به گزارش می متالز، این صنعت با دارا بودن هزاران واحد صنعتی در کشور شامل معادن و کارخانههای سنگبری هم در تامین نیاز داخل و هم در زمینه صادرات، نقش تعیینکنندهای در معادلات اقتصادی دارد. البته صنعت سنگ بهویژه در بخش سنگهای ساختمانی با توجه به رکود چندساله ساختوساز رونق چندانی ندارد.
درباره وضعیت صنعت سنگ با پیمان قاسمی، استاد دانشگاه و مدیر فنی مرکز بینالمللی تحقیقات و مطالعات سنگهای ساختمانی ایران گفتوگویی انجام داده ایم که میخوانید.
براساس آخرین آمارهای موجود بین ۶ هزار تا ۶۵۰۰ واحد فرآوری سنگ تزئینی در کشور وجود دارد که از این میزان واحد فرآوری، تعداد بسیاری از آنها در حالت تعطیل یا نیمهتعطیل بهسر میبرند و حدود ۳۰ درصد از این واحدها مشغول به فعالیت نیستند یا برخی از کارخانهها با حداقل میزان تولید کار میکنند. از لحاظ معدن نیز ۲ هزار معدن ساختمانی در کشور وجود دارد که در مراحل فرآیند اکتشاف یا گواهی کشف و پروانههای بهرهبرداری قرار دارند.
اگر بازار صنعت سنگ را دو بخش درنظر بگیریم، یک بخش مربوط به بازار داخلی است، این بازار نیز متاثر از ساختوساز است که در وضعیت کنونی، این حوزه در کشور افت بسیاری پیدا کرده است. به همین نسبت وضعیت بازار سنگهای داخلی نیز با رکود همراه شده است. در بحث صادرات نیز این صنعت به دلایل سیاسی، مالی و تحریمها قادر نشده بازار مناسبی پیدا کند و حتی بازارهای جهانی گذشته خود را به رقیبانی چون ترکیه و چین واگذار کرده است.
کشورهای عراق و سوریه با توجه به بضاعت مالی خود و همچنین حمایتهای سیاسی و مالی که ایران در قبال این کشورها دارد، علاقهمند به خرید کالای ایرانی هستند. بنابراین این کشورها چندان ظرفیت ندارند که سهمی از سنگهای لوکس ما را داشته باشند. این کشورها در قالب نمایشگاه تخصصی وارد ایران میشوند و مشتری به شمار میآیند اما در عین حال خریدی که انجام میدهند، کمک قابلتوجهی به سرمایهگذاری در حوزه سنگ نمیکند، چراکه بهدنبال سنگهای ارزانقیمت هستند. برای نمونه در بحث استفاده از ضایعات سنگ، محصولات شکیلی ساخته شده است که از متری ۴۰ هزار تومان تا ۱۰۰ هزار تومان نرخ دارد اما خریدار عراقی خواهان ارزانترین قیمتها است. از این رو این نوع مشتری، کیفیت محصولات را به سمت نامطلوبی سوق میدهد. این درحالی است که کشوری مانند ترکیه امسال برنامهریزی و هدفگذاری کرده است به ارزش یک میلیارد دلار سنگ به بازار امریکا سرازیر کند و این به معنای داشتن برنامه و چشمانداز است.در کشورمان مشکلات بسیاری داریم، برای نمونه در مرکز بینالمللی تحقیقات و مطالعات سنگهای ساختمانی ایران موفق به ساخت نخستین دستگاه مولتیوایر در ایران شدهایم اما برای تکمیل ساخت آن برای خرید ۴۰۰ متر سیم از چین یکونیم ماه است که در رفتوآمد هستیم. در کل مشکلات گمرکی و مالی سبب شده است که اتفاقهای ناخوشایندی برای صنعت سنگ کشور رخ دهد.
دستگاههای فرآوری در صنعت سنگ بسیار ضعیف هستند. با وجود اینکه کارخانهدارها به کشورهایی چون ایتالیا، چین و ترکیه سفر میکنند و برخی دستگاهها را وارد میکنند اما در صنعت سنگ دچار فرسودگی ماشینآلات هستیم، البته استثناهایی وجود دارد که دستگاههایی بهروزی دارند اما کل صنعت کشور همگام با فناوری روز جهان حرکت نمیکند و تا اینکه کار و اپراتوری و تعمیر و نگهداری از یک دستگاهی را یاد میگیریم، دستگاه جدیدی وارد این حوزه میشود. دستگاههای فرآوری نهتنها در کارخانهها که در معادن نیز خودش را نشان میدهد. ماشینآلات معادن ما جزو ماشینآلات مستهلک بهشمار میروند که با هزینههای گزاف نگهداری میشوند این در حالی است که بسیاری از این ماشینآلات در جهان منسوخ شدهاند.
