به گزارش می متالز، با توجه به رقابتی شدن محیط کسب وکار طی چند دهه اخیر، شرکت های بزرگ فعال در بخش معدن و صنایع معدنی باوجود دسترسی به منابع مالی و کانال های توزیع با دیوان سالاری، لَختی و نداشتن انعطاف پذیری روبرو هستند، در مقابل شرکت های کوچک فناوری محور این حوزه باوجود انعطاف پذیری و توانمندی نوآوری بالا با کمبود منابع و دسترسی نداشتن به بازار روبرو هستند؛ بنابراین هر دو دسته شرکت های یادشده برای حفظ موقعیت خود در فضای رقابتی و ادامه حیات نیاز به همکاری با هم دارند. در این راستا با عنایت به گستردگی و پیچیدگی همکاری فناورانه بین شرکت ها رویکرد زیستبوم نوآوری (INNOVATION ECOSYSTEM) برای تحلیل و تبیین فرآیند همکاری فناورانه بین دو دسته شرکتهای یاد شده بعنوان یک راهبرد اساسی میتواند مد نظر باشد.
مجمع جهانی اقتصاد با همکاری دانشگاه استنفورد و انجام پیمایش در بین بیش از هزار کارآفرین، محورهای اصلی زیست بوم کارآفرینی را شناسایی کرده و بر اساس آن چارچوبی را برای تحلیل آن ارائه کردند.
در چارچوب ارائه شده ابعاد زیست بوم کارآفرینی شامل حمایتهای فرهنگی، دانشگاههای اصلی به عنوان کاتالیزور، تحصیل و آموزش، چارچوب قانونی و دولت، سیستمهای پشتیبان، تأمین مالی، سرمایه انسانی و نیروی کار و درنهایت بازارها در دسترس بودند. البته هر یک از این ابعاد خود، دارای زیرمجموعه هایی است.
سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی نیز چارچوبی به منظور تحلیل زیست بوم کارآفرینی ارائه کردند. ابعاد این چارچوب عبارتند از: سیاست، تأمین مالی، زیرساخت، بازارها، سرمایه انسانی، حمایت/ خدمات / ارتباطات، فرهنگ، تحقیق وتوسعه و نوآوری و در نهایت شرایط اقتصاد کلان در تجزیه وتحلیل خوبی که اخیرا در کشور انجام شده) دکتر الهی و همکاران –نشریه مدیریت نوآوری سال ۷شماره ۱ بهار ۱۳۹۷ (توجه به هدف پژوهش طی بررسی اسناد منتخب، با توجه به اینکه عوامل متعددی بر عملکرد زیست بوم تأثیرگذاراست؛ وضعیت آن از منظرها و ابعاد کلان مانند ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، بازار و ... موردبررسی و تحلیل قرار گرفته است. همچنین با توجه به تعریف زیست بوم، متشکل از مجموعه هایی از عناصر و نهادهاکه دارای روابط مشخصی برای دستیابی به هدف مشخص هستند، عناصر و نهادهای مربوط که هرکدام نقش های متفاوتی را بر عهده می گیرند، شناسایی شد. چارچوب تحلیلی زیست بوم همکار یهای فناورانه بین شرکتهای بزرگ و کوچک فناور ی محوردر طول زمان تکامل می یابد و دارای چرخه عمر است که در تحلیل زیست بوم باید به این موضوع توجه شود. که بطور شماتیک در مدل زیر قابل تحلیل است.
در بررسی مطالعات مختلف تحلیلی زیست بوم بطورکلی بازیگران درگیر در زیست بوم همکاری فناورانه بین شرکتهای بزرگ و نوپا را می توان به ۷ گروه زیر تقسیم کرد که در بخش معدن و صنایع معدنی نیز قابل تطبیق و احصا است:
گروه اول، سازمانهای دولتی که مسوولیت اصلی اداره کشور، سیاستگذاری و اجرای سیاستها و وظایف دولت در کشور را بر عهده دارند؛ ازجمله این نهادها می توان به دولت، مجلس شورای اسلامی، سازمان ملی استاندارد، سازمان توسعه ای نظیر ایمیدرو و ایدرو سازمان توسعه تجارت و ... اشاره کرد.
