به گزارش می متالز، در بازارهای بزرگ و مطرح مالی گهگاه «الگوریتمها» بهعنوان مقصر ریزش شدید قیمت و شاخصها مطرح میشوند. این دسته از الگوریتمها عموما به سطوحی از قیمت بهعنوان سطوح حمایت یا مقاومتهای مهم واکنش نشان میدهند؛ با عبور از این سطوح، ماشینها دست به کار شده و همجهت با روند بازار اقدام به خرید یا فروش میکنند. به این ترتیب بعضی روزهای معاملاتی با نوسانات نامتعارف همراه است. با این حال این وضعیت به ندرت ادامهدار است و ریزش ممتد در اثر معاملات ماشینی کمتر مشاهده میشود. بیشک توانایی ماشینها برای جهت دادن به بازار به منابع در دسترس آنها، محدودیتهای در نظر گرفته شده و جزئیات برنامهریزی آنها بستگی دارد.
در بورس تهران آمار رسمی و مشخصی در رابطه با حجم و ارزش معاملات الگوریتمی در دست نیست؛ با وجود این با توجه به شرکتهای فعال در این حوزه، عمر کوتاه معاملات الگوریتمی و محدودیتهای لحاظ شده در دستورالعمل «الزامات معاملات الگوریتمی» میتوان گفت که نقش الگوریتمها در معاملات روزانه چندان پررنگ نیست.
در شرایط فعلی سازمان بورس و سیاستگذاران بازار سهام از هیچ اقدامی برای بازگرداندن سهام به مدار مثبت چشمپوشی نمیکنند. متاسفانه این رویکرد سبب شده تا شائبهای که در میانه هفته از سوی برخی رسانهها و اشخاص در فضای مجازی مطرح شد، سازمان بورس را به اقدامی عاجل بکشاند. روز دوشنبه برخی رسانهها و به دنبال آن برخی فعالان خرد بازار معاملات الگوریتمی را عامل اصلی ریزش بازار مطرح کردند؛ ابهامی که البته از جانب مستندات پشتیبانی نشد. با وجود این به نظر میرسد ناظر بورسی از آزمون و خطا در این حوزه واهمهای ندارد. طی هفتههای اخیر اقداماتی از این دست از سوی ناظر بورسی در دستور کار قرار گرفته و البته هیچ کدام از آنها نتوانسته است نتیجه دلخواه را به بار آورد. این بار نیز بدون آنکه فرصتی برای بررسی مستندات و اطلاعات موجود در نظر گرفته شود، اخذ تصمیم و اجرایی کردن آن در دستور کار قرار گرفته تا بلکه نتیجه تصمیم، درستی یا غلط بودن آن را نشان دهد.
طی معاملات روز گذشته سهام نهتنها تعداد قابلتوجهی از سهامداران حقوقی از حق فروش سهام منع شده بودند، بلکه معاملات الگوریتمی نیز مسدود شدند؛ با این هدف که بازار سهام فارغ از فشار عرضهها بتواند در مسیر صعودی پیش رود. با این وجود دادوستدهای روز گذشته همچنان پرهیجان دنبال شد و بسیاری از نمادهای بزرگ و نقدشونده بازار که انتظار میرود معاملات روان و پیوستهتری را تجربه کنند، بارها تا نزدیکی آستانههای مجاز قیمتی پیشروی و عقبنشینی کردند.
جدا از آنکه تا چه حد هیجانزدایی در بازار دیروز موثر واقع شد، میتوان از زاویه دیگری به عملکرد الگوریتمها نگریست. در حال حاضر یکی از شرکتهای فعال در زمینه معاملات الگوریتمی، از چند دسته الگوریتم در فرآیندهای خود استفاده میکند که در یک دستهبندی کلی میتوان آنها را در سه گروه جا داد.
