به گزارش می متالز، استان فارس در بخش جنوب خاوری رشته کوه زاگرس و استان گلستان در بخش خاوری رشته کوه البرز قرار گرفتهاند و این دو استان در مناطقی قرار گرفتهاند که هم دگرشکلی فعال و هم رخداد زمینلرزهها را دارند، به گونهای که رخداد زلزلههایی با بزرگای ۶ و بزرگتر در سابقه لرزهخیزی آنها قابل مشاهده است و به اعتقاد محققان ثبت زلزلههای بزرگ در مناطقی که پیشینه زلزلههای مهم را دارند، پدیده غیر طبیعی نیست و آنچه که این پدیده را پر مخاطره میکند، تمرکز جمعیت در حریم گسلها است که هم در شهرهای شمالی کشور و هم در شهرهایی چون شیراز و کازرون شاهد رشد شهرنشینی در پیرامون گسلها هستیم.
در ماههای اخیر استان فارس شاهد زلزلههای مهم و متعددی است، ضمن آنکه در رامیان استان گلستان زلزلهای با بزرگای ۵.۱ به ثبت رسید که به گفته دکتر شهریار سلیمانی آزاد از محققان لرزه زمینساخت سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در مناطقی مانند این دو استان که پیشینه رخداد زمینلرزههای مهم را دارند، چنین زلزلههایی پدیده غیر عادی نیست.
دکتر شهریار سلیمانی آزاد، پژوهشگر لرزهزمینساخت و متخصص پالئوسایزمولوژی –تکتونیک جنبای سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور با اشاره به زمینلرزههای مهم اخیر در استانهای فارس و شهرستان رامیان استان گلستان، گفت: اینکه زلزلههای ثبت شده در این دو استان غیر عادی است یا خیر، باید گفت مکانهایی که در گذشته پیشینه لرزه خیزی داشته باشند، بدون شک پتانسیل رخداد زلزلههای دیگری را در زمان حال دارند. از دیدگاه یادشده، مشاهده میشود که در این دو استان هم پیشینه تاریخی و هم پیشینه دستگاهی رخداد زمینلرزههای اثرگذار و آسیبرسان وجود دارد.
وی با بیان اینکه این دو استان در دورههای گذشته زلزلههای اثرگذاری را تجربه کردهاند، یادآور شد: این دادهها و مستندات به ما نشان میدهند که این مناطق پتانسیل رخداد زمینلرزههای آسیب رسان را دارند. از این رو، زلزلههایی که طی هفتههای اخیر در این دو استان به ثبت رسیده است، رخدادهایی غیر عادی نیستند و حتی میتواند در آینده زمینلرزههای مهم دیگری در آنها رخ دهد.
سلیمانی آزاد، با اشاره به وضعیت استان فارس، خاطر نشان کرد: عامل اصلی لرزهخیزی در فلات ایران همگرایی و برخورد پلیتهای "صلب عربی" و "اوراسیا" و فشرده شدن پلیت شکل پذیر ایران در میان آنهاست. به بیان دیگر، پوسته کره زمین در ایران به عنوان بخش تغییر شکلپذیر در میان این دو پلیت سختتر در حال فشرده شدن است و در نتیجه، شکلگیری چینها و گسلها و در پی آن زمینلرزههایی که رخ میدهند همگی از نشانههای دگر شکلی جنبای زمینساختی در ایران به شمار میآیند.
این پژوهشگر لرزهزمینساخت سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور رشته کوههای البرز در شمال و زاگرس در جنوب باختر ایران را از پهنههای جنبا و اصلی در ایران برشمرد که دگرشکلی تکتونیکی و لرزهخیزی مرتبط با آن را ایجاد میکنند و اضافه کرد: کاتالوگها و مستندات تاریخی زمینلرزههای ایران نیز نشان میدهد که هر دوی این پهنهها، زمینلرزههای آسیب رسانی را در گذشته تجربه کردهاند. به طورکلی، استان فارس در بخش جنوب خاوری رشته کوه زاگرس و استان گلستان در بخش خاوری رشته کوه البرز قرار گرفتهاند. از این رو، این دو استان در مناطقی قرار گرفتهاند که هم دگرشکلی فعال و هم رخداد زمینلرزهها را دارند.
