تاریخ: ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ، ساعت ۰۵:۳۰
بازدید: ۲۹۱
کد خبر: ۱۲۲۳۶۲
سرویس خبر : مسکن و ساختمان
بهروز بُرنا؛ کارشناس بخش معدن:

دلالی مجوز معدن را متوقف کنید/ ضرورت حرکت از معادن زودبازده به معادن استراتژیک

می متالز - بُرنا، معاون سابق سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی وزارت صنعت و معدن اعتقاد دارد که معادن شن و ماسه ارزش افزوده زیادی ایجاد نمی کنند و باید به سمت توسعه معادن با ارزش افزوده بالا برویم
دلالی مجوز معدن را متوقف کنید/ ضرورت حرکت از معادن زودبازده به معادن استراتژیک

به گزارش می متالز، بخش معدن به عنوان یکی از بخش های اقتصادی کشورهای دارای معادن غنی، می تواند ارزش افزوده ایجاد کرده و سرانه تولید و مصرف مواد فلزی را در کشور افزایش بدهد. در زمانه ما افزایش مصرف سرانه اقلامی همچون مس و روی، بیانگر حرکت کشور به سمت توسعه یافتگی و صنعتی شدن و حرکت بیش از پیش در این حوزه است و از این رو، استخراج مواد معدنی در تولید، صادرات و ارز آوری اهمیت دارد.

در گفت و گو با مهندس بهروز بُرنا، حال و روز اکتشافات معدنی و میزان استخراج مواد معدنی کشور به بحث گذاشته شده است. بهروز برنا در سال ۱۳۶۱ به استخدام سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور درآمده و در سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۸۶ یعنی تا زمنان بازنشسته شدن معاون اکتشافات این سازمان بوده و هم اکنون در بخش خصوصی بخش معدن و صنایع معدنی فعال است.

فعالیت های معدنی، چند حلقه دارد که شامل اکتشاف، معدن کاری و فرآوری است. با توجه به این که بیش از سه دهه در سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی، فعالیت و مسئولیت داشته اید عملکرد کشور ما در این سه حوزه فعالیت های معدنی را چگونه ارزیابی می کنید؟

ما وارث زمانی بودیم که بیشتر اکتشافات در دوره قبل از انقلاب توسط کارشناسان خارجی انجام می شد. از آنجا که کشور ما، کشور نفت خیزی بود، معدن همیشه در سابقه نفت قرار داشت.

بعد از انقلاب و با رفتن کارشناسان خارجی، نگاه به درون خیلی تقویت شد و باعث شده بود کارهای اکتشافی، استخراجی و فرآوری توسط تیم ایرانی شکل بگیرد. معمولاً هر از گاهی نیز ممکن بود قراردادهایی با بخش های خصوصی خارجی بسته شود ولی تحریم ها، مجال ادامه کار را نمی داد.

در ارتباط با حوزه مواد معدنی و معادن در کشور ما باید بگویم که در دوره قبل از انقلاب حدود ۳۵۰ معدن داشتیم ولی الان بیش از ۱۲ هزار معدن داریم. هر چند که ما الان نمی توانیم عنوان کنیم که حال بخش معدن خیلی خوب است.

به هر حال، مشکلاتی وجود دارد اما کشور ما، کشوری است که مزیت های زیادی در برخی مواد معدنی و خصوصاً مواد معدنی فلزی و غیر فلزی دارد و این وضع، منحصر به فرد است یعنی در دنیا، ایران به عنوان یک کشور معدنی مطرح است و از این بابت جزو ۱۰ کشور تراز اول به حساب می آییم.

به خاطر مشکلاتی که وجود دارد هنوز جایگاه اصلی معدن در کشور ما چندان روشن نیست و چند بازار ادغام و تفکیک وزارتخانه اتفاق افتاده است.اگر مجلس ما در نظام جمهوری اسلامی، این بار هم مصوب می کرد سومین بار بود که وزارت صنایع و معادن شکل می گرفت.

در سال های قبل وزارت صنایع و معادن و وزارت بازرگانی در هم ادغام شده و وزارت صنعت، معدن و تجارت شکل گرفت ولی باز این بحث ها مطرح است که وزارت صنایع و معادن تشکیل شود.

