به گزارش می متالز، این موضوع را وزیر نفت ایران روز گذشته مطرح کرده است. بیژن زنگنه درباره سیاستهای آمریکا برای اعمال نفوذ در بازار جهانی نفت گفته است: «من هیچ شکی ندارم که یکی از دلایل آمریکا برای تحریم ایران و ونزوئلا، فراهم کردن بازار برای نفت شیل خودش است، آن هم با قیمتهایی که سرمایهگذاری را توجیه کند.» به گفته او، «آمریکا در دو سال پیاپی ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، هر سال ۵/ ۱ میلیون بشکه در روز به تولید خود اضافه کرد که با قیمتهای بالای ۶۰ دلار فروخت و بدون زحمت هم توانست با خارج کردن ایران و ونزوئلا، بازار را در اختیار داشته باشد.» از این رو زنگنه معتقد است، «انگیزه آمریکا برای تحریم ایران تنها سیاسی نبوده است، بلکه این کشور انگیزههای اقتصادی نیز برای اعمال فشار بر صادرات نفت ایران داشته است؛ انگیزههایی که پوششی سیاسی به خود گرفت و آمریکا آن را با زور و گردنکلفتی اعمال کرد.»در این میان، نگاهی به آمار صادرات نفت آمریکا و همچنین روند خرید نفت مشتریان سنتی ایران بعد از تحریمها میتواند اظهارات وزیر نفت را تایید کند. به این معنا که صادرات نفت آمریکا طی دو سال گذشته دو بار جهش یافته است. اولین بار، همزمان با نزدیک شدن به اعمال تحریمهای ایران در نوامبر ۲۰۱۷ بوده است. جهش دوم نیز بعد از عدم تمدید معافیتهای نفتی ایران یعنی در اواسط سال جاری میلادی رقم خورده است. از این رو میتوان گفت آمریکا بهعنوان مدعی اصلی اقتصاد آزاد با فشارهای سیاسی خود به نقض اصول اقتصاد آزاد دست زده است.
تاریخ نفت از آمریکا شروع میشود. آمریکا مهد تاسیس بزرگترین شرکتهای تولیدکننده نفت است که هفت خواهران نامیده میشد. با این حال خیلی سریع رشد مصرف، میزان تولید را در این کشور پشت سرگذاشت و آمریکا از سالهای دور به واردکننده خالص نفت و فرآوردههای نفتی بدل شد. آنطور که آمار نشان میدهد از دهه ۴۰ میلادی آمریکا واردکننده خالص نفت بوده است. اما شدت وابستگی این کشور به واردات نفت به مرور افزایش یافت، در واقع بهدنبال رشد مصرف و کاهش تولید، خالص واردات نفت این کشور نیز جهش یافت، بهطوریکه در سال ۲۰۰۵ خالص واردات نفت آمریکا به حدود ۱۳ میلیون بشکه رسید. عامل رسیدن به چنین ارقامی علاوه بر مصرف شدید و کنترل نشده، افت تولید نفت بود. در سال ۲۰۰۵ میزان تولید نفت خام آمریکا به کف چندین ساله خود که حدود ۵ میلیون بشکه در روز بود، سقوط کرد.
اما انقلاب شیل تمام معادلات را در بازار نفت آمریکا و حتی جهان تغییر داد. بهدنبال تولید نفت از ذخایر موسوم به شیل، روند کاهشی تولید آمریکا متوقف شد و این رشد شدید تولید تا امروز ادامه داشته است. درحالحاضر این کشور نزدیک به ۱۳ میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند و بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است. رشد تولید موجب شد که روند افزایشی واردات این کشور نیز متوقف شود و در کنار آن دولت اواخر سال ۲۰۱۵ قانون ۴۰ ساله منع صادرات نفت را که در راستای امنیت انرژی آمریکا وضع شده بود، کنار بگذارد. از این رو صادرات نفت این کشور از سال ۲۰۱۶ آغاز شد و خیلی زود جهش یافت، درحالحاضر آمریکا بهطور متوسط روزانه بیش از ۳ میلیون بشکه در روز نفت صادر میکند.بنابراین رشد تولیدات شیل موجب شد که واردات نفت آمریکا کاهش صادرات آن افزایش یابد و حال این کشور درحال بدل شدن به صادرکننده خالص نفت است. آنطور که آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد، این کشور در ماه سپتامبر برای اولین بار از دهه ۴۰ میلادی یعنی بعد از نزدیک به ۸۰ سال ۸۹ هزار بشکه نفت و فرآورده در روز صادر کرده است؛ پیشبینیها حکایت از ادامه این روند دارد. اداره اطلاعات انرژی آمریکا در آخرین گزارش خود برآورد کرد که خالص واردات این کشور در سالجاری میلادی حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز بوده، اما پیشبینی شده که آمریکا در سال ۲۰۲۰ بهطور خالص روزانه بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در روز نفت صادرکند.
زمانی که در سال ۲۰۱۵ دولت باراک اوباما تصمیم گرفت که صادرات نفت این کشور را آزاد کند، بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که نفت آمریکا نمیتواند فراگیر شود. آنها بر این باور بودند که بعد مسافت موجب هزینه بالای حمل و صادرات نفت این کشور میشود از این رو آنها آمریکای جنوبی، کانادا و نهایتا کشورهای اروپایی را مقصد نفت این کشور میدانستند. با این حال گذشت زمان نشان داد که این برآوردها اشتباه بوده است. تولیدکنندگان آمریکا برای بازاریابی قیمتهای خود را به سطوحی رساندند که خرید آن از سوی کشورهای آسیایی نیز به صرفه شد.