این متخصص پالئوسایزمولوژی و تکتونیک جنبا با اشاره به وضعیت لرزه زمینساخت منطقه زاگرس، خاطر نشان کرد: زاگرس پهنهای است وسیع به طول بیش از هزار و ۵۰۰ کیلومتر که از خاور عراق تا استان فارس و هرمزگان کشیده شده و اثرات دگرشکلی ناشی از حرکت رو به سمت شمال پلیت عربی و برخورد آن با ایران و اوراسیا در این گستره قابل مشاهده است. به طور کلی، در رشته کوه زاگرس چندین پهنه گسلی بزرگ در راستای شمال باختری –جنوب خاوری وجود دارد که اثرات زمینشناختی حرکات آنها نیز در استانهایی چون "کردستان"، "کرمانشاه"، "لرستان"، "خوزستان"، "هرمزگان" و "فارس" مشاهده میشود. بخشی از دگرشکلی زمینساختی و لرزه زمینساختی زاگرس نیز در بخش پیسنگی و گاها در لایههای گچی و نمکی ژرفتر زمین صورت میپذیرد که این موضوع سبب جدایشی در میان دگرشکلی عمیق و سطحیتر در زاگرس میشود.
وی ادامه داد: علاوه بر آن، پهنههای گسلی دیگری در زاگرس در راستای شمالی- جنوبی نیز وجود دارد که گاها پهنههای گسلی شمال باختری- جنوب خاوری را قطع میکنند.
این محقق سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور با بیان اینکه در استان فارس هر دو نوع این گسلها وجود دارند، افزود: در این استان علاوه بر پهنههای گسلی شمال باختری- جنوب خاوری زاگرس، گسلهای شمالی-جنوبی همانند "کرهبس" و "کازرون" نیز وجود دارد که گسلهای قبلی را قطع و حتی برخی از آنها را به صورت پیسنگی جابه جا کرده است.
سلیمانی آزاد خاطرنشان کرد: بر این اساس، زمانی که بر پیشینه لرزهخیزی استان فارس متمرکز میشویم، مشاهده میشود که این استان از لرزهخیزی این دو دسته گسل، اثر پذیرفته است و آنچه که خطرپذیری زمینلرزه را افزایش داده، تمرکز جمعیت و منابع اقتصادی در نزدیک این گسلها است. در مجموع، استان فارس از جمله استانهای پر جمعیت کشور است، مناطق بسیار پر جمعیتی مانند شیراز (در نزدیک گسل سبزپوشان) و کازرون (در نزدیک گسل کازرون) و مناطق اطراف گسل "کرهبس" را دارد که در گذشته زمینلرزههای آسیب رسان و بزرگی را تجربه کردهاند.
وی با تاکید بر اینکه با توجه به شواهد موجود، استان فارس لرزهخیزی بالایی را دارد و از این رو، رخداد زمینلرزهها در این گستره پدیدهای غیر عادی نیست و این موضوع حتی از ساختههای گذشتگان ما همچون سازههای مستحکم هخامنشیان نیز قابل فهم است، اظهار کرد: از سوی دیگر در فلات خشک و نیمه خشک ایران نیاکان ما همواره مجبور بودهاند تا برای دسترسی به آب در نزدیکی کوهپایههای گسلی و مناطق میان کوه و دشت مستقر شوند و از این رو ما ایرانیان بیشتر در نزدیک مناطق لرزه خیز و خطرناک استقرار یافتهایم و این در حالی است که در گذر زمان، مناطق تمرکز جمعیتی به شکلی طبیعی در حال رشد هستند و لذا در حال حاضر افراد بیشتری در این مناطق در معرض خطر رخداد زمینلرزه قرار گرفتهاند.
سلیمانی آزاد، با بیان اینکه بر این اساس در جامعه ما میزان ریسک یا همان خطرپذیری زلزله در حال افزایش است، ادامه داد: از این رو، نیاز است تا بر پایه شرایط یادشده تدابیری را بیندیشیم که بتوانیم با کاهش آسیب پذیری لرزهای، میزان ریسک زمینلرزه را در کشور کاهش دهیم.
به گفته این محقق با توجه به شرایط لرزه زمینساختی استان فارس، باید بتوانیم پتانسیل واقعی بزرگی زمینلرزههای محتمل و دورههای بازگشت آنها را بررسی و برآورد کنیم و بر اساس آن ساخت و ساز ایمن و مقاوم و مقرون به صرفه انجام دهیم. زمانی که ساخت و سازهای مقاوم بر پایه اطلاعات لرزه زمینساختی بیشتر و صحیحتر باشد، قادر خواهیم بود که به میزان متناسب، ساخت و سازهایی طراحی و اجرا کنیم که با رخداد زمینلرزههای متوسط و بزرگ به راحتی آسیب نبینند.