بخشهای در این صنعت وجود دارد، یک بخش دستگاهی و یک بخش مواد مصرفی وجود دارد. در زمینه بخش مواد مصرفی در کشور کاری انجام نشده است و بهندرت میتوانید واحدی در کشور پیدا کنید که لقمه صاف یا سیم برش برای معادن یا چسب و تور و مواد شیمیایی موردنیاز، در کشور ساخته شده باشند.
در کل ما در ابتدای راه قرار داریم، هرچند در مرکز بینالمللی تحقیقات و مطالعات سنگهای ساختمانی ایران به دنبال آن هستیم که با فرآوریهای موجود به سمت تولید مواد اولیه مصرفی پیش برویم. در بخش ماشینآلات در دوران برجام سفارش برخی دستگاهها داده شد و دیده میشود که برخی دستگاهها سفارش داده شده هنوز از گمرک ترخیص نشدهاند. تمام این عوامل زمان را به نفع دیگران پیش میبرد و گویی ما همچنان در جای خود ثابت ماندهایم و چندان پیش نرفتهایم.
۲۵ سال است هم در زمینه زمینشناسی فعالیت دارم و هم به عنوان استاد دانشگاه مشغول به تدریس هستم. با توجه به این تجربهها میتوانم ادعا کنم که بین صنعت و دانشگاه اعتمادی وجود ندارد. البته هستند دانشجویانی که از دانشگاه به سمت صنعت پیش رفته و حرکتهایی را آغاز کردهاند. به عبارت دیگر، به شکل موردی و مقطعی شاهد برخی ارتباطات هستیم اما آن پیوستگی منسجم بین دانشگاه و صنعت وجود ندارد. در کل صنعت سمتوسویی با دانشگاه ندارد چراکه هم دانشگاههای ما وارداتی هستند و هم صنایع ما، به همین دلیل در داخل نمیتوانند با هم پیوند بخورند و بتوانند خروجی خوبی داشته باشند. البته مرکز بینالمللی تحقیقات سنگ حدود یک سالی است که فعالیتش را آغاز کرده است و قصد دارد از بعد علمی و فرآوری صنعت سنگ را به پیش ببرد. برای نمونه دستگاه مولتیوایر یا چند سیمی را در حال راهاندازی دارد.
نمایشگاههای سنگ در سالهای گذشته در شهرهایی چون تهران، اصفهان و محلات برگزار شده است اما موضوع این است که در زمان برگزاری نمایشگاه، درخواست و همکاری برای این بازار وجود دارد اما پس از نمایشگاه این انسجام از بین میرود و شاهد بازخورد مناسبی در طول سال نیستیم.
موضوع این است که صنعت ما نیاز واقعی خودش را که در علم بهدست میآید پیدا نکرده است، درحالیکه در کشوری مانند ترکیه، ارتباط دانشکدههای فنی با بخش صنعت سنگ یا معادن و کارخانهها بسیار نزدیک است. در ایران کمتر از ۱۰ جلد کتاب تخصصی در زمینه سنگهای ساختمانی به چاپ رسیده است. این نشاندهنده نقصان علم و حضور دانشگاهها در این صنعت است. نمایشگاهها در یک مقطع زمانی گفتمانهای خوبی بهشمار میروند و از آن استقبال میشود اما پس از نمایشگاه به غیر از فروش سایر موارد از یاد میرود.
ایران به لحاظ مواد معدنی کشوری غنی بهشمار میرود و مجموعهای از مواد معدنی را داراست، بهویژه در زمینه سنگهای ساختمانی دارای ذخایر متنوعی است.
از اینرو باید این صنعت بتواند خود را به دانشگاه نزدیک کند و تخصصی بودن این ماده معدنی برجسته شود و ما بتوانیم از طریق مراکز علمی، صنعت سنگ را بشناسانیم و دستگاههای فرآوری آن را بهروز کنیم.
از اینرو میطلبد مراکز تخصصی در حوزه سنگ باید پیشگام باشند و البته یک سازمان متولی مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت میتواند در قالب یک طرح پژوهشی آمارنامه تخصصی ایجاد کند و یک طبقهبندی از انواع سنگها، معادن و ذخایر آن بهطور روزانه انجام شود تا بتوان بر اساس آن برنامهریزی مدونی داشت و گامبهگام این صنعت را بهروز کرد.