سازمانهای دولتی از طریق تدوین برنامه ها و سیاستهای مختلف می توانند زمینه همکاری شرکتهای بزرگ و کوچک را فراهم کنند. علاوه بر این سازمانهای دولتی با فراهم سازی رژیم قوی حمایت از مالکیت دارایی فکری باعث افزایش تمایل شرکتهای نوپا برای همکاری با شرکتهای بزرگ می شوند.
گروه دوم، نهادهای آموزشی و پژوهشی که مسوولیت فراهم سازی نیروی انسانی مورد نیاز برای فعالیت در زیست بوم از طریق ارائه آموز شهای عمومی و تخصصی را بر عهده دارند و همچنین مسوولیت اجرای پروژه های لازم را بر عهده دارند؛ ازجمله این نهادها میتوان به دانشگا هها، پژوهشگا هها و مراکزتحقیقاتی نظیر مرکز تحقیقات فراوری مواد معدنی ایران، آموزش فنی و حرفه ای و ... اشاره کرد.
گروه سوم، نهادهای مالی در زیست بوم همکاری فناورانه نهادهایی هستند که مسوولیت تأمین مالی شرکتها و فعالیت های تحقیق وتوسعه را بر عهده دارند، ازجمله بانک ها نظیر بانک صنعت و معدن، صندوقهای سرمایه گذاری ریسک پذیر نظیر صندوق بیمه سرمایه گذاری فعالیتهای معدنی، فرشتگان کسب وکار و ... اشاره کرد.
گروه چهارم، شرکتها همان بازیگران اصلی زیست بوم همکاری فناورانه هستند درواقع این دسته منظور شرکت های بزرگ صنعتی و کوچک و متوسط و نوپایی است که با یکدیگر همکاری کرده و زیست بوم را شکل می دهند.
خوشبختانه در بخش معدن و صنایع معدنی شرکتهای بزرگی نظیر شرکت ملی مس، سرب و روی و شرکتهای فولادی بزرگ نظیر مبارکه گل گهر، چادرملو، میدکو و ...حضور دارند که ظرفیت مناسبی درهم افزایی با شرکتهای تحقیقاتی و دانش بنیان حوزه معدن می توانند ایجاد کنند.
گروه پنجم، نهادهای حمایتی منظور نهادهایی است که اقدام های مختلفی را برای حمایت) مالی و غیرمالی (از رشد و توسعه شرکتها و همچنین به همرسانی شرکتهای بزرگ و نوپا را انجام می دهند؛ به عنوان نمونه می توان به ۴ مراکز نوآوری نظیر مرکز تازه تاسیس نوآوری ایمینو از ایمیدرو، شتابدهنده ها، و رویدادهای به هم رسانی نظیر نمایشگاههای بومی سازی و ... اشاره کرد.
گروه ششم، نهادهای ارا یه دهنده خدمات تخصصی که به شرکتهای حاضر در زیست بوم در زمینه های تخصصی مانند مسائل حقوقی، بیمه، حسابداری، ارز شگذاری و ... خدمات لازم
را ارائه می کنند.
گروه هفتم، نهادهای ترویجی که به دنبال فرهنگسازی در سطح زیست بوم هستند؛ ازجمله رسانه ها، شبکه های اجتماعی و ... اشاره کرد.
یکی از مهمترین اهداف نظام های نوآوری در هر کشوری، اتصال فناوری به بازار و خلق ثروت از آن است. از یک سو، فشارهای اجتماعی برای ارتقای رفاه و خلق ثروت از سرمایه گذاری های صورت گرفته در حوزه توسعه علم و فناوری و از سوی دیگر تنگناهای اقتصادی ناشی از ناکافی بودن منابع عمومی دولتی، تجاری سازی دستاوردهای پژوهش و فناوری را به عنوان یکی از مهمترین اولویت های دانشگاه ها و موسسه های تحقیقاتی مطرح ساخته است.
