تاریخ: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ ، ساعت ۲۳:۲۰
بازدید: ۴۸
کد خبر: ۳۷۵۰۷۲
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
چگونه می‌توان بانک‌های ضعیف را احیا کرد؟

نقشه راه اصلاح نظام بانکی

نقشه راه اصلاح نظام بانکی
‌می‌متالز - در یک نشست تخصصی راهبرد‌ها و چارچوب‌های بازسازی، اصلاح و گزیر بانک‌های ضعیف در ایران بررسی شد. در این نشست، مدل بومی‌سازی شده‌ای برای مواجهه با بحران در بانک‌ها ارائه شد که بر پایه تجربه‌های بین‌المللی و استاندارد‌های نهاد‌هایی مانند کمیته بال و هیات ثبات مالی طراحی شده است. همچنین، چالش‌های قانونی، زیرساختی و نظارتی نظام بانکی ایران، لزوم تکمیل قوانین مرتبط، نقش بانک مرکزی و صندوق ضمانت سپرده‌ها و اهمیت اجماع حاکمیتی برای اصلاحات اساسی در نظام بانکی بررسی شد.

به گزارش می‌متالز، نشست تحلیلی «راهبرد‌های برنامه‌های بازسازی، اصلاحی و گزیر» با حضور اعظم احمدیان مدیر گروه مطالعات بانکداری و نهاد‌های پولی و عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی، کورش پرویزیان رئیس پژوهشکده پولی و بانکی، حسین صدقی مدیرکل تنظیم مقررات بانک مرکزی، عباس معمارنژاد، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و معاون اسبق بانک و بیمه وزارت اقتصاد و فرشاد حیدری رئیس موسسه عالی آموزش بانکداری ایران روز شنبه ۱۳ اردیبهشت در پژوهشکده پولی و بانکی برگزار شد.

طراحی الگوی جامع برخورد با بانک‌های ضعیف

اعظم احمدیان، مدیر گروه مطالعات بانکداری و نهاد‌های پولی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی، ابتدا به ارائه دستاورد‌های پروژه تحقیقاتی مهمی پرداخت که با هدف طراحی الگویی جامع برای نحوه برخورد با بانک‌های ضعیف در ایران، توسط این پژوهشکده و به سفارش بانک مرکزی انجام شده است. این پروژه که نیاز به آن در سال ۱۴۰۲ احساس شده بود، در دو فاز اصلی تعریف شده: فاز اول متمرکز بر مطالعه عمیق ادبیات و رهنمود‌های بین‌المللی و تجارب موفق جهانی بود و فاز دوم به طراحی و تدوین الگویی عملیاتی و بومی سازی شده برای شرایط خاص ایران اختصاص یافت.

نیمه نخست سال ۱۴۰۳ شاهد به ثمر رسیدن فاز اول این پروژه بود. تیم تحقیق، با تمرکز بر رهنمود‌های نهاد‌های معتبر بین‌المللی مانند هیات ثبات مالی (FSB) و کمیته نظارت بانکی بال (Basel Committee)، چارچوب‌های نظری و عملیاتی موجود را به دقت واکاوی کرد. همزمان، تلاشی گسترده برای بررسی تجربیات عملی کشور‌ها صورت گرفت؛ در این راستا، عملکرد حدود ۵۰ کشور توسعه یافته و در حال توسعه مطالعه شد و از میان آنها، تجربیات ۱۱ کشور که برنامه‌های مشخصی را در زمینه برخورد با بانک‌های ضعیف پیاده سازی کرده بودند، به طور اخص و با جزئیات بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌های این مرحله، در جلسات کارشناسی متعددی با معاونت تنظیم گری و نظارت بانک مرکزی به بحث گذاشته شد تا ضمن ارزیابی میزان نزدیکی رویکرد‌های داخلی با استاندارد‌های جهانی، شکاف‌های موجود شناسایی و زمینه برای طراحی الگوی بومی فراهم شود. احمدیان برای تبیین ساختار استخراج شده از این مطالعات، از یک «تمثیل ساختمانی» بهره جست. در این الگو، کل فرآیند مواجهه با بانک‌های در معرض خطر به یک ساختمان تشبیه می‌شود که پایه‌ای مستحکم دارد. این پایه، مکانیزم هشدار زودهنگام یا واکنش سریع است که تمامی اجزای دیگر ساختمان، شامل دیوار‌ها و ستون‌ها (نماد برنامه‌های مختلف مداخله‌ای مانند بازسازی، اصلاحی، مداخله زودهنگام و گزیر) بر روی آن استوار می‌شوند و سقف این بنا نیز نمایانگر هدف نهایی، یعنی سلامت مالی بانک ها است. این تمثیل به خوبی بر اهمیت حیاتی شناسایی به موقع و واکنش سریع به مشکلات تاکید دارد.

