به گزارش میمتالز، بررسی آمار و ارقام بازار سهام نشان میدهد که این بازار در ۸ ماه نخست سال جاری، عملکرد مناسبی از خود به نمایش نگذاشته است که همین موضوع سبب شده است در اکثر ماههای سال، بازار سهام با عدم استقبال از سوی حقیقیها همراه شود.
بررسی آمار و ارقام مربوط به بازدهی نماگرهای سهامی از ابتدای سال این نکته را بازنمایی میکند که بازدهی شاخصهای بازار سرمایه، همچنان در سطوح نازلی قرار دارد. شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال، بازدهی ۳.۰۴ درصدی را نشان میدهد. این در حالی است که بازدهی این شاخص از ابتدای سال تا سقف اردیبهشتماه خود به ۲۹.۳ درصدی نیز رسیده بود و تقریبا همه این بازدهی در ماههای بعدی خنثی شد و از دست رفت. نماگر هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد، در ۸ ماه نخست سال جاری، رشد ۲۰.۲ درصدی را به ثبت رسانده است. این موضوع نشان میدهد که در سال جاری، استقبال از سهام کوچک در صحنه معاملات سهام در قیاس با بزرگان و نمادهای شاخصساز، به مراتب بهتر بوده است. شاخص کل فرابورس نیز معاملات ۸ ماهه نخست سال جاری را نیز با رشد ۲.۴۸ درصدی سپری کرده است که نشان میدهد سهام فرابورسی نیز در هشتماه نخست سال جاری عملکرد قابل دفاعی را از خود به نمایش نگذاشتهاند.
دومین ماه از سومین فصل سال نیز برای بازارهای دارایی از آب و تاب چندانی برخوردار نبود و بازارها ماه آرام و باثباتی را تجربه کردند. اسکناس آمریکایی که بعد از شروع جنگ در خاورمیانه عزم خود را برای رسیدن به سطوح بالاتر جزم کرده بود و با رشد افسارگسیخته در چند روز تا سطح ۵۳ هزار و ۶۵۰ تومانی نیز پیشروی کرده بود، هرچه به پایان آبان نزدیکتر شدیم، به سمت پلههای ابتدایی کانال ۵۰ هزار تومانی عقبنشینی کرد و در معاملات آخرین روز آبانماه نیز در نیمه اول کانال ۵۰ هزار تومان معامله شد.
به هر روی، بهای شاخص ارزی، معاملات آبان را با رشد ۰.۲ درصدی نسبت به قیمت پایانی مهرماه پشت سر گذاشت و همین آرامش موجود در بازار ارز، سایر بازارها را نیز با سکون و ثبات همراه ساخت. سکه نیز معاملات دومین ماه پاییز را با رشد ۰.۲ درصدی به اتمام رساند. در بازار سهام نیز بهدلیل استقبال از نمادهای کوچک و با ارزش بازار پایین، شاخص هموزن وضعیت به مراتب بهتری نسبت به سایر شاخصها داشت و معاملات هشتمین ماه سال برای این شاخص، توام با صعود ۱.۹ درصدی بود. اما دیگر شاخصهای مهم بازار سهام با کاهش ارتفاع همراه شدند، شاخص کل بورس تهران در این ماه، ۰.۶ درصد از ارتفاع خود را از دست داد و معاملات این ماه را در نزدیکیهای مرز روانی و مهم ۲ میلیون واحدی به اتمام رساند. افزون بر این، شاخص فرابورس نیز بهعنوان نماینده سهام فرابورسی، معاملات آبان را با افت ۰.۱ درصدی به پایان رساند. افزون بر موارد یادشده، ربع سکه معاملات آبان را با افت ۳.۱ درصدی و همچنین نیمسکه نیز معاملات آبان را با کاهش ۱.۴ درصدی به پایان رسانده است.
بررسی خالص تغییر مالکیتها در پنجماه گذشته نشان میدهد که در هر پنج ماه گذشته خالص تغییر مالکیت به سمت پرتفوی حقوقیها بوده است و سهامداران حقیقی در هر پنج ماه گذشته، خالص تغییر مالکیت را به سرمایهگذاران حقوقی واگذار کرده و سهام تحت تملک خود را به سرمایهگذاران نهادی و حقوقی بازار فروختهاند. آمارها نشان میدهد که در پنج ماه گذشته، تقریبا ۲۷ هزار میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از بازار سهام خارج شده است که این موضوع بهدلیل چشمانداز نه چندان روشن بازار سهام در ماههای گذشته و ماههای آتی بوده است. به بیانی سادهتر، با دیدن وضعیت بازار سهام در ماههای اخیر میتوان گفت سهامدارانی که در تیرماه سهام تحت تملک خود را در بازار عرضه کردند و ترجیح دادند فعلا از دور ناظر معاملات تالار شیشهای باشند، تصمیم مناسبی اتخاذ کردند. پس میتوان گفت که در ماههای اخیر نقدینگی حقیقی ترجیح داده است نقد باشد و ریسک سهامداری را به جان نخرد.
پول سیالی که در بورس تهران به منظور کسب بازدهی در جریان است، بسیار حساس و پویاست؛ بهگونهای که با کوچکترین و کمترین تغییر در روند بازار، مسیر حرکت خود را تغییر میدهد. معاملات بورس تهران در روزهای اخیر به گونهای دنبالشده که استقبال از نمادهای کوچکتر بازار سهام، بهتر از نمادهای شاخص ساز بوده است.
