به گزارش می متالز، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۴ خرداد ۱۳۶۷، چشم از جهان فروبست اما آرمانهای او به راهبرد اصلی نظام تبدیل شده است.
امام خمینی (ره) در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر روی اصول اقتصادی بر اساس دیدگاههای اسلامی تاکید کردند. در سالهایی که فضای سنگینی بر اقتصاد و مالکیت بخش خصوصی ایجاد شده بود، امام خمینی (ره) بارها در بیانات خود بر اصل مالکیت بخش خصوصی تاکید کردند: «مالکیت، در صورتی که مشروع باشد، روی موازین باشد محترم است چه ما مرتجع باشیم، چه نباشیم و مالکیت غیرمشروع محترم نیست.»
ایشان در همان سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی که خط مشی و حدود دولت در اقتصاد مورد بحث قرار گرفته بود، اظهار داشتند که امور اقتصاد باید از سوی مردم اداره شود: «کارهایی را که مردم نمی توانند انجام بدهند، دولت باید انجام بدهد. کارهایی هم که دولت می تواند انجام دهد و هم مردم می توانند انجام دهند، مردم را آزاد بگذارید. فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا شود.»
همچنین در بیاناتی فرمودهاند: «دولت باید نظارت کند... فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا شود... راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد.»
تولید ملى در نگاه امام
بنیانگذارر انقلاب اسلامی ایران معتقد بودند که راه استقلال سیاسی از مسیر استقلال اقتصادی میگذرد. «اگر این ملت بخواهد این استقلال سیاسىرا، این عرض اندام فرهنگى را در مقابل سلطه گران عالم حفظ کند، باید پایه هاى اقتصادى خود را محکم کند؛ این، ریشه دواندن استقلالدر کشور است و این وابسته است به تولید، به کار، به شکوفایى کار، به نوآورى در بخشهاى مختلف کار. اساس مسأله، تولید است،تولید،اساس اقتصاد است.»
امام خمینی (ره) همچنین بر نقش توامان سرمایه و کار تاکید داشتهاند: «اگر ما دنبال توسعه اقتصادى هستیم، باید کار را تقویت کنیم... بنده نقش سرمایهگذارى را قبول دارم، بدون سرمایهگذارى هم کارى صورت نمىگیرد، اما سرمایهگذارى یک رکن کار است، رکن اساسى، کارِ کارگر است. قشر کارگر زحمتکش، ستون اصلى تولید در کشور هستند.»
ایشان همچنین مردم را به مصرف کالای تواید داخل توصیه میکردند: «شما وقتى کالاى داخلى را مصرف مى کنید، به کارگر ایرانى دارید کمک مى کنید، اشتغال ایجاد مىکنید، به سرمایه ایرانى هم دارید کمک مىکنید.(وقتى) شما آن (جنس خارجى) را انتخاب مىکنید، یک کارگر ایرانى را بیکار مىکنید و یک کارگر غیرایرانى را به کار وادار مىکنید. مگر بیکارى امروز، مشکل عمده جامعه مانیست. وقتى شما این طور کردید، بنده این طور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر و یکى یکى از این روش پیروى کردیم، نتیجه چه مىشود؟ نتیجه، ورشکستگى کارخانه داخلى، بیکارى کارگر داخلى و در نهایت باعث ناامیدى سرمایه گذار داخلى مىشود.»