به گزارش میمتالز، محمود سیادت، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و افغانستان در رابطه با وجود معادن غنی در افغانستان و نقش ایران در این حوزه گفت: در جهان، افغانستان را به دلیل وجود فلزات سرشار و غنی به عنوان بهشت معادن میشناسند. ارزش کلی معادن افغانستان بین هزار تا سه هزار میلیارد دلار برآورد شده است که ۳ هزار میلیارد دلار بسیار متقنتر میباشد و این موضوع توسط امریکاییها و روسها نیز مورد تایید واقع شده است. در ۵۰ سال اخیر که افغانستان درگیر جنگ داخلی بوده و امنیت در بیرون شهرها برقرار نبوده است از معادن افغانستان به صورت قاچاقی برداشت شده و کار اساسی در حوزه استخراج و فرآوری صورت نگرفته است. در ۲ سالی که طالبان مجدد بر سرکار آمده، تقریبا یک امنیت سراسری در کشورشان ایجاد شده و بحث برداشت از معادن در دستور کار قرار گرفته است. در دولتهای قبلی به مانند اشرف غنی و کرزای، چینیها در معادن افغانستان به مانند معدن مس عینک حضور داشتند، ولی با توجه به امضای قراردادها، هیچوقت به صورت صددرصد به دلیل ناامنیهایی که وجود داشت عملی نشد و امروزه به دلیل داشتن امنیت در حال فعالیت هستند. در ۷ یا ۸ ماه گذشته بعد از به روی کار آمدن طالبان، شروع به واگذاری معادن کوچک و متوسط کرده اند و که عمدتا این واگذاریها به شرکتهای داخلی افغانستان واگذار شده که برخی از این واگذاریها شامل معادن سرب و روی، که درولایت غور که متصل به هرات قرار گرفته است.
رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و افغانستان گفت: در غوریان که نزدیک به مرز خاف ایران است بعضی برآوردها نشان میدهد منابع سنگ آهنی که درداخل ایران است که امتداد این سنگ آهن به میزان دو یا سه برابر به غوریان متصل و تا بامیان در مرکز افغانستان ادامه پیدا میکند که حاوی رگه پرعیاری است و در ۴ فاز قرارداد آن بسته شده است. یک فاز آن را شرکتهای ایرانی برنده شده، فاز دوم شرکتهای ایرانی مشارکت دارند و دو فاز دیگر را شرکت افغانستانی و مشارکت اروپا و افغانستان در حال فعالیت هستند. شرکت ایرانی مقدمات اولین برداشتها را در دستور کار خود دارد و برداشت انجام میدهد و در حال حاضر ایران در بحث سنگ آهن فعالیت دارد. نکته مهمی که در مورد معادن وجود دارد طبق دستور رهبر طالبان هیچ کالای خامی اجازه صادرات ندارند که برای جذب سرمایه و اشتغال در این بخش مدنظر میباشد
وی ادامه داد: بعد از روی کار آمدن طالبان حدود ۸۰۰ شرکت چینی برای فعالیت در بخش معادن و در دیگر حوزههای افغانستان اقدام به ثبت شرکت انجام داده بودند. چینی ها، پاکستانیها و ترکها به این بازار غنی چشم دوخته اند و یک بازار رقابتی بزرگ و سرشار میباشد. معادن سنگهای قیمتی بدخشان افغانستان که در طول سالیان گذشته مورد سرقت افراد مختلف قرار میگرفت امروزه طالبان در این معادن تسلط کامل دارد و امنیت آن را برقرار کرده است و با مشارکت بخش خصوصی و حراجهای مختلف، درآمد آن به حساب دولت افغانستان واریز میشود.
سیادت افزود: افغانستان دارای یکی از بزرگترین معادن لیتیوم جهان درولایت غزنی است که تقریبا در مرکز به سمت شمال این کشور قرار گرفته است. برآورد معادن این منطقه بالای هزار میلیارد دلار تخمین زده شده است که طبق گفتهها امریکاییها در زمان حضورشان در این منطقه برداشت انجام داده است. از دیگر مزایای بخش معدن در افغانستان علاوه بر وجود منابع سرشار لیتیوم، سنگهای ساختمانی به عنوان مثال مرمر، سنگهای قیمتی، سنگ آهن و سرب و روی به صورت فراوان در افغانستان وجود دارد. در حال حاضر چینیها در شمال این کشور در حال برداشت نفت خام هستند و توسعه و سرمایه گذاری در بخش گاز نیز در حال انجام است.
او گفت: طالبان از طرف هیچ کشوری به رسمیت شناختنه نشده است و هنوز نگرانیها در رابطه با تداوم امنیت به شکل فعلی یا بهتر شدن آن وجود دارد و قدرتهای جهانی در حال بحث و بررسی بر روی ادامه فعالیت با طالبان هستند. اینها موارد و دغدغههایی است که فعالین اقتصادی به خصوص در بخش خصوصی، در حال حاضر با آن رو به رو هستند و یک پارادوکسی وجود دارد که از یک طرف فرصتها یکی پس از دیگری در حال از دست رفتن هستند و از طرفی دیگر این نگرانیها وجود دارد. یکی از راهکارهای مرتفع کردن این نگرانیها و مشکلات، صندوق ضمانت صادرات ایران جدی و پر رنگتر حضور پیدا کند و حوزه سیاسی وامنیتی نیز فعالتر از گذشته در این زمینه اقدامات لازم را برای بهتر شدن این شرایط انجام بدهند تا این بازار مهم را از دست ندهیم.
سیادت در پایان گفت: شرکتهای چینی برخی از مشکلات مورد نظر شرکتهای ایرانی را ندارند، چون علاوه بر حمایت دولت از شرکتهای چینی، قدرت سیاسی و اقتصادی این کشور با کشور ما متفاوت است و طالبان با توجه به زاویهای که با امریکاییها و اروپاییها دارند بیشتر تمایل به ارتباط با چینیها هستند تا بتوانند بحث جذب سرمایه و توسعه را درکشور خود پیاده سازی کنند بنابراین تعاملی که طالبان با چین دارد شاید با ایران به نوع دیگری داشته باشد و یکسان نیست و علاوه بر این موارد بحث نژاد و زبان و تنشهای مرزی، حضور مهاجرین، ناامنی در مرزها و شیطنت رسانهها و کشورهای خارجی را در ارتباط طالبان با چین نمیبینیم و این موارد روابط ایران و طالبان را در برخی از مواقع تحت تاثیر قرار میدهد که در رابطه با چین رخ نمیدهد. البته وجود مرزهای مشترک ایران و افغانستان به دلیل بحث ترانزیتی و انرژی و … دارای نقاط قوتی است که در اتاقهای فکر با حمایت دولت باید بررسی شود تا یک الگو و طرح مناسبی در اختیار فعال اقتصادی قرار بگیرد و بتوانند حضور پررنگتری در بازار افغانستان داشته باشد.
منبع: فولادبان