به گزارش می متالز، همایون دارابی کارشناس بورس درباره صادرات فولاد به شرط عرضه در بورس گفت: ما با یک مجموعه از دستورالعملها در بورس کالا مواجه هستیم که با توجه به شرایطی که ما در بورس کالا و بازار داخلی داریم در حال ضربه زدن به صنعت فولاد هستیم، زیرا عدهای در داخل ابتدا با قیمتها بازی میکنند، و قیمتها را کمتر از حد طبیعی پایین میآورند و بعد برای آنکه شرکتها را وادار به فروش با این قیمتهای کم کنند، دستورالعملهایی را به اجرا میگذارند.
وی افزود: در سال گذشته نیز اگر به یاد داشته باشیم مبنای قیمتگذاری در بازار فولاد و پتروشیمی را برای چندین ماه ارز ۴۲۰۰ اعلام کردند که در نهایت به گفته خود مسئولان دولتی چندین هزار میلیارد تومن رانت به وجود آورد.
دارابی ادامه داد: ما اکنون در شرایط ویژهای از نظر اقتصادی هستیم، صادرات نفت ما به شدت کاهش پیدا کرده است میزان ارزی که در اختیار ما هست کاهش پیدا کرده و اکنون صادرات فولاد و محصولات معدنی و فلزی یکی از بهترین گزینهها برای جبران کمبود ارز است، اما متاسفانه با گذاشتن محدودیت ها، نخست بازارهای صادراتی را که در چند سال اخیر به سختی بهدست آوردهایم، از دست میدهیم. و بعد کمبود ارز به وجود میآید و شرکتهای فولادی که برای طرحهای توسعه خود و منابع ارزی دارند با فشارهایی روبهرو خواهند شد.
این کارشناس بورس در ادامه بیان کرد: ما تا یک دهه قبل یکی از بزرگترین واردکنندگان فولاد بودیم و درحالحاضر توان صادراتی و مزیت اقتصادی خوبی داریم، ما هر سه عامل اصلی فولادسازی، یعنی «سنگ آهن»، «انرژی ارزان» و «نیروی انسانی ارزان» را در اختیار داریم و میتوانیم به قطب تولید فولاد در منطقه تبدیل شویم، زیرا کشورهای حاشیه «خلیج فارس» و یا همسایگان دیگر ما هیچ کدام این سه منابع را در کنار هم ندارند، بطور مثال عربستان سنگ آهن و نیروی انسانی ارزان ندارد، عراق سنگ آهن ندارد، پاکستان نیروی انسانی ارزان دارد اما انرژی ارزان ندارد و یا افغانستان که فقط سنگ آهن دارد. به همین علت ایران میتواند در منطقه یه یک کشور تولیدکننده بزرگ فولاد با بازار صادراتی گسترده تبدیل شود.اما متاسفانه مدیریت دولتی نمیتواند برای این امر مهم یعنی تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی برنامهریزی کند.
دارابی در مورد استفاده از بورس جهت احیای معادن کوچک اظهار کرد: درحالحاضر بزرگترین مشکل ما در بخش معدن کمبود سرمایه است، زمانی سه معدن بزرگ سنگ آهن در کشور ما یعنی «چادرملو»، «گل گهر» و «سنگ آهن مرکزی» بودند. وقتی چادرملو و بعد از آن گل گهر وارد بازار بورس شدند توان تولیدی آنها محدود و در حدود دو و نیم میلیون سنگ آهن و اندکی نیز کنسانتره بود. اما اکنون توان چادرملو بعد عرضه در بورس بیش از ۱۰ میلیون تن تولید است و این شرکت را تبدیل به یک غول اقتصادی کرده است. ضمن اینکه گل گهر هم بعد عرضه در بورس نیز تولید بسیار بالایی دارد و اینکه تمامی نیازهای شرکت از جمله برق و آب رسانی را نیز خود تامین میکند.
اما سنگ آهن مرکزی همچنان فقط به همان تولید سنگ آهن و اندکی کنستانتره پرداخته است، و این تفاوت و مقایسه بین سنگ آهن مرکزی با چادرملو و گل گهر بر سر عرضه در بورس است.
وی در پایان اظهار کرد: وقتی شرکتی وارد بورس میشود امکان جذب سرمایه و بهبود بره وری و امکان ارتقا جایگاه در بین صنایع را دارد.