به گزارش می متالز، طرح فراگیر پالایشی سیراف با ظرفیت پالایش روزانه ۴۸۰ هزار بشکه میعانات گازی یکی از بزرگترین طرحهای پالایشی میعانات گازی در دنیا شناخته میشود. این طرح با هدف جلوگیری از خامفروشی، ایجاد ارزش افزوده، اشتغالزایی و تضمین تولید حداکثری از میدان گازی پارس جنوبی در قالب ۶ پالایشگاه میعانات گازی مستقل با الگوی فرآیندی مشابه در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی (سایت ۲ – کنگان) بین فازهای ۱۳ و ۱۹ توسط شرکتهای واجد شرایط بخش خصوصی ساخته میشود. آدیش جنوبی بهعنوان یکی از این طرحهای پیشرو ۳۵ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. در این زمینه با محسن صفاییفراهانی، مجری طرح گفتوگو کردهایم. وی در این گفتوگو از وضع صنایع داخلی در مقایسه با دیگر کشورها، ظرفیتهای مناسب سازندگان داخلی و لزوم نگاه بینالمللی سرمایهگذاران پروژههای نفتی سخن گفت.
متن کامل گفتوگوی مجری پروژه ساخت پالایشگاه آدیش جنوبی به شرح زیر است:
طرح فراگیر پالایشی سیراف ابتدا شامل هشت پالایشگاه بود که با تأسیس شرکتی به نام زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف از سال ۱۳۹۴ آغاز بهکار کرد. شرکت زیرساخت فعالیتهای اولیه مانند توافق اولیه برای تأمین زمین، خرید دانش فنی، انجام مهندسی پایه و تسطیح و آماده کردن زمین را در مرحله نخست و در مرحله بعد ایجاد تأسیسات شرکت مثل تأمین آب و برق و… را بهعهده داشت که پس از طی مرحله نخست هرکدام از پالایشگاهها، زمین مربوط به پروژه خود را تحویل گرفتند و در همین مرحله یعنی از سال ۹۶، فعالیتهای شرکت آدیش جنوبی برای احداث پالایشگاه در قالب مجموعه طرحهای سیراف آغاز شد و بلافاصله با شروع فعالیت مهندسی تفضیلی تلاش کردیم هر طور شده پالایشگاه را به مرحله اجرا برسانیم. با پیشرفت ۵۰ درصد در مهندسی تفضیلی سفارشگذاری تجهیزات سنگینی که مدت ساخت آنها طولانی بود، آغاز شد.
شرکت آدیش هماکنون در میان دیگر پالایشگاههای طرح فراگیر پالایشی سیراف پیشروست و با آغاز فعالیتهای اجرایی از سال ۹۶، با وجود مشکلاتی که در دریافت مجوز از دیگر سازمانها با آن روبهرو بود، تا سال ۹۸ روند نسبتاً مطلوبی داشت، هماکنون بیش از ۸۰ درصد تجهیزات اصلی پالایشگاه سفارشگذاری شده و پروژه پیشرفت ۳۵ درصدی دارد و امیدواریم در صورتی که با مشکل خاصی در ارتباط با دیگر سازمانها روبهرو نشویم، تا پیش از پایان سال ۱۴۰۰، فاز نخست این پروژه به بهرهبرداری برسد. تنها واحدی که تاکنون در همه جبهههای پروژه فعال بوده، این شرکت است و از یک ماه پیش شرکت پارسیان هم فعالیت خود را آغاز کرده که ظرفیتش از ۶۰ هزار بشکه به ۱۲۰ هزار بشکه تبدیل شده است، اما بقیه پالایشگاهها تاکنون فعالیتی در منطقه نداشتهاند.
