به گزارش می متالز، بیش از ۶۵ درصد از ذخایر طبیعی قیر ایران در شهرستان گیلانغرب در غرب کرمانشاه قرار دارد؛ ظرفیت بالقوه و ارزشمندی که مورد غفلت واقع شده و نتوانسته اشتغالزایی مناسبی نهتنها در استان، بلکه حتی در منطقه ایجاد کند. به گفته مسوولان، در ۴۰ معدن قیر طبیعی گیلانغرب فقط ۲۰۰ نفر مشغول به کارند، در حالی که بهرهبرداری صحیح از این ظرفیت میتوانست به اشتغالزایی برای ۲ هزار نفر منجر شود. سالانه بیش از ۶۰ هزار تن مواد معدنی قیر طبیعی از معادن گیلانغرب استخراج میشود که دلالان و واسطهها با کمترین قیمت آن را به کشورهای حاشیه خلیج فارس میفروشند. در این میان، سختی کار استخراج بر دوش معدنکاران و کارگران آن است؛ کاری سخت و فرسایشی که ماه گذشته منجر به فوت یک کارگر در گیلانغرب و مسمومیت 7 نفر شد.
اندک بودن حقوق، سختی و شرایط نامناسب کار بخشی از مشکلات کارگران معدن است، اما با این همه، برخی از کارگران به دلیل ترس از بیکاری، حاضر به گفتوگو و بیان مشکلات خود نمیشوند. یکی از کارگران کار در معدن و سختی آن را نیازمند توصیف نمیداند، در حالی که حقوق این کار سخت و زیانآور برابر حقوقی است که اداره کار برای یک کارگر عادی تعیین کرده. وی البته از حقوق، خوراک و امکانات معدن محل کارش راضی است، اما کارگرانی را در معادن نزدیک میشناسد که حتی غذای سالم برای خوردن ندارند و گاهی حقوقشان با 5-6 ماه تاخیر پرداخت میشود.
کارگر یکی دیگر از معادن قیر گیلانغرب اما از کمبود امکانات گلایه دارد، زیرا معدنی که در آن کار میکند دورافتاده است و جاده و آب و برق ندارد. با این شرایط سخت، کارگران مجبور به کار هستند تا معیشتشان را تامین کنند. او میگوید: «کارگران معدن قیر گیلانغرب حداقل استانداردها و تجهیزات از جمله کپسولهای اکسیژن و دستگاههای گازسنج را دارند و همیشه هم در معرض حوادثی چون انفجار و حبس در معدن هستند. تیر امسال دیدیم یک جوان کارگر در تونل قیر بر اثر گازگرفتگی خفه شد. دلیل فوت کارگر این بود که معدن دورافتاده است و هیچ تلفنی هم برای تماس با مراکز درمانی نداشته.» او به وعده چندساله مسوولان برای کشیدن جاده اشاره میکند، اما توضیح میدهد که بعد از گذشت چند سال هنوز جاده خاکی است.
«منصور فلاحی» هم یکی از معدنکاران قیر گیلانغرب است که معدن زیرمجموعهاش جاده ندارد. ۱۶ کارگر در این معدن بدون دسترسی، آب، برق و مخابرات کار میکنند و اگر حادثهای رخ دهد هیچ راهی جز اینکه خودشان به یکدیگر کمک کنند، وجود ندارد. به گفته وی، بر اساس قانون، معدنکاران هر سال، چه بهرهبرداری کنند و چه بهرهبرداری نکنند، باید سهم خود را به دولت بپردازند. این مبلغ در مجموع سالانه ۵ یا ۶ میلیارد میشود که باید در منطقهای که معدن در آن قرار دارد صرف شود، اما طی ۲۰ سال فعالیت در گیلانغرب هنوز یک ریال برای منطقه تخصیص داده نشده است.
وی با اشاره حادثه اخیر فوت و مسمومیت کارگران در معدن خود هم توضیح میدهد: «معدن ما خاکی و علائم راهنمایی در آن کم است، به طوری که اگر حادثهای رخ دهد بهجز صاحب معدن کسی نمیتواند آن را پیدا کند. اغلب معادن چنین شرایطی دارند. بنابراین، به طور جدی نیاز است که یک اورژانس هوایی در منطقه ایجاد شود.»