کمیته بال، به عنوان یکی از مراجع اصلی تدوین استاندارد‌های بانکی، در سال ۲۰۰۲ رهنمودی در خصوص تعامل با بانک‌های ضعیف منتشر کرد که در نسخه به روز شده آن در سال ۲۰۱۵، توجه ویژه‌ای به طراحی «مکانیزم هشدار سریع (Early Warning System - EWS)» شد. این مکانیزم، ابزاری فراتر از آزمون‌های تنش (Stress Testing) سنتی است. تفاوت اصلی در جامعیت و عمق تحلیل آن نهفته است؛ EWS نه تنها معیار‌های کمی بلکه معیار‌های کیفی را نیز در بر می‌گیرد و به تحلیلی همه جانبه از ساختار کسب وکار بانک، کیفیت حاکمیت شرکتی، مدل‌های ارزیابی سلامت و شناسایی نقاط ضعف می‌پردازد. مهم‌تر آنکه، این تحلیل‌ها را در بستر تعامل با شرایط اقتصاد کلان و سیاستگذاری‌های کلی قرار می‌دهد.

اگرچه ریشه‌های شکل گیری چنین مکانیزم‌هایی به دهه ۱۹۷۰ بازمی گردد، اما بحران مالی جهانی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ که بسیاری از این سیستم‌ها در پیش بینی آن ناکام ماندند، منجر به بازبینی و تقویت آنها شد. در نسخه‌های جدیدتر، تاکید بر تعریف آستانه‌های بحرانی چندگانه (هم برای معیار‌های داخلی بانک و هم در تعامل با اقتصاد کلان) و لحاظ کردن پویایی‌های محیطی افزایش یافت. کارآیی این رویکرد در بحران فراگیر ویروس کرونا به اثبات رسید؛ کشور‌هایی که این مکانیزم‌ها را پیاده کرده بودند (مانند اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده) توانستند به سرعت آستانه‌های بحرانی خود را متناسب با شرایط جدید تطبیق داده و واکنش‌های سیاستی مناسبی را اتخاذ کنند. کارکرد اصلی EWS کمک به نهاد ناظر برای شناسایی زودهنگام بانک‌های ضعیف و حتی نقاط ضعف در بانک‌های به ظاهر قوی و انتخاب مناسب‌ترین برنامه از میان طیف برنامه‌های موجود (بازسازی، اصلاحی، مداخله زودهنگام و گزیر) برای هر مورد خاص است.

احمدیان تاکید کرد که برنامه‌های مختلفی که برای بانک‌های ضعیف در نظر گرفته می‌شود، مراحلی از یک فرآیند پیوسته و اقتضایی هستند. «برنامه اقتضایی» (Contingency Plan) چارچوب کلی یا همان ساختمان اصلی است که چهار برنامه مشخصِ بازسازی (Recovery)، اصلاحی (Corrective Action)، مداخله زودهنگام (Early Intervention) و گزیر (Resolution) در درون آن قرار می‌گیرند. ورودی این چارچوب، اطلاعات حاصل از مکانیزم هشدار سریع است که مشخص می‌کند بانک در کدام آستانه قرار دارد و کدام برنامه باید برای آن فعال شود. این فرآیند معمولا از برنامه بازسازی آغاز می‌شود. در این مرحله، مسوولیت اصلی طراحی و اجرای برنامه بر عهده خود بانک است، البته بر اساس چارچوب و رهنمود‌هایی که توسط مقام ناظر (بانک مرکزی) تهیه می‌شود.