سفارشگذاری خرید ۸۰ درصد تجهیزات پالایشگاه در فاز نخست انجام و از اردیبهشتماه پارسال، حمل بخشی از تجهیزات آغاز شده است. بخش عمدهای از تجهیزات از جمله بخشی از برجها، هیترها کمپرسورها و سازههای پالایشگاه حمل شده و بقیه نیز در حال حمل است. نصب تجهیزات از ابتدای امسال آغاز شده است و امیدواریم بتوانیم این روند را حفظ کنیم و پیش ببریم. فاز نخست این پروژه شامل احداث واحد سیدییو و الپیجی و همه تأسیسات جانبی پالایشگاه است که امیدواریم بهزودی فعال شود و تولید نفتا و الپیجی و گازوئیل در این فاز آغاز شود. با تکمیل و اجرایی شدن فاز دوم پروژه این فرآوردهها طی مراحل تصفیه یورو ۵ میشوند. نفتای تولیدی در این پالایشگاه بهعنوان خوراک واحدهای پتروشیمی یا برای تولید بنزین در پالایشگاههای دیگر مصرف میشود. در مجموع این پروژه برای صادرات طراحی و تعریف شده است.
خوراک پالایشگاه آدیش جنوبی روزانه ۶۰ هزار بشکه میعانات گازی خواهد بود و عمده فرآوردههای تولیدی آن در فاز نخست ۳۹ هزار بشکه نفتا، ۳۰۰۰ بشکه الپیجی، ۳۰۰۰ بشکه نفت سفید و ۱۴۸۰۰ بشکه گازوئیل خواهد بود.
تمرکز اصلی ما در اجرای این پروژه بر حداکثر استفاده از توانمندی شرکتهای داخلی قرار گرفته است. به دلیل شناختم از صنایع کشور و تجربه پیشین که ارتباط مستقیم و همکاری گستردهای در ۴۰ سال گذشته با صنایع داخلی داشتهام، ظرفیتها و توان فناوری و امکانات کارخانجات کشور را بهخوبی میشناسم. خوشبختانه بیش از ۷۰ درصد وزنی تجهیزات این پروژه از داخل کشور سفارشگذاری شده است و عمده تجهیزات پالایشگاهی خود را از داخل تأمین میکنیم. قراردادهای مربوط به تأمین تجهیزات امضا شده است و ۳۷ کارخانه و شرکت داخلی در این زمینه با ما همکاری میکنند. بعضی از این واحدها در شیفتهای متعدد فعالیت میکنند تا هر چه سریعتر تجهیزات موردنیاز پروژه را تحویل دهند. هشت شرکت هم در محل پالایشگاه کارهای بخش ساختمانی و نصب را انجام میدهند که با احتساب آنها در مجموع ۴۵ شرکت با این پروژه همکاری میکنند، البته از سال ۹۹ پروژه با مشکل تأمین ارز از سیستم بانکی روبهرو شده است. با وجود اینکه برای بیشتر این شرکتها گشایش اعتبار اسنادی توسط بانک انجام شده بود، بعضی از این شرکتها برای تأمین مواد اولیه دچار مشکل شدهاند که باوجود قول مساعد بانک مرکزی و تأکید وزارت نفت و مسوولان بلندپایه هنوز مشکل ارزی شرکتهای داخلی حل نشده است. هماکنون بیش از پنج ماه است که بسیاری از شرکتها مدارک خود را به بانک صنعت و معدن و بانک مرکزی تحویل دادهاند، اما بانکها نتوانستهاند به تعهدهای خود عمل کنند و هنوز مطالبات ارزی آنها پرداخت نشده است.
مجموعه سرمایه انسانی شاغل در کارخانجات و در محل پروژه بیش از یک هزار و ۸۰۰ نفر هستند که امیدواریم بانک مرکزی با اجرای تعهدهای خود آنها بتوانند تجهیزات را بهموقع برسانند و امیدواریم کمک شود این کار بزرگی که شرکتهای داخلی برعهده گرفتهاند، نهایی شود و پالایشگاه در زمان مقرر به بهرهبرداری برسد.