رئیس اتحادیه معادن قیر کرمانشاه صحبتهای مطرحشده را تایید میکند. «جهانبخش مرجانی» به دغدغه کارگران معدن، یعنی جاده و بهبود مناطق معدنی، اشاره میکند و به همشهری میگوید: «معادن سالانه باید، حدود ۱۲ درصد، سهمشان را به دولت پرداخت کنند تا صرف تسهیل و بهبود اوضاع منطقه معدنی شود. ۲۰ سال است که بنده در معادن قیر طبیعی گیلانغرب کار میکنم و تازه حدود ۲ سال است که مسوولان استان از جمله فرماندار و مدیر کل اداره صمت در بازدید از معادن قیر تصمیم به آسفالت جادههای منتهی به معدن گرفتند که آن هم عملی نشده است. شیوع کرونا هم بهانه پیمانکار برای نیامدن شد و پول هنگفتی که باید هزینه شهرستان میشد، بهراحتی هدر رفت.» وی با اشاره به حادثه اخیر معدن قیر گیلانغرب از «صمت» انتظار نظارت و کمک بیشتر به کار بهرهبردار را دارد در حالی که تاکید میکند 2 مانع اول پیش پای بهرهبردار، منابع طبیعی و سازمان صمت هستند در صورتی که سالانه میلیاردها تومان به این 2 نهاد پرداخت میشود. او توضیح میدهد: «بارها در جلسههای مختلف از این نهادها درخواست کردیم نظارت بیشتری بر فعالیت بهرهبرداران داشته باشند، اما همیشه بیتوجهی کردهاند. درباره حادثه اخیر معدن قیر هم بارها تذکر دادیم، اما کسی توجه نکرد. اگر سازمان صمت نشستهای ماهانهای با حضور بهرهبردار برای بهبود اوضاع و نظارت برگزار کند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.» مرجانی گلایهای هم از استاندارانی دارد که طی ۲۰ سال گذشته حتی یک بار برای دلگرمی و رفع نقیصه از معادن قیر بازدید نداشتهاند در حالی که معادن گیلانغرب میتوانند با برنامهریزی اشتغالزایی چشمگیری داشته باشند. به گفته وی، ۸۰ درصد قیر طبیعی کرمانشاه در گیلانغرب و ۲۰ درصد در قصرشیرین و اطراف آن است و علاوه بر کرمانشاه، ایلام و لرستان هم قیر طبیعی دارند. رئیس اتحادیه معادن قیر کرمانشاه با استناد به این آمار، تاکید میکند با فراوری قیر طبیعی ظرفیت برنامهریزی برای صادرات و بازاریابی قیر افزایش مییابد.
فرماندار گیلانغرب در پاسخ به گلایههای مطرح شده درباره زیرساختها توضیح میدهد که ۲۲ کیلومتر از آسفالت جاده جزو تعهدات «ایمیدرو» است که تا این لحظه پای کار نیامده و به گفته او، رفع معارض تنها وظیفه فرمانداری در این باره بوده است. «کوروش محمودیان» در گفتوگو با همشهری، با اشاره به برداشت سالانه ۶۰ هزار تن قیر از معادن گیلانغرب، نبود صنایع تبدیلی و کارخانه فراوری را مشکل بزرگ معادن قیر این شهرستان میداند و میافزاید: «اصفهان و شیراز و همچنین کشورهای چین و ترکمنستان خریداران قیر طبیعی شهرستان هستند که عمدتا در تولید ایزوگام، لوازم آرایشی و کورههای آهن مورد استفاده قرار میگیرد در حالی که با فراوری میتوان آن را در تولید ۸۲ محصول استفاده کرد.» به گفته وی، از ۲۴ معدن قیر شهرستان فقط ۱۲ معدن فعالند که منجر به 90 نفر اشتغالزایی مستقیم و 150 نفر غیرمستقیم شدهاند در حالی که اگر زیرساختها فراهم و دسترسی به معادن برای سرمایهگذاران بیشتر شود، این منبع عظیم قیر میتواند تحولی در اقتصاد منطقه ایجاد کند.
بر اساس نظر کارشناسان، هزینه تمامشده استخراج و هزینه پروانه بهرهبرداری برای هر کیلوگرم قیر طبیعی بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ تومان است و هر کیلوگرم قیر خام استخراجی بین ۱۰۳۰ تا ۱۷۰۰ تومان در بازار به فروش میرود، اما این رقم، در صورت ایجاد صنایع تبدیلی، میتواند از یک تا صدها برابر افزایش یابد و به اشتغالزایی و توسعه اقتصادی منطقه و افزایش رفاه منجر شود.
منصور فلاحی یکی از معدنکاران قیر گیلانغرب تصریح میکند: «اگر کارخانه فراوری بود، ما قیر استخراجی را با بهای ناچیز دست واسطهها نمیدادیم. سالهاست عدهای به بهانه ایجاد کارخانه فراوری قیر، تسهیلات و وامهای آنچنانی به نام کارخانه میگیرند، اما هیچکدام از آنها قدمی برنداشتهاند. سرمایهای که واسطهها به واسطه دلالی با یک تلفن به دست میآورند، ۲۰ برابر معدنکار و بهرهبردار است.»