به گزارش میمتالز، این صنعت، اختلاف زیادی با دومین صنعت پربازده هفته داشت، به طوری که صنعت «حفاری» با ۵.۳۲درصد بازدهی دومین صنعت پربازده هفته بود. از سوی دیگر، تراکم بسیار زیادی میان صنایع زیان ده وجود داشت و صنعت چوب با منفی ۲.۸۳درصد بازدهی، زیان دهترین صنعت هفته بود.
در سومین هفته معاملاتی بورس، شاخص کل تغییرات زیادی نداشت و تنها ۰.۸۲درصد کاهش یافت و غالب صنایع حاضر در بورس، از ۱۷ تا ۲۴ آذر ۱۴۰۲، بازدهی منفی را ثبت کردند. با این حال، صنایعی وجود داشتند که توانستند سودآوری قابل توجهی را کسب کنند و بازدهی آنها با رقم بالایی مثبت شد. از طرفی شرایط آشوبناک منطقه خاورمیانه کمی آرامتر شد. به این سبب، جو روانی حاکم بر بازار نیز در قیاس با آنچه در ابتدای جنگ به وجود آمده بود، فروکش کرد. بازارهای مالی، برخلاف بازار کالاها و خدمات، بهسرعت تحتتاثیر اتفاقات سیاسی قرار میگیرند. از اینرو، با کمتر شدن التهابات، اثرات حاصل از این تنشها نیز تا حد ملموسی کاهش یافت. در هفتهای که گذشت، موضوعات مربوط به دخالت و حمایت از بورس همچنان ادامه داشت؛ اینکه در اواضاع حاکم بر بازار سهام، دخالت و حمایت بهمصلحت است یا موجب آسیبهای بلندمدت خواهد شد. در این زمینه، طرفداران حمایت از بورس، همواره استدلالهای خود را داشتند و در سوی دیگر نیز مخالفان این جریان، دلایل خود را در مورد عدمدخالت در بازار سهام ارائه کردند. یکی از توجیهاتی که موافقان حمایت از بازار سهام بیان میکنند، این است که در شرایط کنونی حمایتهای اولیه از بازار سهام ضروری است. استدلال موجود این مساله را مطرح میکند که با توجه به جو روانی حاکم بر فضای بورس، به جهت ایجاد تغییر در روند کلی بازار و برای پیشگیری از رکود بلندمدت، نیاز مبرمی به حمایت از بازار وجود دارد. اما آن دسته از کارشناسانی که در شرایط فعلی بازار با دخالت و حمایت از بورس مخالفند، در اصلیترین استدلال خود به پیامدهای بلندمدت اشاره کردهاند. این نوع نگرش به بورس، درمانهای موقت و سطحی را چندان موثر نمیداند، چرا که از دید این دست از کارشناسان، بازار سهام در ایران مشکلات ریشهای و اساسی دارد و با وجود درمانهای موقت، مشکلات اساسی، دوام بیشتری خواهند یافت. در جهان فعلی، وجود نظرات مختلف و متضاد میان کارشناسان، چندان مشکل آفرین نیست. اما زمانی که این تشویش در آرا و نظرات متناقض، به سطوح کلان راه پیدا کنند، مشکلات عمیقی به وجود خواهند آمد؛ چرا که همواره وجود بلاتکلیفی و عدمقطعیت در سطوح بالا، موج شدیدتری از ابهام را در سطوح پایین به وجود میآورد. هنگامی که اهداف کلان توسط مقامات اقتصادی ترسیم شده باشد، لازم است در اجرای این اهداف، پایداری و ثبات نسبی وجود داشته باشد تا نتایج مکفی نیز حاصل شود.
