به گزارش می متالز، محمدرضا خالصی گفت: در ابتدا باید گفت در ایران سابقه طولانی در زمینه به کارگیری و یا شاید مد شدن برخی کلمات و واژه ها وجود که در جهان یک معنا داشته اما در ایران معنی دیگری پیدا می کند و مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع استارت آپ به این معناست که در شرایط جدید، چگونه یک شرکت میتواند شروع کننده کاری جدید باشد؟
وی افزود: این موضوع برای بخش معدن نیز صادق است و بکار بردن کلماتی همچون معدنکاری سبز در کشور مدتی رایج شد؛ اکنون نیز موضوع استارت آپ ها در حوزه معدن مطرح شده و فعالان این بخش سعی دارند از آن بیشترین بهره را ببرند؛ اما نکته اینجاست که فعالیتهای دانش بنیان همچون استارت آپها به یک اتمسفر خاص نیاز دارد که هنوز در ایران به آن نرسیده ایم. برای مثال کلیات اقتصاد و صنعت بسیاری از فعالیت ها بر پایه دانش نیست و بر مبنای علم مدیریت و راهبری نمی شود. در نتیجه وقتی هدفگذاری کل مجموعه بر اساس دانش و اصول شناخته شده علمی نباشد، به طور خودکار شرکتهای بزرگ و کوچک که می خواهند با اصول علمی و استاندارد وارد عرصه های فنی شوند مشتری نخواهند داشت.
وی افزود: در اینجاست که مشاهده میکنیم کلمات از محتوای اصلی خالی شده و بسیاری از کارها که جنبه دانش بنیانی ندارد مانند تهیه وب سایت، دیجیتال مارکتینگ و عمده فعالیتهای عمومی از این دست که در دیگر کشورها لزوما استارت آپ به شمار نمی آیند، به عنوان استارت آپ مطرح شده و ممکن است در کوتاه مدت به موفقیت برسند و درآمدزایی داشته باشند و بعد از مدتی مجددا کنار گذاشته شوند.
وی ادامه داد: استارت آپ در زبان بین الملل به این معناست که یک فضای کسب و کار مبتنی بر دانش در یک صنعت موجود باشد و نیاز دیگر بخشها را تامین کند. همچنین صنعت بدون رانت و دخالت مدیریتهای غیرعلمی درخواستهای خود را به طرح و محتوا تبدیل کند.
به عقیده وی، امروز در بخش معدن کشور فضا برای انجام اقدامات استارت آپی وجود ندارد و کارها سفارشی است. برای مثال یک شرکت معدنی نیازمند قطعه ای خاص است اما به دلیل شرایط ناشی از تحریم امکان تهیه آن را از دیگر کشورها ندارد. بنابراین درخواست خود را به یک شرکت کوچک معدنی دیگر ارائه می کند و از آنجایی که شرکت پذیرنده درخواست پیشینه قبلی در زمینه تولید یا انجام خدمتی که از آن خواسته شده را ندارد، عنوان استارت آپ را برای تولید آن کالا یا خدمات میگذارد که خلاف واقعیت در جهان است.
وی ادامه داد: اساسا به محتوای استارت آپی شکل گرفته در ایران خوش بین نیستم؛ چراکه میبینیم در کنار شرکتهای استارت آپی، تعداد زیادی شرکت با عنوان های توسعه دهنده شتابدهنده و... شکل گرفتند که به آنها مشاوره دهند.
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس در ادامه افزود: بسیاری از شرکتهای بزرگ در امریکا که یک دوره زمانی مهد استارت آپها بود، اجازه فعالیت به شرکتهای کوچک را نمیدادند و اقدامات اساسی در شرکتهای بزرگ انجام می شد اما از یک دوره ای به بعد، شرکتهای کوچک توانستند خود را مطرح و ایده و کارهای جدید تولید کنند و آنها را به شرکتهای بزرگ عرضه کنند و یا با آنها شریک شوند. برای مثال گوگل یوتوپ را که توسط چند جوان طراحی شده، خریداری میکند که خود این کار نمونه ای از فعالیت استارت آپی است.
به عقیده وی، فضای رقابتی بین شرکتهای بزرگ و کوچک است که به استارتآپ برای آغاز فعالیت جدید معنا می بخشد؛ اما در ایران متاسفانه رقابتی بین شرکتهای دانش بنیان نیست و مفاهیمی که در جهان در خصوص استارت آپ وجود دارد در ایران این مفاهیم شکل و چهره متفاوتی به خود گرفته است.