در تفسیر دلایل این قضیه میتوان به شبهاتی که در نمادهای بزرگ بازار به منظور شاخص سازی وجود دارد، حرکت کندتر نمادهای شاخص ساز در مقایسه با نمادهای کوچکتر بازار و تاثیرپذیری بیشتر نمادهای بزرگ از اوضاع و احوال کلی بازار اشاره کرد. بهبیانی ساده تر، با وجود اینکه نمادهای کوچک بازار ریسک بیشتری نسبت به نمادهای بزرگ دارند، گروهی از سرمایه گذاران راهی سهمهای کوچک بازار شده اند تا به بازدهی بیشتری دست پیدا کنند. هرچند با قطعیت نمیتوان گفت که این گروه از افراد به هدف خود دست پیدا خواهند کرد یا نه، اما بررسی اعداد و ارقام تاریخی گویای این نکته است که بازدهی سهمهای کوچک در بورس تهران در بلندمدت از سهمهای شاخص ساز و باارزش بازار بالا، بیشتر بوده است؛ بنابراین مجموعه این عوامل سبب شده است جریان تقاضا در بورس تهران در روزهای فعلی روانه سهمهای کوچکتر بازار سهام شود و این موضوع خود را در رشد بیشتر شاخص هموزن نسبت به شاخص کل نشان دهد؛ بنابراین میتوان گفت اولین دلیل استقبال از سهام کوچک بازار به دخالتهای دولتی در سهمهای بزرگ برمی گردد؛ چون معمولا برای مقاصدی مانند شاخص سازی یا کنترل کلیت بازار سهام از نمادهای بزرگ و شاخص ساز بازار که روی شاخصها اثرگذاری قابل توجهی دارند استفاده میشود؛ بنابراین گروهی از سرمایه گذاران با اتکا به همین قضیه، سعی میکنند از نمادهای شاخص ساز دوری گزینند که این موضوع سبب شده است نماگر هموزن نسبت به شاخص کل عملکرد بهتری را ثبت کند. دومین مورد هم به ریسکهای قانون گذاری در سهام بزرگ بازار برمی گردد، با اینکه سایه ریسکهای قانون گذاری در حوالی کلیه صنایع بورس تهران قدرت نمایی میکند، اما ریسکها و خطراتی که پیرامون سهمهای کوچک وجود دارد، در قیاس با سهام بزرگ بازار کمتر است و همین موضوع دومین دلیل استقبال از سهام کوچک بازار است.
این روزها در رسانههای مختلف اقتصادی و تحلیلهایی که از تحلیلگران مختلف منتشر میشود، به کرات میشنویم که بازار سهام در مقطع کنونی در نقاط مناسبی به لحاظ ارزندگی قرار دارد و پارامترهایی مانند ارزش دلاری بازار سهام و نسبت قیمت به سود گذشتهنگر بازار سهام به ارقامی رسیده است که میتوان گفت برای سهامداران از جذابیت برخوردار است. اما در واقعیت و روی تابلوی معاملاتی، اتفاقات دیگری حادث میشود و شاهد این هستیم که هر روز از ارتفاع قیمتها در بورس تهران کاسته میشود. اما دلیل این ماجرا چیست؟
چرا با اینکه بسیاری از تحلیلگران بازار سهام را در برهه کنونی ارزنده تلقی میکنند، بازار با استقبال از سوی حقیقیها همراه نمیشود؟ آنچه روند معاملات این روزهای تالار شیشهای برای مخاطبان و سهامداران در اذهان تداعی میکند، این است که بازار در بسیاری از سهام کوچک و بزرگ گرفتار اصلاحهای سهمگین از سقفهای ثبت شده در اردیبهشت سال جاری شده است و دیگر فروشندگان دست به ماشه و پرقدرتی که با حجم عظیمی از سهام در سمت عرضه، صف آرایی کنند، وجود ندارند؛ اما نکته قابلتوجه دیگری که از رصد تحرکات شاخصها و همچنین خریداران و فروشندگان استنباط میشود، نبود محرکهای مثبت و چشم انداز روشن فرارروی بازار در مقطع فعلی است. به بیانی ساده تر، با توجه به اینکه سهمها از سقفهای خود کاهش معناداری را تجربه کرده اند، سهامداران دیگر حاضر نیستند در قیمتهای فعلی که هر لحظه امکان برگشت قیمتها با شوکهای لحظهای وجود دارد، سهام تحت مالکیت خود را به دیگران واگذار کنند.
اما از سوی دیگر نبود چشمانداز روشن در حوالی بازار سهام نیز سبب شده است خریداران نیز از جسارت لازم برای خرید سهام برخوردار نباشند و با کمترین سودی، ترجیح میدهند در نمادهای مختلف شناسایی سود کنند و از بیرون نظارهگر معاملات باشند. به هر روی باید منتظر ماند و دید که در چهار ماه باقیمانده سال چه عوامل سیاسی و اقتصادی، در سپهر کشور مقتضیات و معادلات بازارها را دستخوش تغییر قرار خواهد داد و در این میان واکنش بازار سهام به این پارامترها چه خواهد بود.
منبع: دنیای اقتصاد