به گزارش می متالز، مرکز آمار ایران اعلام کرده که در فصل بهار ۱۳۹۹ رشد محصول ناخالص ملی با احتساب نفت منفی ۳, ۵ درصد و بدون نفت منفی ۱.۷ درصد نسبت به فصل مشابه سال قبل بوده است. همین گزارش افزوده است که رشته فعالیتهای گروه کشاورزی ۰.۱، گروه صنایع و معادن ۴.۴ - و گروه خدمات ۳.۵- درصد نسبت به فصل بهار سال ۱۳۹۸، رشد داشته است.
علیاصغر جمعهای میگوید: آمار و ارقام ارائهشده، عجیب نیستند؛ کسانی که با اقتصاد ایران آشنایی نسبی دارند میدانند که ارقام منفی بیش از این نیز قابلانتظار بوده است. البته ممکن است برخی از وضعیت مطلوب نسبی در حوزه صنعت بگویند ولی من معتقد هستم که این وضعیت در جهت مثبت تغییری نکرده است.
جمعهای، رئیس اتاق سمنان میگوید: وضعیت صنایع در ایران وضعیت دشواری است؛ شیوع ناگهانی بیماری کووید 19 از زمستان سال 98 و به دنبال آن تعطیلی بسیاری از واحدهای اقتصادی، در کنار سقوط قیمت نفت از ابتدای سالجاری نشان میدهد که عرصه بر خیلی از فعالیتهای صنعتی و تولیدی تنگتر شده است. البته ممکن است استثناهایی هم وجود داشته باشد؛ مثلاً تولید مواد ضدعفونیکننده که انحصاری دست دولت و بنگاههای خصولتی است، بهتر شده است.
او ادامه میدهد: اقتصاد ایران با تحریمهای سختی روبروست؛ تداوم وابستگی به تجارت خارجی و بهخصوص فروش نفت و نیاز به واردات محصولات واسطهای و مصرفی و تشدید تحریمها از دو سال پیش تاکنون منجر به قطع صادرات نفت و تجارت خارجی شده است. یعنی درآمدهای نفتی دولت به حداقل رسیده و هر روز فشارها بر حوزه تولید و اقتصاد بخش خصوصی بیشتر شده است.
به گفته جمعهای صنعت و تولید و همه ارکان اقتصاد چون زنجیرهای به هم وابسته هستند؛ ما اگر نتوانیم برای برونرفت از تحریمها کاری کنیم، وضعیت صنعت بدتر از این خواهد بود. تولید به بازار مصرف داخلی و بازار خارجی نیاز دارد؛ اما متأسفانه در حوزه صادرات با مشکلات زیادی مواجه هستیم. از طرفی تولیدکننده نمیتواند به دلیل تحریم و شیوع ویروس کرونا بهموقع صادر کند و از طرفی به دلیل قطع ارتباط بانکی با کشورهای دیگر بازگشت ارز مشکل است.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید: باید برای تولید و صادرات زیرساخت لازم فراهم باشد ولی متأسفانه به غیر از تصمیمات خلقالساعه و بخشنامههای هر روزه هیچ علامت مثبتی به تولیدکننده ارسال نمیشود. در بروز شرایط فعلی، بیتدبیری و سوءتدبیرهای همه تصمیمگیران و تصمیمسازان از گذشته تاکنون نقش جدی داشته است؛ تنها دولت و تصمیم یک وزارتخانه نیست که اقتصاد را به این وضع انداخته است؛ اگرچه وزارت صنعتف معدن و تجارت هنوز بلاتکلیف است و هیچ راهبردی برای بهبود وضعیت ندارد.
او تاکید میکند: خیلی از بحرانها و مشکلات اقتصاد ریشه غیراقتصادی دارد؛ ریشههای غیراقتصادی بحرانهای اقتصادی موجود هنوز رفع نشدهاند، دیپلماسی اقتصادی به دیپلماسی سیاسی گرهخورده است و تا زمانی که این دو حوزه تفکیک نشوند و اقتصاد در اولویت تصمیمگیران و تصمیمسازان قرار نگیرد، مشکلات پابرجا خواهد بود و چشمانداز آینده صنعت و معدن به این گرهگشایی وابسته است.
او درباره وضعیت امروز بازار سرمایه میگوید: برخی معتقدند که میتوان از گشایش در بازار سرمایه به نفع تولید و صنعت بهره گرفت، اما به نظر میرسد که این وضعیت بیشتر در خدمت بنگاههای دولتی و حاکمیتی بوده است نه بخش خصوصی واقعی؛ بخش خصوصی واقعی و صنایع کوچک و متوسط واقعی خیلی کم از این بازار بهره گرفتهاند.
بهگفته جمعهای دولت و همه سیاستگذاران اقتصادی باید در کوتاهمدت و بلندمدت برای حل مشکلات اقتصادی راهکار تخصصی ارائه دهند. این راهکار باید با نظر اقتصاددانها، فعالان اقتصادی و بخش خصوصی ارائه شود. همچنین برای حل مشکلات اقتصاد ایران بهخصوص صنعت و معدن باید نگرشها و ساختارهای ضدتولید و ضدتوسعه اصلاح شود؛ باید اقتصاد از سایه سیاست خارج شود و این تنها راه ممکن است.