به گزارش می متالز، بدیهی است که هیچکس نمیتواند آینده را با دقت بالا پیشبینی کند. اما بهترین راه برای پیشبینی آینده، ساختن آن است. از نظر آرمسترانگ در دهه آینده، بلاکچینی را خواهیم دید که هم مقیاسپذیرتر (دارای تراکنشهای ارزان و سریع) است و هم کاربران آن حریم خصوصی بیشتری دارند. این فناوری از ۵۰ میلیون کاربر در ابتدای دهه به یک میلیارد کاربر در پایان دهه خواهد رسید. ارزهای دیجیتال بهطور گسترده در دو حوزه مورد پذیرش قرار خواهند گرفت؛ در بازارهای نوظهور (کشورهای در حال توسعه) که سیستمهای مالی سنتی در آنها شکست خواهند خورد و همچنین در استارتآپهای مبتنی بر ارزهای دیجیتال که محصولات مورد نیاز مردم را تولید خواهند کرد. در پایان این دهه بسیاری از فناوریهای استارتآپی، بخشی مربوط به ارزهای دیجیتال خواهند داشت، دقیقا مانند امروز که تمام استارتآپها با اینترنت و یادگیری ماشین سروکار دارند. در ۱۰ سال آینده، حکومتها و موسسات مختلف بهطور گستردهای وارد حوزه ارزهای دیجیتال خواهند شد.
در ادامه بهطور مفصل به بررسی تاثیرات فناوری بلاکچین و ارزهای دیجیتال بر دنیا در ۱۰ سال آینده خواهیم پرداخت:
در دهه ۲۰۲۰ شاهد نسل دوم راهحلها برای مشکل مقیاسپذیری خواهیم بود و بلاکچینهایی عرضه خواهند شد که توان عملیاتی و سرعت تراکنشها را چندین برابر افزایش خواهند داد. درست مانند پهنای باند که جایگزین مودمهای دایل آپ 56K شد و باعث گسترش کاربرد اینترنت در زمینههای مختلف مانند یوتیوب، اوبر و... شد.
به اعتقاد مدیرعامل کوین بیس، بهبود مقیاسپذیری پیششرط اصلی برای کاربردی شدنِ ارزهای دیجیتال در دنیای واقعی است و زمانی که مقیاسپذیری چند برابر پیشرفت کند، شاهد توسعه سریع کاربردهای آن خواهیم بود.
علاوه بر مقیاسپذیری، توسعه حریم خصوصی نیز یکی از پیشرفتهای عمده در دهه پیشرو خواهد بود. درست مانند اینترنت که ابتدا بر بستر پروتکل HTTP بود ولی در حال حاضر اکثر سایتها بهصورت پیشفرض بر بستر HTTPS هستند، شاهد این خواهیم بود که کوینها و بلاکچینهایی با محوریت حریم خصوصی در دهه پیشرو مورد پذیرش قرار خواهند گرفت. در بیشتر موارد منطقی نیست که هر پرداخت و دریافتی را بهطور کاملا شفاف انجام داد.
در حال حاضر تعداد زیادی از تیمهای قدرتمند در حال کار روی پروتکلهای نسل جدید (کازماس، دفینیتی، پولکادوت، اتریوم ۲، آلگوراند و...) هستند و تیمهای دیگری نیز در حال کار روی بهبود مقیاسپذیری بلاکچینهای موجود هستند. پیشبینی نگارنده این است که در دهه پیشرو شاهد پیشرفت بلاکچینها در حوزه توسعهدهندگان، پایگاه کاربری و حجم بازار خواهیم بود. بلاکچینهایی که بر مقیاسپذیری، حریم خصوصی و ابزار توسعهدهندگان تمرکز کنند، بیشتر از سایرین پیشرفت خواهند کرد. احتمالا در دهه پیش رو شاهد ادغام تیمهای بزرگ توسعه باشیم. فورکهای معکوس که در آن دو زنجیره (بلاکچین) به یک زنجیره واحد تبدیل میشود و هر توکن با توکن ادغام دیگر نرخ تبادل ثابت خواهد داشت.