ما باید برای بخش معدن، یک جایگاه درستی را ترسیم کنیم و از طرفی، برخی ارگان های دولتی در بخش معدن و معدن کاری متولی هستند و مثلا ایمیدرو، سازمان زمین شناسی و معاون معدنی وزارت صنعت و معدن را داریم. این نهادها باید به نحوی سیاستگذاری و برنامه ریزی کنند که بدفهمی برای بخش خصوصی  اتفاق نیفتد. سازمان زمبن شناسی و اکتشافات معدنی، موظف است که اطلاعات پایه و نقش اساسی در ارتباط با زمین شناسی و اکتشاف مواد معدنی را در مرحله شناسایی و پی جویی انجام بدهد.

برخی کارشناسان نسبت به اطلاعات و داده های سازمان زمین شناسی، انتقاداتی دارند و این بحثها  مطرح است که بعضی از اطلاعات زمین شناسی درست نیست و بعضی از آنها نیاز به این دارند که به روز شوند و مطالعات جدید انجام شود. در حالی که شما در زمانی که معاون سازمان زمین شناسی بودید با قاطعیت از اطلاعات سازمان دفاع کرده و می گفتید اطلاعات به اندازه کافی در این سازمان وجود دارد. با وجود چنین انتقاداتی، این دفاع کردن شما چه مبنایی دارد؟


سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی، سالیان سال است که نقشه زمین شناسی تهیه می کند اما از آنجا که این نقشه ها باید به روز شود اِشکالی ندارد ولی اگر یک فرد از راه دوره و بدون آشنایی بگوید همه اینها غلط است، حرف بدون سند و اِشکال داری می زند. این نوع افراد می خواهند سازمان زمین شناسی را تخریب کنند.

کسانی که از سازمان انتقاد می کنند کسانی هستند که سال ها در همین سازمان زمین شناسی فعالیت داشته اند و این طور نیست که اصلاً آشنا نباشند.
افراد زیادی هستند که در حوزه اکتشاف فعالند ولی هیچوقت نقشه زمین شناسی با مقیاس یکصد هزارم با هدف اکتشافات جدید تهیه نکرده اند. در این زمینه فردی می تواند اظهار نظر کند که زمین شناس باشد و نقشه تهیه کند.

برای مثال، من اگر امسال در یک منطقه کاری انجام بدهم و ۱۰ سال بعد به همان منطقه بروم از کار خودم ایراد می گیرم. امروزه از سنگ آهن، کاغذ تولید می کنند و بر این اساس می توان گفت که جامعه در حال پیشرفت است. در دهه های گذشته، عکس های ماهواره ای در اختیار نبوده ولی نقشه های زمین شناسی تهیه شده است و ما باید شرایط و واقعیت های دهه های قبل را در نظر بگیریم.

 بر اساس آمار مقامات وزارت صنعت و معدن، تعداد ۱۰ هزار و ۴۰۴ معدن داریم که ۵ هزار و ۶۰۰ واحد فعال هستند. جنابعالی رقم ۱۲ هزار معدن را اعلام کردید ولی عملاً حدود ۵ هزار معدن ما فعال است.

من دقیقاً  گفتم این تعداد معدن داریم و اینها پتانسیل هایی است که روی زمین داریم. حالا باید ببینیم که چه دلیلی دارد که تعداد زیادی از این معادن، فعال نیستند. به همین دلیل طرح احیای معادن کوچک مقیاس ارائه شده که ببینند آیا این معادن مشکل اکتشاف دارند یا مشکل استخراجی و فرآوری دارند یا مشکل تامین سرمایه ندارند.

از طرفی، ما قوانینی داریم که هر فردی می تواند به بخش معدن ورود کند یعنی حتی اگر یک فرد، سرمایه ای نداشته باشد و تخصص هم نداشته باشد معدن در اختیار او می گذارند ولی این کار اشتباه است.

ما باید قوانین را به روز کنیم و به نحوی باشد که این نوع افراد احساس نکنند معدن، گنج است و خاک را کنار می زنند و گنج را بر می دارند. معدن، یک هنر است که باید بتوانیم با کار درست، نتایج خوبی را حاصل کنیم و زنجیره ارزش را در معدن کامل کنیم یعنی اکتشاف، معدن کاری و فرآوری و صنایع معدنی باید وجود داشته باشد.

رقم های مختلفی درباره ذخایر معدنی ایران اعلام می شود. البته در سال های اخیر اکتشافاتی انجام شده و ذخایر قطعی افزایش پیدا کرده اما به طور مشخص رقم ۳۷ میلیارد تُن مطرح شده و این که ۵۷ میلیارد ذخایر بالوه در کشور وجود دارد.