در همین راستا، خبرهای ضد و نقیضی در جهت حمایت یا عدمدخالت در بازار مشاهده شد، به طوری که در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۲ عنوان شد، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار گفته است: «تلاش میکنیم در روند بازار دخالت نکنیم.» در همین پایگاه خبری، در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۲ هم به نقل از رئیس سازمان بورس، این تیتر درج شد: «اقدامات سازمان بورس در حوزه حمایت از سهامداران خرد/ گسترش ابزارهای متنوع و متناسب با سطوح ریسک پذیری سهامداران». با کنار هم قرار دادن این دو عنوان، حدی از عدماطمینان قابل مشاهده است. البته، نقد و بررسی تصمیمات کلان بهسادگی قابل انجام نخواهد بود. عبارات ذکرشده در خصوص سیاستگذاری، تنها نشان دهنده سطحی از آشفتگی در تصمیمگیری است؛ چرا که در مقام اجرا، محدودیتهای زیادی وجود دارد. این محدودیتها، گاهی اوقات به موانعی برای اجرای تصمیمات تبدیل خواهد شد. این در حالی است که مسوولان در ابتدای برعهده گرفتن جایگاه مدیریتی خود، متوجه وجود موانع و محدودیتها بوده اند. به همین جهت، انتشار این نوع تصمیمات متضاد در ردههای بالاتر، موجب ایجاد آشفتگی در تصمیمات گرفتهشده در ردههای پایینتر نیز خواهد شد؛ چرا که در ادامه این آشفتگی، عملکرد بخشهای مختلفی از بازار تحتتاثیر قرار خواهد گرفت؛ بنابراین طبیعی است که در بازار سهام، از نهادهای مالی گرفته تا سرمایهگذاران خرد و کلان، تا حدی دچار سردرگمی و بلاتکلیفی شده باشند. از همینرو، بازدهی صنایع فعال در بورس و اوراق بهادار تهران نیز دچار تغییرات زیادی شده است. تغییرات بازدهی هفتگی این صنایع، حاکی از عدمثبات در روند بازدهی این صنایع بود. همینطور، این مساله در طول یکهفته اخیر نیز مشاهده شد. بر همین اساس، با وجود تغییر اندک در شاخص کل در هفتهای که گذشت، بهطور نسبی اختلافات زیادی میان بازدهی صنایع بورسی وجود داشته است.
در طول هفته سوم آبان ۱۴۰۲، صنعت نساجی از منظر سودآوری بهترین عملکرد را داشته است. از تاریخ ۱۷ تا ۲۴ آبان ۱۴۰۲، بازدهی صنعت «نساجی» به میزان ۱۲.۴۷درصد ثبت شد. لازم به ذکر است که بازدهی صنعت «نساجی»، اختلاف زیادی با بازدهی صنایع دیگر دارد. به این جهت، صنعت «نساجی» از لحاظ سودآوری با اقتدار رتبه اول را کسب کرده؛ چرا که در بازه زمانی یادشده، صنعت «حفاری» با ۵.۳۹درصد وجود داشته است. اما بهجز صنعت «نساجی» مابقی صنایع، اختلاف اندکی با یکدیگر در سودآوری داشتند. صنعت «انبوه سازی، املاک و مستغلات» با بازدهی ۴.۵۶درصدی توانست رتبه سوم سودآورترین صنایع هفته را به خود اختصاص دهد. درست است که پربازدهترین صنعت هفته از بخش تولید بود، اما دومین و سومین صنایع پربازده هفته به بخش خدمات تعلق داشتند. صنعت «سایر محصولات کانی غیرفلزی» هم با بازدهی حدود ۴.۰۷ درصدی، رتبه چهارم سودآوری هفته را کسب کرد. اما رتبههای پنجم و ششم مربوط به حوزه حملونقل بود، به طوری که یکی از آنها با بارزمینی و دیگری، با خطوط راه آهن مرتبط است. به این ترتیب، بازدهی صنعت «حملونقل بارزمینی» در هفته سوم این ماه، ۳.۱۸درصد بود. در ادامه نیز با اختلافی ناچیز، صنعت «حملونقل از طریق خطوط راه آهن» سوددهی ۲.۹۷ درصدی داشت. باز هم تراکم میان کم بازدهترین صنایع هفته، شدیدتر از تراکم میان پربازده ترینهای هفته بود.
در آخرین هفته معاملاتی آبان ۱۴۰۲، زیان دهترین صنایع هفته تراکم شدیدی داشتند. از این جهت، ارقام بازدهی مربوط به زیان دهترین صنایع هفته، در بازهای محدود به منفی ۲.۴۶درصد تا منفی ۲.۸۳درصد قرار داشت. در همین راستا، صنعت «چوب» با زیانی به میزان ۲.۸۳درصد کمترین بازدهی را در هفته مذکور داشت و بعد از آن، صنعت «شیرینی جات» با بازدهی منفی ۲.۸درصد کم بازدهترین صنعت هفته بود و همانطور که مشاهده شد، تنها ۰.۰۳واحد درصد میان این دو صنعت اختلاف بازدهی وجود داشت. به این ترتیب، صنعت «تولید کود و ترکیبات نیتروژن» بازدهی منفی ۲.۶۳درصدی را ثبت کرد و میتوان گفت که این میزان از اختلاف، بیشترین اختلاف میان زیان ده ترین صنایع آخرین هفته آبان بود. در این راستا، صنعت «مخابرات» به میزان ۲.۵۶درصد دچار زیان شد. بنابراین، در بین کم بازده ترین ها، رتبه چهارم را داشت. پس از آن نیز دو صنعت مربوط به بخش تولید، رتبههای پنجم و ششم کم بازده ترینها را کسب کرده اند. صنعت «زغالسنگ» هم ۲.۵۶درصد و صنعت «ماشینآلات» به میزان ۲.۴۶درصد زیان را تجربه کردند.
منبع: دنیای اقتصاد