به گزارش میمتالز، در متون تاریخی آمده که او به برخی اقتصاددانان مدعی پیشبینی اقتصاد، کنایه زده که حتی بازار هوشمندی مثل بورس هم در تحلیل شرایط اشتباه میکند. در این شرایط دیگر از اقتصاددان یا تحلیلگر چه انتظاری میرود؟
گاهی فراموش میکنیم که اقتصاد دانشی متکی به واقعیتها و منافع است. لاجرم هر عملی در زمین اقتصاد برای دستیابی به منفعت بیشتر صورت میگیرد و هر اقدامی که این منفعت را مخدوش کند، نکوهیده است. واقعیت این است که اقتصاد ایران به سبب تحریمهای خارجی و خودتحریمی ها، آکنده از مشکلات ریز و درشت است. منفعت کشور و مردم هم در این قرار دارد که هر اقدامی میتوان به انجام رساند که اقتصاد ایران بهینهتر عمل کند. نفع این وضعیت هم برای تمام طبقات جامعه است.
اما ناگهان اتفاقات و اظهارنظرهایی صورت میگیرد که معادله واقع بینی و منفعت گرایی را برهم میزند. مثال بارز برای اثبات این ادعا، مجادلات چند ساله برای تغییر روزهای تعطیل هفته است.
بهمنظور بهره وری بیشتر و ارتباط موثرتر با جهان، بارها پیشنهاد شده که تعطیلات آخر هفته کشور به دو روز جمعه و شنبه تغییر کند. بیش از ۹۰درصد کشورهای جهان در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل هستند و دیگر کشورها هم تلاش کرده اند خودشان را به این تقویم نزدیک کنند.
اما در ایران، آنچه امروز در تقویم وجود دارد، تعطیلات رسمی جمعه است. حتی پنجشنبهها هم به صورت کامل تعطیل نیست و عملا نظام دوگانهای در مورد آن وجود دارد، به طوری که برخی ادارات و نهادهای دولتی و خصوصی تعطیل یا نیمه تعطیل اند و برخی دیگر تا نیمه روز کار میکنند و تعدادی هم مثل هر روز دیگری به فعالیت ادامه میدهند. این وضعیت به طور مشخص عامل برهم زننده نظم اقتصادی است. ضمن آنکه از منظر مصرف انرژی و مسائل ترافیکی هم وضعیت دوگانه پنجشنبه ها، به زیان اقتصاد ایران تمام شده است.
نکته قابلتوجه این است که الگوی تعطیلات در ایران با هیچ کشور توسعه یافتهای قابل مقایسه نیست. شمار تعطیلات در اکثر کشورهای جهان بین ۱۱۰ تا ۱۲۹ روز است. در ایران، اما با احتساب ۲۷ روز تعطیلی رسمی اعم از تعطیلات ملی، شمسی و قمری و ۵۲ روز تعطیلی آخر هفته جمعه، تعداد روزهای تعطیل به ۷۹ روز میرسد. براین اساس ایران و جیبوتی تنها کشورهای جهان به شمار میآیند که روزهای تعطیلشان محدود به آخر هفته میشود؛ بنابراین در صورتی که تعطیلات آخر هفته به دو روز افزایش یابد، شمار روزهای تعطیل در ایران به ۱۲۹ روز میرسد که از این نظر با الگوی جهانی انطباق بیشتری دارد.
متاسفانه این درک هنوز در برخی ارکان سیاستگذاری ایجاد نشده که تصمیمگیری در مورد تعطیلات آخر هفته، تنها حرکتی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی نیست، بلکه جلوگیری از اتلاف منابع نیز محسوب میشود؛ به این جهت که اکنون ارتباط موثر اقتصاد ایران با جهان سهونیم روز است که در صورت تصویب تعطیلات روز پنجشنبه و جمعه، این عدد به سهروز کاهش پیدا میکند. یعنی شرایط از امروز هم بدتر میشود.