الگوریتمهای اجرایی: الگوریتمهایی از قبیل TWAP و POV از جمله الگوریتمهایی هستند که دستورهای انسانی در رابطه با معاملات را با در نظر گرفتن ملاحظات خاص انجام میدهند. مهمترین دستاورد این الگوریتمها حداقل کردن اثر سفارش (چه در سمت خرید و چه فروش) بر روند معاملات است. این دسته از الگوریتمها با در نظر گرفتن حجمهای نمایشی روی تابلوی معاملات، روندهای کلی و زمانبندی خاص به اجرای دستورات کاربر میپردازند.
برای درک بهتر این الگوریتمها فرض کنید بهعنوان یک سهامدار در روزی که بازار ریزش شدیدی را تجربه میکند تصمیم میگیرید دو میلیون برگه سهم خود را در یک نماد بفروشید. با توجه به سابقه معاملات نماد مورد نظر و وضعیت فعلی بازار، فروش دو میلیون سهم شما امکانپذیر است؛ اما همچنین میتواند به ایجاد صف فروش در نماد مذکور منجر شود و همچنین اثر القایی بر سایر سهام بازار بگذارد. در این صورت این الگوریتمها ممکن است دستور شما را در چند روز معاملاتی و قسمت به قسمت اجرا کنند. این نحوه اجرا به عوامل متعددی از جمله زمانبندی، قدرت خریدار و فروشنده، سابقه نماد و... بستگی خواهد داشت. نکته مهم در رابطه با این الگوریتمها نقش انسان بهعنوان تصمیمگیرنده است.
الگوریتمهای بازارگردانی: مهمترین کارکرد این دسته از الگوریتمها حمایت از سهام و افزایش نقدشوندگی در نماد مورد نظر است. در بسیاری از بازارهای مالی دنیا این دسته از الگوریتمها توسط بازارگردانان استفاده میشوند و هدف از به کارگیری آنها نقطه مقابل وضعیتیاست که بسیاری از نمادهای بورسی ما تجربه میکنند. همانگونه که میدانیم اختصاص بازارگردان به تمامی نمادهای بورس و فرابورس الزامی شده و انتظار میرود در آیندهای نزدیک تمامی شرکتهای سهامی قسمتی از منابع خود را به بازارگردانی سهام اختصاص دهند. در این بین هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که روند بازار سبب هدررفت این منابع در کوتاهمدت نشود. به خصوص که انواع خطاهای انسانی در این وضعیت میتواند دخیل باشد. در این شرایط از الگوریتمها برای بهرهمندی موثرتر از این منابع استفاده میشود.
الگوریتمهای سیگنال: این دسته از الگوریتمها عموما بهعنوان تصمیمگیرنده شناخته میشوند. الگوریتمهای سیگنال که بعضا هوش مصنوعی را نیز شامل میشوند، توانایی آن را دارند که در قبال رویکرد معاملاتی، جایگاه تصمیمگیرنده را داشته باشند و نقش خریدار یا فروشنده را ایفا کنند. در رابطه با این مساله که چه حجمی از معاملات بورس تهران توسط این ماشینها و هوش مصنوعی انجام میشود، اطلاعاتی در دسترس نیست. در عمده شرکتهای داخلی اما این ماشینها تنها بهعنوان ابزار تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرند و به هیچ عنوان نقش مستقیمی در معاملات سهام بر عهده ندارند. بنابراین در یک جمعبندی به سختی میتوان نتیجه گرفت که در شرایط فعلی بورس تهران با وجود دستورالعملهای موجود و حجم منابع در دسترس الگوریتمها، ریزش پردامنه بورس متاثر از نحوه معاملات ماشینی باشد. تعادل بازار سهام تابع شرایط دیگری است و در این بین رویکردهای مداخلهگرایانه نمیتواند روند کلی بازار را تغییر دهد. باید در نظر داشت که جمعیت جامعه بورسی که تا سالهای اخیر کاملا محدود بود اکنون به بیش از ۵میلیون کد سهامداری رسیده و ارزش معاملات سهام از متوسط روزانه ۱۰۰ میلیارد تومان در سالهای نزدیک به ۱۲ هزار میلیارد تومان در روز گذشته رسیده است. جغرافیای فعلی بازار سهام گستردهتر از آن است که به مدد کنترلها و ابزار کوچک بتوان آب و هوای آن را تغییر داد.