به گزارش می متالز، اجرای متناسبسازی در مردادماه ۹۹ با انتقاداتی ازسوی بازنشستگان کارگری مواجه شده است. گویا سازمان تامین اجتماعی که پس از دریافت ۳۲ هزار میلیارد تومان از دولت، اجرای همسانسازی یا متناسبسازی را بعد از سالها غفلت و عقبافتادگی اجرایی کرده است، هنوز نتوانسته خواستهها و مطالبات بازنشستگان را برآورده سازد؛ بازنشستگانی که به گفتهی مهدی ترکان (رئیس کانون بازنشستگان کارگری استان اصفهان) بسیارانی از آنها در این سالها، در آرزوی همسانسازی جان به جان آفرین تسلیم کردند اما رنگ همسانسازی را ندیدند.
این فعال صنفی بازنشستگان موضوع را از دو زاویه کلی بررسی میکند؛ یکی عدم اجرای قوانین بالادستی مزد و مستمری و دیگری عدم رعایت عدالت در اجرای متناسبسازی.
وی ابتدا به قانون و الزامات قانون میپردازد و میگوید: مهمترین شکایت ما بازنشستگان این است که ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی را در تعیین مستمریهای سالیانه در نظر نگرفتند؛ نه تنها امسال این ماده قانونی اجرایی نشده است بلکه با قاطعیت میتوانم بگویم هیچ سالی به الزامات این ماده قانونی عمل نشده است.
ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی به صراحت میگوید بایستی مستمری سالیانه بازنشستگان به اندازه افزایش هزینههای زندگی افزایش یابد. این الزام میتواند به معنای لزوم افزایش مستمری به اندازه تاثیر تورم بر هزینههای زندگی باشد.
به گفتهی ترکان، در اسفندماه ۹۸ و زمانی که جلسات مزدی شورایعالی کار در حال برگزاری بود، تورم براساس دادههای رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، عدد ۴۲ درصد را نشان میداد و اگر مستمری بازنشستگان به اندازه این تورم ۴۲ درصدی افزایش مییافت، دیگر نیازی به اجرای متناسبسازی نبود و دیگر نمیتوانستند برای اجرای نیمبند متناسبسازی سر بازنشستگان منت بگذارند.
او معتقد است؛ مهمترین مطالبهی جمعی بازنشستگان، اجرای بدون تنازل و بیکم و کاستِ قانون است؛ چراکه اگر هر سال مستمری بازنشستگان به اندازه افزایش هزینهها زیاد شود، دیگر نقیصهای به نامِ عقبماندگی حقوق از هزینههای زندگی نخواهیم داشت و لاجرم دیگر نیازی به اصلاحیات جورواجور نخواهد بود.
رئیس کانون کارگران بازنشسته استان اصفهان در ادامه به موضوع همسانسازی و نحوه اجرای آن توسط سازمان تامین اجتماعی میپردازد: حدود دوازده سال برای اجرای همسانسازی تقلا کردیم؛ با مقامات وقت سازمان تامین اجتماعی و دولتهای وقت گفتگو و مذاکره داشتیم تا همسانسازی برای بازنشستگان کارگری اجرایی شود. بعد از سالها انتظار، سه سال پیش اجرای همسانسازی به تصویب مجلس رسید و سپس توسط شورای نگهبان تایید شد؛ بعد از آن قرار شد که همسانسازی اجرایی شود که مدیران قبلی این کار را صورت ندادند و خوشبختانه در زمان مدیریت آقای سالاری این تکلیف به انجام رسید اما متاسفانه در طی اجرای آن، بیعدالتی عجیبی صورت گرفت.
اگر میخواهند آوردهی بازنشستگان در نظر بگیرند باید به همان زمان بازگردند و ببینند ارزش واقعی آوردهی آنها چقدر است؛ مثلا برآورد کنند با حقوق آنها در آن زمان چند سکه میشد خریداری کرد و امروز آوردهی واقعی آنها را براساس همین نرخ طلا و سکه بسنجند.
ترکان در ارتباط با بیعدالتی صورت گرفته در جریان اجرای متناسبسازی یا همان همسانسازی میگوید: حق کسانی که سی سال پیش بازنشست شدهاند و آن زمان سقف حقوق را میگرفتند و سقف حق بیمه را به سازمان پرداخت میکردند، ضایع شده است؛ شما حساب کنید آن زمان یک گرم طلا یا یک سکه بهار آزادی چه قیمتی داشته است و امروز چه قیمتی دارد؛ آن زمان یک متر زمین چقدر قیمت داشته و امروز قیمت آن چقدر است یا حتی همین تغییرات قیمت دلار را ببینید. سازمان تامین اجتماعی میگوید در اجرای متناسبسازی به «آوردهی بازنشسته» توجه شده است و فرمولهای متناسبسازی بر اساس آوردهی هر فرد عمل میکنند اما در محاسبهی آوردهی هر فرد باید ارزش واقعی این آورده به نسبت زمان سنجیده شود؛ آیا بازنشستهای که سی یا سی و پنج سال پیش دوبرابر کف دستمزد، حقوق میگرفته، اکنون از همسانسازی راضی است؟! مثلا در سال هفتاد حداقل حقوق ۵ هزار و یک ریال بوده است ولی افرادی بودهاند که دوازده هزار تومان یا هجده هزار تومان حقوق میگرفتند و این افراد، دو برابر یا دو برابر و نیمِ حق بیمه حداقلی به سازمان پرداختهاند؛ در حق این افراد ظلم شده است؛ اگر میخواهند آوردهی این افراد را در نظر بگیرند باید به همان زمان بازگردند و ببینند ارزش واقعی آوردهی آنها چقدر است؛ مثلا برآورد کنند با حقوق آنها در آن زمان چند سکه میشد خریداری کرد و امروز آوردهی واقعی آنها را براساس همین نرخ طلا و سکه بسنجند.