نقش ناظر عمدتا نظارت بر حسن اجرا و گزارش دهی تخطی‌های احتمالی است. هیات ثبات مالی و کمیته بال تاکید دارند که در تدوین برنامه بازسازی، ابتدا باید حاکمیت برنامه (نقش و مسوولیت دقیق بانک و ناظر) مشخص شود. سپس، مجموعه‌ای از محرک‌ها (Triggers)، ماشه‌ها (Thresholds) و آستانه‌ها برای معیار‌های کلیدی کمی و کیفی (مانند کفایت سرمایه، نقدینگی، کیفیت مدیریت، حاکمیت شرکتی، سودآوری، ریسک و رتبه بندی نظارتی) تعریف شوند تا وضعیت بانک (سالم، در معرض خطر، نیازمند اصلاح و...) و نقاط لزوم فعال سازی برنامه مشخص شود. ابزار‌های برنامه بازسازی شامل روش‌های تحلیلی مانند ارزیابی آسیب پذیری، تحلیل استراتژی، آزمون بحران و سناریوسازی هستند و گزینه‌های آن شامل اقدامات عملی مانند برنامه بازسازی نقدینگی، برنامه بازسازی سرمایه، کاهش ریسک و تجدیدساختار می‌شوند.

احمدیان با اشاره به برنامه بازسازی مالزی به عنوان یک نمونه موفق، اجزای هفت گانه آن (الزامات، تحلیل استراتژی، شناسه‌های بازسازی، گزینه‌ها، تحلیل سناریو، طرح ارتباطی و افشا، ارزیابی و بازبینی) را برشمرد و بر اهمیت شناسایی «فعالیت‌های حیاتی» بانک‌ها (که توقف آنها ریسک سیستمی ایجاد می‌کند) و «ظرفیت بازسازی» بانک (توانایی واقعی بانک برای اجرای گزینه‌های پیشنهادی) تاکید کرد؛ نکاتی که به نظر می‌رسد در مستندات رسمی ایران کمتر به آنها پرداخته شده است. اگر برنامه بازسازی موفقیت‌آمیز نباشد و بانک نتواند به وضعیت باثبات بازگردد، مراحل بعدی فعال می‌شوند. در «برنامه اصلاحی»، شدت مداخله مقام ناظر افزایش می‌یابد. در این مرحله، علاوه بر تعیین چارچوب، اجرای برنامه‌ها نیز عمدتا توسط مقام ناظر هدایت و مدیریت می‌شود و «مرجع گزیر» نیز در جریان قرار می‌گیرد تا برای اقدامات احتمالی آتی آماده باشد.

ابزار‌های این مرحله تخصصی‌تر بوده و ممکن است مستقیما بر حاکمیت شرکتی، عملیات و وضعیت نقدینگی بانک تاثیر بگذارند. مداخله زودهنگام و نهایتا گزیر، مراحل بعدی با شدیدترین سطح مداخله هستند. احمدیان تصریح کرد که ورود به فرآیند گزیر لزوما به معنای انحلال فوری بانک نیست؛ بلکه گزیر، خود مجموعه‌ای از ابزار‌ها و برنامه‌ها (مانند انتقال دارایی/بدهی، بانک انتقالی، ادغام) را در بر می‌گیرد که هدف اولیه آنها همچنان بازگرداندن بانک به حالت سالم یا حداقل مدیریت کنترل شده وضعیت آن برای جلوگیری از آسیب سیستمی است. انحلال، تنها زمانی رخ می‌دهد که تمامی برنامه‌های اصلاحی و ابزار‌های گزیر به نتیجه نرسند. بخش پایانی ارائه احمدیان به بررسی قوانین موجود ایران در این حوزه اختصاص داشت. وی ضمن اشاره به وجود بستر‌های قانونی در قانون بانک مرکزی (مانند مواد ۲۸ و ۲۹) برای شناسایی بانک‌های ضعیف، اقدامات اکتشافی، حمایت از فرآیند‌های شناسایی، برنامه‌های بازسازی، اصلاحی، مداخله و گزیر، ارزیابی عملکرد و بازپرداخت سپرده‌ها، به چالش‌ها و خلأ‌های موجود نیز پرداخت.