وی با طرح این سوال که باید دید به چه میزان در ساخت و ساز ایمن و مقاوم لرزهای در مناطق لرزه خیز استان فارس توجه شده است، گفت: واقعیت آن است که این سوال را باید متخصصین و متولیان امر پاسخ دهند، ولی در دهههای گذشته و برپایه اطلاعات محققین پیشرو در کشور آییننامه فنی ۲۸۰۰ برای طراحی و ساخت سازههای مقاوم در برابر رخداد زمینلرزه که لازمالاجرا نیز هست، تدوین و بارها به روز رسانی شده است. از این رو، اگر ساخت و سازها بر اساس این آییننامه و به درستی انجام شده باشد، قاعدتا جای نگرانی نباید باشد. با این وجود، با توجه به سودآوری زیاد صنعت ساخت و ساز، افراد غیر متخصص و گاها سیاسی و با نفوذ زیادی وارد آن شدهاند که متاسفانه راههای دور زدن قوانین را نیز میشناسند.
پژوهشگر لرزهزمینساخت سازمان زمینشناسی کشور با اشاره به وضعیت لرزهخیزی استان گلستان نیز یادآور شد: این استان در بخش خاوری رشته کوه البرز واقع شده است. بر پایه پژوهشهای متعدد، در عرض ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتری این رشته کوه کمانی شکل و بزرگ پهنههای گسلی خاوری- باختری بنیادین مختلفی از شمال تا جنوب آن شناسایی شده است.
وی ادامه داد: در میان پهنههای گسلی یادشده، در بخش شمالی رشته کوه البرز گسلی با نام گسل "خزر" وجود دارد که این پهنه گسلی با قطعات مختلف از بخش خاوری تا بخش مرکزی و باختری این رشته کوه ادامه دارد و در گذر زمان شهرها و روستاهای پر جمعیتی در پیرامون این گسل و در منطقه کوهپایهای شکل گرفته و توسعه یافتهاند.
سلیمانی آزاد، با تاکید بر اینکه شهرهای شمالی کشور از مناطق با تراکم جمعیت بسیار بالا است و بعد از تهران، استانهای گیلان، مازندران و گلستان دارای تراکم جمعیت بالایی هستند، اضافه کرد: گسل خزر شمالیترین پهنه گسلی شناخته شده در البرز و از بزرگترین پهنههای گسلی جنبای ایران به شمار میآید و در گذر زمان، ساخت و سازهای بسیاری در نزدیکی این پهنه گسلی متمرکز شده است.
به گفته وی، گسل خزر یک پهنه گسلی قطعه قطعه است که شهرهای "گرگان"، "گنبد کاووس"، "مینودشت" و "رامیان" در نزدیکی و در بلافصل شاخههای خاوری آن قرار گرفتهاند.
وی یادآور شد: بر پایه دادههای مرکز زلزلهشناسی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و...، پهنه رومرکزی زمینلرزه اخیر با بزرگای ۵.۱ در نزدیکی رامیان در بخش خاوری گسل خزر و در نزدیکی قطعات گسلی "مینودشت" و "تکلکوه" با راستای خاور شمال خاوری-باختر جنوب باختری قرار گرفته است. در این گستره، شاخصترین منطقه پرجمعیت شهرستان گرگان است که بر پایه مستندات تاریخی "استرآباد" (یا همان گرگان قدیم) زمینلرزههای آسیب رسانی همچون زمینلرزههای تاریخی در سالهای ۸۷۴ و ۱۴۹۸ میلادی با بزرگیهای برآورد شده ۶ و ۶.۵ را تجربه کرده است.
وی اظهار کرد: در سال ۱۹۷۰ میلادی در نزدیکی گنبد کاووس و بر روی قطعه گسلی "تکلکوه" از پهنه گسلی خزر نیز زمینلرزهای به بزرگی ۶.۶ رخ داده که شدت برآورد شده این زلزله ۸ در مقیاس مرکالی بوده است. بر اساس زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی آسیب رسان یادشده در گستره گرگان، امروزه با توجه به گسترش شهر و جمعیت آن و لذا افزایش جمعیت در معرض آسیب، ریسک زلزله در آن بیشتر شده است.
این پژوهشگر با تاکید بر اینکه از رخداد این زمینلرزهها باید به عنوان علایم هشداردهنده بهره جست، گفت: اینکه در گذشته چنین پتانسیل لرزهای در این گستره داشتهایم و در حال حاضر نیز علایمی از رخداد زلزلهها را مشاهده میکنیم، بیانگر آن است که باید در طراحی و اجرای هرچه اصولیتر ساخت و سازهای این مناطق دقت عمل بیشتری صورت گیرد تا با مشکلات کمتری در مواجهه با زمینلرزههای محتمل آتی روبرو شویم.
