به گزارش می متالز، بهطور کلی میتوان انتظار داشت تصمیماتی که اخیرا در حوزه خودرو اتخاذ شده به زنجیره تولید خودرو کمک کند. اما نمیتوان رسیدن به رکوردهای قبلی را برای خودروسازان متصور بود زیرا مساله تامین ارز و تحریمها کماکان پابرجاست. اما تولید ۵۰۰ هزار دستگاه را میتوان برای ایرانخودرو پیشبینی کرد. تولید سایپا نیز میتواند تا ۵۰ درصد افزایش یابد.
بنابراین با توجه به اینکه همه برای کمک به صنعت خودرو در بخش تولید و فروش دست به کار شدهاند میتوان امیدوار بود که یکی از گلوگاهها رفع شود. در صنعت خودرو تقریبا در هیچ دورهای با مشکل تقاضا مواجه نبودیم. در حال حاضر نیز برنامه قرعهکشی خرید خودرو کمک خاصی برای خودروسازان محسوب نمیشود و بیشتر هدف تامین منافع مصرفکننده است و حتی اینگونه برنامهها میتواند به ضرر خودروسازان نیز باشد.
میتوان یکی از مشکلات خودروسازان را در کوتاهمدت مساله قیمتگذاری و اختلاف قیمت کارخانه با بازار آزاد دانست. بنابراین بهترین اتفاقی که میتوان برای این شرایط در نظر گرفت این است که تعیین نرخ به بازار واگذار شود. در حال حاضر محصولات خودروسازها افزایش قیمت داشتهاند اما هنوز در پیشفروش قیمت قطعی به مشتری اعلام نشده و به نظر نمیرسد قیمتهایی که قرار است در قرعهکشی اعلام شود چندان منافع خودروساز را تامین کند.
از سوی دیگر رشد نرخ ارز در یکی، دو ماه اخیر موجب کاهش حاشیه سود این شرکتها میشود. بنابراین با سیستم فعلی قیمتگذاری حداقل ۳ تا ۶ ماه بعد نیاز به تجدیدنظر در نرخگذاری محصولات به وجود میآید.
بهترین اتفاق همین است که بخش نرخگذاری بهتر انجام شود زیرا در دو سال گذشته برای اولین بار حاشیه سود ناخالص خودروسازها منفی شد که این امر نشان میدهد مواد اولیه و بهای تمام شده بیشتر از فروش رشد کرده و قیمتگذاری دستوری بهطور کل نشان داده حتی منافع مصرفکننده را نیز نمیتواند تامین کند. پس صنعت خودرو نیازمند حل شدن مشکلات خود در زنجیره تولید و تامین قطعات است تا از سوی دیگر خودرو نیز به قدر کافی وارد بازار شود و قیمتگذاری نیز به گونهای انجام شود که این صنعت سودآور باشد.
در مورد زیانهای انباشته خودروسازان هم باید گفت این عدد بسیار سنگین است و پوشش این زیان مستلزم این است که خودروسازان چند سال متوالی سودده باشند. اما پوشش این زیان علاوه بر اینکه مستلزم افزایش تولید است باید قیمتگذاری نیز بهبود یافته و حاشیه سود عملیاتی افزایش یابد. هزینههای مالی و سرمایه در گردش نیز موضوع دیگری است که جای تامل دارد. بهعنوان مثال وامی که از صندوق توسعه برای کمک به شرکتهای خودروساز داده شده میتواند موثر واقع شود. درحال حاضر هزینه مالی شرکت ایران خودرو ۵هزار میلیارد تومان است و این بار هزینه هرساله به این شرکتها تحمیل میشود که برای کمک به این مساله وام یک میلیارد دلاری گرفته شده است. اما استفاده از فرصت بازار سرمایه یکی از گزینههای پیش روی خودروسازان است که میتواند به ایجاد اتفاقات اساسی در این صنعت منجر شود؛ تا بر این اساس شرکتهای کوچک و داراییها واگذار شود و ساختار مالی بهبود یابد. سپس میتوان با انجام نرخگذاری درست و افزایش تولید و فروش در چند سال دو غول خودروسازی امکان احیا شدن را بیابند و از این شرایط زیانآور خارج شوند.