چند راهبرد برای نظارت و مدیریت بحران در نظام بانکی ایران

حسین صدقی، مدیرکل تنظیم مقررات بانک مرکزی، به تشریح رویکرد‌ها و استراتژی‌های کلان این نهاد برای نظارت بر بانک‌ها پرداخت و تاکید ویژه‌ای بر توسعه و پیاده سازی چارچوب «گزیر» (Resolution) یا همان مدیریت تخصصی ورشکستگی و بازسازی بانک‌های مشکل دار داشت. وی تبیین کرد که بانک مرکزی چهار راهبرد اصلی را در این حوزه دنبال می‌کند که هدف غایی آنها، تضمین ثبات و سلامت نظام بانکی کشور است. یکی از محوری‌ترین اقدامات، تکمیل زیرساخت‌های قانونی برای گزیر بانکی است. هرچند قانون جدید بانک مرکزی که از خرداد ۱۴۰۳ به اجرا درآمده، مفهوم گزیر را معرفی و نقطه ورود به آن (بر اساس شاخص‌های کلیدی سلامت مانند کفایت سرمایه و نقدینگی) و مقام راهبر آن (معاون تنظیم گری و نظارت بانک مرکزی) را مشخص کرده است، اما از دیدگاه اجرایی، جزئیات فرآیند پیاده سازی آن به اندازه کافی روشن نیست.

به همین دلیل، بانک مرکزی به جای اصلاح زمان بر قانون اصلی، با مجلس شورای اسلامی وارد همکاری شده تا جزئیات ضروری، فرآیند‌های اجرایی و تطابق روش‌ها با شرایط ایران را در قالب «طرح گزیر نظام بانکی» تدوین و قانونی کند. انتظار می‌رود با تصویب این طرح، ابهامات اجرایی رفع شده و یک چارچوب قانونی جامع برای مدیریت بانک‌های ناسالم فراهم شود. همزمان، اصلاحات ساختاری در بانک مرکزی نیز انجام شده و بخش ویژه‌ای برای راهبری امور گزیر ایجاد شده است.

راهبرد کلیدی دیگر، ابزارسازی و ظرفیت سازی برای اجرای گزیر است. قانون بانک مرکزی، «صندوق ضمانت سپرده‌ها» را به عنوان ابزار اصلی و «مدیر گزیر» تعیین کرده است. این صندوق پس از تصمیم هیات عالی بانک مرکزی، مسوولیت اجرای اقدامات گزیر را بر عهده خواهد داشت. این اقدامات شامل مجموعه‌ای از ابزار‌ها مانند کوچک سازی ترازنامه، انتقال دارایی‌ها و بدهی ها، تشکیل بانک انتقالی، ادغام یا در نهایت انحلال بانک مشکل دار است که فرآیند دقیق اجرای هر یک از این موارد در طرح جدید گزیر مشخص خواهد شد. علاوه بر صندوق ضمانت سپرده‌ها، تاسیس و تقویت نهاد‌های مکمل دیگری نیز ضروری است. «شرکت مدیریت دارایی ها» که در قانون برنامه هفتم توسعه و طرح گزیر پیش بینی شده، وظیفه مدیریت و وصول مطالبات غیرجاری و دارایی‌های مشکل دار بانک‌ها را با هدف کمک به ثبات شبکه بانکی بر عهده خواهد داشت.

آیین نامه تاسیس و اساسنامه این شرکت تدوین و در مسیر تصویب در هیات وزیران قرار دارد. همچنین، نیاز به تاسیس «شرکت ارزش گذاری دارایی ها» برای ارزیابی دقیق کیفیت دارایی‌های بانک‌ها (AQR) احساس می‌شود که پیش بینی می‌شود در طرح جدید به آن پرداخته شود. برای توانمندسازی صندوق ضمانت سپرده‌ها جهت ایفای نقش جدیدش به عنوان مدیر گزیر، اصلاحات لازم در اساسنامه آن نیز در حال انجام است. دو راهبرد دیگر، تقویت نقش نظارت بانکی و تعامل موثر بین مقام ناظر و سایر نهاد‌ها هستند. ضمن تاکید بر نقش محوری بانک مرکزی به عنوان ناظر اصلی، لزوم همکاری و هماهنگی با سایر نهاد‌های تصمیم‌گیر و همچنین تعامل سازنده با خود بانک‌ها برای پیشبرد اهداف نظارتی و اجرایی کردن فرآیند گزیر مورد توجه قرار گرفته است.

در نهایت، طرح گزیر نظام بانکی که در مجلس در دست بررسی است، نقشی حیاتی در تکمیل این پازل دارد. این طرح نه تنها فرآیند‌های اجرایی روش‌های مختلف گزیر (از بازسازی و انتقال تا انحلال) را به تفصیل شرح خواهد داد، بلکه به طراحی برنامه نهاد‌های مکمل، مفهوم سازی فرآیند بازسازی بانک ها، تعیین وظایف هیات اجرایی گزیر و پر کردن خلأ‌های قانونی موجود، به ویژه در زمینه انحلال بانک ها، خواهد پرداخت.