سرمایه پیشبینی شده برای اجرای پروژه آدیش جنوبی ۳۵۴ میلیون دلار بوده است که پیشبینی میکنم با مشکلاتی که در روش و نوع تخصیص ارز به دلیل تحریمها با آن روبهرو شدیم، حداقل ۲۰ درصد هزینه اضافی برای تبدیل ارز به پروژه تحمیل شده است و با توجه به میزان تورم بالا در داخل کشور، بخش ریالی پروژه با حداقل ۵۰ درصد اضافه هزینه روبهرو میشود و از آنجا که پروژههای پالایشی دیگر به موازات پروژه پالایشگاه اجرا نشده است و همزمانی در اجرا وجود ندارد، در نتیجه هزینه تأسیسات جانبی حداقل نسبت به شرایط نخست صددرصد اضافه هزینه خواهد داشت و برآورد پروژه رقمی بالغ بر ۵۰۰ میلیون دلار خواهد بود، شرکت آدیش جنوبی یک شرکت صددرصد خصوصی است و سرمایهگذارانش نیز به هیچ شرکت دولتی وابسته نیستند و در حقیقت بزرگترین پالایشگاه بخش خصوصی در حال ساخت کشور است.
خوشبختانه ظرفیتهای خوبی در صنایع ایران ایجاد شده است و اگر این شرکتها بتوانند مواد اولیه و قطعات نیمساخته را تأمین کنند، به جرأت میتوان گفت بیش از ۸۰ درصد تجهیزات موردنیاز یک پالایشگاه را میتوانیم از داخل تأمین کنیم. سرمایهگذاری زیادی در صنایع کشور انجام شده و نیروی متخصص خوبی تربیت شده و مهم این است که بتوان برای اینها مواد اولیه تأمین کرد. بعضی از تجهیزات که در پالایشگاهها نیاز است اینقدر مصرف ندارد که تولید داخلی آن توجیه داشته باشد. در همه جای دنیا هم همین است؛ کشورهای صنعتی را هم نگاه کنید به همین شکل است، مهم این است که توازن ارزی صادرات و واردات کشورها برقرار شود. هیچ کشوری نمیتواند بگوید صددرصد خودکفا هستم. امروزه در دنیا خودکفایی دیگر معنایی ندارد و هرکدام به میزان ظرفیت خودشان سرمایهگذاری و سعی میکنند مقادیر اضافه را صادر کنند و مواردی را که توجیه ندارد تولید نمیکنند، وارد میکنند و هیچ کشور صنعتی نمیتواند ادعا کند که به دیگر کشورها و واردات نیاز ندارد.
تصور من این است که در ایران برای ساخت تأسیساتی مانند پالایشگاه و نیروگاه، صنایع پتروشیمی سرمایهگذاری خوبی انجام شده است و ظرفیت کافی هم در داخل کشور وجود دارد و ماشینآلات و تجهیزات خوبی در کارخانجات داخلی وجود دارد و نیروهای متخصص خوبی تربیت شدهاند، اما مهمترین مساله این است که در کشور برنامهریزی مناسب شود تا از آنها حمایت شود تا امکان متعادل کردن واردات و صادرات را بتوانند داشته باشند. کشورمان ظرفیت و امکان تولید حدود ۲۵۰ میلیارد دلار تولید کالای صنعتی را دارد، اما لازمه آن اتخاذ سیاستهای بلندمدت در روابط بینالمللی و حضور مستمر در زنجیره تولید جهانی است تا بتوان از سرمایهگذاریهای انجامشده در بعد سرمایه انسانی و ماشینآلات صنعتی کشور با به دست آوردن فناوریهای روزآمد بهعنوان یکی از کشورهای بزرگ صنعتی منطقه غرب آسیا مطرح شویم همین موضوع سبب میشود تولید ناخالص ملی بالا رود و ارزش افزوده زیادی ایجاد شود و درآمد سرانه کشور رشد کند، اما اینها نیازمند سرمایهگذاری فکری و مدیریتی است تا بتوان از این همه امکاناتی که در کشور بهوجود آمده است، استفاده کرد. به جرأت میتوان گفت این میزان سرمایهگذاری که در ایران انجام شده، در غرب آسیا در هیچ کشوری انجام نشده است و حتی در بعضی از زمینهها سرمایهگذاری با کشورهایی نظیر مالزی و کره جنوبی برابری میکند، اما مشکلی که وجود دارد این است که بالفعل شدن این سرمایهگذاریها منوط به تعدادی همکاریهای بینالمللی است تا ایران نیز برای نمونه همچون کشورهایی نظیر کره جنوبی با همکاری با بازارهای جهانی در زنجیره جهانی قرار گیرد و از ظرفیت ملی خود بهرهمند شود.
