به گزارش میمتالز، بیتردید وجود تشکلهای صنفی و مردمی میتواند رابطی بین حاکمیت سیاسی کشور و مردم باشد و در تمام دنیا و بخصوص کشورهای پیشرفته از این امکان نهایت استفاده شده است، این تشکلها در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، صنعتی، ورزشی و امور مشابه فعالیت میکند و در حقیقت همواره باری از دوش دولتهای مربوطه برداشتهاند.
در کشورهای هنوز توسعهنیافته دولتها خود را ابرقدرت میدانند و مایلاند به همه امور مردم دخالت کنند. همین دخالت در همه امور باعث میشود که به کارهای اساسی که بهصورت بدیهی از وظایف آنان است غافل بمانند و به دلیل گستردگی کار دچار مشکلات مختلف و ازجمله کسری بودجه سنواتی شوند.
تدوین اصل ۴۴ قانون اساسی در زمان گذشته ناشی از همین تفکر بود و علیرغم آنکه در سیاستهای اجرائی اصل ۴۴ موضوع به نحو دیگری منعکس شد؛ اما هنوز لایههای آن تفکر علیرغم تظاهر به اتکا به مردم وجود دارد.
تضعیف نهادهای مردمی (NGO) موجب میشود که رغبت مردم و فعالان اجتماعی به حضور در صحنه کمرنگ شود و تنها نهادهای رسمی به خود صفت مردمی اطلاق کنند درحالیکه دولتها در کشور ما همیشه میخواهند سایهشان بر سر نهادهای خصوصی قرار گیرد.
ازجمله این نهادهای صنفی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران است که همواره دولتها آرزوی تسلط بر آن را داشتهاند و مایلاند فردی از جنس همان دولت بر اتاق حکم براند؛ درحالیکه اعضای اتاق نوعاً افراد باتجربه، نخبه، کارآفرین و توانمند هستند و خود میتوانند برای بخشهای خصوصی تصمیمگیری کرده و دولتها را از رهنمودهای خود بهرهمند سازند. دولتها خود را عقل منفصل این آدمها میدانند درحالیکه دولتها برعکس باید آنان را عقلهای منفصل خود بدانند. آدمهایی که عمرشان را بهپای کار و تلاش خود صرف کردهاند.
بهانههای لغو انتخابات اتاق بازرگانی بههیچوجه قانعکننده نیست و صرفاً به دلیل آن است که فکر میکنند آدم یا آدمهای انتخاب شده، آدم آنها نیستند والا با اندکی دقت و حداکثر با اندکی غمزعین میتوانستند انتخابات را تحمل کنند و اتاق که همهچیز آن عیان است به کار خود بپردازد.
میگویند که مدرس با پادشاهی رضاخان مقابله و مخالفت میکرد سرانجام رضاخان به مدرس گفت حرف حسابت چیست، میگویند مدرس به رضاخان گفت میخواهم تو نباشی. حالا حکایت همان میخواهم تو نباشی است و استدلال به برخی مقررات که درست هم نیست برای این است که میخواهند تو نباشی.
جامعه ایران همانند کاشیکاریهای معرق مساجد و اماکن متبرکه است یعنی قطعات ریز و گاهی بیشکل و بیمعنی وقتی در کنار هم مینشینند (و به آن تکنیک معرق میگویند) آیه قرآن با حدیث یا طرحی اسلیمی بسیار بامعنی و زیبا را میسازد. اگر فقط رنگ سبز یا آبی آن یا برخی قطعات انتخاب شود هرگز معنی یا اندیشهای از آن مستفاد نمیشود. به این میگویند وحدت در کثرت. انتخاب برخی افراد ایران را رستگار نمیکند بلکه سطح معرق ایران متشکل از همه ایرانیان است که به ایران رستگاری ارزانی میدارد و نهفقط برخی آدمها. به انتخاب مردم و گروههای صنفی و شغلی باید احترام گذارد.