاعده گذاری هستند و شاید بتوان گفت قواعدی را میچینند که در ابتدا برای خودشان انتفاع داشته باشد و سپس شرایط غربیها را به سایر نقاط جهان دیکته کند. قطعا حفاظت از محیطزیست برای تمامی جهان مهم است؛ ولی اهمیت آن همه جا یکسان نیست. حال در شرایطی که حرکت به سمت حفاظت از محیطزیست یک رویه جهانی، ولی با سرعتهای متفاوت در اقصی نقاط دنیاست، باید به این واقعیت توجه کرد که قواعد پیش روی زیست محیطی ادبیات مختلفی برای کشورها و شرکتهای مختلف به همراه خواهد داشت.
در خصوص کشورمان، اما فولاد سبز میتواند آینده خاصی را به همراه داشته باشد. مهم آنکه فولادسازی در ایران سبزتر از سایر نقاط جهان است؛ زیرا فرآیند غالب استفاده از گاز طبیعی برای احیای مستقیم سنگ آهن (گندله) است که در زنجیره ارزش حتی میتواند سرمایهگذاریهای بیشتری را با محوریت فولادسازی با آهن اسفنجی در مقایسه با کوره بلند به همراه داشته باشد که البته محقق شده است. این ویژگی مهم است و شاید بتوان از هم اکنون به فکر تولید فولاد هیدروژنی در فرآیندهای احیای مستقیم بود که تجربه گستردهای در این خصوص وجود دارد.
منبع: دنیای اقتصاد