طبق گفته آرمسترانگ، به اندازه شرکتها، خیریهها، پروژههای منبع باز و DAOها، کوین خواهیم داشت (میلیونها ارز دیجیتال). اما فقط تعداد معدودی از بلاکچینها زیرساخت این کوینها را فراهم خواهند کرد. مانند هر صنعت دیگری، احتمالا بلاکچینهایی برنده خواهند بود که به قانون توزیع قدرت پایبند باشند.
دهه ۲۰۱۰ عمدتا مربوط به سوداگری و سرمایهگذاری در عرصه ارزهای دیجیتال بود. زیر مبادلات ارزهای دیجیتال، بیشتر فعالیتها و مدلهای تجاری را هدایت میکردند. آرمسترانگ معتقد است شرکتهایی که در فضای ارزهای دیجیتال تاسیس خواهند شد، در زمینه کاربردیسازی ارزهای دیجیتال پیشرو خواهند بود؛ به این معنی که مردم عادی از این ارزها نه برای ترید در صرافی که برای کاربردهای واقعی استفاده خواهند کرد. در حال حاضر هم شاهد شروع این روند هستیم و از ارزهای دیجیتال در مواردی غیر از ترید، مانند سهامداری، وامدهی، مارجین، کارتهای بدهی، کسب درآمد، تجارت و... استفاده میشود.
در این دهه شاهد رواج نوع جدیدی از استارتآپها خواهیم بود؛ استارتآپهایی بر بستر ارزهای دیجیتال. دقیقا همانطور که جنون «داتکام» ایده راهاندازی استارتآپها را به وجود آورد و یک دهه بعد تقریبا تمام فناوریهای استارتآپی به طریقی به استفاده از اینترنت متوسل شدند، در پایان دهه ۲۰۲۰ نیز تمام فناوریهای استارتآپی بخشی مربوط به ارزهای دیجیتال خواهند داشت.
اولا، این استارتآپها برای سرمایهپذیری از ارزهای دیجیتال استفاده خواهند کرد. این به این معنی است که جمعآوری سرمایه محدود به یک کشور خاص نخواهد بود و توسعهدهندگان میتوانند از تمام جهان سرمایهپذیری کنند. همچنین این کار مانع از هدایت سرمایه به سوی سرمایهگذاریهای خطرپذیر خواهد شد.
ثانیا، این استارتآپها از ارزهای دیجیتال استفاده خواهند کرد و با صدور توکنهایی، محصولات متناسب با نیاز بازار را به دست اولین پذیرندگان این محصولات خواهند رساند و به این ترتیب این افراد در زمینه محصولات ارائهشده، پیشرو خواهند بود. دقیقا مانند کارمندان اولیه یک شرکت که در آن شرکت سهامدار میشوند.
ثالثا، آنها بازارها و جوامع جهانی را با چنان سرعتی گرد هم خواهند آورد که قبل از آن هیچ استارتآپی قادر به انجام آن نبوده است. استارتآپها برای اینکه بتوانند این کار را انجام دهند، باید کشور به کشور در کل دنیا گسترش پیدا کنند و روشهای پرداخت و قوانین و مقررات تمام کشورها را با روشهای خود تطبیق دهند.
هنوز سوالات بسیاری در مورد قانونگذاری ارزهای دیجیتال بیپاسخ ماندهاند؛ اما مزایای ارزهای دیجیتال به اندازهای زیاد است که بازار بالاخره راهی برای پاسخ به این سوالات نیز پیدا خواهد کرد. این استارتآپها با چالشی درگیر خواهند بود که هر استارتآپی با آن مواجه بوده است؛ ساختن چیزی که مردم به آن نیاز دارند. دلیلِ ورود ۱۰۰ میلیون نفر بعدی به حوزه ارزهای دیجیتال، به خاطر اهمیت دادنشان به این حوزه نیست. آنها برای استفاده از شبکههای اجتماعی غیرمتمرکز، کسب درآمد یا انجام بازیهای ویدئویی وارد این حوزه خواهند شد و تنها راه استفاده از این کاربردها، بهکارگیری ارزهای دیجیتال است.