تا جایی که اطلاع دارم میعانات گازی به میزان کافی در کشور تولید میشود، اما تصور من این است که این بحث، بحثی انحرافی است که در ایران مطرح میشود. پرسش من این است که آیا کشورهایی مانند چین یا کره جنوبی که مواد اولیه وارد میکنند و عمده واردات نفت و گاز آنها از کشورهای دنیا انجام میشود، پالایشگاه و پتروشیمی احداث نمیکنند، چون نفت ندارند؟ به نظر من این نگاه، نگاهی واپسگرایانه است که به این شکل مسائل را ارزیابی کنیم. فرض میکنیم کشور ما میعانات گازی ندارد، سرانجام قطر میخواهد با این حجم از میعانات گازی چه کند؟ باید نگاه تولیدکننده بینالمللی باشد و ببینیم در بازار بینالمللی واردات و صادرات چگونه انجام میشود؟ حتماً نباید وزارت نفت ایران تعهد دهد که تا ۳۰ سال آینده میعانات گازی مورد نیاز پالایشگاهها را تأمین کند. طبیعی است که اگر داشته باشد همه پالایشگاهها میتوانند بخرند و طبیعی است که این اتفاقها در یک جامعه سالم و در بازار رقابت سالم بیفتد، اما متأسفانه کشور ما به لحاظ اقتصادی معیوب است که این نوع نگاه را داریم که بخواهیم دولت یارانه دهد و توقع داریم با رانت دولت، تولیدکننده شویم! باید تلاش کرد این نگاه تغییر کند. اگر بخواهیم در زنجیره تولید صنعتی جهان قرار داشته باشیم باید قواعد بازی را درست رعایت کنیم.
نگاه من اینگونه نیست که دولت به اندازه کافی باید میعانات داشته باشد. مدیر این پالایشگاه باید بتواند از ایران یا قطر میعانات تهیه و محصولات خود را به بازار جهانی عرضه کند. من اعتقاد دارم اگر سیاستهای درستی در کلان کشور بهکار گرفته شود که سرمایهگذاری با قیمتهای بینالمللی انجام و هزینه اضافی به سرمایهگذار تحمیل شود، دلیلی برای یارانه وجود ندارد. باید بتوانیم در بازار رقابتی خرید کنیم و در بازار رقابتی فروش داشته باشیم. سیاستهای غلط صنعت کشور را زمینگیر کرده است. یک پالایشگاه باید بتواند خوراک خود را تأمین کند و محصول خود را در بازار رقابتی بهفروش برساند. این نگاه دولتی متأسفانه بیمار نمیتواند بهصورت مادامالعمر ادامه یابد. این نگرش غلط و سیاستهای محدودنگر سبب بیماری جدی در اقتصاد کشور شده است و اتفاقاً همین نگاه سبب شده است که بهعنوان یک کشور ۸۰ میلیونی کل صادرات نفتی (محصولات پتروشیمی و…) و غیرنفتی ایران به ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار در سال محدود شود، در حالی که کشوری مانند مالزی که بسیار کوچکتر از ماست بالغ بر ۲۵۰ میلیارد دلار صادرات صنعتی دارد! به نظر من این نگرش باید تغییر اساسی کند و این نگاه معیوبی است که دائم همه را به بند ناف دولت وصل میکند. دولت باید از این چرخه خارج شود.
