به گزارش می متالز، از آنجا که بسیاری از واگذاریها در آن زمان بهعنوان رددیون انجام میشد، در این روند، سهامداری برخی صنایع بهطور منطقی و بهدرستی انجام نشد. البته در برخی صنایع مانند مس روند واگذاری و سهامداری منطقی و منسجم بود؛ بهعبارت دیگر تمام زنجیره این صنعت از معدن تا تولید نهایی یکجا واگذار شد؛ بنابراین در این صنعت شاهد بالندگی و رشد و توسعه بدون تعارض هستیم اما این اتفاق در صنعت فولاد رخ نداد. واگذاریها در صنعت فولاد بهطور پراکنده انجام شد و برخی معادن بهطور یکجا و کارخانههای فولادی به بخشهای دیگر واگذار شدند و همین موضوع سبب شد سهامداری تخصصی در صنعت فولاد و زنجیره آن شکل نگیرد در حالی که اگر کل زنجیره بهطور یکجا واگذار میشد شاهد مشکلات کنونی در صنعت فولاد نبودیم. درحالحاضر از سازمان تامیناجتماعی تا سهام عدالت و... در زنجیره فولاد سهامدار هستند این در حالی است که در این زنجیره باید خصوصیسازی به معنای واقعی آن روی دهد. از اینرو، اگر بخواهیم این نوع سهامداری را تغییر دهیم و به سمت خصوصیسازی واقعی و تخصصی پیش برویم باید تغییر رویکرد جدی در بحث مالکیت معادن و واحدهای فولادی داشته باشیم. یکی از سیاستهای کلان پیشروی صنعت فولاد، ایجاد یک کنسرسیوم ۱۰ میلیون تنی در جنوب کشور و در استان هرمزگان است، البته این چشمانداز زمانی محقق خواهد شد که مباحث مدیریتی و سهامداری آن انجام شود و گرنه با مشکلات و تعارضهای بسیاری روبهرو خواهد شد.