آیا رقم دقیقی درباره میزان ذخایر معدنی کشورمان وجود دارد و این که سالیانه چه مقدار از این ذخایر استخراج شود، منطقی بوده و قابل توجه است؟
در کُل ۶۵ درصد معادن ما مصالح ساختمانی یا سنگ نما و ساختمانی است و حدود ۱۰ درصد ذخایر ما، ذخایر فلزی بوده و مابقی آن ذخایر غیر فلزی است. هر ساله آمارهای وزارت صنعت، معدن و تجارت، انتشار پیدا می کند ولی برآورد ۶۰ میلیارد تُن ذخایر کشور را در نظر گرفته اند و از این میزان حدود ۴۰ میلیارد تُن ذخایر قطعی است.

این ذخایر قطعی، شامل مصالح ساختمانی و سنگ نما هست و از این نوع معادن زیاد داریم. این نوع معادن، اکتشافات پیچیده ای ندارد و ارزش افزوده بالایی را هم ایجاد نمی کنند اما ذخایر فلزی ما می تواند در دنیا مطرح باشد و همچنین ذخایر غیر فلزی استراتژیک.

این نوع معادن، می توانند ملاک باشند. در حد ۱۰ درصد از ذخایر معدنی ما فلزی است ولی بین ۳۰ تا ۴۰ درصد بهره برداری از ذخایر فلزی است یعنی باید یک برنامه جدی برای اکتشاف و استخراج ذخایر فلزی داشته باشیم و اینقدر اکتشاف این نوع معادن را تقویت کنیم که به زودی انبار این مواد تمام نشود و صنایع معدنی ما دچار آسیب نشوند.

در حد ۱۰ درصد از ذخایر معدنی ما فلزی است ولی بین ۳۰ تا ۴۰ درصد بهره برداری از ذخایر فلزی است یعنی باید یک برنامه جدی برای اکتشاف و استخراج ذخایر فلزی داشته باشیم و اینقدر اکتشاف این نوع معادن را تقویت کنیم که به زودی انبار این مواد تمام نشود و صنایع معدنی ما دچار آسیب نشوند

گفته شده که حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد معادن و مواد معدنی استخراج شده شامل شن و ماسه و سنگ تزئینی است. چه زمینه ای وجود داشته که این نوع معادن پیشتاز هستند؟

سرمایه گذاری در این نوع معادن، مثل یک بنگاه زودبازده است. در ساخت و سازهایی که انجام می شود به بتون، گچ و سنگ نیاز دارند و اقبال هم به این نوع معادن و استخراج مواد معدنی آن بوده است. در صورتی که در دنیا، معدن به عنوان بنگاه زودبازده مطرح نیست. یک نسل در حوزه معدن کار می کند ولی چندین نسل از آن بهره می برند.

در کلانشهری مثل تهران، ساخت و ساز زیاد است و نیاز به شن و ماسه وجود دارد یا در شمال کشور که ویلا سازی وجود دارد ولی عرصه های آن جنگلی است، اصلاً شن و ماسه حکم بالاتر از طلا را پیدا می کند. به این خاطر، بخش خصوصی ما به این نوع معادن ورود پیدا کرده ولی در دنیا، یک ماده معدنی خاص ارزش افزوده زیادی ایجاد می کند.

کشورهایی که در حوزه معدن پیشتاز هستند چه مقدار از دخایر معدنی خود را می توانند استخراج می کنند که نشان می دهد در حوزه معدن و استخراج مواد معدنی جدی هستند؟

این موضوع به تولید ناخالص داخلی هر کشور برمی گردد. برای مثال، در شیلی که ذخایر بزرگی از مس را دارد سهم آن ۱۸ درصد است. شاید سهم حوزه معدن در تولید ناخالص کشور ما به حدود یک درصد می رسد. برخی عنوان می کنند که بیش از یک درصد است و باید صنایع معدنی را هم در نظر بگیریم. به این صورت می خواهند رقم یک درصد را بالاتر ببرند ولی بخش معدن، خیلی زیاد نیست.

ما هر چقدر ذخیره معدنی داشته باشیم ولی از آن استفاده نکنیم فایده ندارد. در برخی کشورها، استخراج یک ماده معدنی برجسته است. برای مثال، استرالیا سنگ آهن زیادی استخراج می کند و این استخراج ها باعث شده که در تولید ناخالص این کشور اهمیت پیدا کرده است.

در کشور چین ۲۸ ماده معدنی فلزی و غیر فلزی هست و این کشور مقام اول دنیا را دارد. بیش ترین ذخایر زغال سنگ در چین است و بزرگترین تولید کننده زغال سنگ هم، چین است. در این کشو، اقبال به این نوع ماده معدنی بیش تر است و صنایع معدنی آن نیز شکل گرفته و بازار زغال سنگ دنیا را در اختیار دارند. مهم این است که بتوانند این بازارها را حفظ کنند.

از طرفی، بزرگترین تولید کننده ماده معدنی کبالت، کشور «کنگو» است و حدود ۵۴.۷ درصد استخراج این ماده فلزی، در این کشور انجام می شود یا ۶۹.۳ درصد استخراج ماده معدنی گرافیت، در چین انجام می شود. تمرکز یک کشور بر یک ماده معدنی باعث می شود که بازار را جذب کند و کشورهای دیگر نیازمند آن ماده معدنی آن کشور باشند.

در سال ۱۳۹۵ به عنوان معاون اکتشاف سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی گفته بودید اولویت ایران باید تمرکز بر فلزات استراتژیک باشد. در حال حاضر که در بخش خصوصی فعالیت دارید چه نظری دارید و آیا نباید معادن شن و ماسه و سنگ های تزئینی و ساختمانی برای ما اهمیت داشته باشد؟

این نوع معادن، ارزش افزوده بالایی ندارند. در یک معدن شن و ماسه، کارخانه ایجاد نمی شود و فقط یک لودر، شن و ماسه را در کامیون می ریزد. این کار گرد و خاک ایجاد می کند ولی او شن و ماسه را برداشته و می رود. این نوع فعالیت، اشتغال چندانی ایجاد نمی کند. در حالی که مهم این است که ارزش افزوده بالایی ایجاد کنیم.

سنگ های تزئینی و ساختمانی وضعیت متفاوتی نسبت به معادن شن و ماسه دارند. نسبت به این معادن چه ارزیابی ای دارید؟

در مجموع، ما ذخایری داریم که باید درباره آنها تحقیق و توسعه انجام شود. برای مثال، از کل ذخیره ما، حدود ۱۰ درصد مربوط به گچ است. صرفاً استفاده از گچ برای گچ کاری ساختمان، درست نیست ولی گچ پزشکی که یک گچ های تک (با فناوری بالا) است از خارج از کشور می خریم یا گچی که قالب دندان با آن گرفته می شود گچ خاصی است که باید از کشورهای دیگر وارد کنیم.

در مورد سنگ های تزئینی باید بگویم که سنگ های تزئینی در برخی کشورها هر ساله دمُده می شود و فرضاً جایگزین هایی مثل سرامیک، جای آن را گرفته اند. در عین حال، با این که ایتالیا، بزرگترین تولید کننده سنگ نما و فرآوری شده است و در این حوزه، حائز اهمیت است ولی خام فروشی هم می کند.

ایتالیا می داند که ممکن است فردا همین سنگ ها از مُد بیفتند و مشتری نداشته باشند. از طرف دیگر، ساختمان سازی ها دچار تنوع طلبی شده و مهم است که ما بازار را ببینیم و اگر خریدار دارد صادرات خود را شتاب بدهیم. ما با این که ما ذخایر سنگ زیادی داریم ولی هنوز نتوانسته ایم به نحو شایسته ای بازار را بگیریم. این وضع نشان می دهد که ما اقتصاد معدنی ضعیفی داریم که نمی تواند بازار مصرف را تصاحب کند.

عوارض صادراتی ۲۰ درصدی بر سنگ نما و ساختمانی از اول مهر ۱۳۹۸ اجرایی شده. آیا شما چنین عوارضی را نمی پسندید و همان سیاست ایتالیا برای سرعت دادن در صادرات سنگ های ساختمانی را ترجیح می دهید؟

دقیقاً همین طور است. ما نباید کاری کنیم که با عوارض جلو صادرات را بگیریم. ما باید کشور خودمان را بشناسیم و دنیا را هم بشناسیم که وضعیت هر ماده معدنی چگونه است. ما وقتی اینقدر واحدهای کربنات داریم که پتانسیل سنگ نما و سیمان را دارد و ماده اولیه آن را داریم، نسبت به صادرات نباید سخت گیری کنیم و این طور نباید باشد که جلوی ارز آوری ناشی از صادرات را بگیریم.