از مهمترین روش های تجاری سازی دستاوردهای پژوهش و فناوری در دانشگاه ها و موسسه های پژوهشی می توان لیسانس، فرانشیز، شرکت زایشی، سرمایه گذاری مشترک و فروش مستقیم کالا یا خدمت را نام برد.
در میان روش های تجاری سازی، ایجاد شرکتهای زایشی یا انشعابی از مهم ترین روشهای تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی است، زیرا از سویی به صورت ملموس نشانگر آثار اقتصادی- اجتماعی فعالیتهای پژوهش و نوآوری است و از سویی برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی درآمدهای پایدار ایجاد می کند. ایجاد چشم اندازهای جدید شغلی برای نیروی انسانی این مراکز نیز از دیگر دستاوردهای ایجاد شرکت های زایشی است.شرکتهای زایشی نوعی از فرآیند شکل گیری شرکتها هستند که با خود مفهوم جدا شدن یک محصول جدید از سازمان مادر و شکل گیری یک فعالیت اقتصادی جدید در حول آن را به همراه دارد. این زایش اشکال مختلفی به خود می گیرد ولی معمولاٌ تغییر در کنترل، ریسک و توزیع منافع را شامل می شود و انتقال فناوری یا حق مالکیت از سازمان مادر به مالکان شرکت جدید را دربرمیگیرد.
شرکتهای زایشی به عنوان ابزاری برای ساختاردهی مجدد یک سازمان مادر بزرگ محسوب می شوند. شکل گیری چنین شرکتهایی می تواند به صورتهای مختلف انجام گیرد و بسته به نقشی که افراد (مخترع و کارآفرین) سازمان و فناوری ایفا می کنند، تعاریف و انواع خاصی از آن می تواند وجود داشته باشد. اما آنچه در همه این تعاریف مشترک است وجود دو عنصر فناوری و فرد است. یک شرکت زایشی را می توان به عنوان یک کسب وکار خطر پذیر جدید دانست که وظیفه تبدیل ایده به محصول را برعهده دارد که شکاف موجود در بین بازار و دانشگاه ها و موسسه های تحقیقاتی را پر خواهد کرد.
در بخش تحقیقات نیز اهمیت مراکز تحقیقاتی در فراگرد تو سعه پژوهش و فن آو ری مبرهن و اثبات شده است در این زمینه نیز بطور موردی می توان به مرکز تحقیقات فرآوری مواد معدنی ایران اشاره داشت.
این مرکز با تجربه نزدیک به ۱۵ سال در انجام تحقیقات فرآوری درمقیاس آزمایشگاهی و پایلوت و نیز تجربیات ساخت تجهیزات فراوری با بهره گیری از دانش و تجربه ایجاد شده در حوزه فرآوری مواد معدنی و داشتن فضاهای مناسب آزمایشگاهها، پایلوت، کارگاه ساخت و ... با تجهیزات منحصر بفرد درکشورعلاوه برخدمات و فعالیتهای تحقیقاتی انجام شده و تاکنون بستر مناسبی برای هدف گذاری و انجام فعالیتهای توسعه ای در راستای ایجاد زیست بوم نوآوری وتوسعه ای و ارتقای فن آوریها در حوزه فرآوری مواد معدنی است. از طرفی با توجه به موقعیت و فضاهای موجود در شهرک تحقیقاتی کاوش که مرکز درآن واقع است ایمیدرو بعنوان یک سازمان تو سعه ای و بالادستی مرکز می تواند در صورت بهره مندی از فضا و امکانات موجود در شهرک کاوش با ایفای نقش رگولاتوری در ایجاد زیست بوم نوآوری در بخش معدن و صنایع معدنی وتو سعه بخش نسبت به بستر سازی و اجرای برنامه های توسعه ای ذیل اقدام نماید.
لازم بذکر است در اجرای برنامه های پیشنهادی ذیل ایمیدرو نقش رگولاتوری داشته و با تسهیل و بسترسازی لازم زمینه استقرار و رشد و توسعه شرکتهای تحقیقاتی، دانش بنیان، نوآوران، کارآفرینان و... را با ایجاد زیست بوم نوآوری در حوزه معدن و صنایع معدنی فراهم می آورد: