به گزارش می متالز، این در حالی است که تشکلها از توانایی و ظرفیتهای خوبی در برگزاری نمایشگاهها برخوردارند. در این زمینه چندی پیش نیز رئیس اتاق بازرگانی تهران خواهان واگذاری نمایشگاهها به بخش خصوصی شده و تاکید کرده بود «این تشکلها هستند که باید برگزارکننده نمایشگاهها باشند.» با محمد مسعودی، مدیرعامل شرکت نمایشگاههای استان چهارمحال و بختیاری و عضو هیاترئیسه انجمن نمایشگاههای ایران، در این رابطه گفتوگو کرده ایم که در ادامه میخوانید.
در شرایط کنونی و خاص کشور، صنعت نمایشگاهی ایران در وضعیت قابل قبول و مناسبی نبوده و دچار سردرگمی شدید است. در این میان با اینکه سازمان توسعه تجارت ایران خود را متولی و سیاست گذار این صنعت میداند، فاقد یک برنامه بلندمدت بدون ورود به حوزه اجرایی در این حوزه است.
در شرایط بحران کرونا و سال جهش تولید، برگزاری نمایشگاههای تخصصی برای معرفی آخرین دستاوردهای علمی-پژوهشی- تولیدی بهترین فرصت برای فعالان اقتصادی کشور است. طبق مصوبات ستاد کرونا، تاکنون نمایشگاهها با رعایت کامل و صد درصدی پروتکلهای بهداشتی برگزار شده و به دلیل شیوع این بیماری آمار ورود و بازدید افراد غیرمتخصص به شدت کاهش یافته که این خود فرصتی بسیار عالی برای غرفهداران و مشارکتکنندگان است که با مخاطب اصلی خود مواجه شوند و از صرف وقت و انرژی برای بازدیدکنندگان عمومی که معمولا برای گرفتن اقلام تبلیغاتی مراجعه میکنند، برحذر باشند.
در حال حاضر به جز شرکت نمایشگاههای بینالمللی تهران که همچنان دولتی مانده است، بخش خصوصی در ۳۱ استان دیگر کشور در این صنعت سرمایهگذاری کرده است که رقم آن بالای ۹۰ درصد است، اما متاسفانه در حوزه برنامهریزی و امور مربوط به این صنعت شاهد حضور صددرصدی تفکرات دولتی هستیم. این در حالی است که شرکتهای نمایشگاهی استانها، تشکل انجمن نمایشگاههای ایران را تحت پوشش اتاق بازرگانی ایران ثبت کردهاند، اما سازمانهای دولتی در این زمینه حاضر به واگذاری امورات به این انجمن نیستند و با حربه نظارت بر این صنعت در ریزترین مسائل شرکتهای صددرصد خصوصی با استفاده از بخشنامه و دستورالعملهای دولتی که اکثرا هم منطبق بر قوانین بالا دستی نیست و برخلاف سیاستهای کلان نظام مبنی بر واگذاری امور به بخش خصوصی توانمند است، حکمرانی نامطلوبی دارند.
چالش اصلی این صنعت نوع و شیوه حکمرانی دولت در این حوزه است که فعالان این صنعت را به ستوه آورده و تنها راه برونرفت از آن، واگذاری بخشی از سیاستگذاریها و برنامهریزی در این صنعت به انجمنهای نمایشگاهی است. مخاطب اصلی نقد بنده، سازمان توسعه تجارت ایران و سازمانهای صنعت و معدن و تجارت استانها هستند که بهرغم سرمایهگذاری صددرصدی بخشخصوصی کشور در این صنعت هنوز نگاه و تصمیمگیری آنها تغییری نکرده و حاضر نیستند با رویکردهای منطبق با استانداردهای بینالمللی و جهانی برای آن برنامهریزی و نظارت کنند.
پیشنهاد منطقی و درستی است؛ اکثر کشورهای جهان علاوه بر نمایشگاههای موجود، در حوزه نمایشگاههای مجازی هم بسیار کارکردهاند و در این زمینه دارای تجربیات خوبی هستند که میتوان از تجربه آنها بهره برد. همانطور که در بخش آموزش کشور در شرایط کرونایی بهترین شیوه آموزش مجازی است و خیلی از دانشگاهها و مراکز تحصیلی (همه مقاطع) از آن استفاده کردهاند، میتوان در صنعت نمایشگاهی نیز این بخش را فعال کرد و دستاندرکاران این صنعت را واداشت که برای افزایش اطلاعات، بهرهوری و پیادهسازی دانش روز در این زمینه در راستای اهداف اقتصادی و توسعه صادرات اقدام کنند.