کارمندی که پشت میزش زیر کولر نشسته آیا میداند کار کردن ۱۵۰ کیلومتر زیر زمین یعنی چه؟! این کارمند نمیتواند یک دقیقه در فضای معدن نفس بکشد! چگونه همین کارمند به عنوانِ «کارشناس» تصمیم میگیرد که ده سال سابقه کار بازنشسته معدن، نباید منظور شود؟
وی با بیان اینکه در حق سایر سطوح مزدی ظلم شده است و آورده واقعی آنها درنظر گرفته نشده است، ادامه میدهد: مساله دوم، مساله سختی کار است؛ ده سال استحقاقی سختی کار را منظور نکردهاند؛ ده سال سختی کار، حق بازنشستگان سخت و زیانآور است؛ منظور نکردن این ده سال به معنای ظلم در حق بازنشستگان است. بازنشستهای که سال ۷۰ با سقف حقوق، به عنوان بازنشسته سخت و زیان آور بازنشست شده، مثلاً فقط ۴۰۰ هزار تومان بابت همسانسازی به مستمری او افزوده شده است در حالیکه به بازنشستهای که سال گذشته با سقف حقوق بازنشست شده، خیلی بیشتر اضافه شده است. بنابراین با اجرای متناسبسازی با این شکل و شمایل، در حق حدودِ ۴۰۰ هزار نفر بازنشسته سخت و زیان آور ظلم شده است.
ترکان با تاکید بر اینکه "نسبت به بیعدالتی در حق بازنشستگان سخت و زیان آور به شدت معترضیم"؛ ادامه میدهد: دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ یا ۸۳ برای یک عدهای از این بازنشستگان رای داده که این ده سال جزو لاینفک سابقه کار اینهاست؛ تعداد زیادی از بازنشستگان سخت و زیانآور در معادن مشغول به کار بودهاند؛ کارمندی که پشت میزش زیر کولر نشسته و راحت آب یخ از یخچال برمیدارد و نوش جان میکند، آیا میداند کار کردن ۱۵۰ کیلومتر زیر زمین یعنی چه؟! این کارمند نمیتواند یک دقیقه در فضای معدن با آن کت و شلوار شیک و قشنگش نفس بکشد! حالا همین کارمند به عنوانِ «کارشناس» تصمیم میگیرد که ده سال سابقه کار بازنشسته معدن، نباید منظور شود!
این فعال صنفی کارگران بازنشسته به مقولهی مستمری از کار افتادگان نیز ورود میکند: یکسری افراد هستند که در حین کار به دلیل حادثه ناشی از کار، ازکار افتاده شدهاند؛ طرف بیست و هفت سال سابقه کار داشته؛ بعد از ۲۷ سال، حادثه کار رخ داده و او ناچاراً ازکار افتاده شده؛ برای این ازکار افتادگان نیز عدالت رعایت نشده و آن مبلغی که حقشان است، به آنها پرداخت نشده است؛ باید اعتراف کنیم همسانسازی برای این گروه نیز آوردهای نداشته است.
ترکان تاکید میکند: ما نسبت به این شیوه اجرای متناسبسازی اعتراض داریم؛ به نمایندگان مجلس و وزیر کار هم نامه نوشتهایم؛ این متناسبسازی یا همسانسازی، ظلم در حق بازنشسته و مستمریبگیراست. در این دوازده سال غفلت، همه ازجمله بازنشستگان کشوری و لشگری و بازنشستگان خود سازمان تامین اجتماعی، مشمول همسانسازی شدند اما برای کارگران بازنشسته بعد از ۱۲ سال، به شیوهای اجرا کردند که در آن بیعدالتی بسیار به چشم میخورد.
توقع بازنشستگان از سازمان تامین اجتماعی چیست؛ به گفته ترکان، تقاضای بازنشستگان این است که کارشناسان سازمان تامین اجتماعی در فرمولهای همسانسازی تجدیدنظر کنند.
او تاکید میکند: ما درخواست داریم در محاسبات متناسبسازی تجدیدنظر کنند؛ به خصوص برای بازنشستگان سخت و زیان آور حتما سابقه سختی کار را در نظر بگیرند؛ ما بازنشستگان از مقامات سازمان تامین اجتماعی و شخص وزیر کار، درخواست داریم این موضوع را با جدیت دنبال کنند و مشکل بازنشستگان را حل کنند؛ بعد از ۱۲ سال انتظار که همواره در مورد همسانسازی وعده میدادند، آمدند به شیوهای کار را اجرایی کردند که خیلیها امروز ناراضی هستند؛ یادمان نرود که بسیاری از کارگران بازنشسته در این دوازده سال، فوت کردند و روی همسانسازی را ندیدند! یادمان نرود که برای بازنشستگان خود سازمان تامین اجتماعی یعنی همکاران خودشان، خیلی سال پیش همسانسازی را اجرایی کردند و امروز حقوق آنها خیلی خوب است ولی حقوق کارگر بازنشسته که صاحب اصلی این صندوق است، بسیار پایین تر از خط فقر است. سفره کارگر بازنشسته امروز از همیشه خالیتر است؛ درحالیکه صاحبان اصلی صندوق، همین بازنشستگان هستند؛ بازنشستگان نباید به دنبال حق و حقوق خود سالها دوندگی کنند و در آخر، سرشان بیکلاه بماند!