به گزارش می متالز، حدود ساعت ۴ بعدازظهر دیروز، دلار روی عدد ۱۳ هزار و ۱۵۰ تومان به کار خود پایان داد که ۱۸۰ تومان بالاتر از قیمت بسته شده روز پنجشنبه بود. با ثبت این رشد میزان بازدهی دلار در پاییز به بالای ۱۵ درصد رسید که در فصل سوم هیچ کدام از ۷ سال اخیر سابقه نداشت. در واقع آخرین باری که دلار در فصل سوم سال، رشد قیمتی بیشتری را تجربه کرده بود به پاییز پرنوسان سال ۹۱ برمیگشت که این ارز ۲۷ درصد رشد کرد و از قیمت ۲ هزار و ۴۳۲ تومان به بهای ۳ هزار و ۹۰ تومان رسید؛ اما چه عاملی موجب شد که قیمت دلار در پاییز ۹۸ رکورد جدیدی را به ثبت برساند؟ برای پاسخ به این سوال، بهتر است کمی به روند ماهانه این ارز دقت کنیم؛ این ارز در ماههای مهر و آبان نوسان چندان زیادی را تجربه نمیکند؛ بهطور مثال، این ارز در مهرماه نزدیک به یک درصد از ارزش خود را از دست داد و در آبان ماه با رشد حدودا ۴/ ۵ درصدی مواجه شد. پس از این دوماه، در آذرماه بود که به یکباره ۱۰ درصد قیمت دلار دچار تقویت ارزش میشود. در نتیجه به نظر میرسد باید بررسی کرد که چه عواملی در آذرماه منجر به افزایش قیمت دلار شدند و در نهایت یک رکورد پاییزی را برای بازار به ثبت رساندند. بیشتر فعالان باور دارند آنچه قیمت دلار را در ماه سوم پاییز افزایشی کرد را میتوان در دو طبقه عوامل واقعی و روانی قرار داد.
در ماهی که دلار بیش از ۱۰ درصد افزایش قیمت را ثبت میکند، طبیعتا سکه تمام بهار آزادی نیز روندی صعودی داشته است. در واکنش به افزایش روز آخر آذرماه در بازار ارز نیز سکه با افزایش خریدها مواجه شد. سکه روز شنبه، ۸۵ هزار تومان افزایش قیمت را به ثبت رساند و با قدرت از مرز ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی عبور کرد و به بهای ۴ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان رسید. این رشد موجب شد که بازدهی دلار در پاییز به بالای ۱۲ درصد برسد و میزان بازدهی آذرماهی نیز در نزدیکی ۱۰ درصد قرار بگیرد. آنچه موجب شده است میزان بازدهی سکه کمی کمتر از بازار دلار باشد، به روند بهای طلای جهانی بازمی گردد که در ماههای اخیر نه تنها نوسان افزایشی خاصی نداشته است، بلکه نسبت به انتهای تابستان در حدود ۳ درصد از ارزش خود را از دست داده است.
بر اساس صحبتهای تحلیلگران و فعالان، بازار در آذرماه با دو موج تقاضا مواجه شد؛ اولین موج که برای بازارساز قابل پیشبینی بود و به نظر میرسید تا حدی توانایی مدیریت آن را دارد، تقاضای فصلی بود که معمولا با نزدیک شدن به پایان سال میلادی در بازار ایجاد میشود. موج تقاضای دیگری که بازارساز به نظر میرسد پیش بینی نمیکرد، ورود تقاضای احتیاطی به بازار بود؛ تحت تاثیر جو روانی افزایش قیمت بنزین و اعتراضات و برخورد با آن اعتراضات، جو روانی در بازار ارز ایجاد شد که منجر به ورود تقاضاهای جدیدی به بازار شد. به این مسائل، قطعی مقطعی اینترنت را نیز باید اضافه کرد که برخی از تقاضاها را به تاخیر انداخت و از سوی دیگر جو نااطمینانی را تحتتاثیر قرار داد. در مجموع میتوان گفت آنچه قیمت دلار را در آذرماه تحت تاثیر قرار داد، مجموع ورود تقاضای واقعی و روانی به بازار بود که مورد دوم انتظارات افراد عادی و سرمایهگذاران را نیز تحت تاثیر قرار داد. برخی فعالان، انتظار داشتند بازار با عبور از این جو روانی، کم کم آرام تر شود و رو به سوی قیمتهای پایین تر نیز بگذارد. این اتفاق تا حدی رخ داد و قیمت این ارز حتی از مرز ۱۴ هزار تومانی عقب نشست و در مقطعی به کانال ۱۲ هزار تومانی نیز بازگشت. در واقع، در هفته انتهایی پاییز کمی فضای بازار آرام تر شد، هر چند که در آخرین روز آذر، این ارز توانست بالای محدوده ۱۳ هزار و ۱۰۰ تومانی به کار خود پایان دهد که بالاترین قیمت از ۲۱ آذرماه بود. برخی فعالان باور داشتند، معاملهگران در آستانه سفر رئیسجمهوری ایران به ژاپن احتیاط بیشتری در زمینه خرید ارز داشتند، ولی به نظر میرسد سیگنال خاصی از بهبود شرایط بینالمللی از ژاپن به معاملهگران نرسید و تحت تاثیر همین موضوع، خریدها در روز ابتدایی هفته افزایش یافت. البته برخی فعالان نیز این دیدگاه را باور نداشتند و معتقد بودند، آنچه قیمت دلار را در روز اول هفته بالا برد، مربوط به افزایش تحرکات نوسانگیران بود.
از نظر آنها، بازار همچنان تا حدی تحتتاثیر تقاضای ژانویه قرار دارد و نوسان گیران سعی میکنند در این روزها تا جایی که میتوانند قیمت دلار را بالا ببرند تا بتوانند ارز خود را نیز در قیمتهای بالاتر به فروش برسانند. از نظر این گروه، با عبور بازار از هفته اول دی ماه، قیمتها باز هم به مسیر کاهشی باز خواهند گشت. آنچه مسلم است تا زمانی که دلار زیر نقطه ۱۳ هزار و ۲۰۰ تومانی قرار دارد، افزایشی همچنان جانب احتیاط را تا حدی رعایت خواهندکرد. در این میان، برخی تحلیلگران معتقدند بازارساز باید روند بازار در ۱۰ روز اول دی ماه را با دقت بیشتری رصد کند؛ از نظر آن ها بهطور سنتی نوسانگیران در این مقطع از زمستان فعال تر هستند و در صورتی که بازارساز بتواند قیمتها را مدیریت کند، احتمال اینکه در ادامه سال قیمتها دچار نوسان خاصی شوند، کمتر خواهد شد.