به گزارش می متالز به نقل از بورس نیوز، امروز هم دوستان بالا نشین جلسه برگزار کردند و چند طرح جدید دادند. اما بعد از افت ۲۵ تا ۳۰ درصدی قیمت سهم ها این دلسوزی آقایان اصلا دلچسب نبود. در شرایطی که رشد بازار سرمایه، خار چشم خیلی ها شده و حتی رسانه های معاند آن سوی مرزها هم توهم دلواپسی برداشته و مرتبا سیگنال خروج می دهند، انتظار می رود متولیان این بازار و آنهایی که ماه هاست مردم را به سرمایه گذاری در بورس ترغیب کرده اند، نسبت به ضرر و زیان مردم، حساس تر باشند. وقتی آنقدر بورس هراسی ایجاد کردیم که ابطال واحدهای صندوق های سرمایه گذاری غوغا کرده، چطور انتظار داریم با یک بخشنامه ، آن هم بعد از چندین روز پیاپی منفی، بازار به حالت عادی بازگردد؟ با وضعیتی که به لطف بی تدبیری آقایان ایجاد شد، خیلی ها منتظر صعود دوباره بازار هستند تا بفروشند و خارج شوند. با این تفاسیر، شاید گذر از مقاومت ۲ میلیون واحدی به این زودی ها انجام نشود.
یکی از اهالی جاده مخصوص در بد حسابی یک سور به کل شرکت های بازار زده و طلب شرکت بیمه را آنقدر نداده که این شرکت بیمه ای دچار مشکل جدی شده؛ حالا شرکت بیمه تلافی کرده و در صورت های مالی خود بابت تاخیر این خودروساز در پرداخت بدهی اش، یک جریمه ۱۷۸ میلیارد تومانی شناسایی کرده است! حالا باید دید کدام یک پیش می برند؟ خودروساز بدحساب یا شرکت بیمه ای که برای دریافت طلبش به آب و آتش زده و حالا دنبال جریمه دیرکرد هم هست...
یکی از بانک های بورسی، در اقدامی دلسوزانه یک وام ۱۰۰ میلیارد تومانی به همسر و برادر همسر یکی از اعضای وابسته به پاستور داده! نپرسید چرا که خود این بزرگوار در زمان تاسیس این بانک کلنگی بر زمین زده و حالا حق آب و گل دارد.
بخشنامه ای صادر شده که به موجب آن امکان اسکان متخصصان خارجی بدون اخذ ویزا در هتل های فرودگاهی امام خمینی فراهم شده است. هتل های فرودگاهی هم متعلق به یکی از شرکت های حوزه گردشگری فعال در بازار سرمایه هستند و با این خبر، باید دید سودآوری این مجموعه تغییری می کند یا نه.
یکی از بانک های بزرگ بورسی هم عادت دارد در چارچوب خودش حرکت کند و کاری به بایدها و نبایدهای تعیین شده ندارد. سوای فعالیت های غیربانکی، این بانک علاقه زیادی هم به شرکت داری دارد؛ اما هیچ تمایلی به پرداخت مالیات ندارد! حالا گویا این بانک به خاطر عدم پرداخت مالیاتی با مراجع قضایی درگیر شده است. یا این بانک باید کوتاه آمده و مالیاتش را بدهد یا....
و در نهایت درست زمانی که گرانی مردم را عاصی کرده و هر روز انتظار فرجی در بازارهای کالایی می کشند و هنوز اندک دلخوشی برای شان مانده که شاید مسوولان تدبیری بی اندیشند؛ یکی از مسوولان کلا خود را به کوچه علی چپ زد و گفت از قیمت ها خبر ندارد و همسرش خرید منزل را انجام می دهد! حالا یا همسر این بزرگوار زیادی صبور هستند و اخبار گرانی ها را به ایشان منتقل نمی کنند یا آنقدر کیف پر پولی داشته که اصلا متوجه افزایش قیمت ها نشده! هر چه هست انتظار می رود وقتی مسوولیتی می پذیرند خود را به خواب نزنند و درد مردم را فراموش نکنند.