به گزارش می متالز، سهام تایدواتر خاورمیانه پس از یک مسیر داغ قیمتی در ماههاپی قبل، در حالیکه در مسیر استراحت قرار داشت با انتشار عملکرد سهماه به صف خرید کشیده شد و طی روزهای اخیر با تقاضای سنگین به دنبال انتشار عملکرد بهار مواجه شده است. سود بهار در نگاه اول بسیار چشمگیر به نظر میرسد اما در بررسی دقیقتر و موشکافی عملکرد فصل نخست ابهامات جالب توجهی وجود دارد.
حاشیه سود ناخالص این شرکت به طرز عجیبی به بیش از 90 درصد رسیده است. لازم به ذکر است حاشیه سود شرکت در سال 97 حدود 30 درصد بود. این شرکت در بهار 97 بیش از 58 میلیارد تومان درآمد شناسایی کرده و برای چنین درآمدی کمتر از 5 میلیارد تومان بهای تمامشده شناسایی شده است. در سال 97 کل درآمد حدود 376 میلیارد تومان بوده و بهای تمامشده حدود 260 میلیارد تومان است. با توجه به هزینههای تورمی این صنعت نمیتوان علت چنین رخدادی را توجیه کرد. درحالیکه انتظار برای اصلاحیه عملکرد بهار یا توضیحات بیشتر در این خصوص وجود داشت اما سهم همچنان به پشتوانه این گزارش فصلی به صفنشینی ادامه میدهد و این ابهام به قوت خود باقی است.
علت غیرمنطقی بودن چنین حاشیه سودی، زمانی بیشتر خودنمایی میکند که در دورههای پیشین یا در مقایسه با شرکتها با عملیات مشابه منطقی برای توضیح آن وجود ندارد. توضیحی در خصوص این عدد در صورتهای مالی تایدواتر ثبت نشده است و تنها مبلغی کمتر از 5 میلیارد تومان برای بهای تمامشده فروش لحاظ شده است.
چنین شرایطی گرچه میتواند نشان از تحول شرکت باشد اما با توجه به اینکه منطقی برای آن یافت نمیشود، میتواند حاصل خطای محاسباتی در صورتهای مالی یا سایر موارد باشد. بر این اساس باید با دقت بیشتری به صورتهای مالی این شرکت رسیدگی کرد. اگر در واقع چنین تحول عجیبی رخ داده است علت اینکه شرکت مشابه مانند خدمات دریایی و کشتیرانی سینا نمیتواند به چنین دستاوردی دست یابد چیست؟ حاشیه سود ناخالص «حسینا» با 120 میلیارد تومان درآمد در سهماه نخست 36 درصد بود. یا اینکه چرا در دورههای پیشین در شرکت چنین اتفاقی رخ نداده محل سوال است، در هر صورت باید شفافسازی ویژهای در این خصوص انجام شود.
جهس سودآوری شرکتهای مانند تایدواتر یا خدمات بندری سینا در سال 97 بیش از آنکه به افزایش حجم عملیات مرتبط باشد به جهش نرخ ارز و نرخ کارمزد عملیات مرتبط بود. هزینههای ریالی در کنار درآمدهای ارزی چنین جهشی را در سودآوری ایجاد کرده است. با این حال با هزینههای تورمی ترکیب هزینهها نمیتواند حاشیه سود بیش از 90 درصدی را توجیه کند.
گزارش تفسیری ضمیمه به صورتهای مالی سهماه نخست نیز از کاهش حجم عملیات در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته خبر میدهد اما علت ریزش شدید بهای تمامشده نسبت به دوره مشابه سال قبل در این گزارش نیز مشخص نیست. همچنان باید گفت حاشیه سود ناخالص بیش از 90 درصدی در این شرکت قابل توجیه نیست و باید به احتمال وقوع سایر موارد وزن بیشتری داد. حاصل چنین اتفاقی سود 50 تومانی به ازای هر سهم تایدواتر بوده است که اگر سایر سناریوها صحیح باشد احتمال افت محسوس سودآوری این شرکت در بهار وجود دارد، در چنین شرایطی اثر آن بر قیمت سهام قابل توجه خواهد بود.