به گزارش می متالز، میلاد خوش زبان، کارشناس ارشد مالی با اظهار این مطلب گفت: یکی از اقدامات خوبی که اخیرا صورت گرفت جمعاوری کمک مالی برای مبارزه با کرونا توسط فرابورس بود، که با استقبال خوب اهالی بازار سرمایه نیز مواجه شد.
وی ادامه داد: هزاران نفر از اهالی بازار سرمایه دست در دست یکدیگر و در پاسخ به ندای «همراه شو عزیز» فرابورس از طریق دو نماد کرونا۱ و کرونا۲ کمک مالی خود را اهدا کردند. البته از جنبهای دیگر نیز انجام سریع این اقدام در فاصلهای کم ستودنی بود، چرا که معمولا بسیاری از طرحهای مرتبط با بازار سرمایه پروسه و بروکراسی طولانیای دارند که حتی گاهی سال ها به طول میانجامد. اما اقدامات مربوط به این پویش در زمان بسیار کمی طی اسفند ماه انجام و جمعاوری کمک ها از انتهای همان ماه آغاز شد، که به لحاظ سرعت عمل احتمالا جز اتفاقات کمنظیر بازار سرمایه است.
خوش زبان افزود: روشی که فرابورس بدین منظور انتخاب کرده بود، ایجاد یک پویش کرادفاندینگ (Crowdfunding) بود. معروفترین معادلهای فارسیای که برای این عبارت استفاده میشود، دو عبارت «جمعسپاری مالی» و «تامین سرمایه جمعی» هستند.
وی در ادامه توضیح داد: تامین سرمایه جمعی یکی از حوزههای فناوریهای مالی یا همان فینتک (Fintech) و از روشهای نسبتا جدید تامین مالی است که در آن میتوان از تجمیع سرمایههای خرد افراد برای دست یافتن به سرمایه مورد نیاز استفاده کرد. در این روش معمولا مبلغی به عنوان هدف جهت تامین مالی مشخص میشود و البته گاهی در مواردی مثل پویش کرونای فرابورس هدف و سقف مشخصی تعیین نمیشود. همچنین میتوان مبلغ مشخصی برای هر قطعه سرمایهگذاری تعیین کرد (مثلا هر واحد فرابورس در نماد کرونا۱ و کرونا ۲، هزار تومان بود) یا میتوان اصلا مبلغ مشخصی برای هر واحد تعریف نکرد.
خوش زبان در ادامه به تشریح مدل های تامین مالی جمعی پرداخت و گفت: مهمترین مدلهای «تامین مالی جمعی» پاداش محور (Reward based)، بدهی محور (Debt based)، سهام محور (Equity based) و اهدا محور (Donation based) هستند، که به عنوان مثال فرابورس از مدل آخر استفاده کرده بود. ذکر این نکته نیز ضروری است که به دلایل متعدد فرهنگی و اجتماعی، پویشهای موفق ایران معمولا جز مدل اهدا محور بودهاند به طوری که حتی برخی از استارتاپهایی که قصد ارائه همه حالات «تامین مالی جمعی» را داشتهاند، در نهایت بیشتر بر همین حالت اخیر متمرکز شدهاند. این الگو بیشتر برای اهداف عامالمنفعه تامین مالی میکند.
وی در ادامه با اشاره به روش پاداش محور گفت: برای مقاصد گوناگونی به کار برده میشود اما یکی از مثالهای خوب آن برای کسب و کارهایی است که محصول تولید میکنند و میخواهند آن را قبل از تولید پیشفروش کنند. این محصول حتی میتواند یک اثر هنری مثل یک آلبوم موسیقی باشد. در این روش تولید کننده پس از تامین مالی اقدام به تولید محصول مورد نظر کرده و سپس تعدادی از آن را در اختیار هر یک از سرمایهگذاران قرار میدهد. این تعداد میتواند معادل مبلغ پرداختی هر سرمایهگذار باشد، اگرچه الزاما اینطور نیست.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، مدل بدهی محور که نامهای دیگری از جمله وامدهی فرد به فرد (Peer to Peer Lending) یا همان کرادلندینگ (Crowdlending) نیز دارد، برای مواقعی است که افراد حقیقی قصد دارند تا از یکدیگر وام دریافت کنند. این کار عینا قابلیت اجرایی در داخل ندارد (با توجه به موارد فقهی) اما یکی از حالاتی است که میتوان برای آن راههای جایگزینی در نظر گرفت و بر روی آن کار کرد تا مدل مناسبی برای آن طراحی شود که نسبت به دغدغههای داخلی نیز پاسخگو باشد.
