به گزارش می متالز، محمد کشانی با بیان این مطلب در ادامه میگوید: به طور معمول باید هر بخشی از صنعت به کار و تخصص خود بپردازد و به دیگر بخشها ورود نکند؛ برای مثال معدنکار به توسعه معادن خود بپردازد و فولادساز نیز به توسعه و تولید محصولات فولادی در جهت ارتقای صنعت کشور مشغول باشد.
به گفته وی، اما در شرایط فعلی این توازن از بین رفته است و معدنکاران به سمت فولادساز شدن رفته اند. به طبع فولادسازان نیز برای اینکه بتوانند نیاز خود به مواد اولیه را تامین کنند مجبور به سرمایه گذاری در طرحهای معدنی شدند. برای مثال فولادخوزستان و فولاد مبارکه در طرحهای معدنی سنگان سرمایه گذاری های بزرگی را انجام دادند. حال اگر این روند ادامه پیدا کند در توسعه فولادسازی با مشکل مواجه خواهیم شد و شرکتهای معدنی نیز در آینده نیازمند کنسانتره و مواد اولیه خواهند شد.
وی ادامه داد: اگر شرکتهای معدنی به جای اینکه به سمت فولادساز شدن پیش میرفتند و سرمایه را صرف توسعه زیرساختها و اکتشاف و ... انجام میدادند به طور حتم هر دو بخش معدن و فولاد منتفع می شدند. برای مثال وقتی شرکتهای بزرگی همچون گل گهر به سمت توسعه در صنعت فولاد حرکت میکند طبعا گندله و کنسانتره تولیدی را در کارخانه فولادی خود به مصرف میرساند که یک اشکال بزرگ است زیرا این تولید که قبلا صرف تامین نیاز شرکتهای فولادسازی میشد دیگر وجود ندارد.
کشانی ادامه داد: از سوی دیگر اگر توازن در شرکتهای معدنی رعایت نشود و توسعه در فولادسازی را به گونه ای انجام گیرد که ضمن مصرف مواد اولیه مورد نیاز فولادسازان که توسط این شرکت تهیه میشود، باید مابقی نیاز خود را از دیگر معادن و تولیدکنندگان تامین کند. بنابراین آنها نیز در آینده با مشکل فعلی فولادسازان برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود مواجه خواهند شد.
عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران معتقد است، ای کاش شرکتهای معدنی در مباحثی همچون توسعه اکتشافات و تولید بیشتر ماده معدنی تمرکز میکردند. چرا که این شرکتها نیز سوددهی بسیار خوبی در سالهای گذشته به ویژه 98 برخوردار شدند و تنها سود حاصل از تولید محصولات نهایی به فولادسازان نرسیده است.در واقع معدن همیشه جلودار بوده و سود بیشتری نسبت به فولادی ها داشته اند.
وی افزود: اکنون این موضوع که تکمیل زنجیره ارزش در معدن انجام شود با سیاستهای گرفته شده توسط دولت برای افق 1404 مغایر است. چرا که در این سال ظرفیت تولید فولاد کشور باید به 55 میلیون تن برسد که از این میزان حتی اگر 38میلیون تن فولاد نیز به مرحله تولید برسد نیازمند کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی است؛ اما با ادامه این شرایط توازن برهم خواهد خورد و در نهایت همه متضرر شده و سرمایه های کشور ابتر مانده و قابل استفاده نخواهد بود.
طی سالهای گذشته شرکتهای معدنی بزرگ در کشور در مسیر تولید فولاد و تکمیل زنجیره ارزش ورود کرده اند؛ این در حالیست که امروزه شرکتهای اصلی و تولیدکننده فولاد با کمبود مواد اولیه مورد نیاز خود مواجه شده و مشکلات بسیاری روبرو گشته اند.