متخصص پالئوسایزمولوژی –تکتونیک جنبای سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در خصوص اثرات پدیده فرونشست زمین در زلزلهها، با تاکید بر اینکه در کشور بیش از ۳۰۰ دشت اصلی وجود دارد، گفت: این دشتها در مناطقی واقع شدهاند که آبهای سطحی، از مناطق بلندتر به آنها زهکش و تخلیه میشوند و در نهایت بخشی از این آبها در این دشتها سفرههای آب زیرزمینی را میسازند و تغذیه میکنند.
وی ادامه داد: تا ۴۰ سال پیش برداشت آبهای زیرزمینی (به ویژه توسط چاههای عمیق و نیمه عمیق) به دلیل جمعیت و مصرف کمتر و قانون مداری بیشتر، کنترل بیشتری داشته، ولی از ۴۰ سال گذشته تا کنون به دلیل شرایط مختلف از جمله تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و گسترش زمینهای کشاورزی و... میزان بیشتری آب از سفرههای زیرزمینی برداشت شده است و از آنجایی که آبهای زیرزمینی خلل و فرج خاکها را پر کردهاند، زمانی که برداشت طولانی و بیرویه از این گونه آبها صورت میگیرد، این امر موجب خالی شدن فضای بین ذرات خاک از این آبها میشود و در نهایت بر اثر وزن لایههای خاک بالایی، زمین شروع به نشست کردن خواهد کرد.
سلیمانی آزاد، با بیان اینکه با ادامه فرونشست زمین حتی ممکن است مرگ و ناکارآمدی برخی از سفرههای آب زیر زمینی را شاهد باشیم، گفت: آنچه که از دیدگاه لرزه زمین ساختی مهم به نظر میرسد، این است که وقتی فرونشست شکل میگیرد، از آنجایی که این پدیده به صورت تدریجی و بسیار آرام رخ میدهد، زمین در گذر چندین سال در مناطقی مانند دشتهای رفسنجان و... به اندازه چند متر نشست میکند و ترکها و شکافهایی در زمین شکل میگیرند و این امر اثرات خود را مطمِئنا و رفته رفته در پی و سازه ساختمانها نیز نشان خواهد داد و این ساختمانها به تدریج آسیب می بینند.
وی اضافه کرد: این آسیبها موجب خواهد شد که اگر ساختمانی قرار بود مثلا در برابر یک زلزله متوسط با بزرگای ۶.۵ و با شتابی مشخص تاب آورد، با ایجاد چنین آسیبهایی با زمینلرزهها و شتابهای کوچکتر نیز میتواند آسیب حتی جدی ببیند.
سلیمانی آزاد با بیان اینکه بر پایه مطالعات چند جانبهای که در کشور صورت گرفته متاسفانه پدیده فرونشست در بسیاری از دشتهای کشور وجود دارد، گفت: مطالعاتی در دنیا در دستور کار است که اثرات پدیدههای سطحیتر بر روی لرزهخیزی گسلها را نیز بررسی میکنند. عمدتا، اثر این گونه پدیدههای سطحی در رخداد زمینلرزههای القایی ممکن است خود را نشان دهد.
وی نمونه زمینلرزههای القایی را در صنعت استخراج نفت، سد سازی و... برشمرد و در این باره توضیح داد: مثلا اگر در مناطق نزدیک گسلهای جنبا و لرزهزا سدسازی شود، با آبگیری این سد، آب پشت دریاچه سد در زمین نفوذ میکنند و این نفوذ، فشار آب میان منفذی در لایههای نه چندان عمیق خاک و سنگ را تغییر داده و موجب تغییر و کاهش مقاومت سنگ و خاک خواهد شد و از این رو انرژی که در طی زمان طولانی بر روی گسلها جمع شده است، با لرزهخیزی و رخداد زمینلرزههای کوچک و متوسط سطحی شروع به آزاد شدن میکند.
این محقق سازمان زمینشناسی کشور ادامه داد: زمینلرزههای بزرگ و اثرگذار دنیا معمولا در اعماق بیشتر زمین (مثلا در ۸ تا ۳۰ کیلومتری) رخ میدهند، ولی پدیده فرونشست در عمق چند ده تا چند صد متری زمین است و لذا؛ عامل "اصلی" رخداد زمینلرزههای بزرگ در ژرفای زمین نهفته است. در کل، بشر امروزی با اندک دانستههای علمی ولی ارزشمند خود بهترین راه مواجهه با اثرات پدیده زمینلرزه را در مکان یابی ایمن و ساختن ساختمانهایی به اندازه کافی مقاوم یافته است تا هم جان و هم دارایی خود را از گزند رخداد آن در امان نگه دارد.