درباره محصولات هم همین طور است. هر پالایشگاهی که تأسیس میشود، خودش باید برای محصولات هم بازار پیدا کند. اگر بخواهیم فقط نگاه کنیم که نفتا را به چه کسی بفروشیم… شاید زمانی حتی برای پتروشیمی هم به صرفه نباشد که این نفتا را استفاده کند. تولیدکننده باید نگاه کند که چه میتواند تولید کند و چگونه میتواند برابر نیاز بازار محصول را تغییر دهد و شرایطی ایجاد کند که در بازار بینالمللی محصولی قابل ارائه داشته باشد. این تفکری که این پرسشها را به ذهن متبادر میکند به دلیل این است بازار کسبوکار ایران بیماری مهلک دارد و تا آن اصلاح نشود این مسیر ادامه دارد. اگر باور داریم که در قرن ۲۱ زندگی میکنیم باید در دنیای امروز حضوری جدی و بامعنا داشته باشیم بهعنوان کشوری که ظرفیت نیروی انسانی و امکانات لازم در آن وجود دارد. کشور باید برنامهریزی برای بالای ۱۰۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داشته باشد، اما اگر نمیتوانیم، ضعف جدی در سیاستگذاری خوب است. در صنایع فولاد، نفت و گاز و پتروشیمی معدنی، ساخت ماشینآلات و تجهیزات و… در ۶۰ سال گذشته سرمایهگذاری عظیمی در کشور انجام شده است و اگر نمیتوانند از این حجم از سرمایهگذاری بالغ بر یک هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داشته باشند، از ناتوانی و سیاستهای غلط است و باید این نگاه در تک تک مدیران ارشد و آحاد این ملت بهوجود آید هیچ دلیلی وجود ندارد که با این همه ثروت برای مقابله با این فقر گسترده راه مانند یارانه انبوه دادن نیست!
از دید من پالایشگاهها در ایران اگر از بند ناف دولت بریده شوند و نگاه اقتصادی بر آنها حاکم شود و زنجیره تولیدشان را کامل کنند، سودآور خواهند بود. در دنیا پالایشگاه به تنهایی احداث نمیشود و با صنایع جانبی آن مفهوم پیدا میکند. اگر صنایع جانبی را در زنجیره پالایشگاه ببینید و سرمایهگذار به فکر ایجاد آنها باشد، آن وقت با تنوع تولیدات مورد نیاز صنایع جهان، سودآوری و رشد ارزش افزوده برای محصولات آنها شکل میگیرد. تاکنون اشکال این بوده است که دولت بسته به نیاز خود و نه بسته به شرایط و تولید اقتصادی، دنبال تولید چند فرآورده اصلی بوده و همین موضوع تبدیل به ملاک ارزیابی برای صنایع پالایشی کشور شده، اما واقعیت این است که امروز در دنیا کمتر پالایشگاهی ساخته میشود که در زنجیره تولید آن محصولات پتروشیمی نباشد. پالایشگاه بهعنوان یک زنجیره تولید دیده میشود. در ایران باید تولید پالایشگاهها از سیطره نگاه موجود در حاکمیت بر آنها خارج شود، در آن صورت تولیدات با ارزش افزوده بالا خواهند داشت.
هماکنون در همین پالایشگاه نیز گروهی بهطور کامل در حال بررسی فرآوردههای آینده است تا به تولید همان فرآوردههایی که در طراحی اولیه دیده شده بود محدود نشوند و در آینده بتوانند محصولات متنوعی را تولید و صادر کنند. نتیجه بررسیهای این گروه هماکنون اصلاحات لازم را نیز در خط تولید انجام میدهد تا در زمان بهرهبرداری محصولات تولیدی تنوع بیشتری داشته باشد.
همانطور که اشاره کردم پیش از این قرار بود شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف واحدهای جانبی این پالایشگاهها را بسازد، اما با توجه به غیر همزمان شدن آغاز بهرهبرداری پالایشگاههای طرح فراگیر پالایشی سیراف، در عمل شرکت زیرساخت قادر نخواهد بود این شرایط را فراهم کند و این مسئله شرایط ناخواستهای را برای سرمایهگذاران بهوجود آورده است. از روی اجبار، مدیران مجموعه از یک سال و نیم (سال ۹۷) پیش برنامهریزی کردند که خودشان اقدام کنند. در زمینه تأمین برق به دنبال سرمایهگذاری برای احداث یک نیروگاه اختصاصی خواهند بود که مجوز آن از سمت سرمایهگذاران از وزارت نیرو دریافت شده است و در حال خرید تجهیزات آن هستند تا در حاشیه پالایشگاه یک نیروگاه ساخته شود. آن شرکت مستقل از آدیش خواهد بود که باید ۳۰ میلیون یورو سرمایهگذاری کند، امیدوارم اگر مشکلات ارزی حل شود تا پایان سال ۱۴۰۰ فاز یک این پالایشگاه به بهرهبرداری برسد.