بهطور کلی گزینههای بسیاری در رابطه با بحث نام تجاری (برندسازی) وجود دارد که در زمینه فولاد میتوان به موارد زیر اشاره کرد. درباره بازار داخلی مهمترین اولویتهای شناساندن محصول به مشتریان در بازار میتواند توجه به اولویتهای مهمی باشد که یکی از آنها ارائه محصولی با قیمت مناسب و منطبق با حداقل میانگین قیمت بازار ضمن برخورداری از استاندارد عرف پذیرفتهشده در بازار است. بدون شک مهمترین اولویت مشتری توجه به قیمت کالا است؛ البته برخورداری از یک حداقل شاخص استاندارد هم لازمه مقبولیت کالای پیشنهادی در بازار است. برای مثال هماکنون حداقل ۴۵ شرکت تولیدکننده میلگرد آجدار در کشور ما وجود دارد که بهراحتی میتوان نرخ میانگین محصولات تولیدی روزانه این ۴۵ شرکت را برآورد کرد، بنابراین شرکتی به حصول موفقیت درباره جذب سهم بیشتری از تقاضای بازار نزدیکتر خواهد بود که با حفظ یک تعادل منطقی بین کیفیت و قیمت، تلاش کند نرخ و کیفیت محصول خود را نزدیک میانگین این جدول نگه دارد. ویژگی مهم دیگر که میتواند یک نام تجاری را مطرح کند، حفظ و توجه ویژه به کانالهای فروش است. هر اندازه کانالهای فروش بیشتر باشند، شانس موفقیت محصول در بازار داخلی بیشتر خواهد بود.
مسئله دیگر مطابقت کیفیت اسمی محصول با کیفیت واقعی آن است، بهطوریکه اثبات صداقت ادعای شرکت درباره محصول تولیدی آن بتواند اعتماد مشتری را در بلندمدت جلب کند؛ برای مثال درباره میلگرد آجدار باید گفت که در بیشتر نقاط ایران بیشتر موارد مصرف پروژههای عمرانی میلگرد استاندارد A۳ است، از اینرو این نوع میلگرد بیشترین حجم تقاضای بازار را از آن خود دارد. اگر شعار شرکت درباره کیفیت محصول A۳ تولیدی خود با آنچه در واقعیت وجود دارد متناقض باشد، صدمهای که به نام شرکت وارد میشود گاهی اوقات میتواند جبرانناپذیر باشد. مورد مهم دیگر، مبحث یکسانسازی قیمت محصولات شرکت در کل منطقه زیر پوشش آن و تلاش برای حفظ منافع تمامی کانالهای فروش زیرمجموعه است، وفاداری کانالهای فروش درصورتی تحقق مییابد که شرکت همواره با توجه به تغییرات قیمتی که اعمال میکند موجب متضرر شدن کانالهای توزیعی زیرمجموعه نشود؛ بهترین استراتژی ممکن در اینباره اجتناب از تغییرات غیرمنتظره و غیرخازنی و پیروی از تغییرات با شیب ملایم است؛ منظور تغییرات گامبهگام است. یعنی تغییراتی که هیجانی و ناگهانی نبوده و با یک پیوستگی منظم همراه با یک شیب ملایم باشد. تغییر مسیر از سمت تبلیغهای حجمی سنتی به سمت ارتباط یکبهیک با مشتری با استفاده از ابزارهای جدید ارتباط فردی و تلاش برای بومیسازی عامل دیگری است که میتواند نام یک شرکت تجاری را مطرح کند. از سوی دیگر ایستایی و انتظار برای حرکت بازارها باید ممنوع شود و حرکت به سمت بازاریابی و تلاش برای دستیابی به بازارهای تعریفنشده باید در سطح وسیعتر انجام شود. درنهایت یکی دیگر از موارد مهمی که در جهت برندسازی همواره باید به آن توجه کرد، بحث حفظ وفاداری مشتری است. درکل عامل اصلی موفقیت در فضای اقتصادی امروز واقعگرا بودن و توجه به منابع موجود و در دسترس بودن این منابع و همچنین تلاش برای یافتن بهترین راه بهرهبرداری از این منابع است؛ عاملی که با تلاش برای برقراری یک برآیند جمعی بین عواملی که پیشتر مطرح شد را ایجاد کرد تا راه را برای موفقیتهای پیشرو و شناختهتر شدن محصولات تجاری هموارتر کرد.