وی مدل بعدی را مدل تامین مالی جمعی سهام محور (Equity Crowdfunding) که سرمایهگذاری جمعی (Crowdinvesting) عنوان کرد و افزود: این مدل بیشتر برای کسب و کارهای کوچک و همچنین استارتاپهایی مناسب است که قصد جذب سرمایه برای مراحل ابتدایی فعالیت خود را دارند و نیاز به ارقام بسیار بالا ندارند و میتوانند از سرمایههای «قطره قطره» دریایی هرچند کوچک بسازند، تا نیازهای مرحله فعلی شرکت خود را مرتفع سازند. این گزینه یکی از گزینههایی است که آنها همواره میتوانند از آن استفاده کنند. افراد سرمایهگذار نیز در عوض بخشی از سهام آن کسب و کار یا استارتاپ را دریافت میکنند و در واقع در حال مشارکت در آن هستند.
وی در ادامه افزود: این مدل (مدل بر پایه مشارکت) در ابتدا توسط برخی کسب و کارهای داخلی انجام شد و سکوهایی (Platform) به عنوان واسط بین سرمایهگذاران و کسب و کارها شروع به کار کردند و مدتی بعد نیز شورایعالی بورس در اردیبهشت ۹۷ دستورالعمل آن را تصویب کرد.
این کارشناس بازار سرمایه به تجربه فرابورس در جمعآوری کمک ها در دو نماد کرونا۱ و کرونا ۲ اشاره کرد و گفت: این موضوع شاندهنده اهمیت این موضوع است. اگر آن طرح در اسفند شروع به کار نمیکرد و در عوض چند ماه بعد آغاز به کار کرده بود، احتمالا مبلغ کمتری جمع آوری می کرد. بنابراین میتوان مکانیزمهای این چنینی طراحی کرد که سریع و کاربردی باشند.
خوش زبان ادامه داد: اقدام خوب فرابورس و جمعاوری مبالغ قابل توجه در دو نماد کرونا۱ و کرونا۲ نشاندهنده آن است که ظرفیت تامین مالی جمعی در کشور ما میتواند بسیار بالا باشد. با توجه به اینکه کسب و کارهای کوچک داخلی ما گزینههای کمی جهت تامین مالی داشته و ابزارهای مالی زیادی در اختیارشان نیست، میتوان از ظرفیت کراودفاندینگ برای مشارکت در تامین مالی این دسته از کسب و کارها استفاده کرد به شرط آنکه آییننامهها و دستورالعملها واقعبینانه بوده و با توجه به شرایط روز در این امر مهم یاریرسان باشند.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، نباید فراموش کرد که سرمایهگذاری جمعی به وجود آمده تا روشی تازه و بهینه جهت استفاده استارتاپها و کسب و کارهای کوچک باشد و در صورتی که با بروکراسیهای دست و پا گیر و به دور از فضای واقعی توأم شود، عملا خاصیت خود را از دست میدهد و کمکی نخواهد کرد.
وی ادامه داد: علیرغم گذشت چند سال از فعالیت پلتفرمهای مختلف در زمینه کرادفاندینگ و پس از گذشت دو سال از زمان تصویب دستورالعمل توسط شورایعالی بورس، اکوسیستم کراودفاندینگ ایران هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و به نقش پررنگی در جامعه دست نیافته است.
وی ادامه داد: بیش از دو سال از تصویب دستورالعمل کرادفاندینگ توسط شورایعالی بورس میگذرد و طی این مدت فقط ۴ عامل (سکو) موفق به دریافت مجوز شدهاند. ضمن اینکه طی همین مدت تعداد کسب و کارها و استارتاپهایی که از طریق این روش موفق به تامین مالی و جذب سرمایه شدهاند بسیار اندک بودهاند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه افزود: پیشنهاد می شود که شورایعالی بورس و سازمان بورس در این دستورالعملها آسیبشناسی و بازنگری مجددی صورت دهند.