به گزارش میمتالز، حدودا هشت ماهی است که تغییرات قیمت دلار در بازار غیررسمی چشمیگر نبوده و این موضوع با پیشبینی برخی از فعالان اقتصادی مغایرت دارد.
این مغایرت باعث شده تا عدهای بلافاصله سرکوب نرخ از سوی بانک مرکزی را به عنوان علت العلل کنترل نرخ ارز در سال ۱۴۰۲ عنوان کنند و با تقبیح این سیاست از تبعات احتمالی آن سخن بگویند.
این در حالی است که بررسی روند تاریخی دلار در اقتصاد کشور نشان میدهد که این ارز هیچ گاه و تحت بدترین شرایط حتی جنگ هم پیوسته و مسستمر افزایش پیدا نکرده و بعد از از هر جهش حداقل چند سالی را استراحت کرده است. درک این موضوع پایین آمدن دلار تا قیمتهای ۴۶ تا ۴۷ هزار تومان را نه تنها ممکن میداند بلکه آن را مساله غیر قابل دسترس نمیداند.
این نه خاصیت دلار بلکه خاصیت قیمتهاست که هر زمان که افزایش پیدا میکنند، چند صباحی نیاز به استراحت دارند تا کلیت اقتصاد با آن قیمت و بالعکس تطبیق شود. به عنوان مثال در سال ۱۳۹۷ و در مهر ماه آن قیمت دلار حتی به ۲۱ هزار تومان نیز رسید، اما در نهایت با سیر روند نزولی در حدود یک ماه به قیمت ۱۳ هزار تومان و بعد از آن نیز تا بهمن ۱۳۹۷ در قیمت ۱۱ هزار تومان ثابت شد. شبیه به این اتفاق نیز در سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ نیز افتاد جایی که قیمت دلار تا ۴ هزار تومان نیز بالا آمد، اما در نهایت با افت حدود ۳۰ درصدی حدود ۵ سالی در آن قیمت ثابت ماند.
مرور این اعداد نشان میدهد که هر چند قیمت دلار در بازار غیررسمی به صورت گسسته در حال افزایش بوده، اما این دلیلی برای بازدهی مادام العمر آن نمیباشد. به طور مثال در همین آذر ماه سال ۱۴۰۲ بورس با ۹ درصد بالاترین سود را داشته و صندوقهای سهامی نیز با ۸ درصد در رتبه بعدی قرار دارند. در همین ماه قیمت طلا و سکه ثابت بوده و بازدهی قیمت دلار نیز منفی ثبت شد؛ بنابراین هر زمان که وارد وازار ارز آن هم از نوع غیر رسمی شوید تضمینی برای سود نخواهد داشت و در همین آذر ماه فعالان بازار بورس بسیار بیشتر از دیگران بازدهی کسب کردند.
از همین رو مرور تاریخی قیمت ارز نشان میدهد که اولا انتظار بازدهی مستمر یک انتظار غیرمنطقی و یک دروغ بزرگ از سوی سود جویان به غیر حرفهای هاست و دوما قیمت دلار ثابت کرده است که بعد از هر فراز حداقل ۳ سالی در فرود بوده و در چنین شرایطی صحبت از دلاز ۴۷ هزار تومانی را یکی شوخی رسانهای تلقی نکنید.