اصلاح نظام بانکی نیازمند زیرساخت‌های حقوقی و نظارتی است

در ادامه این نشست فرشاد حیدری، معاون اسبق نظارتی بانک مرکزی و رئیس موسسه عالی بانکداری اظهارکرد: بانک مرکزی در دهه ۳۰ تاسیس شد، دهه‌ها قبل از آن نخستین بانک‌ها در ایران تاسیس شدند. در ابتدا هیچ رویکردی در رابطه با تخلف این بانک‌ها وجود نداشت، اما بعد‌ها مشکلاتی شکل گرفت که وجود ناظر را ضروری کرد. در دهه ۲۰ تعدادی از مومنین معتقد بودند نباید در بانک‌ها سپرده گذاری کنند. به همین علت نخستین صندوق‌های قرض الحسنه نیز در آن زمان شکل گرفت. تجربه‌های مختلفی وجود دارد که بانک ها، صندوق‌ها، موسسات و تعاونی‌ها بدون وجود ناظر با مشکلات زیادی روبه‌رو شدند. در گذشته برای رفع مشکل بانک‌ها و موسسات ناسالم آنها را ادغام می‌کردیم، اما تجربه نشان داده این اقدام منجر به ایجاد بانک‌های قوی نشده و در واقع تجربه نشان داده انحلال بانک‌های ناسالم روش بسیار بهتری است.

بانک مرکزی برنامه مشخصی را برای اصلاح و دسته‌بندی بانک‌ها در نظر گرفت، اما بانک‌ها سامانه‌های مختلفی دارند که اتصال آنها به بانک مرکزی بسیار زمان بر بود و امکانات و زیرساخت‌های لازم وجود نداشت. به همین علت تلاش شد تا زیرساخت‌های قانونی تدوین شود و راهبرد‌هایی در قانون شکل بگیرد. در واقع اصلاح نظام بانکی نیازمند زیرساخت‌های حقوقی و نظارتی است. این راهبرد‌ها در قانون جدید بانک مرکزی نمود پیدا کرده و به بند‌های این قانون اضافه شده که به عملیات اصلاح نظام بانکی کمک می‌کند. بانک مرکزی برای انحلال باید به قانون تجارت مراجعه کند و از طرفی قانون تجارت مشکلاتی دارد که در رابطه با اجرای برنامه‌های بازسازی، اصلاح و گزیر در برابر بانک‌های ناسالم باید قانونی شفاف، روایی، کامل و روشن وجود داشته باشد تا به نتیجه برسد.

نخستین شرط اصلاح نظام بانکی اجماع سه قوه است

عباس معمارنژاد، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد، با تاکید بر اهمیت سیستمی بانک‌ها در اقتصاد بانک محور ایران، فرآیند اصلاح و انحلال آنها را متفاوت از سایر شرکت‌ها دانست. او معتقد است برنامه‌های اصلاحی تاکنون به دلیل تاثیر عوامل غیربانکی و سیاسی-اجتماعی ناموفق بوده‌اند. تجربه ادغام در بانک سپه، به دلیل عدم توجه به الزامات حقوقی، قانونی، مقرراتی و چالش‌هایی نظیر ارزش گذاری غیرشفاف دارایی ها، ابهام در تامین مالی، نحوه انتخاب بانک پذیرنده و وضعیت نامشخص سهامداران، نمونه‌ای از این ناکامی هاست. معمارنژاد ضعف نظارت فعال و برخط بانک مرکزی را ناشی از فقدان سیستم‌های یکپارچه در بانک‌ها دانسته و به ارجاعات جسته و گریخته برنامه هفتم به اصلاح نظام بانکی (مانند عدم تعیین فرآیند ورود صندوق ضمانت سپرده‌ها) اشاره می‌کند. او الزامات کلیدی برای اصلاح موفق را شامل اجماع در میان سیاستگذاران اقتصادی، در نظر گرفتن منافع تمام ذی نفعان (سهامداران، مشتریان، دولت و...) و اصلاح ریشه‌ای حاکمیت شرکتی می‌داند. به عقیده او، حاکمیت شرکتی صوری و فردمحور در بانک ها، یکی از دلایل اصلی ناترازی آنهاست و نیازمند توجه جدی در فرآیند اصلاح است.

منبع: دنیای اقتصاد

عناوین برگزیده