در این میان اما حذف نفت ایران از بازار آسیا به محرکی برای اقبال بیشتر به نفت آمریکا بدل شد. نگاهی به آمار نشان میدهد بین کاهش روند صادرات نفت ایران و آمریکا به آسیا رابطه معکوسی وجود دارد. به این معنا که با کاهش هرچه بیشتر صادرات نفت ایران به این منطقه به دنبال تحریمها، صادرات نفت آمریکا بیشتر رشد کرده است. ترامپ در ۸ مه سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و اعلام کرد که ظرف ۶ماه تحریم خرید نفت ایران آغاز خواهد شد. از آنجا که او اعلام میکرد معافیتی برای ادامه خرید نفت به کشوری اعطا نخواهد کرد، مشتریان سنتی ایران در این بازه ۶ ماهه به آرامی شروع به کاهش وابستگی خود به نفت ایران کردند. از این رو روند صادرات نفت ایران پیش از اعمال تحریمها کاهشی شد. آمار منتشر شده از سوی گمرک کشورهای خریدار نفت ایران نشان میدهد که فروش نفت در بازار آسیا در زمان خروج از برجام بیش از ۸/ ۱ میلیون بشکه در روز بوده اما در نوامبر آن سال یعنی همزمان با شروع تحریمها به حدود ۶۵۰ هزار بشکه در روز سقوط کرده است. چراکه ژاپن و کرهجنوبی پیش از شروع تحریمها خرید نفت از ایران را متوقف کردند، چین و هند نیز واردات خود از ایران را کاهش دادند. با این حال همزمان با شروع تحریمها آمریکا از معافیت ۶ماهه به خریداران اصلی نفت ایران خبر داد و روند صادرات نفت کشور مجددا رو به افزایش گذاشت. بهطوریکه در آوریل ۲۰۱۹ میزان صادرات به کشورهای آسیایی به بیش از ۵/ ۱ میلیون بشکه در روز رسید. با این حال پایان معافیت از تحریم خرید نفت در مه ۲۰۱۹ موجب شد که صادرات نفت ایران کاهش یابد. پلاتس درحالحاضر میزان صادرات نفت ایران را کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز برآورد میکند.اما نگاهی به آمار صادرات نفت آمریکا به آسیا نشان میدهد روندی برعکس ایران طی کرده است در واقع صادرات این کشور به آسیا طی دو سال اخیر دارای دو جهش است که هر دو به نظر با اعمال فشارها بر ایران همزمان شده است. میزان صادرات این کشور به آسیا با هرچه نزدیک شدن به موعد شروع تحریمها در نوامبر ۲۰۱۸ بیشتر شده است. بهطوریکه این کشور در ماه نوامبر در سطح ایران به آسیا نفت صادر کرده است. جهش دوم در صادرات آمریکا در ژوئن ۲۰۱۹ یعنی یک ماه بعد از عدم تمدید معافیتها برای خرید نفت ایران و فشار حداکثری برای متوقف کردن صادرات نفت کشورمان رخ داده است.علاوه بر آمار، روند مذاکرات آمریکا با مشتریان ایران تلاش دولت ترامپ برای جایگزین کردن نفت آمریکا با ایران را تایید میکند. به این معنا که نمایندگان ترامپ در سفر به کشورهای آسیایی از آنها میخواستند که خرید نفت از ایران را متوقف و به جای آن نفت شیل را خریداری کنند.
در این میان اما برخی این نظریه را که آمریکا علاوه بر انگیزههای سیاسی، انگیزه اقتصادی از تحریم نفت ایران داشته و به دنبال بازاریابی برای نفت خود بوده را رد میکنند. چراکه آنها بر این باورند که تولیدکنندگان آمریکایی همگی از بخش خصوصی بوده و ارتباط مستقیمی با دولت این کشور ندارند. در پاسخ باید گفت باوجود اینکه بخش تولید نفت آمریکا کاملا خصوصی است، اما افزایش صادرات و تولید نفت این کشور تاثیر مستقیم بر اقتصاد آن دارد. به این معنا که بخش مهمی از رشد اشتغال آمریکا در دهه گذشته تحت تاثیر گسترش صنعت نفت و افزایش اشتغالزایی در این صنعت بوده است. همچنین رشد تولید نفت و استقلال انرژی یکی از مهمترین استراتژیهای دولتهای آمریکا طی چند دهه اخیر بوده که بالاخره در دولت ترامپ درحال وقوع است؛ امتیاز سیاسی بزرگی که میتواند در انتخابات پیشرو به کمک ترامپ بیاید. در نهایت باید گفت هرچند بدون تحریم ایران، ممکن بود آمریکا بتواند برای نفت خود در آسیا بازاریابی کند، اما همانطور که وزیر نفت تلویحا اعلام کرد نمیتوانست در سطوح ۶۰ دلار نفت خود را به فروش برساند. در واقع اگر نفت ایران از بازار حذف نشده بود، روند تولید و صادرات آمریکا نمیتوانست چنین شتابی بگیرد. چراکه قیمتها با رشد تولید آمریکا، به سطوح بسیار کمتر از سطوح کنونی میرسید و این خود بهعنوان مانعی در برابر رشد تولید و صادرات این کشور عمل میکرد. علاوه بر این، آمریکا بارها دست به اقداماتی زده که کاملا اقتصاد آزاد را نقض میکند؛ جنگ تجاری این کشور با چین نمونه بارزی از این دست اقدامات است.