بهمنظور تغییر این شرایط و دستیابی به نظم ارتباطی بیشتر با اقتصاد جهانی پیشنهاد شده که تعطیلات آخر هفته به جمعه و شنبه موکول شود. اما عجیب اینکه با چنین خواسته صریح و سرراستی مخالفت میشود. در حالی که تعدادی از کشورهای مسلمان منطقه حتی روزهای جمعه را به صورت نیمه تعطیل درآورده و روزهای شنبه و یکشنبه را تعطیل رسمی کرده اند و تعدادی دیگر هم به فکر تغییر الگوی تعطیلات به روزهای شنبه و یکشنبه اند، در ایران همچنان پافشاری بر الگو و نظم قدیمی ادامه دارد.
مزایای تعطیلات روزهای جمعه و شنبه اینهاست: بهینه سازی حقوق نیروی کار و همگام سازی با بازارهای جهانی و مبادی گمرکی بهمنظور تسهیل فرآیندهای تجاری و مبادلات بینالمللی، توسعه اقتصاد گردشگری و ارتقای بهره وری، ایجاد فرصت رقابت با بازیگران دنیا که پیش از این از مزیت فرصت تقویمی بهرهمند بوده اند و بهره مندی از مدلها و برنامههای زمانبندی شده اقتصادی در سطح جهان. البته تعطیلات دو روز پایان هفته اثرات اجتماعی قابل ملاحظهای هم دارد که از جمله آنها میتوان به تقویت هرچه بیشتر صنعت فرهنگ و افزایش سهم تفریح و سرگرمی در زندگی مردم اشاره کرد. کمک به توسعه رفاه اجتماعی از طریق تقویت بخش خدماتی در حوزه گردشگری، توسعه ساختارهای اثربخشی اجتماعی، تنش زدایی از بستر جامعه و ارتقای بهره وری از مسیر افزایش روحیه و نشاط و پویایی اجتماعی را میتوان از دیگر مزیتهای تغییر الگوی تعطیلات ارزیابی کرد.
همانطور که مطالعات معاونت اجتماعی شهرداری تهران نشان داده، بخش مهمی از مردم تهران احساس سرزندگی نمیکنند. این وضعیت، هم ریشههای اقتصادی و هم اجتماعی دارد. اینکه حداقل از طریق تعطیلات بیشتر به سمت نشاط آفرینی افزونتر حرکت شود، از جمله اثرات اجتماعی مثبت این طرح است. ضمن آنکه استفاده از تجربیات کشورهای همسایه نشان میدهد که تغییر تقویم تعطیلی نه تنها به زیان آنها نبوده، بلکه موجب بهبود شرایط اقتصادی و زیستی در این کشورها نیز شده است. جالب است که کشورهای منطقه حدود ۱۵ سال قبل اقدام به تغییر الگوی تعطیلات خود به جمعه و شنبه کردند.
اساسا هدف از اصلاح نظام تعطیلات پایان هفته توجه به دو موضوع بوده است: اول ارتقای نظام اداری و رفاهی شهروندان و دوم بهبود وضعیت اقتصادی کشور. در صورت اجرای سناریوی تعطیلات پنجشنبه و جمعه، شاید هدف اول محقق شود، ولی اقتصاد نه تنها بهبود پیدا نمیکند، بلکه با بحرانهای بیشتری هم مواجه میشود. حالا در شرایطی که فشارهای ناشی از تحریمها افزایش پیدا کرده، دامنه روابط خارجی کشور محدود شده، تجارت کالایی با مخاطره مواجه شده و آینده اقتصاد کشور در خطر قرار گرفته است، نباید با اقدامات داخلی به این بحرانها دامن زد؛ آن هم در شرایطی که حتی تمام کشورهای منطقه تعطیلات پایان هفته را به دو روز جمعه و شنبه موکول کرده اند. وقتی از خودتحریمی صحبت میشود، اشاره به چنین وضعیتی است؛ اینکه با تصمیمات پرخطا و با ریسک بالا، نظام اقتصادی کشور و آینده فعالیتهای بخش خصوصی و عمومی مورد تهدید قرار میگیرد.
امیدوارم سیاستگذاران کشور توجه داشته باشند که اقدامات تاثیرگذار و قابل انجامی مانند ساماندهی تعطیلات آخر هفته میتواند کمک موثری به فعالیتهای اقتصادی کند و اقدامی خلاف آن باز هم جامعه اقتصادی را با دلسردی مواجه میسازد. امیدوارم در مسیر عقل و منطق حرکت کنیم.
منبع: دنیای اقتصاد