میمتالز - بنیامین نجفی: در سالهای گذشته ضرورت حرکت به سمت اقتصاد غیرنفتی بیش از گذشته در کشور احساس شده است. پس از اعمال تحریمهایی که در اوایل و اواخر دهه ۱۳۹۰ اتفاق افتاد و فروش نفت ایران محدود شد، این موضوع اهمیت بیشتری نزد سیاستگذاران پیدا کرد و تلاشهایی در مسیر تعریف جایگزینهایی برای اقتصاد غیرنفتی انجام شد. در این مسیر برخی صنایع و ظرفیتهای کشور به عنوان آلترناتیو (جایگزین) دلارهای نفتی مطرح شد که در این بین بر استفاده از ظرفیت صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع پیشران کشور از سوی کارشناسان و فعالان این صنعت تاکید بیشتری شد. ایران در حال حاضر جزو ۱۰ کشور تولیدکننده برتر فولاد جهان است و تا افق ۱۴۰۴ تولید ۵۵ میلیون تن فولاد را به طور سالانه برای خود تعریف کرده است. با این وجود کاستیها و موانعی در راه تبدیل شدن و جایگزینی صنعت فولاد به جای نفت وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
گفتنیست اقتصاد ایران سالهاست به درآمدهای ناشی از صادرات نفت وابسته بوده است. این وابستگی شدید اقتصاد کشور را در برابر نوسانات قیمت نفت آسیبپذیر کرده و رشد پایدار و توسعه متوازن را با چالشهای متعددی مواجه کرده است. از این رو حرکت به سمت اقتصاد غیرنفتی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، به عنوان یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشور مطرح شده است.
در این میان صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع پایه، نقش محوری در توسعه و ارتقای اقتصاد کشور ایفا میکند. این صنعت نه تنها در تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع مختلف، بلکه در ایجاد اشتغال، ارزآوری و توسعه زیرساختها نیز نقش به سزایی دارد. با توجه به ظرفیتهای بالای کشور در حوزه معادن سنگ آهن و نیروی انسانی متخصص، صنعت فولاد میتواند به عنوان یکی از مهمترین محورهای رشد اقتصادی غیرنفتی کشور محسوب شود. توسعه و ارتقای صنعت فولاد علاوه بر تامین نیازهای داخلی میتواند به افزایش صادرات غیرنفتی و کسب درآمد ارزی کمک شایانی کند. در عین حال این صنعت میتواند به عنوان موتور محرک برای توسعه سایر صنایع مرتبط مانند صنایع ماشینسازی، خودروسازی و ساختمانی عمل کند. از این رو سرمایهگذاری در بخش فولاد و حمایت از تولیدکنندگان داخلی نه تنها به نفع اقتصاد کلان کشور بلکه به نفع توسعه صنعتی و ایجاد اشتغال نیز خواهد بود.
چشمانداز صنعت فولاد تا سال ۱۴۰۴ حاکی از رسیدن به تولید ۵۵ میلیون تنی فولاد در سال و صادرات ۱۹ میلیون تنی است. از سوی دیگر نیاز کشورهای همسایه از جمله عراق و افغانستان به ساختوساز و توسعه زیرساختها از ظرفیتهای صادرات فولاد در بازار منطقه است. اما کمبود انرژی، عدم نوسازی تکنولوژی فولادسازان، رکود در بازار مصرف داخلی، اختلال در زنجیره تامین و دسترسی سخت به مواد اولیه رسیدن به این چشمانداز را در شرایط کنونی به نظر ناممکن میسازد. حتی رسیدن به این هدف به توسعه فناوری و تکنولوژی روز، توجه به انرژی سبز، افزایش بهرهوری و کاهش هزینه تولید، حفظ محیط زیست و پیشرفت در اکتشاف و بهرهبرداری درست از منابع معدنی بستگی دارد.
اما با وجود کاستیها و موانع موجود برای تبدیل صنعت فولاد به عنوان جایگزین نفت، برخی شرکتها و کارخانههای بزرگ کشور گامهای موثری را در مسیر این هدف مهم برداشتهاند. شرکت فولاد مبارکه به عنوان شرکتی که در خط مقدم فولادسازی ایران و همین طور خاورمیانه قرار دارد ظرفیتی بزرگ و با اهمیت برای تحقق این هدف در بلندمدت است. در ابتدای امر تأسیس فولاد مبارکه صرفا با هدف احداث یک کارخانه نبوده، بلکه این بنگاه اقتصادی از ابتدای راهاندازی در پیشبرد اهداف اقتصادی کشور نقشآفرینی کرده است. در این راستا و در سالهای اخیر رویکرد فولاد مبارکه حرکت به سمت تولید محصولات کیفی بوده که تا حدود زیادی توانسته برای کشور و ذینفعان ارزش افزوده ایجاد کند. آن طور که مسوولان این شرکت عنوان کردهاند؛ فولاد مبارکه به عنوان بزرگترین هلدینگ فولادی کشور دستیابی به اقتصاد بدون نفت را با تولید محصولات خاص به صورت پرشتاب در دستورکار قرار داده است. در این مسیر شرکت فولاد مبارکه به دنبال تحقق اقتصاد غیرنفتی، توسعه زیرساختهای کشور، ایفای نقش به عنوان موتور محرکه اقتصادی، الگوی ملی بنگاه داری و ... است.
امروز فولاد مبارکه در مسیری قرار گرفته تا با به کارگیری فناوریهای سطح بالا تولید محصولات با ارزش افزوده را توسعه بدهد. همچنین فولاد مبارکه با تکمیل زنجیره بومی تولید توانسته این شرکت را به جایگاه اول صنعت فولاد کشور ارتقا بدهد. تولید ورقهای رنگی، ورق خودرو و همچنین انواع ورقهای مورد نیاز در تولید لوازم خانگی از جمله اقداماتی به شمار میرود که این شرکت را در میان حلقههای اصلی زنجیره فولاد کشور و به تعبیری دیگر، حلقه وصل صنعت فولاد قرار داده است. امروز فولاد مبارکه میتواند الگویی برای سایر فولادسازهای کشور در راه گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد صنعتمحور باشد. به اعتقاد کارشناسان اگر در زنجیره اصلی فولاد توازن ایجاد نشود و ناپایداریهای موجود مورد اصلاح قرار نگیرد، نمیتوان راه گذار به اقتصاد غیرنفتی را از طریق بهبود عمکرد فولادسازی تسریع کرد.