ما باید به دنبال کارهای اساسی تر باشیم. وقتی کارخانه های فولاد ما احتیاج به سنگ آهن دارند اجازه صادرات سنگ آهن ندهیم. در این حالت باید عوارض بگذاریم تا سنگ آهن استخراج شده به واحدهای فولادی فروخته شود.

وقتی ما یک درصد خاک های دنیا را داریم حداقل باید یک درصد هم تولید داشته باشیم یعنی باید ۶۰۰ میلیون تُن در سال تولید داشته باشیم تا تازه در رده میانی قرار بگیریم

آقای رحمانی در اردیبهشت امسال که وزیر صنعت و معدن بودند، اعلام کردند ۴۷۰ میلیون تُن استخراج مواد معدنی در سال ۱۳۹۸ داشته ایم ولی آقای اسماعیلی معاون امور معادن وزارتخانه در همان ماه اردیبهشت رقم ۴۱۵ میلیون تُن استخراج در سال گذشته را اعلام کردند.در حد ۵۵ میلیون تُن بین این دو آمار اختلاف وجود دارد. آیا رقم مشخصی نباید وجود داشته باشد که به طور دقیق در سال چقدر مواد معدنی استخراج می کنیم؟

درست است که بین آمارها اختلاف وجود دارد ولی بحث اصلی این است که وقتی ما یک درصد خاک های دنیا را داریم حداقل باید یک درصد هم تولید داشته باشیم یعنی باید ۶۰۰ میلیون تُن در سال تولید داشته باشیم تا تازه در رده میانی قرار بگیریم.

در صورتی که ما باید بالاتر از میانگین قرار بگیریم ولی حداقل، این مقدار است. یک دلیل اختلاف آمارها این است که به خوبی آمار تهیه نشده و آنها را به خوبی تجمیع نمی کنند. این وضع، ناشی از سوء مدیریت است و برنامه ریزی خوبی وجود ندارد.

اساساً اکتشاف ما استراتژی درستی ندارد. در حالی که ما باید برای بخش اکتشاف معدن، استراتژی داشته باشیم و متولی هم داشته باشیم. همچنین باید برای معدن کاری، استراتژی داشته باشیم و متولی هم مشخص باشد. برای فرآوری نیز باید استراتژی مشخص وجود داشته باشد و متولی آن هم مشخص باشد.

این استراتژی ها باید بلند مدت باشد و همه چیز معلوم باشد. الان مدیریت زمین، در یک سازمان متمرکز نیست و یک منطق واحد ندارد.در نتیجه تصمیم گیری ها حالت جزیره ای دارد. این وضع باعث می شود کارها به کُندی انجام شود و هر نهادی به دنبال کار خودش است.

میزان استخراج مواد معدنی در سال ۱۳۸۲ در حد ۱۴۰ میلیون تُن بوده. اگر حداقل ۴۱۵ میلیون تُن مواد معدنی در سال گذشته تولید شده باشد آیا نسبت به میزان استخراج سال ۱۳۸۲ قابل توجه و چشمگیر است یا این که همان ۶۰۰ میلیون تُن مورد نظر شما باید محقق می شد؟

ما شک نداریم که بخش معدن ما روز به روز بهتر می شود. همین الان که درآمدهای نفتی ما مختل شده، ارز آوری کشور از مواد معدنی است یعنی باید بخش پُر لیوان را هم به خوبی ببینیم اما نباید از ضعف های خودمان غافل شویم. ما کشوری هستیم که میزان کشف معدنی، سه برابر استخراج است. ما اگر سالیانه ۴۰۰ میلیون تُن مواد معدنی تولید می کنیم در سال هم یک تا دو میلیارد تُن به ذخایر ما اضافه می شود.

من عضو کمیسیون گواهی کشف هستم و در آن کمیسیون، کاری به معادن شن و ماسه نداریم. ما در این کمیسیون برای مواد معدنی و غیر فلزی که حساسیت بالایی دارد گواهی کشف ملی صادر می کنیم.

الان سالیانه سه برابر استخرج مواد معدنی، اکتشاف انجام می شود.  نه این که مجوزی صادر شود و این برگه های مجوز بین افراد خرید و فروش شود چرا که از دلالی گری چیزی نصیب کشور نمی شود.

عناوین برگزیده